اختصاصی شبکه اجتهاد: الکافی تألیف ابوجعفر محمد بن یعقوب بن اسحاق رازی بغدادی، معروف به شیخ کلینی است. این کتاب اولین کتاب از کتب اربعه شیعه و در زمره مجموعههای حدیثی مورد اعتماد نزد شیعیان شمرده میشود.
کلینی در مقدمه اثر خود اصول و پیششرطهایی را که در تألیف کتاب رعایت کرده، ذکر کرده است. ما در این نوشتار برای یافتن شواهدی به جهت اثبات دیدگاه خاص او، منتخبی از احادیث و سرفصلهای بخشهای اصلی و فرعی کتاب را بررسی خواهیم کرد. سپس بهاختصار به اهمیت کتاب الکافی نزد شیعیان و برخی شروح آن اشاره میکنیم. این پژوهش منحصراً روی بخش اصول الکافی صورتگرفته است.
زندگی او و نبود اطلاعات سودمند
از کهنترین منابع درباره کلینی میتوان به کتابهای فهرست شناسی مانند الرجال نجاشی و الفهرست طوسی اشاره کرد. از جزئیات زندگی وی جز مطالبی که خواهد آمد، اطلاعاتی در دست نیست. او در سال ۳۲۸ یا ۳۲۹ از دنیا رفته و زادگاهش کلین روستای کوچکی از توابع شهرری بوده. او در زادگاهش زیر نظر پدرش یعقوب و دایی مادر خود علان تربیت شد که از عالمان آن دوران بودند. سپس به ری و بعد از آن به قم میرود و ده سال در آنجا زندگی کرد و در نهایت ساکن بغداد میشود و نقل شده است که وی به مدت ۲۰ سال در مدرسه دربالسلسله بغداد اقامت گزید و طبق وصیتش در همان جا دفن شد. او بهخاطر سفرهایش از دسته محققان و عالمانی بود که به نام رحلاتالحدیث مشهورند.
الکافی تنها اثر بازمانده از کلینی است و دیگر آثار او همگی از بین رفتهاند و تنها عناوین آن توسط فهرستنویسان و رجال نگاران نقل شده. از کتب متأخر که به زندگی کلینی پرداختهاند میتوان به کتاب رجالی آیتالله خوئی و سید بحرالعلوم اشاره کرد و از منابع مشهور در غرب هم میتوان به کتاب کارل بروکلمان به نام «تاریخالادبالعربی» و کتاب «تاریخالتراثالعربی» اثر فؤاد سزگین اشاره کرد. یکی دیگر از آثار ارزشمند در این باب، نوشته وحید اختر محقق هندی است که به نام «نخستین متفکران شیعه امامی» چاپ شده است.
ملاحظاتی در باره پیشزمینههای تاریخی فعالیتهای کلینی
۱- محل زندگی وی بغداد، پایتخت حکومت عباسیان بود که بهوسیله تهدیدات داخلی و خارجی مورد حمله قرار گرفته بود و نتیجه این حرکات چهار سال بعد از مرگ کلینی نتیجه داد که منجر به قدرت گرفتن آل بویه شد. پس از حکومت آنان فعالیتهای شیعیان رشد یافت و کتاب الکافی بهراحتی در اختیار علما قرار گرفت.
۲- علمای بعد از کلینی به او لقب ثقهالاسلام دادند و کتابش نزد شیعیان بسیار قابلاطمینان بود؛ چرا که در عصر غیبت صغری میزیست که در آن عصر دسترسی به آخرین امام به نحوی ممکن بود.
مفهوم اصطلاح حدیث در منابع شیعه دوازده امامی
در نظر شیعیان حدیث به معنای فعل، سخن، تقریر، عادات و خلقوخوی رسول خدا و دختر ایشان و دوازده امام بود و این وجه فارقی با حدیث در نظر اهل تسنن است؛ زیرا در نظر شیعه دستیابی به امام خود یک منبع کافی و متقن بود و تنها غیبت امام آخر ضرورتی برای تدوین آثار ایجاد کرد که با صرفنظر از مجموعههای حدیثی اولیه شیعه، الکافی نخستین اثر جامع در این زمینه بود.
شیعیان اثناعشری همانند اهل تسنن، روش و رویکرد خاصی در بررسی سند و متن حدیث داشتند؛ مثلاً در مورد روایات صحابه و تابعان، اولویت با روایات علی بن ابیطالب و اصحابش مانند ابوذر غفاری است یا راویانی چون عبدالله بن عمر که در موضوع امامت علی بیطرف بودند از جمله افرادی هستند که بهعنوان راوی رد نشدهاند.
بهطورکلی روایان غیر مقبول نزد شیعیان دودسته هستند: ۱- طرفداران بنیامیه ۲- غلات
بخشهای فرعی الکافی
الکافی به سه بخش تقسیم شده، بخش اول الاصول است که خود به هشت کتاب با ۳۷۸۳ حدیث تقسیم شده که محتوای آن اصول بنیادی اعتقادی است. بخش دوم الفروع نام دارد که خود به ۲۶ کتاب با ۱۱۱۵۶ حدیث تقسیم شده که عمده محتوای آن احادیث فقهی و اعمال عبادی است و ترتیب آن تفاوت چندانی با دیگر مجموعههای حدیثی بهویژه اهل تسنن ندارد.
بخش سوم کتاب الروضه نام دارد و از مطالبی چون موعظهها و خطابههای پیامبر و دوازده امام تشکیل شده که ذیل دو بخش نخست قرار نمیگرفته است. کلینی ساختاری نظاممند در این بخش دنبال نکرده است. وحید اختر احادیث روضه را ۶۳۶ متن با موضوعات مختلف گزارش کرده. نامبرده مجموعه احادیث این مجموعه را ۱۶۱۹۹ حدیث شمارش کرده که در صورت موارد تکراری ۱۵۱۷۶ حدیث باقیمانده که نسبت به مجموعههای حدیثی دیگر، احادیث بسیاری را در بر دارد؛ مثلاً صحیح بخاری با حذف تکراریها حدود ۴۰۰۰ حدیث دارد.
روش برخورد کلینی با احادیث، بر اساس مطالب موجود در مقدمه او بر الکافی
کلینی در مقدمه انگیزه تألیف را بیان فرموده، از جمله اینکه بهاحتمال زیاد کافی بر اساس درخواست فردی از شیعیان بوده. کلینی به شرایطی اشاره میکند که همکیشان او با مشکلاتی در فهم درست احادیث بهظاهر متناقض با یکدیگر روبهرو شدند. این نشان میدهد در آن دوره خلأ تفسیری از جانب علما نسبت به این نوع احادیث وجود داشته. افزون بر آن کلینی از کمیابی کتابهای معتبر که شامل همه شاخههای متنوع معرفت دینی باشد، افسوس میخورد. باتوجهبه خلأ پیشگفته علمای حدیث مجبور بودند به نقل احادیث گوناگونی که درجه اعتبار و صحت آنها مجهول بوده، بپردازند. ازاینرو کلینی قصد داشت این نیاز را تأمین کند.
کلینی در توصیف اصول و پایههای عقلگرایی، دقت فراوانی نموده. او در مقدمه خود روش تحصیل معرفت صحیح، یعنی طریق شناخت حدیث صحیح از غیرصحیح را نشان میدهد و سهراه را طبق گفته خود ائمه برای تشخیص حدیث بیان میدارد: ۱- سنجش حدیث با قرآن ۲- رهاکردن احادیث موافق عامه ۳- اخذ حدیث مورد اتفاق. اگر حدیثی را با این سه میتوان تشخیص داد که هیچ و الا باید طبق فرمایش امام در عمل به هر یک از دو حدیث متعارض مخیر باشیم.
مشخصات برجسته بخش نخست اصول الکافی: عقل و اوصاف آن
این بخش بلافاصله بعد از مقدمه آغاز میشود. کلینی در پایان مقدمه به اهمیت این بخش هم اشاره میکند و میگوید عقل محوری است که همه مدار شرع بر آن است و سود و زیان، ثواب و عقاب متوجه اوست.
آنچه مهم است این است که باتوجهبه مواردی که به روش «عقلگرایی» کلینی اشاره دارد به نظری که تقریباً ناظر بر رویکرد اختصاصی کلینی باشد، دست یابیم. وی در کتاب العقل و الجهل، خود را بهصرف گزارش احادیث، بدون ارائه هیچگونه تفسیر و توضیحی محدود کرده؛ اما باتوجهبه انتخاب خاص او از احادیثی که بر ارزش عقل تاکید دارند، چیز دیگری هم به ما میگوید. مشخصات برگزیده خاصی، کلینی را از بسیاری متفکران حدیثشناس فریقین متمایز میسازد: کلینی یک عقلگرا است.
معرفی کلینی بهعنوان کارشناس علمالحدیث با توجه به تقسیمبندی دانشمندان بیان شده. مثلاً از کلینی یا صدوق به اهلالحدیث یا از مفید و طوسی به متکلم یاد میشود. اما در واقع آنان در دیگر رشتههای اسلامی نیز صاحبنظر بودند. لذا منحصر نمودن سهم این دانشمندان در یکرشته نادرست خواهد بود. اگر مجموعه الکافی را عقلگرا بنامیم، این نامگذاری مبتنی بر انتخاب عناوین خاص بخشهای مختلف این کتاب توسط کلینی است.
میتوان گفت کلینی در مقدمهاش بر الکافی بر پیگیری و تحصیل معرفت و استفاده از عقل در بررسی و سنجش احادیث تاکید دارد. در این شکی نیست که برای کلینی، حدیث پس از قرآن بر دیگر ابزارها و منابع معرفتی ترجیح دارد.
ویژگی مهم و قابلتوجه کتاب العقل و الجهل کافی این است که نقلقولها در آن خیلی پرتکرار است و احادیث مشهور نزد شیعه دوازده امامی توسط کلینی، در آغاز بخش گنجانده شده و موارد باقیمانده، در بخش پایانی آن گزارش شده است. در کل ۳۶ حدیث از ۶ امام نقل شده که بیشترین سهم آن از امام صادق با ۲۱ حدیث است.
در ارتباط با نگرش کلینی نسبت به اسناد احادیث و راویان، تقریباً همیشه به طور مستقیم و بدون هیچ تعلیق و انقطاعی، احادیث نقل شده توسط خود را به معصومین رسانده. روش کلینی در ارزیابی وثاقت راویان، به روش دانشمندان اهل تسنن شبیه است؛ البته با اندکی تفاوت در نگاه راویان شیعه نسبت به جایگاه امامان بهعنوان افراد روحانی و رهبران سیاسی جامعه اسلامی.
ملاحظاتی در الکافی و درجه اعتبار توصیفی آن توسط کلینی
پیروی طبقات مختلف دانشمندان شیعه دوازده امامی پس از دوره کلینی به طور خاص در عهد صفویه از مجموعه الکافی، حاکی از بزرگداشت جایگاه الکافی و مؤلف آن است؛ چرا که کلینی را در میان دانشمندان شیعی بهعنوان شیخ و کتاب او را الگویی کامل در مباحث شیعی به شمار آوردهاند. همچنین از محققان اهل تسنن، آنانی که در حوزه مطالعات حدیثی یا تاریخپژوهی اشتغال دارند، در آثار خود به کلینی اشاره کردند مانند عزالدین ابوالحسن که بیشتر به ابن اثیر معروف است، برادر بزرگ وی مجدالدین ابوسادات مبارک و ابن حجر عسقلانی؛ هیچ یک از این سه نویسنده هنگام اشاره به وی سخن توهینآمیزی نزدهاند. آنان اگر متوجه میشدند که در شخصیت کلینی، نکته قابل اعتراضی وجود دارد حتماً بدان اشاره میکردند.
درباره درجه اعتماد روایات کافی، میتوان گفت که در بین آنها موارد مشکوک نیز وجود دارد. برای نمونه در نگاه سید حسین مدرسی تقریباً دو سوم روایات کافی غیرصحیح و مشکوک است یا فواد سزگین اعتبار بخش سوم کافی را مورد تردید قرار داده؛ لیک دلایل وی متقاعدکننده نیست.
به نظر میرسد وسیله مناسب برای ارزیابی مختصر نگرش کلینی، در روش گردآوری روایات نهفته است. مطابق نظر دکتر اختر، میتوان گفت کلینی احادیث کتابش را مطابق اعتبار آنها مرتب نموده است. یعنی احادیث بسیار معتبر در آغاز هر بخش و احادیث ضعیف در بخش پایانی قرار گرفته. افزون بر این کلینی در موارد بسیاری احادیث متناقض را در یک بخش گزارش نکرده و تنها احادیث متناسب و هم مفهوم را گزارش کرده است. پس باید روشن شود که قصد کلینی طبقهبندی و نقل پیاپی روایات به شکل عادی نبوده، بلکه ترجیحاً تلخیصی از برخی منابع معتبر در دسترس اوست.
از سوی دیگر رویکرد محققانه و روش شایسته کلینی بهعنوان یک حدیثشناس برجسته و پیشتاز، همچنان باقیمانده و از تأثیر شرایط خاص محیطی در امان مانده است. در آخر باید گفت، وی کتابش را در دوره غیبت صغری و با امکان دستیابی مستقیم وی به سفیران امام غایب نوشته است که به قابلیت اعتماد و اطمینان کار وی میافزاید.
ملاحظات پایانی: تأثیر الکافی بر مجموعههای حدیثی بعدی و جایگاه آن در فرهنگ حدیثی شیعه دوازده امامی
کتاب الکافی و خصوصاً بخش اصول آن تأثیر بسیاری بر نسلهای بعدی محققان گذاشت بهگونهای که آقابزرگ تهرانی از ۲۲ محقق که در طول چند قرن شرحهایی بر آن نوشتهاند، یاد کرده است. بیشتر این شروح در عهد صفوی نگارش یافته است.
اگر الکافی را با سه مجموعه همسنگ خود مقایسه کنیم [سایر کتب اربعه] در مییابیم که محتوای این کتابها به طور عام در موضوع فقه اسلامی است و اغلب آنها در فروع گزارش شده است. این خود شاهدی بر اهمیت الکافی است. سه کتاب مذکور فاقد مشابه بخش اصول الکافی است. کتاب الکافی محل استفاده علمای بزرگ بعد خود بوده؛ برای مثال شیخ مفید در کتاب تصحیح الاعتقاد یا در کتاب الارشاد خود که کتابی تاریخی است بارها از کافی استفاده کرده است. آیتالله بروجردی صاحب جامعترین مجموعه حدیثی شیعه در تألیف اثر خود مرهون کلینی بوده است.
در پایان باید تذکر داد که الکافی هرچند نخستین مجموعه حدیثی شیعه نیست، لیکن نخستین مجموعه جامع در این رشته به شمار میآید و در مقایسه با مجموعههای حدیثی اهل تسنن نسبتاً متأخر است.
پا نوشت: این نوشتار، گزارشی از مقاله «کلینی و نخستین گزیده های حدیثی شیعه دوازده امامی» اثر محمد اسماعیل (مارسین کاوسکی) ترجمه علی راد است. متن ترجمه با وجود فوائد فراوان، بسیار مغلق و غیر روان بود. در این تلخیص سعی شد تا متنی روان تقدیم نگاه اهل دقت گردد.
* محمداسماعیل (مارسین کاوسکی) اصالتاً آلمانی و از محققان حدیث شیعه است. از دیگر آثار وی میتوان به «هویتهای تشیع»، «دین و سیاست در عراق» و «نگاهی به زندگی شیخ صدوق» اشاره کرد.