آیتالله سیدکاظم حائری از مراجع عراقی مقیم قم و از شاگردان مطرح شهید صدر، با صدور اطلاعیهای ضمن چند توصیه مهم اعلام کرد به علت بیماری و ضعفِ جسمی و کهولت برای پیگیری امور مرجعیت توانایی لازم را ندارد و از این سِمَت کنارهگیری میکند. ایشان همچنین همه وکالتهای شرعی خودش را نیز باطل اعلام کرده و تصریح نموده هیچیک از نمایندگانش حق ندارند به نام وی وجوهات شرعی را دریافت نمایند.
به گزارش خبرنگار اجتهاد، آیتالله سید کاظم حائری(زاده ۱۳۱۷ – کربلا)، در اولین روز ماه صفر ۱۴۴۴ هجری قمری با صدور اطلاعیهای عدم استمرار مرجعیت و ابطال وکالت خود را اعلام کرد و در اولین بند بیانیه، پیروان خود را به تبعیت از آیتالله سیدعلی خامنهای رهبر معظم انقلاب اسلامی توصیه نموده است.
این فقیه ۸۴ ساله تأکید کرده است، نظر به مشکلات جسمی و بالا رفتن سن، امکان انجام درست شئون مرجعیت از او سلب شده و از تاریخ این بیانیه با لغو همه اجازهنامهها و وکالت موکلین خود، پایان عهدهداری مسئولیت سنگین مرجعیت را اعلام میکند.
آیتالله حائری پس از شهادت آیتالله سید محمدباقر صدر مدتی بهعنوان فقیه حزب دعوت اسلامی عراق تعیین شد و از آن هنگام تا صدور این بیانیه، مرجعیت دینی و سیاسی جمعی از مردم عراق، بهویژه علاقهمندان به شهید محمدباقر صدر و شهید محمدصادق صدر را برعهده داشت.
این پرورش یافته مکتب نجف، در این بیانیه با علاقهمندان به دو صدرِ شهید سخن گفته و بدون نام بردن از مقتدا صدر تأکید کرده: علاقهمندی به شهیدان صدر، بدون ایمان و عمل صالح و راهرویِ راه آنان کافی نیست و کسی که برای رهبری بنام آن دو شهید و تفرقه میان عراقیها و شیعیان تلاش میکند و از شروط رهبری همچون اجتهاد برخوردار نیست، صدری نیست.
بیان این نکته لازم است که شهید محمدصدر پدر مقتدی صدر، پس از خود آیتالله حائری را به عنوان اعلم معرفی کرده بود و مقلدینش را به ایشان ارجاع داده بود.
گفتنی است، اقدام تقوامدارانه آیتالله حائری که مدتهاست دچار بیماری میباشد؛ در عرف علماییِ شیعی اقدامی بیهمتا است و در تاریخ درخشان فقه شیعه مانا خواهند ماند. این حرکت نشانگر آن است که در منظر بزرگان منصبگریزی یک ارزش است، ازاینرو ایشان اولاً برای تصدی ریاست دینی، خود را حتیالامکان در معرض قرار نمیدهد و سایرین را معرفی مینماید و اگر چنانچه به اقتضای ضرورت مقام مرجعیت را تصدی کرد، باقی ماندن در این مقام را بهشرط واجدیت مستمر و بقای شرایط لازم آن، ادامه میدهد.
این یک سنت اصیل حوزوی است که چنانچه مرجعی، برخی شرایط ضروری تصدی مرجعیت را از دست بدهد، بلافاصله از ادامه تصدی خودداری خواهد کرد. بهعنوان نمونه مرحوم علامه وحید بهبهانی هم در اواخر عمرش به دلیل آسیب دیدن به حافظه (آلزایمر) مرجعیت را به شاگردانش واگذار کرده بود. یا آیتالله حاج آقا رضا همدانی بهبهانه نسیان و فراموشی رسما تقلید از خود را غیرمجاز اعلام کرد. و نیز محقق اصفهانی(۱۳۶۱ق) به دلیل تقویت مرجعیت آیتالله سید ابوالحسن اصفهانی (۱۳۵۵ق) دستور داد تا رساله چاپ شدهاش را درهمان چاپخانه خمیر کنند.
این اقدام شایسته آیتالله حائری در کنار برخی اقدامات دیگر مانند شکستن مهر مرجعیت و تعطیلی دفاتر مراجع درگذشته، ازجمله سنتهای اصیل حوزوی است که توسط برخی اعاظم حوزه در دوران معاصر احیا و اقامه شده است.
متن اطلاعیه آیتالله سید کاظم حائری به این شرح است:
بسم الله الرحیم الرّحیم
با حمد بیکران خداوند متعال و با سلام و صلوات بر محمد مصطفی پیامبر رحمت صلوات الله علیه و آله و اهل بیت پاک آن حضرت.
لَا یُکَلِّفُ اللهُ نَفْسًا إِلَّا وُسْعَها. خداوند هیچ کس را مگر در حد توانش تکلیف نمیکند.
بدون شک یکی از مسئولیتها و امانتهای مهم در زمان غیبت امام عصر علیهالسلام این است که فقهای جامع الشرایط امور امت مسلمان را بر عهده گیرند. پس از آنکه خداوند توفیق داد در خدمت آیتالله العظمی سیّد شهید محمّدباقر صدر (رضوان الله تعالی علیه) شاگردی کنم، این مسئولیت را برعهده گرفتم تا در حد توان اهداف آن شهید بزرگوار را در عراق حسینی علیه اسلام محقق سازم و اسلام را یاری دهم و از مومنان و به ویژه از جامعه عراق در برابر مکر استعمارگران بیگانه حمایت کنم.
واضح است که از لوازم عمل به این مسئولیت بزرگ، سلامت جسمی و توان پیگیری مسائل مربوط به امت مسلمان است اما امروزه وضع سلامت من به سبب بیماری و سن بالا مناسب نیست و احساس میکنم که مانع انجام وظایفی شده که بر عهده من است. به همین علت اعلام میکنم که از این به بعد، این مسئولیت را ادامه نمیدهم و همه وکالتها و اجازهها از طرف من یا از طرف دفاتر من و نیز حق دریافت هر گونه حقوق شرعی از طرف وکلا و نمایندگان به نیابت از من ساقط است.
باید چند کلمه آخر را به فرزندان مؤمن خود توصیه کنم:
اولاً: بر همه مومنان لازم است که از ولی فقیه، رهبر انقلاب اسلامی، حضرت آیتالله العظمی سید علی خامنهای (سایه اش مستدام) اطاعت کنند. حضرت ایشان برای رهبری امت و اداره مبارزه با نیروهای ستمگر و مستکبر در این شرایط، شایستهتر و بایستهترند، شرایطی که نیروهای کفر و شر ضد اسلام محمدی اصیل هم قسم شدهاند.
ثانیاً: به فرزندانم در عراق عزیزمان توصیه میکنم موارد زیر را انجام دهند:
الف- حفظ وحدت و وفاق بین خود و اینکه با برافروختن آتش فتنه و نزاع در بین مؤمنان برای استعمار و صهیونیسم و عوامل آنجا باز نکنند و بدانند که دشمن مشترک آنان آمریکا و صهیونیسم و عوامل آنان است، پس (أشدّاء على الکفّار رحماء بینهم) باشند.
ب- آزادسازی عراق از هرگونه اشغال خارجی و حضور هرگونه نیروی امنیتی و نظامی بهویژه نیروهای آمریکایی که به بهانههای مختلف بر سینه عراق مجروح ما نشستهاند و اینکه اجازه ندهند تا آنها در عراق، کشور مقدسات، باقی بمانند. اجازه دادن به ماندن آنها در عراق از بزرگترین حرامها نزد خداوند متعال است، همانگونه که پیشتر گفتهایم.
ج- از کسانی که متصدی مناصب و مسئولیتها شدهاند، میخواهم که وظایف مشروع خود را که برای مردم تعهد کردهاند، انجام دهند و از منافع شخصی و جناحی محدودی که مصیبتها را بر مردم مظلوم عراق وارد آورده است، دوری کنند. در سایه چنین اقدامی آرامش برای آنها، عزت برای مردم و ثبات برای کشور به ارمغان میآید.
د- علما و طلاب حوزههای علمیه و نخبگان فرهنگی و نویسندگان آگاه و مخلص در آگاهسازی مردم تلاش کنند تا دشمن و دوست را تشخیص دهند و به واقعیت منافع خود پی ببرند و مورد غفلت و تحقیر قرار نگیرند.
ه- فرزندان دو شهید صدر (قدّس الله سرّهما) باید بدانند که محبت آن دو شهید کافی نیست مگر اینکه به سلوک آنها ایمان داشته باشند و نسبت به اهدافی که در راه آن خود را فدا کردهاند، پایبندی واقعی داشته باشند. صرف ادعا یا وابستگی کافی نیست و هرکس به نام دو شهید صدر به دنبال جدایی بین مردم عراق و شیعه باشد یا رهبری امت را به نام آنها برعهده گرفته باشد در حالی که فاقد قوه اجتهاد یا بقیه شرایط لازم برای رهبری مشروع است، بنابراین – در واقع – صدری نیست، صرف نظر از اینکه چه ادعا یا چه انتسابی دارد.
و- به همه مؤمنان نسبت به حشد شعبی مقدسمان توصیه میکنم که باید بهعنوان یک نیروی مستقل و غیرقابل ادغام با سایر نیروها مورد حمایت و پشتیبانی قرار گیرند، زیرا همانگونه که بارها اعلام کردهایم، حشد شعبی در کنار سایر نیروهای مسلح عراق، دژ مستحکم، دست ضربهزننده و قوه قاهره علیه کسانی است که در کمین امنیت کشور و منافع مردم نشستهاند.
ز- بعثیهای جنایتکار و مفسد و کارگزاران آنها را باید از پستها و مسئولیتها در کشور دورنگه داشت و بههیچوجه نباید امکانات را در اختیار آنها گذاشت، چراکه آنها خیر را برای شما نمیخواهند و جز منافع حزبی خود و خدمت به اربابان استعمارگر، صهیونیستها و عوامل آنها، اهتمام دیگری ندارند.
مروری بر حیات علمی، اجتماعی و سیاسی آیتالله سید کاظم حائری
آیتالله سید کاظم حائری از فقهای حوزه علمیه قم است که در سال ۱۳۱۷ شمسی در شهر کربلا دیده به جهان گشود. او در سن پنجسالگی در خدمت مادر خود به فراگیری دانش پرداخت و پس از دو سال برای تحصیل علوم حوزوی تحت تعلیم و تربیت پدرش آیتالله سیدعلی حسینی حائری قرار گرفت و تمامی سطح را در نزد وی به پایان رساند. در سن هفده سالگی در درس خارج آیتالله سید محمود شاهرودی حاضر شد و نزدیک به هجده سال از درس فقه و اصول ایشان بهره برد. در همین بین با آیتالله شهید سید محمدباقر صدر آشنا شد و حدود چهارده سال در فقه و اصول، فلسفه و اقتصاد از محضر وی بهره برد. جایگاه علمی وی در میان دیگر شاگردان، سبب شد که بسیاری از مقلدان شهید صدر، پس از او، در احکام شرعی و امور سیاسی، به ایشان رجوع کنند. به همین دلیل، ایشان علاوه بر تدریس، به استفتائاتی از سراسر دنیا نیز پاسخ میدهد.
آیتالله حائری در سال ۱۳۵۳شمسی بر اثر فشارهاى دولت عراق مجبور به ترک وطن و مهاجرت به ایران شد. ایشان، طی نزدیک به سی سال، دو دوره خارج فقه و اصول را تحقیقی، عمیق و دقیق تدریس کرده و در آن، ابواب فقهی فراوانی مانند قضاوت، حکومت و عقود را با مباحث حقوقی تطبیق داده است. کرسی درس خارج فقه و اصول ایشان، در برخی سالها، روزانه چهار بار برگزار میشد. در این درسها که به زبان عربی ارائه میشد، شاگردانی حضور داشتند که در پی تبحر و تعمق در علوم حوزوی بودند.
ایشان در کنار تدریس مداوم فقه و اصول، به منظور تربیت و آموزش جوانان عراقی، مدرسۀ علمیهای را سال ۱۴۰۱ قمری در شهر قم، به نام شهید سیدمحمدباقر صدر، تأسیس کرد. این، تنها مدرسه به زبان عربی در حوزۀ علمیه قم و نخستین مدرسهای بود که در آن، اندیشههای شهید صدر تدریس و روش او پیموده میشد. ایشان، پس از سقوط رژیم بعثی عراق، مدرسۀ دیگری را به نام شهید صدر در نجف اشرف راهاندازی کرد که در آن، طلاب فراوانی به تحصیل و تهذیب اشتغال دارند.
قلم استوار استاد سیدکاظم حائری، در کنار دانش و بینش وافر ایشان، باعث شده است در عمر پر برکت علمی خود، تعداد فراوانی کتاب را در موضوعات گوناگون به تحریر در آورد و از این راه، کتابخانۀ علوم اسلامی را به زینت آثار خود بیاراید. برخی از این نوشتهها به چاپ رسیده و برخی دیگر، در انتظار چاپ هستند.
عناوین مهمترین کتابها انتشار یافته این شخصیت علمی، عبارتاند از: دراسات فقهیه، مباحث الاصول: (۱۱ جلد که تنها ۴ جلد آن چاپ شده)، تقریرات بحث شهید صدر همراه با تعلیقات آیتالله حائری- اساس الحکومه الاسلامیه: (در سال ۱۳۹۹ ه چاپ شده)، در مورد دموکراسی، شوری و ولایت فقیه- الکفاح المسلح فی الاسلام: (در سال ۱۴۰۲ ه چاپ شده)، درباره جهاد در دوران غیبت- ولایه الامر فی عصر الغیبه: (در سال ۱۴۱۴ ه چاپ شده)، درباره ولایت فقیه- دلیل المجاهد: (در سال ۱۴۱۴ ه چاپ شده)، مجموعهای از استفتاءات در رابطه با عمل مجاهدین در عراق- القضاء فی الفقه الاسلامی: (در سال ۱۴۱۵ ه چاپ شده)، در مورد حل منازعات از طریق قضاوت- الامامه و قیاده المجتمع: (در سال ۱۴۱۵ ه چاپ شده)، تعدادی از سخنرانیهای آیتالله حائری در ماه مبارک رمضان، درباره مقام امامت و رهبری اهل بیت علیهمالسّلام – الفتاوی المنتخبه: (در سال ۱۴۱۷ ه چاپ شده)، استفتائات- المرجعیه و القیاده: (در سال ۱۴۱۵ ه چاپ شده)، تعدادی از سخنرانیهای آیتالله حائری در مورد مرجعیت و ارتباط آن با رهبری- دلیل المسلم المغترب: (در سال ۱۴۱۸ ه چاپ شده)، مجموعهای از استفتاءات در رابطه با مسلمانان ساکن در کشورهای غربی- تزکیه النفس: (چاپ شده) – فقه العقود: در دو جلد (چاپ شده) – کتاب فی اللقطه: (چاپ نشده) – کتاب فی الخمس: (چاپ نشده) – کتاب فی الزکاه: (نا تمام) – کتاب فی اصول الدین: (نا تمام).
تا اونجایی که من اطلاع دارم ایشان آلزایمر شدید دارند و امکان صدور این اطلاعیه از ایشان بعید بعید هست
میشه لطفا بفرمایید از کجا این اطلاعات رو دارید و منبعتون کجاست
یاد نامه ی حضرت امام به آقای منتظری افتادم که آقای منتظری باورشون نمیشد و میگفت جعلیه