اگر امام حسن (ع) هم به اندازه شما مرید داشت قیام میکرد. در اول امر قیام کرد دید مریدها فروخته شدهاند، لذا فتح نکرد، اما شما در تمام ممالک اسلامی مقلد و مرید دارید. شما اقدام کنید و قیام نمایید، من اولین کسی خواهم بود که از شما تبعیت خواهم کرد.
شبکه اجتهاد: حضرت امام خمینی(ره) پس از تبعید از ایران، چند ماهی را در ترکیه به سر بردند و سپس به نجف تبعید شدند. ایشان در ایام اقامت در نجف، با بیخبری حوزه علمیه نجف از مسائل روز کشورهای اسلامی و توطئههای استکبار در میان مسلمانان مقابله میکردند. به همین منظور با حضرات آیات عظام سید محسن حکیم، شاهرودی و سید ابوالقاسم خویی ملاقاتهایی کردند.
امام خمینی(ره) در تاریخ ۲۷ مهر ۱۳۴۴ پس از اقامه نماز مغرب و عشاء از مدرسه آقای بروجردی به همراه جمعی از طلاب و یاران خود جهت عیادت به منزل آیتالله حکیم(ره) از مرجع تقلید عام مردم عراق در آن روز رفتند.
«شبکه اجتهاد» به بهانه سالروز رحلت آیتالله سیدمحسن حکیم به روایت این دیدار تاریخی میپردازد و متذکر میشود از نظر حکمی هر دو بزرگوار یک سخن را میگویند که در صورت وجود شرائط و یاران جان بر کف باید تا حدّ شهادت جنگید امّا در صورت فراهم نبودن شرائط باید به حفظ اصل دین و مبارزه نرم پرداخت.
مباحثه امام خمینی با آیتالله حکیم در تشخیص مصداق بوده است؛ امام معتقد است که شرائط آن روز عراق و ایران برای یک انقلاب شیعی یکپارچه فراهم است و مرجعیت عراق و ایران میتوانند هماهنگ با هم وارد میدان شوند لیکن آیتالله حکیم شرائط را فراهم نمیدیدند.
شاید در مورد کشور عراق حقّ با آیتالله حکیم بود زیرا سرکوب شدید قیام ۱۹۲۰ عراق باعث دلسردی مبارزین و عقبگرد مردم شده بود.
و اما گزارش دیدار:
پس از انجام تعارفات معمولی بین ایشان و آیتالله حکیم(ره)، امام خمینی به آیتالله حکیم(ره) فرمودند: شنیدم کسالت دارید. خوب است به ایران برای مداوا تشریف ببرید و در ضمن قضایای ایران را از نزدیک لمس کنید و مشاهده کنید که بر این ملت مسلمان چه میگذرد. در زمان مرحوم آیتالله بروجردی عدم اقدام ایشان را علیه دولت جابره حمل بر صحت میکردم و میگفتم: مطالب را به ایشان نمیرسانند. نسبت به جنابعالی هم این طور معتقدم که فجایع حکومت ایران را به سمع شما نمیرسانند والا شما هم ساکت نمیماندید. در تهران به عنوان بیست و پنج سال سلطنت پهلوی جشن گرفتند و به زور چهارصد هزار دلار از این مردم فقیر برای مصارف جشن گرفتند، ۸۰۰ دختر و ۸۰۰ پسر به عنوان دعا در محلی به جان هم انداختند به عنوان دعا چه کردهاند که از گفتنش خجلم».
آیتالله حکیم (ره): من از تمام قضایا کاملاً واقف هستم.
امام خمینی(ره): گمان نمیکنم که از همه قضایا مطلع باشید. چه اگر مطلع بودید در قضایای اخیر ایران شما کوتاه نمیآمدید.
آیتالله حکیم (ره): آنچه وظیفه شرعی بود بهجا آوردم، و شما هنوز از اوضاع سیاسی جهان باخبر نیستید. یک عده افراد سودجو این قضایا را ایجاد میکنند که خود سود ببرند، و باید خیلی متوجه و بیدار باشیم.
امام خمینی(ره): شاید مطلع نباشید که آمریکا و انگلستان میخواهند دول اسلامی را محو و نابود کنند و فعلاً از ایران شروع کردند. تمام منافع ایران را میبرند و میخواهند خون این ملتها را بمکند. باید متوجه بود و بیدار شد و ما بدین جهت قیام کردیم، و محمدرضا شاه پهلوی اصلاً معتقد به اسلام نیست.
آیتالله حکیم (ره): بلی آن طور که شما میگویید صحیح است، ولی راه ایستادگی و مقاومت با آنها آن طور که شما اقدام کردید درست نبود. چون ما که سلاح و قدرت نداریم. سلاح و قدرت ما همین مردم هستند. اینها هم حرکتشان از طرف باد است (یعنی با باد میآیند و با باد میروند.). ما تجاربی از انقلاب ۱۹۲۰ عراق داریم و میدانیم که چگونه با ما انگلیسیها رفتار کردند و نتیجه قیام و انقلاب ما به کجا منتهی شد. خیلی محتاطانه باید حرکت کرد و به اندک غفلت ممکن است مسلمانها ذلیل و نابود گردند؛ و من خود را در مقابل این مسائل مسئول میدانم. بعضی از قضایا را که شما بیان کردید ما تحقیق کردیم آن طور نیست.
امام خمینی(ره): البته من بدون تحقیق و تتبع اقدام نکردم و من مدارک مستدل دارم.
آیتالله حکیم (ره): وانگهی چه میشود کرد چه اثر دارد؟
امام خمینی(ره): قطعاً اثر دارد. ما با همین قیام تصمیمات خطرناک دولت را متوقف کردیم، چطور اثر ندارد اگر علما اتحاد داشته باشند قطعاً موثر است.
آیتالله حکیم (ره): اگر احتمال عقلایی نیز داشته باشد و از طریق عقلایی اقدام شود خوب است.
امام خمینی(ره): قطعاً تأثیر دارد چنانچه اثر هم دیدیم و منظور ما از اقدام، اقدام عاقلانه است و اقدام غیر عاقلانه اصلاً مورد بحث نیست. مقصود اقدام علما و عقلای ملت است.
آیتالله حکیم (ره): اقدام حاد کنیم مردم از ما تبعیت نمیکنند، آنها برای دین سینه چاک نمیکنند.
امام خمینی(ره): چطور مردم دروغ میگویند، این مردم جان دادند، زجر دیدند، حبس کشیدند، تبعید شدند، اموالشان به غارت رفت. چطور مردم بقال و عطار سرمحل که سینه جلو گلوله دارند دروغ میگویند؟
آیتالله حکیم (ره): تبعیت نمیکنند، مرید اغراض مادیه هستند.
امام خمینی(ره): عرض کردم که مردم در پانزده خرداد جوانمردی و صداقت خود را نشان دادند.
آیتالله حکیم (ره): اگر قیام کنیم و خونی از بینی کسی بریزد، سر و صدایی بشود مردم به ما ناسزا میگویند و سر و صدا راه میاندازند.
امام خمینی(ره): ما که قیام کردیم از احدی به جز مزید احترام و سلام و دستبوسی ندیدیم و هر که کوتاهی کرد حرف سرد شنید و مورد بیارادتی مردم واقع شد. در تبعید ترکیه، به یکی از دهات ترکیه اسمش یادم نیست رفتم اهالی آن ده گفتند: وقتی آتاتورک مشغول عملیات ضد دینی خود شد علمای ترکیه جمع شدند و به اتفاق مشغول فعالیت علیه تصمیمات آتاتورک شدند، آتاتورک ده را محاصره و چهل نفر از علمای ترکیه به قتل رسانید. من شرمنده شدم. پیش خود فکر کردم که آنها سنی میباشند، وقتی خطر را به دین اسلام نزدیک میبینند، چهل نفر کشته میدهند، ولی علمای شیعه در این خطر عظیمی که [به] دیانتمان وارد آمده خون از دماغمان نیامد (نه از بینی من و نه شما و نه دیگری). واقعاً جای خجالت است.
آیتالله حکیم (ره): چه باید کرد؟ بایستی احتمال اثر بدهیم، کشته دادن چه اثر دارد.
امام خمینی(ره): عملیات ضد دینی دو جور است: یکی مثل رضاخان بیدینی میکرد و میگفت: من میکنم و نسبت به شرع نمیداد، البته موضوع اقدام علیه او از باب نهی از منکر بود ولی شاه فعلی هر عملی ضد قرآن و مذهب میکند و میگوید: از دین است. نظر قرآن چنین است، من از قرآن کریم میگویم، این بدعت عظیم که بر اساس دیانت لطمه وارد میکند قابل تحمل نیست، باید جانبازی کرد، بگذارید تاریخ ثبت کند که وقتی دین مورد حمله واقع شد عدهای از علمای شیعه قیام کردند و دستههایی از آنها کشته شدند.
آیتالله حکیم (ره): تاریخ چه فایدهای دارد باید اثر داشته باشد.
امام خمینی(ره): چطور فایده ندارد؟ مگر قیام حسین بن علی (ع) به تاریخ خدمت مؤثری نکرد؟ و چه بهره بزرگی از قیام آن حضرت میگیریم؟
آیتالله حکیم (ره): شما جواب خدا را در این خون ریزی چه میدهید؟
امام خمینی(ره): امام حسین (علیهالسلام) که قیام کرد و خود و عدهای شهید شدند برای چه بود؟ برای حفظ اسلام بود. پس باید این اعتراض را هم به او بنماییم.
در این بین آیتالله حکیم(ره) عصبانی شده و با عصبانیت فرمودند: ای آقا! شما خود را با امام حسین قیاس میکنید؟ امام حسین(علیهالسلام) امام مفترض الطاعه و عالم و مأمور از جانب خداوند بود. شما چرا امام حسن (علیهالسلام) را نمیگویید. هر کاری که میخواهید بکنید و هر خونی که میخواهید ریخته شود امام حسین(علیهالسلام) را در میان میآورید. ریختن یک قطره خون بی گناه در نزد خداوند مسئولیت عظیم دارد.
امام خمینی(ره): اگر امام حسن (ع) هم به اندازه شما مرید داشت قیام میکرد. در اول امر قیام کرد دید مریدها فروخته شدهاند، لذا فتح نکرد، اما شما در تمام ممالک اسلامی مقلد و مرید دارید.
آیتالله حکیم (ره): من که نمیبینم کسی را داشته باشم که اگر اقدامی کردیم تبعیت نماید.
امام خمینی(ره): شما اقدام کنید و قیام نمایید، من اولین کسی خواهم بود که از شما تبعیت خواهم کرد.
آیتالله حکیم (ره): لبخند و سکوت.
چند لحظه بعد امام خمینی (ره) بلند شدند و آیتالله حکیم(ره) تا در اتاق از ایشان مشایعت کردند و از منزل خارج شدند و به منزا آیتالله خویی و سپس به منزل آیتالله شاهرودی. این دیدار حدود بیست دقیقه به طور انجامید. در خلال این مدت آقای سید یوسف حکیم(ره) و بعضی از آقازادگان و حواشی آیتالله حکیم(ره) حضور داشتند.
(شرح این ملاقات را از جمله محمد سمامی حائری و مرحوم سید صادق طباطبایی نقل کردهاند.)
بسیار جالب و مفید بود
مساله تطبیق مصداق نیست دو دیدگاه و روحیه و مشی متفاوت است
یکی انقلابی و دیگری محافظه کار
یکی به مردم اعتماد دارد و دیگری ندارد
یکی دین و روحانیت را با نفوذ و قدرمتند می داند (البته در صورت متحد شدن) و دیگری ضعیف می پندارد
یکی امیدوار و دیگری مایوس