شبکه اجتهاد: اولا کسی که میخواهد مطلب اخلاقی بگوید، خودش باید اهلیت داشته باشد برای اخلاق گفتن. چون کسی که خودش متخلق به اخلاق نیست نمیتواند مدرس اخلاق باشد. در حدود ۴۵ سال قبل به مرحوم آقای بهجت گفتم یک جلسه اخلاقی برای من بگذارید که من از شما استفاده کنم. ایشان گفتند از کتب اخلاقی چه چیزی را مطالعه کردی؟ گفتم جامع السعادات را خواندم (کتاب اخلاقی مرحوم نراقی اول). ایشان گفتند از هر صفحهای نیم صفحه یا کمتر بخوان، در خودت پیاده کن و بعدا نیم صفحه بعدی را بخوان.
این که انسان از نظر نظری اخلاق بلد باشد ولی عملا در خودش پیاده نکرده باشد، این بی ربط است و نمیتواند مدرس اخلاق بشود.
ما در کوچکترین امورمان در شریعت مقدسه، در مذهب تشیع، در آداب اهل بیت علیهم السلام، برای ما آداب معین شده است. از جمله اموری که باید آداب را در آن رعایت کنیم، حرف زدن است. خود حرف زدن آدابی دارد که انسان چگونه حرف بزند، کجا حرف بزند، با کی حرف بزند، چقدر حرف بزند؟ همه این خصوصیات در شریعت مشخص هست.
انتقاد را اهلش باید کند
از جمله اموری که باز در جامعه ما مورد ابتلاء هست، مسئله انتقاد است. چه کسی باید انتقاد کند، چگونه باید انتقاد کند؟ نسبت به چه کسی باید انسان انتقاد کند؟
خود کلمه انتقاد اساسا یک لفظ عربی است. کلمه انتقاد فارسی نیست. لفظی است که وضع شده برای یک صنعت خاصی برای یک حرفه معینی. آن وقتی که معاملات براساس این سکهها بود، سکههای طلا و نقره، سکه یک وقت خالص بود و یک وقت ناخالص. وقتی شک میکردند که این سکه خالص است یا ناخالص میرفتند به سراغ اهلش و آن کسی که تشخیص میداد، بهش میگفتند آقا این سکه خالص است یا نیست؟ این کار را میگفتند انتقاد، یعنی تشخیص خالص از ناخالص، تشخیص صحیح از باطل. انتقاد این است.
پس بنا براین انتقاد را اهلش باید کند. این کلمه انتقاد منتقل شد از آن حرفه و صنعت به انتقاد کلام. که میخواهیم ببینینم این کلام صحیح است یا نه. چه کسی باید تشخیص دهد؟ اهلش باید تشخیص دهند. این تشخیص آدابی و رسومی دارد، احکامی دارد، هر کسی نمیتواند تشخیص دهد و هر کسی حق ندارد تصدی انتقاد را بگیرد و هر جور هم نمیشود انتقاد کرد. این معنای انتقاد است.
انتقاد با اعتراض تفاوت دارد
در مقابل انتقاد اعتراض داریم، اعتراض غیر از انتقاد است و انتقاد غیر از اعتراض است. ما در انتقاد میخواهیم بسنجیم این کلام صحیح است یا نه؟ آیا کلام هر کسی را باید بگذاریم در ترازوی سنجش، کلام معصوم هم همین گونه است؟و لو اهل انتقاد هم باشیم و لو مطابق احکام و آداب انتقاد میخواهیم انتقاد بکنیم؟ آیا کلام معصوم هم همین طور است؟ کلام امام، کلام نبی قابل انتقاد است به این معنی که سنجش بکنیم تا بفهمیم صحیح است یا نه؟
پس وَ ما ینْطِقُ عَنِ الْهَوى إِنْ هُوَ إِلَّا وَحْی یوحى کجا رفته است؟
آیه مبارکه ما آتاکُمُ الرَّسُولُ فَخُذُوهُ وَ ما نَهاکُمْ عَنْهُ فَانْتَهُوا کجا رفته است؟
امام و نبی و ملائکه عباد مکرمون، این قرآن است، لَا یسْبِقُونَهُ بِالْقَوْلِ وَ هُمْ بِأَمْرِهِ یعْمَلُون.
پس اگر کسی بیاید در یک ملأ عامی بگوید که یک عربی آمد بر پیغمبر اکرم (صلی الله علیه وآله) انتقاد کرد که این کلام از شماست یا از خداست، پس میشود انتقاد کرد بر پیغمبر اکرم (صلی الله علیه وآله).
این حرف است؟ کسی که تحصیل کرده باشد، کسی که اهل مطالعه باشد، تمسک میکند به حرف آن اعرابی که بعد از واقعه غدیر آمد اعتراض کرد بر پیامبر اکرم (صلی الله علیه وآله) که این کلامی که گفتید از خودتان هست یا از خدا؟
آن وقت آیه مبارکه سأل سال بعذاب واقع نازل شد و این آدم همان جا هلاک شد. این اعتراض بود اولا، ثانیا انتقاد نسبت به کلام معصوم اعم از امام و نبی و ملائکه راه ندارد. انتقاد برای سنجش حق از باطل بود، مگر معصوم باطل میگوید؟
نباید جوری حرف بزنیم که مدرک به دست دشمنان بدهیم
بنابراین نباید جوری حرف بزنیم که مدرک به دست دشمنان بدهیم، نباید جوری حرف بزنیم که توجیه کنیم برخورد بعضی صحابه را با پیغمبر اکرم (صلی الله علیه وآله)، نباید جوری حرف بزنیم که موجب عذاب بشود. هیچ دقت میکنید چقدر برف و باران داریم؟ چه جور است که در عوض برف و باران زلزله داریم، عذاب چگونه نازل میشود؟ باید حواسمان را جمع کنیم وقتی میخواهیم حرف بزنیم و در محدودههایی که کار نکردیم وارد نشویم.
والسلام علیکم و رحمه الله و برکاته