شبکه اجتهاد: سخنانى که مرجعیت دینى براى پاپ واتیکان که به دیدار وى به نجف اشرف آمده بود، بیان کرد داراى نکات زیر بود:
یک: اولین نکتهای که مرجعیت درباره آن صحبت کردند، چالشهایى بود که انسانیت امروز با آن رو به رو میباشد و ایشان یاد آور شدند که ایمان به خدا ضامن حل این مشکلات است همچنین به نکته مهم محورى دیگرى نیز اشاره کردند که عبارت بود از “پایبندى بر ارزشهاى اخلاقى متعالى در غلبه بر این چالشها” و در این جا تأکید میکنیم که این پایبندى از اصول ثابت هویت اسلامى ماست و هیچ امور دیگرى که تحت هر اسمى (مانند عادى سازى روابط با رژیم صهیونیستى) به آن عرضه شود را نمیپذیریم و نیز محاصرههاى غربى مانند تحریمهاى آمریکایى و اروپایى نیز علیه این ارزشها میباشد.
دو: مرجعیت به طور مشخص در بیانیه خویش به “ستم و رنجها و فقر و آزار دینى و فکرى و جلوگیرى از آزادىها و نبود عدالت اجتماعى” اشاره داشتند و این مخالفت قاطعانه ایشان با استکبار جهانى و مخالفت با جنگهاى آمریکایى و غربى و صهیونیستى علیه ملتهاى ما میباشد پس کسى که از صلح سخن میگوید، باید در ابتدا عملا این جنگها را رد و نفى کند.
و در این بیانیه تأکیدى از مرجعیت درخصوص مخالفت با منع آزادىها و بستن دهانها و دستگیرىهاى بىدلیل و نبود عدالت اجتماعى را مییابیم که این امور منفى حتى از طرف دولت عراق نیز اعمال میشوند.
سه: مخالفت قاطعانه با اشغالگرى صهیونیستها و در این جا مرجعیت دینى در بخشى از این بیانیه خاطر نشان کردند “…و خصوصا رنج بسیارى از ملتهاى منطقه از جنگ و خشونت و مهاجرت اجبارى و خصوصا رنجهاى ملت فلسطین در اراضى اشغالى… “. پس در این جا خوانش ما از این قسمت از بیانیه تأکید متمرکز بر محکومیت اشغالگرى صهیونیستها علیه سرزمین و ملت فلسطین و محکومیت اشغال رژیم صهیونیستى علیه قدس میباشد و از همین رو است که مرجعیت دینى جهت گیرى را در اختیار گرفته و مسلمانان و مدعیان صلح را -البته اگر صداقت داشته باشند-، به سوى مخالفت با اشغالگرى ستمگران هدایت میکند.
چهار: مرجعیت در بیانیه خود اشاره داشتند که با “محاصره اقتصادى” مخالف هستند و این همان محاصرهای است که آمریکا و اروپا و رژیم صهیونیستى و امارات و سعودى علیه ملتهاى ما شامل ایران، یمن، سوریه، فلسطین و لبنان و حتى ونزوئلا و کوبا که در قاره آمریکاى جنوبى هستند، اعمال میکنند، میشود و این محاصره را جهان غرب حتى بر ملت عراق نیز اعمال کرده بود.
پنج: این بیانیه اشاره داشت که رهبران دینى در دنیا نقش آنان چنین میباشد “…نقش رهبران معنوى و دینى بزرگ در جلوگیرى از این مصیبتها…” و این موضوع یعنى جلوگیرى و کاهش مصیبتهاى بشریت نقش این رهبران است و نه اختراع کنفرانسهایى جدید تحت پوشش دینى جدید و نظریه پردازىهایى براى نابودى نبوت خاتم پبامبران محمد صلى الله علیه و آله و سلم به مانند نظریه (ابراهیمى گرایى و وحدت میان ادیان تحت سایه نبوت حضرت ابراهیم).
شش: مرجعیت دینى در این بیانیه انتقادات خویش را متوجه نیروهاى بزرگ و ابر قدرت و در رأس آنان آمریکا و بریتانیا کرد و اظهار داشت “…خصوصا نقش نیروهاى بزرگ در این زمینه درخصوص غلبه دادن جانب عقل و حکمت و دورى از زبان جنگ افروزى و عدم توسعه طلبى در اهمیت به منافع شخصى خود به ضرر حقوق ملتها در در زندگى آزادانه و با کرامت میتوانند ایفا کنند” و از این جا باید گفت که این کشورها باید داراى شجاعت و صداقت باشند و نقش خود را در متوقف کردن جنگها و محاصرهها و ستم و اشغالگرىهاى خود ایفا کنند و براى ما نظریهها و تفکرات جدیدى را از طریق طرفداران خود در دولتهایشان به مانند (ابراهیمى گرایى به عنوان پیامبر و جد مشترک میان مسلمانان و مسیحیان و یهودیان و…) نفروشند بلکه باید آنان فلسطین را آزاد کرده و به حقوق مسلمانان و پیامبر خاتم آنان محمد صلى الله علیه و آله- احترام بگذارند.
هفت: مرجعیت بر این نکته تأکید داشتند که ضرورى است تا عراق از رنجهاى فعلى خود عبور کند و این رنج، یک رنج سیاسى است که متعلق به مشکلات ادارى مقامات حاکم بر کشور میباشد و نه یک رنج دینى و ابراهیمى زیرا مرجعیت از تاریخ عراق و اصالت آن تمجید کردند و این کشور نیازى به نظریه پردازى غربى براى اتحاد میان ادیان زیر سایه نبوت حضرت ابراهیم علیه السلام ندارد.
هشت: مرجعیت دینى در این بیانیه بر ضرورت تعامل دولت با عراقىها طبق قانون اساسى تأکید کرده است و این به معناى مخالفت ایشان با تعامل دولتها با حقوق دیگران طبق اِعمال خواستهها و مزاج آنان است.
همچنین در این بیانیه اشاره بسیار مهمى را میبینیم که این اشاره اساسا از طرف مرجعیت به سوى پاپ است مبنى بر این که عراقىها داراى قانون اساسى مشروع خود میباشند و این قانون اساسى ضامن حق ادیان و مذاهب و اعتقادات و طوائف و…الخ، میباشد و به همین خاطر کسى حق ندارد که از این قانون اساسى عبور کرده یا باعث عدم اجرا یا نقض آن از طریق حذف این حقوق اصیل و ایجاد نظریهها و تفکراتى جعلى و شک بر انگیز به بهانه صلح و همزیستى شده و آن را بر عراقىها اعمال کند مانند نظریه اتحاد تحت نبوت حضرت ابراهیم که باعث نفى نبوت خاتم پیامبران و نیز نافى این اصل قانون اساسى است که “اسلام منبع اساسى براى قانون گذارى میباشد”.
نه: همچنین مرجعیت در بیانیه خود در دفاع از مسیحیان و اقلیتها عنوان کردند “…به نقش مرجعیت نجف در حمایت از این قشر عراقى در مقابل ستمها و آزارها در سالهاى گذشته خصوصا در زمانى که تروریسم بر مساحتهاى گستردهای از عراق تسلط پیدا کرده و اعمال جنایت آمیزى انجام دادند، اشاره داشتند”. در این جا نیز تأکید بر این است که شیعیانى که به مفهوم مرجعیت دینى و حوزه علمیه ایمان داشتند همان کسانى بودند که مسیحیان و اقلیتها را از تروریسم سعودى در عراق آزاد کردند و جهان مسیحیت در آزادسازى آنان دخالتى نداشت و به همین خاطر جهان مسیحیت باید به خلل بنیادین نزد خود بازبینى و مراجعهای داشته باشد و توهم اصلاح اسلام اصیل و تشیع را نکند. در واقع اسلام به رهبرى تشیع در سخت ترین شرایط و آزمایشها موفق به محافظت از پایبندى به ارزشهاى متعالى شد پس شایسته نیست که غرب امروز جرأت کرده و براى ما مفاهیم جدیدى ابراهیمى گرایى که شامل توافقات عادى سازى روابط با رژیم صهیونیستى تحت سایه توافقات آبراهام و جد مشترک و پیامبر مشترک و نیز از بین بردن نبوت پیامبر اسلام و افکار شک بر انگیز دیگر میشود را ارائه کند./ تحولات عراق