پژوهشگر فقه سیاسی با اشاره به این که امروز دوره علامه شدن و یادگیری همه علوم و فنون گذشته است، گفت: فقه تخصصی یعنی علوم مختلف را با دیدگاه فقهی و اجتهادی مطالعه کنیم.
به گزارش شبکه اجتهاد، حجتالاسلام والمسلمین محسن مهاجرنیا عضو هیأت علمی گروه سیاست پژوهشگاه فرهنگ و اندیشه اسلامی با اشاره تخصص گرایی در حوزه به رسا گفت: یکی از مباحث مطرح شده در کلام رهبر معظم انقلاب در دیدار با طلاب و فضلای حوزههای علمیه تخصص گرایی به ویژه در عرصه فقه بود.
وی افزود: تخصص گرایی از مباحثی است که خیلی وقت است که مطرح است و حتی قبل از انقلاب نیز مطرح شده ولی به شکل جدی رهبر معظم انقلاب بر این مسأله تأکید کردند و به نظر میرسد که فرصت خوبی است که روی این موضوع کار شود به ویژه حوزههای علمیه کار کارشناسی کنند تا گامهایی در این عرصه برداشته شود هرچند به صورت خودجوش نیز بخشهایی از انجام شده است.
حوزه تا حدی در فقه تخصصی وارد شده است
این پژوهشگر علوم سیاسی با بیان این که بسط و گسترش فقههای مضاف در حوزه مثل فقه سیاسی، فقه اقتصاد و فقه پزشکی خودش نشانه یک نوع تخصصی شدن فقه است، گفت: در مجموع دیدگاه کلی است که فقه تخصصی یعنی این که همه در خود فقه بدون شکست چارچوب فقه و متناسب علوم، کار کنند و در خود فقه متخصص شود، هرچند در دنیای امروز این کار بسیار دشواری است.
وی اضافه کرد: امروز همه علوم تخصصی شده و فقه نیز متورم شده است مثل فلسفه که در گذشته مجموعه از علوم طبیعی و تجربی بود و از ریاضیات و هندسه و علوم اعتباری را شامل میشد؛ کاری که دنیای مدرن کرده نوعی تخصصی کردن علوم و خارج کردن آنها از کلی بودن است و هریک از این علوم به دانشهای مستقل دیگری تبدیل شده و در حوزههای مخصوص خود رفته است.
مهاجرنیا با بیان این که این مسأله آسیبهایی را نیز به همراه داشته است، گفت: به عنوان مثال در حوزه فلسفه وقتی ریاضیات، منطق و علوم دیگر از جمله علم الحیل و فیزیک و شیمی از فلسفه بیرون آمد و تخصصی شد، کلا قرابتهای فلسفی هم پاکسازی شد یعنی نگاه فلسفی با بنیاد کلی که هستی و نظام و انسان بود کلا از فیزیک و امثال آن بیرون رفت، همچنانکه الان فیزیک و شیمی و بسیاری از دانشهای دیگری هیچ قرابتی با فلسفه ندارد و دانشی در عرض فلسفه است در حالی که در گذشته جزو فلسفه بود.
در تخصصی شدن اصل فقاهت زیر سؤال نرود
وی تصریح کرد: الان دیگر فقه نباید گرفتار این آسیب شود، تخصصی شدن یعنی فقه سیاسی و اجتماعی و هنر و هستهای و نظامی باشد ولی نباید فقه بودن زیر سؤال برود و دانش جدید اجتهاد و فقاهت را کنار بگذارد، بلکه به گونهای راهبری شود که فقاهت را درون خود داشته باشد، به عنوان مثال رشته علوم پزشکی در دانشگاه در مقطعی همه دروس مشترک هستند و در یک مرحله تخصصی میشود یعنی وقت تخصصی شد دانشجویی که دکتر شده اجمالا کلیات علوم پزشکی را میداند هرچند در گوش یا چشم پزشکی متخصص شده است.
عضو هیأت علمی پژوهشگاه فرهنگ و اندیشه اسلامی اضافه کرد: ما در یک مرحلهای بیاییم به همه طلاب و فضلای حوزه کلیات فقه را از اجتهاد را یاد بگیرند و به عبارت دیگر مجتهد عمومی شوند و بعد از آن وارد تخصص شوند؛ به عنوان مثال فقه سیاسی به عنوان تخصصی برای کسی که سیاست در دانشگاه خوانده است مطرح شود یا فقه الاخلاق از مسائلی است که شدیدا نیاز داریم کسی در این حوزه کار کند.
وی در ادامه با اشاره به سخن چندین سال پیش رهبر معظم انقلاب در حوزه در ارتباط با فقه و اجتهاد یادآور شد: ایشان مطرح کردند که وقتی ما از فقه سخن میگوییم، فقه یعنی متد اجتهاد، یعنی فقه سبک و شیوهای برای فهم دین است؛ در حوزه وقتی سخن از فقه به میان میآید بیشتر اذهان به سمت احکام عملی و فرعی و تکلیفی به میان میآید که تا حدی درست است و این روش را باید در کلام و فلسفه و دانشهای اسلامی دیگر هم به کار برویم.
فقه تخصصی به معنای بکار گیری متد اجتهادی در علوم مختلف است
مهاجرنیا تصریح کرد: فقه تخصصی یعنی به کار گیری متد اجتهاد، بنابراین لازم است که این متد اجتهاد در کلام نیز وارد شده و استنباط شود در حالی که امروز کلام مبانی اجتهادی را ندارد و صرفا مقداری از مبانی اعتقادی در آن جمع شده است؛ به عبارت دیگر همچنانکه در فقه، اصول فقهی داریم که متد و روش را نشان میدهد باید در کلام و امثال آن هم داشته باشیم.
این استاد حوزه و دانشگاه اضافه کرد: منظورم این است که باید فقه دو مرحله شود، در یک مرحله کلیات از باب ایجاد یک نوع تسلط برای اجتهاد به طلاب آموزش داده شود و از آن مرحله به بعد وارد تخصص شود، یعنی طلبه ما فقه الاقتصاد بخواند نه فقط علوم اقتصادی بلکه بر مبنای علوم اجتهادی حوزه اقتصاد را بخواند و الا نگاه اول که در گذشته بود و علامه به کسی میگفتند که در همه حوزههای علوم اسلامی و طبیعی مسلط میشد امروز امکان وقوعی ندارد.
علامه شدن دیگر امکان ندارد
وی در بخش دیگری از این گفتوگو ابراز داشت: در گذشته یک طلبهای بود که در حساب و هندسه و ریاضی و فقه و فلسفه و کلام حتی علوم غریبه عالم میشد و به او علامه میگفتند که علامه حلی از جمله آنها است ولی آن دوران گذشت، دیگر امروز کسی نمیتواند علامه شود چون علوم خیلی حجیم شده است، بنابراین از طرفی برخی از دانشها بریده از فقه نباشد بلکه فقه از منظر دینی و روایی نگاه شود و ثانیا رویکرد دانشی، تخصصی و موردی باشد.
مهاجرنیا با بیان این که علم اقتصاد اسلامی و سیاست اسلامی و مدیرت اسلامی همه در فقه وجود دارد، یادآور شد: باید آرام آرام این تخصص از منظر فقه مطرح شده و فقه را این گونه تخصصی کنیم؛ ما اقتدار فقه را نمیشکنیم و در عین حال آن را تخصصی میکنیم.
وی افزود: با این سبک، اجتهاد تجزی خود به خود عملی میشود، این کاری ضروری و یکی از راه حلهای کاربردی سازی دانش فقه است وبه نظر میرسد که پیشنهاد خوبی است که حوزههای علمیه باید مدیریت کنند؛ نباید در حوزه شورایی تشکیل شود و در مورد صحبتهای رهبری یک جلسه برگزار شود و به موزه برود.
استاد و پژوهشگر فقه سیاسی در پایان تأکید کرد: برای عملیاتی شدن این مسائل، باید مسؤولان حوزه از متخصصان بخواهند که در این عرصه وارد شود و از همین مقداری که در فقه اقتصاد، فقه سیاسی و فقه اخلاق و امثال آن ظرفیت داریم استفاده کنیم و از همین متخصصان شروع کنیم و به سمت ظرفیتهای تخصصی سازی فقه برویم و فقه را در حوزههایی که نداریم مثل فقه هستهای و امثال آن تخصصی کنیم.