آیتالله نوری همدانی با اشاره به ملاقات خود با بانو امین در اصفهان بیان داشت: بانو مجتهده امین خدمات بسیاری در اصفهان داشته است، جلسات پرجمعیت برای بانوان برگزار میکرد، کتابهایی در حوزه تفسیر قرآن و اخلاق تألیف کرده و عملا نشان داد که خانمها میتوانند فقیه باشند.
به گزارش شبکه اجتهاد، آیتالله حسین نوری همدانی در پیام تصویری به اختتامیه مجازی دومین همایش کتاب سال بانوان که در جامعه الزهرا (ع) برگزار شد، عنوان کرد: از اینکه برای بنده توفیق حاصل شد در مراسم اجلاسیه کتاب سال جامعه الزهرا (س) شرکت داشته باشم و در حضور عزیزان باشم، خداوند را شاکرم و این حضور را توفیقی از جانب خداوند عالمیان تلقی میکنم.
ایشان تصریح کرد: جامعه الزهرا (س) مرکز بسیار بزرگ حوزوی و شجره طیبهای است که در زمان انقلاب تأسیس شد و در این مرکز، بانوان با سعی و کوشش خود توانستندگامهای برجستهای بردارند و عظمت و شایستگی خود را ثابت کنند.
پیش از انقلاب، میدان برای برداشتن گامهایی به سوی شایستگی برای بانوان باز نبود
آیتالله نوری همدانی افزود: راههای برداشتن چنین گامهایی قبل از انقلاب اسلامی، به روی بانوان بسته شده بود، که بنده هم در کتاب بانوان نوشته ام. پیش از انقلاب اسلامی، بانوان دو دسته بودند؛ دستهای غرب گرا و دستهای در گوشه خانهها، و میدان برای برداشتن گامهایی به سوی شایستگی و عظمت برای بانوان باز نبود، اما اسلام و انقلاب این راه را باز کرد. الان تعداد بانوان در دانشگاهها بالاست و در حوزههای علمیه هم حدود ۳۰ الی ۴۰ هزارنفر در جامعه الزهرا مشغول تحصیل، تحقیق و تصنیف هستند و در راه رسیدن به قلههای بالای فضیلت وعلم گام برمیدارند.
ایشان ادامه داد: البته از یک جهتی هم این جلسه بسیار بسیار محترم به عنوان پژوهش و تحقیق نامگذاری شده است؛ از این جهت باید درباره این موضوع هم توضیحاتی داده باشم.
آیتالله نوری همدانی یادآور شد: فقهای شیعه از آغاز در راه تحقیق، پژوهش، تعلیق و تصنیف گام برداشتند؛ همانگونه که خداوند متعال در آیه ۱۲۵ سوره مبارکه نحل میفرماید: «ادْعُ إِلی سَبیلِ رَبِّکَ بِالْحِکْمَهِ وَ الْمَوْعِظَهِ الْحَسَنَهِ وَ جادِلْهُمْ بِالَّتی هِیَ أَحْسَنُ إِنَّ رَبَّکَ هُوَ أَعْلَمُ بِمَنْ ضَلَّ عَنْ سَبیلِهِ وَ هُوَ أَعْلَمُ بِالْمُهْتَدینَ»؛ حکمت همین است. اصولی که تشیع بر آن برقرار است همان حکمت است که روشن ترین آن ویژگی هم علم فقه شیعه است.
ایشان بیان داشت: فقهای ما از اول، در این راه، گامها برداشتند. برادران اهل سنت تا صدسال، کتابی تالیف نمیکردند و یادداشتی نداشتند و میگفتند: «حسبنا کتاب الله». همیشه در اولین قدم حتی در زمان پیغمبر اکرم و بعد از آن، گامهایی برداشتند، مکتبی پایه ریزی کردند و علم فقه ما دارای انشعابات مختلفی بود. برخی از آنها در زمینه مبارزه و مناظره کار کردند مانند علامه امینی، سیدمرتضی عسکری، سید شرف الدین و میر حامد حسین صاحب «عقبات الأنوار»، عدهای هم در مسیرهای دیگر، به طوریکه سیدحسن صدر کتابی به نام «تأسیس الشیعه لعلوم الإسلام» دارد. علوم اسلام هرچه است، شیعه تاسیس کرده و این خیلی مهم است. نمونههای فراوانی در هر فنی که مربوط به تشیع و فقه شیعه است، ذکر کرده، این نشان میدهد که علمای بزرگ ما گامهای بسیاری پیمودهاند و برای ما هم راههای بسیاری را باز کردند.
آیتالله نوری همدانی خاطرنشان کرد: فقهای بزرگ اسلام در یک دورهای سعی میکردند که روایات را ذکر و باب بندی کنند، در عصر دیگری هم به مسئله فقه روی آوردند و اخبار اهل بیت علیهمالسلام را به عنوان اینکه فتوای آنان مطابق اخبار است، همان اخبار را ذکر میکردند؛ مانند کتاب «الهدایه فی الأصول و الفروع (صدوق)» که فقه است.
ایشان افزود: بعد از آن، یک دوره دیگر به وجود آمد که اخبار اهل بیت علیهمالسلام را با آنچه استنباط میکردند، با هم نوشتند و کم کم وسعت پیدا کرد تا به دوره جواهر و امثال این علما میرسد.
اثبات فقه شیعه بوسیله فقه مقارن
این مرجع تقلید اضافه کرد: دوره سوم فقه مقارن بود که علمای ما در برابر فقهی که از اهل بیت علیهمالسلام گرفته شده بود، فقه اهل سنت را هم ذکر کردند و مزیت فقه اهل بیت علیهمالسلام نسبت به آن فقه را ثابت کردند. لذا بعضی از فقهای بزرگ ما به دنبال فقه مقارن رفتند و علاوه بر ذکر آیات و روایات اهل بیت علیهمالسلام و بیان نظرات خود با استنباط از آیات و روایات اهل بیت علیهمالسلام به بیان فقه اهل سنت پرداختند و مزیت فقه شیعه را ثابت کردند که این کار بزرگی بود که در آن دوران انجام شد. میتوان گفت که اولین کس در این موضوع، سید مرتضی صاحب ناصریات است. بالاخره قدم بسیار بزرگ است و بعد هم شاگردان سید مرتضی، شیخ مفید از همین افراد است. یکی از افراد بسیار مهم، همین شیخ طوسی است که کتاب «خلاف» را نوشته است، اینها بعد از اینکه نظر خود که استنباط از آیات قرآن و اخبار اهل بیت(ع) است، نظر آنها و دلیل آنها و دلیل نظرات خود را بیان میکردند تا مزیت فقه شیعه را براین اساس بر فقه آنها ثابت و برقرار کنند. این کار بسیار بزرگی بود که انجام شد.
ایشان در بخش دیگری از سخنان بیان داشت: در مسافرتی که به اصفهان داشتم و تابستان، دو تا سه سال در اصفهان بودم. درسهایی داشتیم در اصفهان. آوازه خانمی که در اصفهان و مجتهده است. وقت گرفتند و خواستند ملاقات کنند. بحثهایی با من انجام داد. اولا نشان داد اجازه اجتهاد از آیتالله سید ابوالحسن اصفهانی، از آیتالله آشیخ عبدالکریم حائری داشت و خود میگفت که با زحمت و تلاش درس خوانده، پشت پرده مینشست و به تحصیل میپرداخت تا به این درجه رسیدم. او خدمات بسیاری در اصفهان انجام داد، جلسات پرجمعیت برای بانوان برگزار میکرد، عملا تاثیر اینکه خانمها خودشان فقیه باشند را نشان داد. علاوه بر اینکه کتابهای فقهی در اخلاق و تفسیر به من نشان داد و گفت که تفسیر را از سورههای کوچک شروع کردم. اما عمرشان کفاف نکرد که تا آخر تفسیر کنند.
آیتالله نوری همدانی گفت: نمونه این بانوان بسیار کم بودند چون اجتهاد اصولی دارد، مثلا در شرح لمعه، اجتهاد چند شرط دارد. این را عرض میکنم که بانوان محترمه در جامعه الزهرا البته در عرصه تحقیق گامهایی برداشتند که یکی از این بانوان، صاحب کتاب «نقیب» است که از نظر ابتکار و جمع کردن مطالب خیلی مفید و تحقیق واقعا شایسته تمجید است و من از ایشان تجلیل و تکریم میکنم.
ایشان ادامه داد: بایستی ببینیم که خیلی از خانمها شرایط اجتهاد را دارند یا در آستانه به دست آوردن آن هستند؛ اول ادبیات مهم است؛ صرف و نحو، پایه بسیار مهمی برای اجتهاد است، طلاب باید در صرف و نحو و ادبیات فارسی و عربی خیلی کامل باشند هم بتوانند بیان کنند و هم بنویسند. دوم که آیات قرآن است، در شرح لمعه، در کتاب قضاء در جلد اول ۵۰۰ آیه در قرآن با فقه و اجتهاد ارتباط دارد. سوم اخبار و روایات اهل بیت علیهمالسلام است چون حدیث ثقلین اقتضا میکند که به قرآن کریم و اخبار اهل بیت علیهمالسلام توجه کنیم.
فقهای زن به واسطه جریان زمانهها کم بودند
آیتالله نوری همدانی با بیان اینکه فقهای زن به واسطه جریان زمانهها کم بودند، افزودند: امام عصر فرمودند: «أَمَّا الْحَوادِثُ الْواقِعَهُ فَارْجِعوُا فیها إِلی رُواهِ حَدیثِنا، فَإِنَّهُمْ حُجَّتی عَلَیکمْ وَأَنَا حُجَّهُ اللّهِ عَلَیهِمْ؛ امّا در رویدادهای زمانه، به راویان حدیث ما رجوع کنید. آنان، حجت من بر شمایند و من، حجّت خدا بر آنانم»؛ امام زمان عجّلاللهتعالیفرجهالشریف وقتی خواستند غایب شوند این مطلب را در نامهای به حسین بن روح نوشتهاند که توصیه کردند در پی حوادث به مکتب ما مراجعه کنید و بر اساس رأی و نظر علما گام بردارید و من بر آنان حجتم که چگونه باید گام بردارند.
ایشان ادامه داد: امام صادق علیهالسلام فرمودند: فَأَمَّا مَنْ کَانَ مِنَ الْفُقَهَاءِ صَائِناً لِنَفْسِهِ، حَافِظاً لِدِینِهِ، مُخَالِفاً لِهَوَاهُ، مُطِیعاً لِأَمْرِ مَوْلَاهُ فَلِلْعَوَامِّ أَنْ یُقَلِّدُوهُ وَ ذَلِکَ لَا یَکُونُ إِلَّا بَعْضِ فُقَهَاءِ الشِّیعَهِ لَا جَمِیعِهِم؛ هر کدام از فقها که صیانت نفس دارد، از دینش محافظت مینماید، با هوای نفس مخالفت میکند و امر مولای خود (ائمه معصومین علیهمالسلام) را اطاعت میکند، پس بر مردم است که از او تقلید کنند».
چرا زنان برای مرجعیت کنار زده شدند
این مرجع تقلید عنوان کرد: در کتاب «عروه الوثقی»، اولین بحث راجع به اجتهاد و تقلید است و تا مسئله ۲۲ به شرایط مرجع تقلید اشاره میکند، از جمله اینکه مجتهد باید ایمان، عدالت و عقل داشته باشد و یکی از شرطها رجولیت و مرد بودن مرجع تقلید است، سؤال این است که خانمها هم به مرحله فقاهت و اجتهاد رسیدند، اما چرا برای مرجعیت کنار زده شدند. همه علما بر عروه الوثقی صحه گذاشتند و بر این نظریه که مرجع تقلید باید رجل و مرد باشد، تأکید دارند.
ایشان با اشاره به شراح عروه الوثقی، اظهار داشت: آیتالله سید عبدالاعلی موسوی سبزواری نویسنده کتاب «مهذب الاحکام» که فقیهی برجسته در نجف بود و شرحی بر عروه الوثقی نوشته است، میگوید از ابتدا سیره بر این جاری شده که مردم باید به مجتهد مرد مراجعه کنند؛ آن زمان علمای فقیه مرد زیاد بودند و فقیه زن به واسطه جریانهای روزگار کم بوده است.
آیتالله نوری همدانی ادامه داد: آیتالله العظمی خویی شرحی بر عروه الوثقی دارد که مبسوط است، ایشان در شرح عروه میگویند خداوند زنها را برای اداره امور خانواده و تربیت فرزند آفریده و کارشان این است و مرجعیت نیست.
ایشان اضافه کرد: آیتالله سیدمحسن طباطبایی حکیم در «مستمسک العروه الوثقی» میگوید اگر کلمه رجل هم ذکر شده باشد، ما دلیل نداریم؛ امام صادق علیهالسلام میفرمایند: «ینْظُرَانِ إِلَی مَنْ کانَ مِنْکمْ مِمَّنْ قَدْ رَوَی حَدِیثَنَا و نَظَرَ فِی حَلَالِنَا و حَرَامِنَا و عَرَفَ أَحْکامَنَا فَلْیرْضَوْا بِه حَکماً فَإِنِّی قَدْ جَعَلْتُه عَلَیکمْ حَاکماً؛ سراغ کسی از خودتان (از شیعیان) بروند که حدیث ما را روایت میکند و به حلال و حرام ما مینگرد و احکام ما را تشخیص میدهد. پس در این صورت باید به داوری او تن دهند زیرا من او را بر شما حاکم قرار دادم»؛ قضاوت و مرجعیت تقلید به هم نزدیک است و آیتالله حکیم میگوید که آنجا رجل از باب مثال ذکر شده است.
این مرجع تقلید خطاب به بانوان حوزوی گفت: شما بگوئید علت اینکه ما را در جرگه مرجعیت قرار ندادند با اینکه زحمت کشیده و تحقیق کردیم چیست؟ من نظر خودم را نمیگویم. این نظر عروه بود و این هم نظر شارحان عروه. در طول قرنها و در کتابهای ما است که مرجع تقلید را برای زنان ممنوع کردند اما راه برای اجتهاد و افتاء باز است. شما بگوئید چطور شده راه مرجع تقلید را برای زنان بستند؟ شما اهل تحقیق هستید. در سطح بالا، ابتکارات و فکر خود را بنویسید تا به دنیا اعلام کنیم در نتیجه همین انقلاب و شجره طیبه، خانمهایی به وجود آمدند که در حدّ فقهای بزرگ ما کتاب بنویسند، به علاوه از لحاظ جرات و شناختن زمان و گام برداشتن در راه عظمت اسلام و مسلمانان، بعد میتوانید با این قیام شایستگی خود را ثابت کنید همانگونه که در عرصههای دیگر ثابت کردید. شفقنا