حجتالاسلام انبیایی گفت: وظیفه فقه در هوش مصنوعی چیزی بیش از بیان «یجوز» و «لایجوز» میباشد و باید وارد مرحله مدیریت فناوری شود و به جای ترسیم خطوط قرمز برای پدیدههای نوظهور، خطوط سبز حرکت آنها را ترسیم کند.
شبکه اجتهاد: هوش مصنوعی یا Ai از فناوریهای جدید و نوظهوری است که روز به روز در حال گسترش میباشد و پیشبینی میشود در آینده نه چندان دور همه ابعاد زندگی بشر را به طور کلی متحول کند. این فناوری در عین پیشرو بودن و خدماتی که بناست ارائه کند، عوارضی هم خواهد داشت و چالشهایی به وجود میآورد. حوزه علمیه قم با آیندهنگری که کمتر شاهد آن بودیم، چند سالی است که این پدیده جدید را مورد بررسی قرار داده تا هم شناخت کافی به آن پیدا کند و هم از فواید آن در مقدمات اجتهاد و مباحث پژوهشی استفاده کند.
در همین رابطه «صدای حوزه» با حجتالاسلام محسن انبیایی، از اساتید حوزه علمیه و پژوهشگر علوم اسلامی و حوزه فناوریهای هوشمند گفتگویی در مورد چیستی هوش مصنوعی داشته و اینکه اقدامات حوزه دقیقا مربوط به چه موضوعی از موضوعات مرتبط با هوش مصنوعی است.
هوش مصنوعی چیست؟
به عنوان اولین سوال هوش مصنوعی چیست و چه کاربردی دارد و اساسا در کدام مرحله قرار دارد؟
انبیایی: این اولین سوالی که شما پرسیدید، میتواند آخرین سوال هم باشد چرا که اگر به درک صحیحی از موضوع دست یافتیم، آنگاه میتوانیم حکم فقهی و اخلاقی استفاده از آن را مشخص کنیم. وقتی ما موضوعات نوظهور را از نظر فقهی بررسی کنیم دغدغه اصلی موضوع شناسی است که اگر به صورت صحیح موضوع مشخص بشود صدور حکم چندان سخت نخواهد بود.
نشناختن موضوع در دو سطح ممکن است اتفاق بیفتد که هر دو شکل آن را در مواجهه با هوش مصنوعی شاهد هستیم. گاه عدم شناخت ما در مرحله پدیدارشناختی است که اساساً نمیدانیم مصداق یک پدیده کدام است، ولی گاهی اوقات نگاه پدیدارشناختی ما شکل گرفته است، اما نمیدانیم یک فناوری بر اساس چه مبنایی ایجاد شده است، چه عوارض و استلزاماتی دارد و چه آیندهای را فراروی انسان قرار میدهد.
هوش مصنوعی ربات یا شهر هوشمند نیست
در مورد هوش مصنوعی برخی اظهار نظرها نشان میدهد که حتی فهم در لایه پدیدارشناختی شکل نگرفته است که شاهد آن هستیم که هوش مصنوعی را با ربات و یا با شهر هوشمند خلط کردهاند. رابطه مصداق این دو مفهوم با هوش مصنوعی به اصطلاح ما طلبهها عام و خاص من وجه است. ربات لزوماً از هوش مصنوعی استفاده نمیکند و به شکل مشابه هوش مصنوعی را میتوان جدای از ربات و در قالب یک برنامه تصویر کرد. همین رابطه در مورد شهر هوشمند نیز مطرح میشود.
در سح دوم شناخت هوش مصنوعی همانگونه که گفته شد، باید گذشته، حال و آینده هوش مصنوعی را به درستی شناخت. تا این سه مسأله برای ما مشخص نشود، هرگونه اظهار نظری در مورد هوش مصنوعی، دور از صواب خواهد بود. این مسأله اختصاصی به هوش مصنوعی نداشته و در مورد مصادیق نوظهور دیگر همچون رمزارزها نیز جاری میشود.
منظور از شناخت گذشته یک پدیده بحث تاریخی صرف نیست که در چه زمان و در کدام دانشگاه ایجاد شده است. مراد آن است که بدانیم هوش مصنوعی بر اساس کدام نگاه نسبت به خداوند، انسان و جهان ایجاد شده است و در کدام نظام ارزشی و مفهومی شکل گرفته است. این وظیفه فلسفه هوش مصنوعی است که پاسخی مناسب برای این سؤالات بیابد.
از سوی دیگر باید مشخص شود که آینده هوش مصنوعی به کدام سمت و سو خواهد رفت. باید تصویری روشن از آینده هوش مصنوعی به دست فقیه متخصص داد تا بتواند در باب حکم فقهی آن اظهار نظر کند. بسیاری از اندیشمندان جهان نسبت به آینده این فناوری اعلام خطر کرده و افرادی همچون فیزیکدان معروف، استیونهاوکینگ، مدعی هستند که ممکن است نسل بشر با گسترش هوش مصنوعی به پایان خود برسد، البته از سوی دیگر این نکته را نیز باید مورد توجه قرار داد که قبل از آنکه به این دوران برسیم، کشورهایی که فاقد هوش مصنوعی هستند، توسط کشورهای مجهز به هوش مصنوعی ممکن است از بین بروند، چنانچه هرچند تسلیحات موشکی خطری بالقوه برای آینده جهان میباشد، اما کشوری که فاقد قدرت دفاعی باشد، قبل از رسیدن به آن زمان احتمالی، در جنگ قدرتها ذوب خواهد شد.
آنچه گفته شد، لزوم شناخت گذشته و آینده هوش مصنوعی میباشد. منظور از شناخت حال هوش مصنوعی آن است که دقیقاً کشف کنم که استفاده از هوش مصنوعی در زمان حاضر چه منافع و چه مضراتی برای زندگی انسانی و دینی ما دارد. شکی نیست که استفاده از این فناوری همچون هر فناوری دیگر همراه با مضرات و منافع میباشد، اما شناخت دقیق این امر باعث میشود که نگاه ما نسبت به هوش مصنوعی انفعالی نبوده و بدانیم که از آن در چه حوزههایی و در چه سطحی استفاده کنیم.
در قدم اول بایستی به دنبال آن باشیم که نگاه پدیدارشناختی و یا به اصطلاح ظاهری خودمان را نسبت به هوش مصنوعی تکمیل کنیم. تعاریف مختلفی برای هوش مصنوعی ارائه شده است. مطابق یکی از تعاریف مشهور، مقصود از هوش مصنوعی سامانهای است که میتواند محیط اطراف خود را درک کرده و سپس یک تصمیم هوشمندانه مبتنی بر آن درک پیشین اتخاذ نماید. در یک معنای اعم میتوانیم بگوییم که هوش مصنوعی قرار است توانمندیهای شناختی انسان را تقلید کرده و در مرحله بعد در اجرای این توانمندیها از انسان سبقت بگیرد. این بدان معنا نیست که هوش مصنوعی خود هوشمند و دارای ادراک میباشد، بلکه صرفاً قرار است همچون یک موجود هوشمند رفتار کند.
این مسأله را میتوان با ذکر یک مثال که مرتبط با فعالیت روزمره ما طلاب نیز میباشد توضیح داد. شما میدانید که در حال حاضر نرم افزارهای نور که مورد استفاده عموم طلاب میباشند، فاقد فناوری هوش مصنوعی بوده و به همین خاطر انجام جستجو با این نرم افزارها مشکلات خاص خود را دارد. به عنوان مثال شما عبارت «ان الحسین مصباح الهدی و سفینه النجاه» را جستجو میکنید، اما نتیجهای برای این جستجو مشاهده نخواهد شد. حتی جستجوی عبارت «مصباح الهدی» و یا عبارت «سفینه النجاه» نیز نمیتواند شما را به روایت مطلوبتان برساند، چرا که در متن اصل روایت که در کتاب شریف عیون اخبار الرضا علیه السلام ذکر شده است، عبارت چنین است: «إِنَّ الْحُسَیْنَ بْنَ عَلِیٍّ فِی السَّمَاءِ أَکْبَرُ مِنْهُ فِی الْأَرْضِ وَ إِنَّهُ لَمَکْتُوبٌ عَنْ یَمِینِ عَرْشِ اللَّهِ عَزَّ وَ جَلَّ مِصْبَاحُ هُدًى وَ سَفِینَهُ نَجَاه»؛ اما اگر همین جستجو با موتور جستجوگری که مجهز به هوش مصنوعی میباشد، انجام شود، هوش مصنوعی به دنبال عبارات مشابه بوده و حتی اگر در روایتی «سراج الهدی» و یا «مصابیح الهدایه» هم ذکر شده باشد، در زمره نتایج پیشنهادشده خواهد بود. چنانچه عموم ما این تجربه را با جستجوهایی که موتور جستجوگر گوگل انجام میدهیم، مشاهده کرده ایم.
هوش مصنوعی در مراحل اولیه خود میباشد
در حال حاضر نمونههای موجود هوش مصنوعی یک و یا تعدادی محدود از توانمندیهای شناختی انسان را تقلید میکنند، اما در مراحل بعدی، سعی خواهد شد که تمامی این توانمندیها در یک سامانه جمع شود.
بحث دیگری هم مطرح است که آیا ممکن است پیشرفت فناوری هوش مصنوعی به مرحلهای برسد که ما با «شعور»، «ادراک» مصنوع دست ساز خود مواجه شویم و این سامانهها همچون انسانها واجد آگاهی و وجدان باشند. این بحث مخالفان و موافقان خود را دارد که اکنون نیازی نیست بدان بپردازیم.
هوش مصنوعی برای این که عملگر خوبی باشد نیاز به حجم عظیمی از اطلاعات و دادهها دارد که ایجاب میکند، از همین زمان نسبت به کلان دادههای جامعه خودمان حساس بوده و مثل گنجی ارزشمند از آن استفاده نماییم. امروز صنعت تبلیغات معمولاً بر اساس هوش مصنوعی صورت نمیپذیرد و صرفا یک بنر، بیلبورد و یا … است که محصولی را تبلیغ میکند. اگر هوش مصنوعی در این مسئله تجاری ورود بکند تا وارد فروشگاه شدید، چهره شما را شناسایی کرده و با وصل شدن به کلان دادهای که از شما در فضای مجازی و حقیقی جمع کرده است، محصولی متناسب با سطح درآمد، نیازها و سلیقه شخصی شما را برای شما نمایش خواهد داد تا سطح موفقیت خود در اغوای شما به سمت خرید را افزایش دهد. اگر برای تبلیغات تجاری چنین آیندهای را در پیش رو داریم، از همین زمان باید فکری به حال تبلیغات دینی و سیاسی در آینده نه چندان دور داشته باشیم که نوجوانان و جوانان ما در معرض تبلیغات سوئی قرار خواهند گرفت که متناسب با شخصیت اختصاصی هر نفر تنظیم شده است.
نحوه ورود حوزه علمیه به موضوع هوش مصنوعی
حوزه ظاهرا چند سالی است وارد این فضا شده است و اکنون این مسئله مورد سوال است که کدام بخش حوزه متولی این مسئله میباشد، صرفا یک بحث نظری صورت میگیرد و یا وارد فضای عملی هم شده است؟
انبیایی: وظیفه اولیه و ذاتی حوزه نسبت به هوش مصنوعی (و البته پدیدههای مشابه دیگر) آن است که هوش مصنوعی را از چهار منظر فلسفه هوش مصنوعی، الهیات هوش مصنوعی، اخلاق هوش مصنوعی و فقه هوش مصنوعی مورد بررسی قرار دهد که البته بررسی چهارم منوط به کسب نتایج روشن در سه حوزه نخست میباشد. البته در این تقسیم بندی اخلاق و فقه را دو حیطه مستقل در نظر گرفته ایم که صحت این تقسیم نیازمند بحث مستقلی میباشد.
باید توجه داشته باشیم که در فقه هوش مصنوعی ما با دو نوع سؤال مواجه میباشیم. سؤال اول ناظر به اصل جواز ورود به حوزه هوش مصنوعی میباشد که تقریباً جواب آن مشخص است، اما سؤالات دسته دوم ناظر به مسائلی است که در روند تحقیقات هوش مصنوعی و در زمان استفاده از آن رخ میدهد. به عنوان مثال جواز استفاده از اطلاعات شخصی افراد و یا مسائل مربوط به ضمان شرعی در صورتی که استفاده از هوش مصنوعی منجر به بروز خساراتی برای کاربر شود.
هوش مصنوعی و الهیات
تاثیر هوش مصنوعی در الهیات ما چه خواهد بود؟
انبیایی: علاوه بر الهیات مطلق، ما با دو عنوان الهیات موصوف و الهیات مضاف مواجه هستیم. مراد از الهیات موصوف، آن است که متکلم با یک دغدغه خاص وارد الهیات شده و مباحث الهیاتی را به گونهای طرح میکند که به رفع مشکل خاص او کمکی کند، مثل الهیات رهایی بخش و یا الهیات فمنیستی. به عنوان مثال الهیات فمنیستی سعی میکند که خداوند را با اوصاف زنانه تر توصیف نماید.
الهیات مضاف به دنبال آن است که مجموعه مسائل الهیاتی که حول یک موضوع خاص شکل گرفته است را بررسی کند. الهیات هوش مصنوعی به دنبال این هدف شکل گرفته است. به عنوان مثال برخی سؤالاتی که در این زمینه وجود دارد به این شرح است: آیا انسان همچنان اشرف موجودات است؟ آیا هوش مصنوعی دارای تکلیف و مسئولیت در برابر خداوند میباشد؟ آیا جاودانگی در قالب هوش مصنوعی ممکن میباشد؟
پیش از آنکه در این حیطه، شبهات و سؤالاتی شکل بگیرد، وظیفه حوزه شناسایی و پاسخ به این مسائل میباشد.
این هم جزو مواردی است که در حال تدوین و شدن است؟
انبیایی: هنوز در مراحل اولیه کار قرار داریم. هر چند تلاشهای خوبی در حال انجام است، اما تا زمانی که علم کلام اسلامی در حاشیه و نه متن اصلی حوزه علمیه باشد، نمیتوان انتظار زیادی برای پرداختن به چنین اموری داشت. تأسف بخش است که مواد اولیه لازم و کافی در دست ما حوزویان میباشد، اما برای بالفعل کردن این بالقوگیها کار چندانی انجام نمیدهیم.
وظیفه فقه در اینجا چیزی بیش از بیان «یجوز» و «لایجوز» میباشد و باید وارد مرحله مدیریت فناوری شود و به جای ترسیم خطوط قرمز برای پدیدههای نوظهور، خطوط سبز حرکت آنها را ترسیم کند./مسأله آن است که وابسته شدن به این فرایند نباید به گونهای باشد که قدرت استدلال، تجزیه و تحلیل را از طلبه اخذ کند.
کمک هوش مصنوعی به فرایند اجتهاد
ورود هوش مصنوعی به بحث اجتهاد چه تهدیدها و فرصتهایی دارد؟
انبیایی: شکی نیست که هوش مصنوعی میتواند در مقدمات حل مسأله کمک فراوانی به فقیه انجام بدهد. شما نگاه کنید که دیجیتالی شدن کتابهای حوزوی امروزه انجام برخی پروژههای تحقیقاتی را تسهیل کرده است. کمک هوش مصنوعی در این مرحله به اندازهای خواهد بود که در آیندهای نه چندان دور کسی حاضر به استفاده از نرم افزارهای نور در قالب فعلی آن نخواهد بود و حتی کسانی که با توسعه هوش مصنوعی در مباحث مقدماتی اجتهاد مخالف هستند نیز از آن استفاده خواهند کرد. توجه داشته باشیم که این خدمات منحصر به جستجوی ساده نبوده و در کشف قرائن حالیه و … برای ایجاد تبادر و … نیز مفید خواهد بود.
اما مسأله آن است که وابسته شدن به این فرایند نباید به گونهای باشد که قدرت استدلال، تجزیه و تحلیل را از طلبه اخذ کند. برای جلوگیری از بروز این مشکل، بایستی ضوابط استفاده از فناوری در جریان کسب علم و … را مورد استفاده قرار دهیم که به نظر میرسد طی چنین روندی ممکن میباشد.
ما در یک جزیره جداگانه زندگی نمیکنیم
به هر حال مخالفت با چنین پدیدهای طبیعی میباشد، چرا که بلاشک استفاده از آن تهدیدهایی را برای ما خواهد داشت، اما مسأله اصلی آن است که این تهدیدها را در کنار فرصتهای آن مطالعه کنیم. مثلاً شکی نیست که با ورود ماشین به زندگی انسان، آلودگی هوا، ترافیک، کم تحرکی، تخریب منابع تجدیدناپذیر انرژی، مرگ و میر به سبب تصادفات و … ایجاد خواهد شد، اما آیا به خاطر وجود این عوارض میتوان به صورت کلی از ورود این فناوری جلوگیری کرد؟
از سوی دیگر باید توجه داشته باشیم که ما در یک جزیره جداگانه زندگی نمیکنیم که بدون توجه به اتفاقاتی که در کشورهای خصم و دشمن در حال انجام است، تصمیم به جلوگیری از ورود یک فناوری نماییم. نسل بعدی جنگ افزارها اعم از پهبادها، جنگندهها، تانکها و حتی سلاحهای شخصی مجهز به فناوری هوش مصنوعی خواهد بود. آیا باز هم به خود اجازه میدهیم که از تحقیقات مربوط به هوش مصنوعی جلوگیری کنیم. نسبت به پروژه نجف (ناصر جامع فقیه) که به دنبال استفاده از این فناوری در فرایند اجتهاد است، اگر ما به سمت آن حرکت نکنیم دیگرانی این کار را برای ما انجام خواهند داد که میتوان تصور کرد که چه عوارض ناخوشایندی را برای ما در پی خواهد داشت.
بله از طرف دیگر نباید ورود ما به عصر هوش مصنوعی ورودی کورکورانه و بدون توجه به مقتضیات خاص آن باشد، چنانچه ورود ما به فضای مجازی در دو دهه قبل متأسفانه چنین بوده است.
هر چند آینده هوش مصنوعی مبهم است اما اگر حرف رهبری را جدی نگیریم در حکمرانی، کشورداری و تعاملات با دنیا دچار مشکل جدی خواهیم شد، ایران یک جزیره نیست که با هیچ کشوری ارتباط نداشته باشد بلکه جزوی از جامعه جهانی است و با دنیا تعامل دارد و چارهای جز مسلح شدن به نیازها و ابزارهای روز دنیا ندارد.
باید به مرحله مدیریت فناوری برسیم
به این نتیجه رسیدیم که باید به این سمت برویم و قدرتمند هم باشیم و سوال این است که در برابر تکنولوژیهای غربی که با تفکرات غربی صورت گرفته است و در بسترهای اومانیسم و … شکل گرفته و تعامل ما با آن چه خواهد بود و به گونهای که شما فرمودید این است که ما باید بپذیریم و در زمین آنها بازی کنیم؟
انبیایی: خندقی که جناب سلمان برای محافظت از شهر مدینه پیشنهاد داده بود، در یک بستر الهی و برخاسته از متن دین بود یا آنکه محصول سرزمینی دیگر بود که میتوانست در یک جامعه الهی بومی سازی شود؟ اگر لازم میدانیم استفاده از یک محصول را صرفا به این دلیل که در یک بستر غیرالهی شکل گرفته است، ممنوع کنیم بایستی بسیاری از فناوریهایی که به صورت روزمره در زندگی استفاده میکنیم را به دور بیندازیم. در این صورت چه مجوزی برای استفاده از برق، جنگندههای نظامی، ماشینهای نساجی، کارخانهها و … خواهیم داشت؟ البته برخی به لوازم حرف خود پایبند بوده و استفاده از این امور را اشتباه میدانند!
از طرف دیگر این نکته را نیز باید توجه داشته باشیم که هر فناوری دارای یک پیوست فرهنگی و تمدنی میباشد که ممکن است ضمیمه آن فناوری شده و وارد جامعه مصرف کننده شود. در باب فلسفه فناوری چند نظریه مختلف در این امر وجود دارد که بر اساس آن بایستی نسبت به نحوه مصرف آنها و بومی سازی آنها تصمیم گیری نماییم. وظیفه ما آن است که به جای منفعل بودن در مقابل پدیدهای که دیر یا زود وارد تمامی عرصههای زندگی ما خواهد شد، پیشاپیش جنبههای مختلف آن را مطالعه کرده و در باب روش استفاده از آن در جامعه خودمان تصمیم مناسب را اخذ نماییم. وظیفه فقه در اینجا چیزی بیش از بیان «یجوز» و «لایجوز» میباشد و باید وارد مرحله مدیریت فناوری شود و به جای ترسیم خطوط قرمز برای پدیدههای نوظهور، خطوط سبز حرکت آنها را ترسیم کند.
تلاشهای حوزه در مورد هوش مصنوعی در صدد پاسخ به این مسئله است؟
انبیایی: بله در حوزه کارهای خوبی شده است و به خصوص مدیر حوزه آیه الله اعرافی نسبت به این مسأله دغدغه مند میباشند. نگاه ایشان نسبت به این مسأله انفعالی نیست و سعی میکنند وارد مدیریت این جریان شوند. علاوه بر آن برخی مراکز و اشخاص به صورت انفرادی نیز کارهای مناسبی انجام دادهاند که نوید بخش آیندهای روشن میباشد.
برای طلابی که علاقه مند به هوش مصنوعی هستند چه بسته مطالعاتی ویژهای دارید و چه مسیری لازم است طی شود تا طلاب جدید به این مسئله کمک کنند؟
انبیایی: از نگاه جزئی، موردی و ژورنالیستی نسبت به هوش مصنوعی باید پرهیز کرد. باید به هوش مصنوعی نگاهی جامع داشته باشیم و در حوزههای چهارگانه فلسفه، الهیات، اخلاق و فقه هوش مصنوعی مطالعه داشته باشیم. نیاز نیست که ما وارد مباحث فنی هوش مصنوعی شویم، اما برای آنکه بتوانیم زبان مشترک با مهندسین و دست اندرکاران فنی به دست آوریم، لازم است اطلاعات علمی حداقلی را داشته باشیم. قرار نیست که ما مهندس شویم، اما لازم است که بتوانیم با مهندس مکالمه داشته باشیم!
فعلاً باید سعی کنیم که فلسفه موجود در حوزه به شکل خوبی خوانده شود و سپس وارد حوزه فلسفه ذهن شویم. در کار فقهی نیز باید در کنار تحصیل فقه موجود، منطق حل مسائل نوظهور فقهی را کسب کنیم.