اختصاصی شبکه اجتهاد: از صدر اسلام تا سده اخیر، رؤیت هلال بهطور طبیعی و بدون استفاده از ابزارهایی مانند دوربین و تلسکوپ صورت میگرفت؛ اما در سده اخیر برای رؤیت هلال از ابزار هم استفاده میشود؛ که این خود سبب اختلاف بین فقهای معاصر شیعه گردیده است. در این یادداشت بر آنیم تا دیدگاه و نظریات فقهای معاصر اهل سنت را مورد کنکاش قرار دهیم. فقهای معاصر اهل سنت همانند: مصطفی احمد زرقا، محمد مصطفی مراغی (شیخ شهیر الازهر)، احمد شاکر، یوسف القرضاوی و … معتقدند که: بعضی از مردم اهداف و مقاصد ثابتی را که نصوص سعی در عملی ساختن آنها دارند با وسایل آنی و فضا محور که گاهی نصوص برای دستیابی به هدف موردنظر تعیین میکنند، اشتباه میگیرند به همین خاطر میبینیم که بیشازحد براین وسایل تکیه میکنند، گویا این وسایل ذاتاً هدف و مقصود شارع هستند. درحالیکه کسی که در فهم نصوص و اسرار آن تعمق میورزد بهخوبی پی میبرد که مهم مقصد است و آن همان هدف ثابت و دائمی است و وسایل گاهی با تغییر محیط، تغییر دوران، تغییر عرف یا دیگر عوامل تأثیرگذار تغییر میکنند. ابزارها گاهی از عصری تا عصری دیگر و از محیطی تا محیط دیگر تغییر مییابند بلکه این تغییر الزامی و اجتنابناپذیر است. اگر نصی بهویژه حدیثی دربارهی آنها بیان شود، صرفاً بهمنظور بیان واقعیت موجود است و بهمنظور مقیدسازی ما بدان وسایل نیست بهطوریکه تا ابد از آنها فراتر نرویم.
در بحث وسیلهی رؤیت هلال برای اثبات آغاز ماه، این حدیث صحیح مشهور در نزد اهل سنت است که: «لا تصوموا حتی تروا الهلال و لا تفطروا حتی تروه، فان غم علیکم فاقدرواله»؛ تا وقتیکه هلال رمضان را رؤیت نکنید، روزه نگیرید و تا زمانی که هلال شوال را رؤیت ننمایید روزهی رمضان را افطار نکنید و اگر ابر مانع رؤیت هلال گردید، ماه را سی روز کامل حساب کنید.
این حدیث به هدف و مقصدی خاص اشاره کرده و وسیلهای را برای آن معین کرده است. مقصد حدیث واضح و روشن است و آن این است که مسلمانان کل رمضان را روزه بگیرند و حتی یک روز از آن را در اول یا در آخرش ضایع نسازند، یا روزی از ماههای دیگر مانند شعبان و شوال را بهاشتباه روزه نگیرند و این مقصد با اثبات آغاز یا پایان رمضان میسر میگردد آنهم با وسیلهای که استفاده از آن برای تمام مردم مقدور است و آنها را دچار سختی و حرج در دینشان نمیگرداند.
در آن زمان، رؤیت با چشم، یگانه وسیلهی ساده و مقدور برای عامهی مردم بود، به همین خاطر پیامبر (ص) رؤیت را بهعنوان وسیله تعیین فرمودند، زیرا اگر آنها را مکلف بهوسیلهی دیگری مانند حساب فلکی میکرد درحالیکه در آن برهه نوشتن و حساب کردن بلد نبودند مردم را دچار مشقت و سختی مینمود حالآنکه خداوند سبحان آسانی را برای آنها میخواهد نه سختی را، پیامبر (ص) دربارهی خود فرموده است: «ان الله یبعثنی معنتا و لا متعنتا و لکن بعثنی معلما میسرا»؛ خداوند مرا آزاردهنده و سرسخت مبعوث نفرموده، بلکه بهعنوان یک معلم آسانگیر برانگیخته است.
روی این حساب اگر وسیلهی دیگری یافت شود که در رابطه با عملی ساختن هدف این حدیث بهمراتب کارآمدتر و تواناتر عمل کند و در اثبات آغاز ماه، از احتمال اشتباه و وهم و دروغ دورتر باشد و بهآسانی در دسترس قرار گیرد و دیگر ابزاری نباشد که دسترسی بدان دشوار و فوق طاقت مردم باشد، آنهم بعدازآنکه در میان مسلمانان، دانشمندان و فلکشناسان و زمینشناسان و فیزیکدانانی پیدا شده که در سطح جهانی تخصص یافتهاند و پسازآنکه دانش بشری بهجایی رسیده که انسان در سایهی آن میتواند به کره ماه پرواز کند و روی سطح آن پایین بیاید و در میان خاک آن بگردد و از صخرهها و خاکهای آن نمونه برداری کند، بلکه میکوشد به سیارههای دورتری هم خیزش کند، پس چرا ما از وسیلهای که ذاتاً هدف نیست فراتر نرویم و از هدفی که حدیث در نظر دارد، غافل گردیم؟
سنت برای اثبات شروع ماه، شهادت یک یا دو نفر که مدعی رؤیت عین هلال با چشم سر باشند، لازم دانسته است آنهم در زمانی که رؤیت مستقیم تنها وسیله ممکن و میسر برای امت اسلامی بود، حال چگونه میتوان تصور نمود که شریعت وسیلهای را که بهدوراز خطا و وهم و دروغ است، نپذیرد بهویژه وسیلهای که انسان را به یقین و علم قطعی میرساند و در صورت بهره جستن از آن اتفاق نظر امت اسلامی در غرب و شرق ممکن میشود و زمینهی مساعد برای از بین بردن اختلاف دائمی موجود دربارهی شروع رمضان و فرارسیدن اعیاد اسلامی مهیا گردد.
امروزه علم دقیق حساب فلکی ابزاری مطمئن برای اثبات حلول ماههای قمری است و از باب قیاس اولی واجب است که بکار بردن چنین وسیلهای را بپذیریم؛ زیرا سنت، متناسب با زمان خویش، وسیلهی رؤیت را تعیین نموده که این وسیله از شک و احتمال بریء نبوده و بدیهی است که سنت، استفاده از ابزار برتر، کاملتر و مناسبتر را برای تحقیق مقصود شرعی و رهایی امت اسلامی از اختلاف شدید موجود درباره تعیین آغاز ایام رمضان و افطار و اعیاد اسلامی و حصول وحدت در عمل به شعائر و عبادات شرعی مرتبط با حیات و کیان روحی امت اسلامی رد نمیکند.
علامه احمد شاکر، اعتقاد دارد که برای اثبات دخول ماه قمری، باید از حساب فلکی بهره جست. براین اساس حکم به اعتبار رؤیت که در حدیث نبوی بدان تصریح شده است، برآمده از علتی است که خود آن احادیث به آن اشاره کرده است و اکنون که آن علت یعنی بیسوادی امت از بین رفته است، پس باید معلول آنهم از بین برود؛ زیرا این یک قاعده است که حکم از لحاظ بودونبود با علت خود میگردد و تابع آن است و این علت همان «امی بودن امتی» است که در دوران بعثت نمینوشته و حساب نمیکرده است؛ و معنای حساب نمیکرده است این است که حساب فلکی بلد نبوده است. پس هنگامیکه طبیعت ویژگی این امت تغییر کند و بهگونهای درآید که بنویسد و حساب کند واجب است که حکم تغییر نماید.
آگاهی بهحساب نجومی در عصر حاضر از مرتبهی ظنیات و حدسیات خارجشده و هرکسی که کمترین شناختی به علوم عصر داشته باشد، به این مهم پی برده است.
دکتر یوسف القرضاوی معتقد است: ما باید از حساب فلکی دستکم برای نفی _ و نه اثبات_ آغاز رمضان استفاده کنیم، و با این کار، اختلافاتی را که هرساله در آغاز رمضان و هنگام عید فطر رخ میدهد و گاهی به سه روز اختلاف میانجامد، بکاهیم.
او میگوید: منظور من از اعمال حساب فلکی در نفی آن است که مبنای عمل ما همان اثبات هلال از طریق رؤیت باشد و مطابق رأی اکثر اهل فقه در عصر حاضر عمل کنیم، اما اگر حساب نشان داد که رؤیت هلال ماه غیرممکن است چون هلال اصلاً در هیچ جایی از جهان اسلام پدیدار نشده و اگر هم پدیدار شده، رؤیت آن امکانپذیر نیست، واجب است که در هیچ حالی شهادت شهود مبنی بر رؤیت هلال ماه پذیرفته نگردد، زیرا واقعیتی که دانش قطعی ریاضی آن را ثابت کرده، آنها را تکذیب میکند. اصلاً در چنین حالتی از مردم مطالبه نگردد که منتظر دیدن هلال ماه شوند و دادگاههای شرعی و مراکز فتوا و شئون دینی هم درهای خود را برای کسی که بخواهد گواهی دهد که ماه را دیده است، نگشایند.