همچون اقیانوس آرام آرام، مهربان و خندان و حلیم، اهل سخنرانی و زیادهگویی نیست! آثار فاخری به یادگار گذاشته است. در مواردی که اطلاع عمیق و دقیق نداشت، ورود پیدا نمیکند! مجالس گرم علمی او در میان حوزویان، زبانزد است و به مباحثات اهتمام میورزد. اهل تامل و دقت و استنباط بود و به آیات و روایات اهتمام ویژه دارد. آثارش مانند کشتی نجات، بیشتر در معرفی اهل بیت (ع) است.
شبکه اجتهاد: چند سالی بود که آرزو داشتم این فرصت را بدست آورده و لحظاتی را در کنار این بزرگ که به گونهای خود را به ایشان وابسته دیده قرار گیرم. دیدار با آیتالله حاج سید محمدمهدی خلخالی، این فقیه عالیقدر، یادآور دوران زیبای نجف أشرف، زادگاه من که بدان افتخار میورزم از سویی، و از سوی دیگر این بزرگوار، یار و دوست و همدرس مرحوم پدر شهیدم آیتالله حاج شیخ احمد انصاری بشمار میرود، تا آنجا که مجلس او و سخنش و حرکات و سکناتش، مرا بیاد پدر شهیدم میانداخت، بطوری که بوی پدر را از ایشان استشمام میکردم.
در لحظه ورودم به خانه پر روح این ستاره علمی، احساس ویژه و خاصًی به من دست داده بود! انتظار نداشتم که ایشان را در بستر بیماری، ملاقات نمایم. همچون همیشه با چهره بشًاش و خنده روی این بزرگ برخورد نمودم. گذشت زمان و کهنسالی این فقیه، بر پیکر مبارکش، تاثیر گزارده بود لیکن چهره، همان چهره روحانی و جذابیت را همراه داشت که همواره چنین هستند، مردان خدا «المؤمن، حزنه فی قلبه وبشره فی وجهه»؛ مومن، همواره ناراحتی و سختیها را در درون خود، پنهان داشته و خوشرویی و شکفته رویی را در صورتش آشکار مینماید!
در کنار این بزرگان، چه آرامشی را انسان در این شرایط موجود، إحساس میکند! و هم سخنی و همنشینی با این شخصیتهای علمی و روحانی به معنای کلمه، از هر درمان روحی و روانی موثرتر است!
آیتالله حاج سید محمدمهدی خلخالی، که نزدیک به یک قرن را پشت سر نهاده بود، به اندازه یک قرن تجربه، خاطرات، صفا و سادگی یک روحانی را با کوله باری سترگ از علم و فقاهت، همراه داشت.
پس از احوالپرسی، از گذشته ایشان، از مکان تولد و دوران کودکی و … پرسش نمودم، البته مقداری آگاهی داشتم لیکن قصدم از مطرح کردن این پرسشها، این بود که بزرگ مرد و فقیه را که در بستر بیماری آرمیده بود، به دوران زیبای تحصیلی او، به سرزمینی که معمولا این بزرگان و هر کسی که در آن اندکی درنگ کرده باشد، دیگر نمیتواند روح و جسم و جان خود را از آن جدا سازد، باز گردانم! آری به سرزمین نجف أشرف، سرزمین أمیر المومنین (ع)، پهنهای که با در آغوش گرفتن پیکر مبارک حضرت، بر تمام سرزمینها، إفتخار میورزد.
با پرسشهای یکی پس از دیگری من، از دوران طلایی حضورشان در نجف أشرف و درسها و مسجد خضراء و درس مرحوم آیتالله حکیم، درس مرحوم آیتالله خویی، و جز اینها، ناگهان این عالِم سترگ، نیرویی تازه در درون و صورت و زبانش پدید آمد، و شروع به سخن کرده و خاطراتی را او میفرمود و گاه برای به وجد آوردن ایشان، خاطراتی را از بزرگانی همچون آیتالله خویی، مرحوم حاج شیخ عبدالحسین خراسانی، مرحوم آیتالله حاج سید مرتضی نخجوانی، أخوان انصاری قمی، آیتالله آمیرزاعبد الهادی شیرازی و مرحوم آیتالله حاج سید نصر الله مستنبط و مرحوم شهید سید محمدباقر صدر و مرحوم علامه أمینی و جز اینها از بزرگان و ستارگان حوزه علمیه نجف أشرف به زبان میآوردم و ایشان در حالی که لبخند زیبایی را بر لب داشت، سر را تکان داده و إحساس مینمودم که ایشان را به بیش از نیم قرن پیش باز گردانیده و خاطرات طلایی دوران تحصیل و طلبگی را که معمولا در حوزویان، از زیباترین لحظات و خاطرات آنان بشمار میآید، یاد آور شدهام.
در پایان این ملاقات که حاضر نبودم، محضر این ستاره کهن و فقیه بزرگوار را به زودی از دست دهم لیکن بیش از یک ساعت از دیدار زیبا که همچون دقایقی زود گذر، سپری شده بود، هدیهای گرانبها را که تربت ناب جدً بزرگوارشان حضرت أبا عبدالله الحسین (ع) بود را که خود از نزدیکی مضجع مبارک حضرت در عملیات بازسازی و گسترش پیرامون قبر مطهر امام حسین (ع) بدست آورده بودم را با إشاره مختصری از محل و مکان تربت یاد شده، تقدیم حضورشان نموده و برای بهره گرفتن از برکات این تربت مبارک، مقداری را خود در کام مبارکشان قرار دادم که با این هدیه، مراتب تشکر و سپاس خود را با دعاهای زیبایی که در حقً اینجانب نمودند، تقدیم داشتند.
سرانجام با گامهای سنگین که یارای خروج از این محضر را به من نمیداد لیک میبایست، با ایشان خداحافظی میکردم، اتاق و خانه این بقیه السلف را با سبک بالی ترک نمودم زیرا مگر نه این است که معصوم فرموده است: مجالس العلماء، عباده. والحقً که چنین است و انسان پس از دیدار و هم نشینی با چنین روحانیون به معنای کلمه، احساس سبکی و آرامش و سکون را در روح وجسم خود مینماید.
اکنون روح ملکوتی این فقیه در جوار جدبزرگوارش، و ولی نعمتمان حضرت ثامن الائمه به سوی أعلی پرواز کرده است و نزدیک به یک قرن خدمات علمی خویش را با پرورش ستارگانی حوزوی و نیز آثار کتابهایش و اعمال نیکش را بیادگار از خود بر این کره خاکی نهاد.
سلام و درود بر روح این بزرگ