عدهای منکر وجود حزب در دیناند و اشکال میکنند که دلیلِ خاص بر تشکیل حزب نداریم. به نظر ایشان، ادله ولایتفقیه حاکم بر تحزب است و أقوم از ادله تحزب است یا اینکه معتقدند حزب موجب سلب آزادی و عدم شایستهسالاری میشود.
به گزارش خبرنگار اجتهاد، نشست علمی-ترویجی «عرضه و نقد دیدگاه علمی فقه تحزب» روز دوشنبه ۱۸ آذر ۱۳۹۸ برگزار شد. در این نشست که در محل مؤسسه آموزش عالی طلوع مهر در قم برگزار شد، حجتالاسلام دکتر محسن مهاجرنیا، معاون پژوهشی این مؤسسه به ارائه نظریه پرداخت و آقایان حججاسلام دکتر علی بنایی رئیس مؤسسه طلوع مهر و دکتر سید کاظم سیدباقری عضو هیئت علمی پژوهشگاه فرهنگ و اندیشه بهنقد این نظریه پرداختند.
در ابتدای این نشست، مدیر جلسه، حجتالاسلام محمد ملکزاده، با اشاره به هفته پژوهش، هدف از تشکیل این جلسه را اینگونه بیان کرد: کرسیهای علمی – ترویجی حدود ۲۰ جلسه با موضوع آینده احزاب در این مؤسسه برگزار شده است و معاونت پژوهش این مؤسسه این بار با عنوان فقه تحزب در نظام اسلامی تصمیم به برگزاری این نشست گرفت.
پیشینه علمی تحزّب
در ابتدا حجتالاسلام محسن مهاجرنیا ارائه نظریه خود را اینگونه آغاز کرد: دانش حزب پیشینه ندارد و این باعث شد که ما اولاً تولید محتوایی در این زمینه داشته باشیم و بعد آیندهپژوهی آن را مطرح کنیم. دو بار در رابطه حزب در ایران بحث شده یکی در زمان مشروطه و دیگر بار بعد از انقلاب. در یک نگاه کلّی، در زمان مشروطه در قانون اساسی مطرح شد که حزب آزاد است به شرط عدم تنافی با شریعت. بعد از انقلاب نیز عملاً دانش حدیث از منظر فقه و منابع دینی مورد بررسی قرار نگرفت و این انگیزهای شد که ما این دانش را از منظر فقه بررسی کنیم.
وی سپس افزود: در تتبعات اولیه با آیات قرآنی روبهرو شدیم که محتوای آنها قابلتأمل است. ما بیشتر با رویکرد قرآنی فعلاً به این بحث خواهیم پرداخت تا در آینده، بحث نصوص را نیز پیش بکشیم.
آیا حزب خاستگاه شرعی دارد؟
مهاجرنیا در ادامه بحث، این سؤال را مطرح کرد که آیا مسئله حزب در دین مطرح شده یا نه؟ و در پاسخ گفت: برای پاسخ باید ابتدا موضوع را منقح کنیم. واژه حزب در قرآن ۱۱ بار آمده است و حزبهای سیاسی نیز در قرآن مطرح است. یک معنای حزب در قرآن، طیف است، مثل حزبالله که در قرآن آمده و طیف گستردهای را در برمیگیرد. یک مفهوم دیگر از حزب که در قرآن آمده، مخالف و موافق است که در مقابل یا کنار انبیاء به دو گروه تقسیم میشدند و کمکم با گسترش مسائل اجتماعی طیفبندیها و جریانسازیها در جامعه شکل گرفت. این نوع، طیف و حزب کوچک است نسبت به مفهوم اول. در مفهوم دوم ازآنجاکه عدهای مقابل انبیاء بودند، احزاب سیاسی شکل گرفت که در قرآن به آنها در هشت قالب اشاره شده است.
ادله قرآنی تحزّب، تعریف قرآنی حزب
وی در ادامه گفت: درنهایت ما آیات قرآن را به هفت دسته تقسیم کردهایم و تعریف حزب نیز از درون این آیات اینگونه پیدا میشود:
۱. آیات کلی، مثل آیاتی که اشاره به حزبالله دارند.
۲. آیاتی که حزب را ناصواب شمرده است. مثل آیاتی که نهی از فرقهگرایی میکنند.
۳. آیاتی که اشاره به ملأ و نخبگان دارد و به جریان اشرافیگری و نخبگی سیاسی مقابل پیامبر اشاره میکند.
۴. آیاتی که اشاره به تشکیل حزب دارد. مثل آیه شریفه که میفرماید «قُل انَّما اعِظُکمْ بِواحِدَهٍ انْ تَقُومُوا للَّهِ مَثْنی و فُرادی».
۵. آیاتی که حزب را در قالب یک جریان انقلابی دیده است مثل آیات اصحاب کهف.
۶. آیاتی که حزب را در قالب افراد همعقیده دیده است.
۷. آیاتی که اشاره به افراد همفکر سامانمند در جامعه دارد.
از مجموع این آیات تعریف حزب را اینگونه دریافت کردهام که حزب یک جریان متشکل و منسجم و هدفمند است با رویکرد عقلانی.
منکرین تحزّب
مهاجرنیا ادامه داد: عدهای منکر وجود حزب در دیناند و اشکال میکنند که دلیلِ خاص بر تشکیل حزب نداریم. به نظر ایشان، ادله ولایتفقیه حاکم بر تحزب است و أقوم از ادله تحزب است یا اینکه معتقدند حزب موجب سلب آزادی و عدم شایستهسالاری میشود.
کارکردهای حزب گرایی
وی همچنین گفت: موافقین تحزب نیز ادلهای دارند اما به جهت کمبود وقت تنها به کارکردهای تحزب میپردازم:
۱. ترویج فرهنگ خداترسی با وجود احزاب دینی.
۲. ترویج فرهنگ آرمانگرایی و آرمانخواهی.
۳. ترویج ولایتپذیری.
۴. دعوت به خیر و صلاح.
۵. برگزاری عدالت اجتماعی.
۶. اخلاقیسازی جامعه اسلامی.
۷. مشارکت در تعاون به خیر.
۸. دشمنشناسی و… .
معاون پژوهشی مؤسسه طلوع مهر در پایان افزود: ادله عقلی نیز برای تحزّب وجود دارد و حتی اگر ادله نقلی هم نداشته باشیم ادله عقلی برای این بحث کافی است.
نقد نظریه
در ادامه، ناقد اول، جناب حجتالاسلام سیدکاظم سیدباقری گفت: یک نقد این است که این نظریه باید محدودسازی شود. مثلاً موضوع را فقه حزب بگذاریم بعد به سراغ فقه مؤمنین و ایمان و اسلام و… برویم. این گستردگی آفتی است که مانع از تجمیع و نتیجه بحث و رویکرد میشود.
نقد دوم اینکه: به بررسی بایدها و نبایدهای مکلفین در سیاست پرداخته نشده است و این مشکلی است که بحث را از فقه دور کرده است.
نقد سوم: حزب مصطلح از مباحث مستحدثه است و برای تعریف آن نباید سراغ منابع رفت. تعریف حزب مصطلح این است: گروهی که با یک سازوکاری به دنبال کسب قدرتاند. برای موضوعشناسی باید به تبیین مؤلفههای حزب پرداخت نه اینکه اقسام آن را از منابع مثل قرآن، استخراج کنید و درنهایت یک تعریفِ مشخصی ارائه نشد.
نقد دیگر اینکه صرف اشتراک لفظی دلالت بر وجود موضوع در زمان صدور نصوص نمیکند.
سیدباقری در آخر اشاره کرد: یکی از اموری که وجود حزب را ضروری میکند این است که حزب میتواند نصیحتگر حکومت و راهی برای احقاق حقوق مردم نسبت به حکومت باشد.
در ادامه جلسه، حجتالاسلام علی بنایی مدیر مؤسسه طلوع مهر در جایگاه ناقد دوم بهنقد این دیدگاه پرداخت و گفت: نقد اول این است که روش فقهی در این نظریه رعایت نشده بود و با صرف عنوان فقه تحزب، بحث فقهی نخواهد شد.
دوم اینکه: مفاهیم اجتماعی در قرآن وجود دارد و صرف أخذ آنها در مفهوم حزب، به این معنی نیست که ما استنباط از قرآن کردهایم.
نقد سوم: در این رویکرد فقه جواهری جایگاهی نداشت.
نقد چهارم: الگو و مدلی از تحزب و حزب ارائه نشد.