شبکه اجتهاد: وقتی صحبت از «ولایت فقیه» میشود، اغلب ذهنها ناخودآگاه به قم، انقلاب اسلامی، و امام خمینی(ره) میرود. اما واقعیت این است که ریشههای این نظریه، عمیقتر از آن است که تنها در قرن معاصر یا حوزه قم جستوجو شود. در قلب حوزه نجف، فقیهانی میزیستهاند که با صراحت، از ولایت مطلقه فقیه دفاع کردهاند.
آیتﷲ شیخ حسن جواهری، از استادان باسابقه و شناختهشده درس خارج نجف، اخیراً در گفتوگویی با برنامه «قناهالحیره» دیدگاههایی روشن در باب ولایتفقیه ارائه کرده است؛ دیدگاههایی که برای بسیاری از مخاطبان آشنا به فضای نجف، تعجببرانگیز خواهد بود. او بر این باور است که فقیه، چه در قدرت باشد چه نه، «ولیّ امر» و «حاکم» جامعه است؛ اگرچه ممکن است اجرای دین بهدلیل وجود طواغیت، به تأخیر بیفتد.
جواهری، برخلاف برخی نگاههای محتاط در حوزه، معتقد است که حضور علما در عرصهی حکمرانی، شأن آنان را پایین نمیآورد. بلکه از دید او اساساً همه حرکتهای انبیا، و اوصیا، مراجع و حوزهها برای تحقق شریعت در جامعه و نیل به رضای الهی بوده است. تعبیر صریحش این است: «تمام فقه، از کتاب طهارت تا دیات، فقه سیاسی است».
او نوهی صاحب جواهر است؛ همان فقیهی که اثر عظیم «جواهر الکلام» را نوشت. شیخ جواهری در کتاب «مع صاحبالجواهر و موسوعته» مینویسد که «نیای او نظریه ولایت عامه فقیه را نه تنها اثبات کرده، بلکه آن را جزو ضروریات فقه میدانسته است» و جملهای طلایی از صاحب جواهر را نقل میکند: «کسی که به ولایتفقیه ایمان نیاورد، طعم فقه را نچشیده است».
دیدگاه آیتﷲ جواهری محدود به خود او نیست. برای مثال،آیتﷲ سید عبدالاعلی سبزواری در موسوعه فقهیاش (مهذب الاحکام) معتقد است «اگر فقیه جامع شرایط یافت شود، ولایت مطلقه بهصورت قهری بر او منطبق میشود؛ حتی اگر خودش نخواهد.» در تعبیر دقیقتر:
«چنین فقیهی، بعد از استقرار امامت ظاهری، همچون امام معصوم است».
همچنین آیتﷲ شیخ علی کاشفالغطاء در کتاب «النورالساطع» به وضوح از نظریه ولایت مطلقه فقیه دفاع میکند. از نگاه او، همان اختیارات حکومتی که برای امام معصوم ثابت است، در عصر غیبت برای فقیه جامعالشرایط نیز ثابت است؛ از تدبیر امور داخلی و خارجی گرفته تا نظم کشور و رفع فساد.
یکی از مغالطههای رایج در بحث ولایت فقیه، تمرکز صرف بر دیدگاه شیخ انصاری و استناد به عبارت معروف او در نقد ولایتفقیه است. در حالی که صاحب جواهر، هم از نظر زمانی بر او مقدم است، هم از نظر اعتبار فقهی و جایگاه اثرش. «جواهر» هنوز هم ستون فقه شیعه است، و شایسته است آرای صریح آن، بیشتر دیده شود.
آنچه این گفتوگو و تحلیل را مهم میکند، این است که تصویری غالب و بعضاً نادقیق از حوزه نجف در اذهان عمومی جا افتاده؛ تصویری که میگوید همه علمای نجف مخالف ولایت فقیهاند یا لااقل آن را نمیپذیرند. حال آنکه فهرستی از علمای بلندمرتبه نجف وجود دارد – از گذشته تا امروز- که با صراحت از این نظریه دفاع کردهاند.
بنابراین میتوان گفت نظریهی «ولایت فقیه» ریشهای دیرینه در فقه شیعه دارد و اختصاصی به قم یا دوران پساانقلاب ندارد و در حوزهی نجف نیز فقیهان برجستهای این نظریه را پذیرفتهاند و بالاخره، بسیاری از تعابیری که ما آنها را مختص امام خمینی میدانیم، در کلمات فقهای پیشین نیز دیده میشود.
«فقیه، همان حاکم است؛ حتی اگر حکومت در دستش نباشد.» شاید این جملهی کوتاه، لبّ کلام نجفِ دیگر باشد؛ نجفی که هنوز شنیده نشده است.
* سعید سلمانی، پژوهشگر پژوهشکده مطالعات حکمرانی – مباحثات
مشاهده کنید: فیلم کامل گفتوگو: https://www.youtube.com/watch?v=e2Mim4nkcis&t=1189s