فقه پزشکی هر موضوعی که باید و نبایدی در مورد پزشکی باشد را شامل میشود؛ بنابراین اگر وجوب درمان یا وجوب پیشگیری یا فقه درمانی یا مرگ مغزی یا دیگر موارد را بحث میکنیم همه فقه پزشکی هستند. موضوعات بسیار متفاوت است. در کتابی که با عنوان دانشنامه فقه پزشکی تألیف کردیم، بیش از چهل موضوع را بررسی کردیم که مربوط به فقه پزشکی است. البته این چهل موضوع را به چهار گروه یا چهار موضوع اصلی تقسیم میکنیم که آن چهار موضوع اصلی، هرکدام موضوعات ریزتری دارد. چهار موضوع کلی عبارت است از: معاینه، فقه پیشگیری و بهداشت، فقه درمان و موضوعات نوین که از این سه موضوع قبلی خارج است.
اختصاصی شبکه اجتهاد: با تخصصی شدن فقههای مضاف، فقه پزشکی نیز چند سالی است که به صورت مستقل مورد پژوهش قرار میگیرد. در کنار تک نگاریهای مختلفی که در این رابطه صورت میگیرد، شاید بتوان مهم ترین تلاش فقهی در این رابطه را، تأسیس گروه «فقه پژشکی» توسط مرکز فقهی ائمه اطهار(ع) قم نام برد. به مناسبت روز پزشک، با حجتالاسلام محمدعلی قاسمی، مدیر این گروه گفتگو کردیم. وی که تألیفاتی همچون دانشنامه فقه پزشکی، فقه درمان، موضوع شناسی خونبند ناف و … را در کارنامه دارد، در این گفتگو به بیان ابواب و فصول دانش نوپدید «فقه پزشکی» پرداخت. مشروح این گفتگو از نگاه شما می گذرد:
اجتهاد: آیا فقه پزشکی را میتوان بهعنوان یکی از فقههای مضاف مطرح کرد یا آنکه یکی از ابواب فقه جامعتری به نام فقه سلامت یا … است؟
قاسمی: فقه سلامت درواقع همان فقه پزشکی است ولی دین و سلامت اعم از فقه پزشکی است و در حقیقت جامعتر است؛ یعنی دین و سلامت عام است ولی فقه پزشکی اخص و ریزتر است و بهعنوان یکی از رشتههای میانرشتهای مطرح است به این معنا که موضوعات نوین را از پزشکی میگیرد و بخش احکام و دریافت استنباطاتش را از فقه؛ بنابراین فقه پزشکی یعنی علم به احکام تشریعیه پزشکی از منابع اصیل اسلامی.
اجتهاد: با این توضیح، دین و سلامت سرفصلهای دیگری هم دارد.
قاسمی: بله، مثلاً دین و سلامت شامل روایاتی که خواص میوهها و یا خواص برخی غذاها را مطرح میکند میشود ولی فقه پزشکی شامل آنها نمیشود چون آن روایات ارشادی است و بایدی نیست. ارشاد به این است که فلان میوه فلان خاصیت را دارد. البته در آنجا هم باید سند روایات را بررسی کرد ولی بههرحال اگر روایتی به سند صحیح بیان کرد که فلان میوه فلان خاصیت را دارد، این بحث مربوط به دین و سلامت است نه فقه پزشکی.
اجتهاد: ابواب و سرفصلهای فقه پزشکی چیست؟
قاسمی: فقه پزشکی هر موضوعی که باید و نبایدی در مورد پزشکی باشد را شامل میشود؛ بنابراین اگر وجوب درمان یا وجوب پیشگیری یا فقه درمانی یا مرگ مغزی یا دیگر موارد را بحث میکنیم همه فقه پزشکی هستند. موضوعات بسیار متفاوت است. در کتابی که با عنوان دانشنامه فقه پزشکی تألیف کردیم، بیش از چهل موضوع را بررسی کردیم که مربوط به فقه پزشکی است. البته این چهل موضوع را به چهار گروه یا چهار موضوع اصلی تقسیم میکنیم که آن چهار موضوع اصلی، هرکدام موضوعات ریزتری دارد. چهار موضوع کلی عبارت است از: معاینه، فقه پیشگیری و بهداشت، فقه درمان و موضوعات نوین که از این سه موضوع قبلی خارج است. در هرکدام از این سرفصلهای موضوعات متفاوتی بررسیشده است. مثلاً فقه درمان موضوعات بسیار متفاوتی دارد.
اجتهاد: آیا به نظر شما، اسلام در مقام ایجاد دانشی به نام طب اسلامی بوده است یا آنکه صرفاً توصیههایی آنهم بهصورت تجربی و نه وحیانی نموده است؟
قاسمی: این سؤال را باید از کسانی که در طب اسلامی کارکردهاند پرسید ولی تا آنجایی که من تحقیق کردهام نمیتوان گفت تمام موضوعات پزشکی مربوط به طب را اسلام باید بیان کند. وظیفه اسلام چنین کاری نیست و بخش زیادی از این مسائل به مردم و تجربه مردم واگذارشده است و سیره اهلبیت علیهمالسلام هم همین مطلب را نشان میدهد کما اینکه برخی از ائمه علیهمالسلام به پزشکان غیرمسلمان رجوع میکردند. مثلاً در جریان ضربت خوردن امیرالمؤمنین علیهالسلام، پزشکی که بر بالین حضرت حاضر شد، مسلمان نبوده است.
بنابراین این مطالب نشان میدهد که اینطور نیست که اسلام همهچیزها را بیان کند. وظیفه اسلام و دین و قرآن اولاً و بالذات مربوط به هدایت بشر و سعادت انسان است لذا مسائل مربوط به موضوعاتی مثل ریز اقتصاد یا ریز معماری یا ریز شهرسازی یا مسائل ریز درمان طبی، وظیفه اسلام نیست که بیان کند ولی اگر جایی هم گفتهاند بهعنوان نمونههایی یا نشانههایی یا علمی که توسط اهلبیت علیهمالسلام در مورد خاص است ولی بهطور جامع بتوان گفت نظامی به نام نظام طب اسلامی داریم که همه موارد را گفته باشد، چنین چیزی را نمیتوان پیدا کرد و اگر کسی هم ادعا کند، به نظر میرسد که ادعای محصلی نیست.
اجتهاد: در مورد طب اسلامی برخی قائلاند که در تمام نسخههایی که برای بیماران پیچیده میشود، از دستورات اهلبیت علیهمالسلام استفاده میکنیم علاوه بر اینکه بهصورت تجربی هم برای ما ثابتشده است که فلان دارو فلان تأثیر را دارد. آیا چنین حرفی درست است؟
قاسمی: اولاً روایاتی که موردبحث است را باید از حیث سندی بررسی کرد. دوم اینکه بعدازاینکه فهمیدیم روایت صحیح و معتبر است، باید ببینیم آنچه اهلبیت علیهمالسلام فرمودند در موضوع خاص گفتهاند و به فرد خاصی گفتهاند و موضوع خارجی است یا بهصورت یک قاعده کلیه فرمودهاند. اگر بهصورت خاص باشد، باز قابلاستفاده برای همه نیست؛ اما اگر قاعده عامی باشد که برای همه قابلاستفاده باشد و به تجربه هم ثابت بشود، در اینجا لازم نیست بهعنوان طب اسلامی مطرح شود بلکه یک ارشاد و راهنمایی از جانب اهلبیت علیهمالسلام بوده است که به تجربه هم ثابتشده است. مثلاً امام رضا علیهالسلام فرمودند هر کس آب ولرم را چه در زمستان و چه در تابستان بخورد برای بدن او ضرر نخواهد داشت. الآن هم پزشکان ثابت کردهاند بهترین آب از حیث دما برای رفع تشنگی همان آب ولرم است. لذا این راهنمایی امام رضا علیهالسلام برای مردم آن زمان بوده است و پزشکی الآن هم آن را ثابت کرده است اما اینکه همه روایات، قاعده ساز است و موردش خاص نباشد، باید بررسی کرد علاوه بر اینکه باید سند آنها را هم بررسی نمود.
اجتهاد: در پایان اگر نکتهای هست بفرمایید.
قاسمی: نکتهای را که همیشه به دوستان تذکر میدهم این است که چه طب اسلامی و چه طب ایرانی اسلامی و چه فقه پزشکی و چه حتی پزشکی تجربی، اگر هر کس در حیطه تخصصی خودش قدم بردارد و بر اساس چارچوب قوانینی که وجود دارد و مستحکم هم هست مثل قوانین در بحث فقه پزشکی و استنباطی در بحث پزشکی، تجربی یا قواعد علمی، قدم بردارد و دخالت در بحثهای دیگر نکند، به نظر میرسد که همه ما قابلیت اینکه بتوانیم رشته خود را به سامان برسانیم یا رشد دهیم، خواهیم داشت و از اینکه جنجال بیخودی صورت بگیرد و یا موضوعاتی که باعث بشود تا انسان را از رشد در حیطه خودش بازبدارد و مانع شود، باید پرهیز کرد تا انشا لله هرکسی در رشته خودش بتواند بر اساس قوانین و قواعدی که وجود دارد، به استنباط، ارائه و رشد آن بپردازد.