اختصاصی شبکه اجتهاد: طرح ملی مشق اجتهاد، به سفارش میز توسعه و توانمندسازی علوم اسلامی و با عاملیت مؤسسه آموزش عالی حوزوی امام رضا (ع) قم، امسال آغاز به کار کرد. این طرح که به دنبال آشناکردن عملیاتی طلاب نخبه سطح ۳ و ۴ حوزههای علمیه با روش تحقیق و روششناسی اجتهاد بود، پس از برگزاری دوازده کارگاه در چهار شهر کشور، به کار خود خاتمه داد. در این دوره از این طرح ملی، بیش از ۱۷۰ پژوهشگر آموزش دیدند و مقالات بسیاری به دبیرخانه طرح ارسال شد. حجتالاسلام دکتر سید رضیالدین آصف آگاه (اشکوری)، دبیر میز توسعه و توانمندسازی علوم اسلامی به عنوان مرکز سفارش دهنده این طرح و همچنین عضو کمیته علمی «مشق اجتهاد»، در این یادداشت شفاهی، به بیان زوایای این طرح بزرگ ملی میپردازد.
«مشق اجتهاد» در نگاه کلی
«مشق اجتهاد» به عنوان تجربه اول در سطح ملی، در مجموع موفق عمل کرد و مدیر کارگاه و عوامل اجرایی با وجود مشکلات مالی، زحمات بسیاری متحمل شدند تا این کارگاه ها در مراکز و شهرهای متعدد برگزار شوند. بازخورد بیرونی کارگاه، با اینکه تجربه اول دفتر در این سطح بود، بر اساس ارزیابیهای شفاهی و کتبی، موفقیتآمیز بود. علل موفقیت نسبی این طرح ملی، در دو عنوان مزایا و کاستیها بیان میشود.
چرا «مشق اجتهاد»؟
اینکه چرا به طراحی این طرح ملی رسیدیم، عوامل مختلفی داشت. برخی از این عوامل، به قرار زیر است:
۱- نبود طرح مناسب و کارامد برای برگزاری کارگاه روشمندسازی تحقیقات اسلامی؛
۲- برگزاری ناقص و ناموفق روش تحقیق در مراکز مختلف علمی؛
۳- نبود روش تحقیق مختص به هر یک از علوم اسلامی؛
۴- نقش روش تحقیق در پژوهش به عنوان مهمترین قدم برای اصلاح و ارتقای وضع کنونی پژوهش در حوزه.
مزایای «مشق اجتهاد»
مزایای این طرح ملی را میتوان در امور زیر برشمرد:
۱- استفاده از اساتید مبرز؛
۲- رایزنی با مراکز مختلف و انعقاد تفاهمنامه با آنها؛
۳- مصاحبه علمی و انگیزشی با تمام دانشپژوهان و گزینش آنها بر اساس شاخصهای علمی و انگیزهای؛
۴- ایجاد انگیزه برای نگارش مقاله در میان دانشپژوهان از طرق مختلف؛
۵- تعریف کاربستهای متعدد از کارگاه مانند مقاله، طرحنامه تفصیلی و یادداشت علمی؛
۶- اطلاعرسانی بسیار خوب در سطح سایت، شبکههای اجتماعی، بازنشر در رسانههای متعدد و …
۷- اجرای فعالیتها در چارچوب طرح و زیر نظر کمیته علمی.
کاستیهای «مشق اجتهاد»
«مشق اجتهاد» با همه مزایایش اما، کاستیهای مختصری هم دارد که امید است در دورههای بعدی، جبران گردد. این کاستیها را میتوان در امور زیر برشمرد:
۱- عدم تعریف سرفصلهای دارای تناسب بیشتر با روش تحقیق؛
۲- وجود برخی اساتید غیرکارگاهی علیرغم تسلط علمی ایشان به مباحث علمی؛
۳- برگزاری برخی کارگاهها در زمان نامناسب؛
۴- غلبه وجه دانشی بر وجه مهارتآموزی کارگاهها؛
۵- فعال نشدن سایت متناسب با برنامههای کارگاه؛
نرسیدن به یک روش تحقیق مناسب در فقه و حقوق به گونهای که به عنوان مدلی فراگیر، جایگزین روشهای تحقیق دیگر شود.
عوامل موفقیت یک کارگاه
به طور کلی و فارغ از طرح ملی و موفق «مشق اجتهاد»، میتوان عوامل موفقیت یک کارگاه را در امور زیر برشمرد:
مناسبسازی کارگاه با محیط پژوهشی و آموزشی و نوع درخواست دانشپژوهان، نه صرف برگزاری کارگاههای تکراری در تمام مراکز؛
۱- استفاده مناسب از فنآوریهای پژوهشی؛
۲- استفاده از اساتید کارگاهی و مسلط، دارای ایده، انگیزهساز و روشمند؛
۳- دقت در انتخاب مراکز و دانشپژوهان و اساتید دارای انگیزه و پیگیر و آشنا با نیازها؛
۴- برنامهریزی برای ارائه کارگاه در زمان و سرفصلهای مناسب؛
۵- طراحی قالب کارآمد برای برگزاری کارگاه؛
۶- ایجاد انگیزه در فراگیران به گونهای که به پژوهش حرفهای روی آورند، نه اینکه شرکت در کارگاه، صرفاً برای نگارش رساله یا مقاله برای رساله باشد؛
۷- معرفی روش تحقیق مناسب با هریک از علوم اسلامی و نقد روشهای دیگر.
عوامل شکست یک کارگاه
۱- کارگاههای مشابه با «مشق اجتهاد»، غالبا ناموفق بودهاند. میتوان عوامل شکست این کارگاهها را امور زیر برشمرد:
۲- تعریف و برگزاری کارگاهای تکراری؛
۳- عدم ارزیابی و نظارت مناسب؛
۴- توجه زیاد به مسائل شکلی و اطلاعرسانی کارگاه و و مغفول ماندن از ارتقای جنبه دانشی، روشی و مهارتی؛
۵- نبود مدل بومی روش تحقق؛
۶- طرح مباحث نظری صرف یا غالب بودن این جنبه؛
۷- عدم تعریف خروجی مناسب؛
۸- عدم پیگیری برای دریافت مقاله.