شبکه اجتهاد: علامه مجلسی که نقش مهمی در تبین و باز تعریف مبانی شیعه در جامعه صفوی دارد، در رساله «اختیارات» شرح مختصری در باره منشأ تقویم هجری دارد، تقویمی که علی القاعده با ماه محرم آغاز میشود.
همان جا میگوید، اگرچه «محرم» برای عامه، یعنی اهل سنت، آغاز سال است، اما شیعیان در این باره اعتنایی ندارند، زیرا ماه محرم، برای آنها، ماه عزاست. پس شیعیان چه باید بکنند و کدام وقت را آغاز سال بدانند؟
اینجاست که «نوروز» اهمیت ویژهای یافت و در تمام دوره صفوی، به عنوان مبدأ سال جدی گرفته شد. طبیعی است که این به معنای بی اهمیتی آن در دوره پیش از آن میان ایرانیان نیست، اما شیعیان در دوره صفوی، در این باره تأکید ویژه داشتند و این دلیل خاص داشت.
علامه مجلسی مینویسد: «همه فرقه مسلمانان بغیر از فرقه شیعه اثنی عشریه که [برای آنها هم] مبدأ حساب از اول این ماه است، [اما] سال ایشان، نوروز است و اما این ماه [یعنی محرم] و این روز را [یعنی اول محرم] تعظیم نمیکنند، از برای حکایت کربلا. (اختیارات، ص ۳۱).
بدین ترتیب میتوان دریافت که چرا در دوره صفوی، نوروز اهمیت یافته و سبب نگارش دهها رساله در تأیید نوروز در همین دوره شده است. شیعیان میبایست برای اول سال قمری که مبنای محاسبه تقویم رایج بود، از محرم شروع میکردند و چنین کردند، اما نمیتوانستند، جشن آغاز سال قمری را برای «جشن و سرور» انتخاب کنند، زیرا دقیقاً همان اول ماه محرم میشد که برای آنان ماه عزا بود. پس باید نوروز را برجسته میکردند و چنین کردند.
بدین ترتیب باید توجه کرد که ایدئولوژی مورد حمایت دولت صفوی، ترکیبی از تشیع و نوروز بود، چیزی که تا امروز برجای مانده و شگفت است که برخی ایرانگراهایی که عصر صفوی را مورد انتقاد قرار میدهند، به این قبیل موارد بی توجهند. البته ایران روی همین بستر برپا شده و به رغم برخی از تردیدها، همان راه را ادامه میدهد.