حجتالاسلام هادی سروش، با تأکید بر اینکه تا به امروز ظرفیتهای دانش وسیع و پخته فقه مغفول مانده و از امکانات آن به طور کامل بهره گیری نشده است، گفت: امروز به تقویت شاخصههای مهمی در فقه احتیاج داریم که این شاخصهها «توجه به آیات قرآن»، «تلفیق قواعد و روایات»، «عقل و بنای عقلا»، «شریعت سهله و سمحه» و «تقویت روابط میان فقها و روشنفکران» هستند. این استاد حوزه و پژوهشگر علوم دینی معتقد است که درس خارج استوار بر متن است، اما با پژوهش جدید و نگاههای نقادانه همراه میباشد؛ از سوی دیگر همه پژوهشها و نقادیها نسبت به هر متنی در چارچوب کتاب، سنت و عقل قابل عرضه است و میتواند یک درس خارج مترقی و قابل قبولی را ارایه کند.
به گزارش شبکه اجتهاد، حجتالاسلام و المسلمینهادی سروش، درباره وضعیت فعلی دروس خارج از نظر کیفی و موضوع شناسی، به «شفقنا» گفت: بنده حدود ۳۰ سال در محضر بزرگان و اساتید، درس خارج را درک کردم و در حال حاضر از دور در جریان مباحث و موضوعات فقهی هستم و معتقدم که فقه دارای امکانات بسیار وسیع و یک سابقه ۱۴۰۰ ساله است. فقه از یکسری قواعد بسیار پخته برخوردار است که کاملاً میتواند به فضای فکری و ترسیم نمودار رفتار و اعمال نه تنها متدینین بلکه برای هر کسی که میاندیشد و علاقه مند است منظم زندگی کند و در زندگی خود دارای رهاوردهای معنوی و مادی باشد، کمک کند. اما باید اعتراف کنیم که متأسفانه نتوانستیم از این دانش گسترده و ارزشمند و این توانایی و پتانسیل بسیار عظیمی که در فقه قرار داده شده، به درستی استفاده کنیم.
ظرفیتهای وسیع فقه مغفول مانده است/ عنصر اصلی درس خارج باید نقد، بررسی، پژوهش و ارایه راههای جدید باشد
وی ادامه داد: تأسف دیگری که باید به آن اعتراف کنم، این است که نه تنها به صورت کامل و جامع از امکانات وسیع فقه بهره مند نشدیم بلکه حتی در برخی از موارد با استفاده از بعضی از زوایای فقه و به فراموشی سپردن برخی دیگر از زوایای آن، فقه را در نگاه برخی از اقشار جامعه، افراد تحصیل کرده و روشنفکر مورد اتهام قرار دادیم در حالی که فقه چنین نیست.
این محقق و پژوهشگر علوم دینی با بیان اینکه معیار و محور درس خارج براساس متنی دقیقی به نام فقه شکل میگیرد، گفت: درس خارج یعنی خارج از متن، همه کسانی که در یک کلاس و درس علمی شرکت میکنند، طبیعتاً یک متن درسی دارند، اما تحصیلات عالیه این اجازه را به استاد و دانش پژوه خود میدهد که از آن متن پا را فراتر و آن را به نقد و بررسی بگذارد و نظرات کامل تری را نسبت به آن متن ارایه کند. بررسی و ارایه نظر کامل تر نسبت به آن متنی که به صورت آکادمیک و کلاسیک مورد درس و بحث میان شاگرد و استاد بوده را درس خارج میگویند. بنابراین عنصر اصلی درس خارج باید نقد، بررسی، پژوهش و ارایه راههای جدید براساس متون باشد.
وی افزود: درس خارجی که از متن بیرون باشد، به این معنا که کاملاً بیگانه از متن باشد، این درس دیگر درس خارج نیست و از چارچوب بیرون است. درس خارج استوار بر متن است، اما با پژوهش نو و با یکسری از نگاههای نقادانه جدید همراه میباشد. کتاب، سنت و عقل چارچوبی است که همه پژوهشها و نقادیها نسبت به هر متنی در این چارچوب قابل عرضه است و میتواند یک درس خارج مترقی و قابل قبولی را ارایه کند.
سروش با بیان اینکه درس خارج از برکات حوزههای علمیه شیعه است و باید قدر آن را بدانیم، عنوان کرد: درس خارج به این شکلی که در حوزههای علمیه شیعه توسط مجتهدین و مراجع مطرح است، در حوزههای علمیه اهل تسنن وجود ندارد. مواد درسی اهل تسنن بسیار محدودتر از مواد درسی یک طلبه در حوزه علمیه شیعی است. اهل سنت با اتمام کتاب فقه شافعی خود را مجتهد میدانند، اما در حوزههای علمیه شیعه بعد از خواندن متنهای قوی مثل شرح لمعه که در چهار جلد جدید چاپ شده و کتاب مکاسب شیخ اعظم که ۶ جلد است، نوبت به درس خارج میرسد و درس خارج توسعهای در نقادی و پژوهشهای جدید دارد. بنابراین استواری درس خارج حوزههای علمیه شیعه بر کتابها و متنهای بسیار قوی درسی، شرح لمعه و کتاب مکاسب و کتب و متون غیر درسی، متن دقیق «شرایع، محقق حلی» و مخصوصاً کتاب با عظمت جواهر مرحوم شیخ محمدحسن نجفی معروف به صاحب جواهر است.
جهشهای علمی در دروس خارج/ مقایسهای میان درس خارج حوزه نجف و درس خارج حوزه قم
وی به تاریخچهای از درسهای خارج حوزه علمیه شیعه اشاره و خاطرنشان کرد: درسهای خارج در حوزه علمیه شیعه دارای جهشهای قابل استفاده و فخرآوری بوده است. در دوره شیخ طائفه یا شیخ طوسی یعنی هزار سال پیش یک جهش جدی در فقه شیعی و درس خارج اتفاق افتاد که البته چه بسا جرقه آن به دست سیدمرتضی زده شد و شاگرد ایشان شیخ طوسی آن را تکمیل کرد و واقعاً در آن زمان طوفانی در فقه و درسهای خارج اتفاق افتاد. بعد از شیخ طائفه این مسیر ادامه داشت تا دوره محقق حلی که جهش بهتر و بیشتری داشت و حتی در تاریخ میخوانیم که فقط چند جلسه خواجه نصیرالدین طوسی در درس محقق حلی به صورت احترام یا تشریفاتی شرکت کرد و یک تا دو سوالی که خواجه نصیرالدین طوسی در تطمیع بحث محقق حلی داشت، باعث یکسری از جهشهای خوبی در درس خارج در دورههای گذشته شد. از آن دوره تا حدود ۳۰۰ سال پیش، حوزه علمیه نجف رشد بسیار قابل قبول و چشمگیری پیدا کرد.
این محقق و پژوهشگر علوم دینی مقایسهای میان درس خارج حوزه نجف و درس خارج حوزه قم داشت و گفت: حوزه علمیه نجف از زمان سیدمرتضی و شاگرد ایشان شیخ طوسی آغاز شد و تا زمان بزرگانی مانند کاشف الغطاء، صاحب جواهر و شیخ انصاری ادامه پیدا کرد تا به شاگردان شیخ رسید. پس از آن، مرحوم آخوند خراسانی، شاگردان ایشان و اعاظم دیگر حوزه علمیه نجف را اداره فرمودند. یکی از دست پروردههای حوزه علمیه نجف مرحوم حاج عبدالکریم حائری است که در نجف و سامرا تحصیلات خود را گذراند و سپس حوزه علمیه قم را تأسیس فرمودند.
وی اظهار کرد: درس خارج در حوزه علمیه قم و درس خارج در حوزه علمیه نجف هر دو براساس متنهای قوی فقهی است، اما سبک نجف با سبک قم در درس خارج میتواند تفاوتهایی داشته باشد. در درسهای خارج به سبک نجف بیشتر توجه روی قواعد است؛ اما سبک درس خارج در حوزه علمیه قم بیشتر تکیه بر متون روایات، شکل روایات و دلالتهای روایات است. در سبک درس خارج نجفی یکسری از دقتهای عقلی را میبینیم، اما در سبک درس خارج قم بیشتر نگاههای عرفی را شاهد هستیم.
سروش درباره وضعیت مطلوب دروس خارج و ضرورت تغییر در رویهها و موضوعات کرسیهای درس خارج، گفت: با توجه به وضعیت امروز درس خارج و برای اینکه دروس خارج برای جهان امروز نوعی فقه کارآمد باشد، به هفت شاخصه مهم در این دروس احتیاج داریم؛ البته تبیین این شاخصهها بدین معنا نیست که درسهای خارج ما خالی از این رئوس هستند، اما باید بیش از پیش مورد توجه قرار گیرد.
در دروس خارج به متن قرآن بیشتر توجه شود
وی بیان کرد: شاخصه اولی که باید در دروس خارج مورد توجه قرار گیرد، این است که به متن قرآن بیشتر توجه کنیم. متاسفانه در بحثهای درس خارج و بحثهای فقهی توجه کمتری به آیات شریفه قرآن داشته و داریم. ما فقیهانی داشتیم که فقط روی قرآن و فقهی که از قرآن برداشت میشود، کار کردند مانند مرحوم محقق اردبیلی کتابی به نام «زبده البیان» دارد که در رابطه با احکامی است که در قرآن آمده؛ یا فاضل سیوری کتابی به نام «کنز العرفان» دارد که احکام فقهی آن از قرآن استخراج شده است.
شواهد نشان میدهد که در زمینه قرآن نیاز به کار جدی داریم و باید آیات شریفه قرآن مورد توجه قرار گیرند. امام خمینی(ره) یک مبنای زیبایی در بحثهای اصول دارند که در این فرصت نمیتوانم به صورت مفصل به آن اشاره کنم، اما اجمالاً بیان میکنم که ایشان با یک نوآوری، در اصول قائل به عنوان خطابات قانونیه هستند. این خطابات قانونیه اکثراً از قرآن قابل استفاده است و محور اولی که در درسهای خارج باید به آن بیشتر توجه شود، استخراج مباحث فقهی از آیات قرآن است؛ بسیاری از مسایلی که امروز با آن درگیر هستیم مانند قصاص، ارتداد و جهاد از همین طریق قابل حل هستند.
تلفیق قواعد و روایات در دروس خارج لازم است
سروش به شاخصه دوم و سوم اشاره و تصریح کرد: شاخصه دومی که در درسهای خارج به آن توجه میشود، اما باید بیشتر مورد توجه قرار گیرد، تلفیق قواعد و روایات است. پیشتر اشاره کردم که سبک درس خارج نجف بیشتر بر قواعد و سبک درس خارج قم بیشتر بر روایات تمرکز دارد، در حالی که تلفیق قواعد و روایات بسیار کمک دهنده است. قواعد فقهی، قواعدی پخته است که ۱۴ قرن روی آن کار شده و طبیعتاً میتواند بسیار راهگشا باشد مخصوصاً در نظامات معاملاتی و حقوقی بسیار مهم هستند. روایات نیز منبع فیض هستند و در درسهای خارج در کنار قواعد باید مورد توجه قرار گیرند.
شاخصه سوم راجع به روایات است. بسیاری از اشکالاتی که امروز از سمت و سوی برخی از پژوهشگران در مباحث حقوقی به بحثهای فقهی وارد میشود از ناحیه روایات ماست یعنی روایات را به گونهای معنا میکنند و بعدها مورد نقد قرار میدهند، این مساله باید در درس خارج به صورت جدی دنبال شود، شبهات و مباحثی که در مورد روایات مطرح میشود، بررسی گردد و پژوهشی روی پژوهش و نگاهی روی نگاه و دقت نظری روی دقت نظرهای دیگر قرار گیرد. به عنوان مثال شرایط و موقعیت صدور یک روایت و حدیث بررسی شود، نباید فقط به شکل سنتی فضای روایات را بررسی کنیم و به این پاسخ برسیم که صدور این روایات در موقعیت و شرایط «تقیه بوده یا نبوده است» بلکه باید فضای بررسی روایات را توسعه بیشتری دهیم و دریابیم که چه تعصباتی در آن جامعه بوده که مثلاً امام صادق(ع) و امام باقر(ع) بیانی را در رابطهای فرمودند.
وی ادامه داد: ممکن است برخی از تعصبات باعث شوند تا به لحاظ برخی از مصالح، بعضی از روایات صادر شود، این دسته از روایات باید شناسایی شوند و معانی دقیقی که از روایات استفاده میشود، عرضه شوند. به عنوان مثال یکی از مباحث بسیار مهم در درس خارج اصول که جای آن بسیار خالی است، بحث بررسی خبر واحد است. آقایان خبر واحد را بحث کردند که به دلیل قرآنی، یا دلیل روایی و عقلی یا بنای عقلا، حجت است؛ این اواخر برخی از مجتهدان بزرگوار خبر واحد را در مواردی که عقلا نمیپذیرند، بررسی کردند در حالی که اگر مفاد خبر واحد مخالف با برداشت عقلا باشد، آن را نمیپذیرند و میگویند که آن خبر واحد باید حتماً محفوف به قرائن صحت باشد مثل مرحوم آیتالله سیداحمد خوانساری که نظرشان در کتاب جامع المدارک همین است. بنابراین امروز نیازمند پژوهش جدید روی روایات هستیم، فضای روایات، عبارتهایی که صادر شده و مقدار حجیتی که میتواند داشته باشد باید در نظر قرار گیرد.
نگاه عقلانی در فقه تقویت شود
این محقق و پژوهشگر علوم دینی با بیان اینکه چهارمین شاخصی که لازم است در درسهای خارج به آن توجه شود، بحث عقل و بنای عقلاست، گفت: در زمینه عقل و بنای عقلا مقدار زیادی از راه را آمدیم و مباحث مربوط به حسن و قبح عقلی جزو افتخارات کلام شیعه است که به اصول شیعه رسیده و در درسهای خارج هم مطرح است، اما نباید به این مقدار اکتفا کرد. در بحثهای عقلی باید توجه شود این عقل که فهمی دارد، آیا این فهم واقعاً مورد قبول ماست و مصالح و مفاسد را میفهمد یا بگوییم عقل دسترسی به حکم واقعی ندارد و احکامی که صادر میکند مورد قبول نیست. برخی از بزرگان مثل صاحب کفایه این نظر را ارایه فرمودند که عقل فعلی برای ما ملاک است یعنی همین مقدار که مصلحتها و مقصدها را بتواند ارزیابی کند و بفهمد، دیگر نمیتوانیم بگوییم که آن حکم در منافات با شرع است.
این استاد حوزه ادامه داد: امروز مباحث عقلی بسیار مهمی هستند و با توجه به نگاه عقلانی که در جامعه اسلامی و جوامع بشری اتفاق افتاده، حتماً باید این نگاه عقلانی در فقه تقویت شود؛ همچنین باید بنای عقلا که به نگاه عرف و نگاه فهم مردم که امروزه به افکار عمومی تعبیر میشود نیز مورد توجه قرار گیرد. برخی از اساتید و بزرگان ما میفرمودند همانطور که سرمان پایین است و کتاب را مطالعه میکنیم و ادله، قرآن و روایات را میبینیم، گاهی هم باید سر را بالا بیاوریم و جامعه، افکار عمومی، بنای عقلا، فهم مردم و مشکلات و نیازهای مردم را ببینیم و سپس وارد اجتهاد و پژوهش جدی شویم. به هر جهت ما در بحث بنای عقلا و نگاه به جامعه، قواعد بسیار مهمی در فقه داریم که میتوانیم از آنها استفاده کنیم و در درسهای خارج مطرح شود و مورد تضارب آرا قرار گیرد مانند قاعده لاضرر و لا حرج.
یک قاعده فقهی میتواند جامعه را اداره کند
سروش گفت: امام(ره) در کتابهای فقهی خود فرمودند که همین قاعده لاضرر و لا حرج میتواند کل جامعه را اداره کند، چقدر این حرف مهم است که یک قاعده فقهی میتواند جامعه را اداره کند. بنابراین باید با نگاه به جامعه، نیازهای جامعه و افکار عمومی پژوهشهای جدیدی در مباحث درس خارج ارایه کنیم تا پس از درسهای خارج به فتواها منتقل شوند و از فتاوا به متن جامعه بیایند.
وی شریعت سهله و سمحه را از دیگر شاخصههای مهم در دروس خارج دانست و عنوان کرد: طبق روایات، پیامبر(ص) تصریح فرمودند که شریعت محمدی(ص) یک شریعت سهله، آسان و سمحهای است که بدون هیچ گونه دردسر و مضایقهای تمام زوایایی که مورد نیاز انسان روزگار است، ارایه میکند.
این تضییق کردنها که در فقه بوده شاید براساس شرایط جوامع گذشته بوده است. در جایی که ادله، قرآن، سنت و عقل اجازه میدهد، این تضییقها را نباید در مباحث فقهی ببینیم تا از آنجا به فتوا و سپس به جامعه سرایت کند. اینکه تضییقها و شریعت سهله و سمحه در کجا استدلال و به تعبیر امروز کلاسیک شود، باید در درسهای خارج به خوبی بررسی گردد و سپس در سطح جامعه قرار گیرد. فقیهان بزرگی داشتیم که در این وادی کار کردند. در کتاب بسیار پر ارزش محقق اردبیلی «مجمع الفائده و البرهان» که یک دورهای از بحثهای مهم فقهی است، مرحوم مقدس اردبیلی در موارد متعددی استدلال میکند به اینکه شریعت ما شریعت سهله سمحه است لذا امروز نیز این شاخص باید در درسهای خارج مورد توجه قرار گیرد و آنجایی که ادله به ما اجازه میدهد، این شریعت سهله سمحه را نادیده نگیریم و موجبات تضییق و تنگ کردن دایره حلال و حرام خدا بر جامعه را فراهم نکنیم.
موضوعات جامعه روشنفکری مورد توجه قرار گیرد
وی ادامه داد: آخرین شاخصهای که بسیار مهم است و البته در درسهای خارج وجود دارد، اما باید بیشتر مورد توجه قرار گیرد، رابطهای است که بین دستگاه فقه و روشنفکری است. ما نمیتوانیم به برداشتهای پژوهشگران علوم تجربی و روشنفکران توجه نکنیم، آقایانی که با فقه آشنا هستند، میدانند که فقه حکم شرعی را بیان میکند و مدار حکم شرعی موضوع است یعنی حکم بر موضوع بار میشود، و این موضوع را کسی یا نهادی که مسئولیت دارد، مشخص و تعیین میکند که اینان همان افکار عمومی، پژوهشگران و دانشمندان علوم تجربی هستند چون بخشی از موضوعات، ارتباطی به فقیه پیدا نمیکند و ارتباط آن با غیر فقیهان است.
فقیهان باید در مباحث فقهی و در درس خارج خود با مبدأیی که این موضوعات را مورد بررسی قرار میدهد، ارتباط داشته باشند. اکنون بخشی مهمی از موضوعات را داریم که باید از نظر فقهی روی آنها بسیار کار شود. به عنوان مثال زمانی علمایی که ضد مشروطه بودند، اعلام کردند که مشروطه ضدیت با شرع دارد و محکوم است و میخواستند مجلس مشروطه خواهان آن روز را به توپ ببندند، در مقابل عدهای از فقیهان بودند که با تمسک به فقه و با تمسک به بحث مقدمه واجب که در بحث اصول مطرح است، اعلام نظر کردند که مقابله با مشروطه، شرعی و سزاوار نیست و حفظ مشروطه از باب مقدمه واجب، واجب است. فقیهانی که آن روز چنین فتوا و نظریهای را ارایه کردند با دستگاه افکار عمومی و روشنفکران آن زمان ارتباط داشتند.
سروش بر برقراری ارتباط میان فقها و روشنفکران تأکید کرد و گفت: باید بپذیریم که یک جریان ضروری در جامعه دیروز و امروز ما، جریان روشنفکری است و جریان روشنفکری باید با فقه در تماس باشد و فقه هم باید با جریان روشنفکری در تماس باشد تا فاصلههای آنان کم شود و بتوانند از یکدیگر استفاده کنند. بسیاری از موضوعات از جمله بحث رسانه، خانواده، هنر، حق انتخاب در مسایل سیاسی و اجتماعی، پزشکی، جوان، کودک، بین الملل و تعهدات بین المللی، دینداری و خروج از دینداری و موضوعات مختلف دیگری که مورد توجه جامعه مخصوصاً جامعه روشنفکری است باید در درسهای خارج بیشتر مورد توجه قرار گیرد تا این فقهی که دارای امکانات وسیع است و قواعده پخته ۱۴ قرن بر آن گذشته و بسیار پژوهشهای جدی دارد، در جامعه امروز مطرح شود و در آینده بتوانیم بهترین استفاده را از فقه و درسهای خارج داشته باشیم.