شبکه اجتهاد: نوشتن در سوگ استاد ارزشمند و خوشاخلاقی چون داود فیرحی کار بسیار مشکلی است. او هنوز پا به سن پیری نگذاشته بود که از میان رفت. جامعه طوفانزده ما به توان علمی و تسلط کمنظیر او به فقه سیاسی و اندیشه سیاسی محتاج بود. در گفتگویی که با او درباره یکی از آثارش داشتیم و سال ۹۳ در مجله اندیشه پویا منتشر شد، گفته بود که دغدغهاش این است که: «منِ مسلمانِ امروزِ ایرانی» دچار چه گسلها و معضلاتی هستم و چگونه میتوانم از این معضلات رها شوم.
️فیرحی فرزند خلف حوزه و معتقد و آشنا به آداب و علوم و روشهای پژوهشی قدما، متأخرین و معاصرین فقها بود و در عین حال، آداب دانشگاهی بودن و دانشگاهی اندیشیدن را نیز به خوبی آموخته بود. دشوار است که کسی بتواند با این دو سلوک و متد آشنا باشد و میان آنها خلط نکند و از چنین ترکیبی سرافراز بیرون بیاد.
آثار فیرحی نشان میدهد که او در این زمینه به خوبی گام برمیداشت و توانسته بود پلی میان «فقه سیاسی» و «اندیشه سیاسی» ایجاد کند. جامعه ما به چنین پلی بسیار نیازمند است. بدون در نظر گرفتن این دو نگاه و این دو روش، جامعه ایران، اشتباهات بنیانافکن قاجار و پهلوی را تکرار میکند و بحران روی بحران برجای میگذارد.
مرحوم فیرحی محققی جستجوگر بود و تسلطش به زبان پژوهش دانشگاهی و حوزوی به او کمک میکرد که در آثار همه فقها و متفکران علوم سیاسی غور و بررسی کند و به نگاهی جامع و ایدههایی بکر دست یابد.
اگر طالقانی را احیاگر کتاب مهم «تنبیهالامه و تنزیهالمله» بدانیم که با توصیه و راهنمایی مرحوم سید محمود امام جمعه زنجانی با این اثر ارزشمند میرزای نائینی آشنا شد و آن را پس از چندین دهه احیا و منتشر کرد، فیرحی را نیز باید با شرح مهمی که با عنوان «آستانه تجدد» بر این اثر نائینی نوشت، بار دیگر هنر و توانایی خود را در درک تحولات تاریخ اندیشه سیاسی شیعه به رخ کشید و مراد و مقصود نائینی را به زبان آکادمیک و امروزی و مبتنی بر مبانی مقبول و مرسوم این دانش، بسط و شرح داد.
در اهمیت فیرحی همین بس که بدون در نظر گرفتن آثار او نمیتوان به درک جامع و عمیقی از اندیشه سیاسی شیعیان و فقه سیاسی دست یافت. با این حال، او به پژوهش و تدریس نیز بسنده نکرد و در دو دهه اخیر به عنوان یک فعال سیاسی و اجتماعی میکوشید به دغدغههای مردمدارانه و وطندوستانه خود جامه عمل نیز بپوشاند.
حوزه و دانشگاه او را از مردم جدا نکرد . اتفاقا سخنران محبوب مجالس مذهبی کشور بود و هرچند نگاه تنگنظرانه رسانه ملی، میلیونها ایرانی را از آشنایی با او و شنیدن صدای گرم و سخنان مفید و عمیق او محروم میکرد، ولی در شهرهای مختلف در جمع عزاداران و مؤمنان حاضر میشد، از سیره و فضایل پیشوایان معصوم میگفت، ذکر مصیبت میکرد و بزرگوارانه و خاضعانه پای حرفهای مخاطبان مینشست و به پرسشهای جوانان مشتاق پاسخ میگفت. او در دوره کرونا نیز این سخنرانیها را ترک نکرد و آخرین محرم عمر خود را نیز با سخنرانیهای اینترنتی برای عزاداران حسینی و تشریح علمی ابعاد مختلف حماسه عاشورا سپری کرد.
او در جوانی نیز طلبهای دغدغهمند و متعهد بود و جراحت شیمیایی دوران حضور در جبهه که درمان کرونا را برایش ناممکن کرد، یادگار همان روزهاست. اینک ماییم و اندیشه و منش تعالیبخش فیرحی …!