شبکه اجتهاد: نوزدهم شهریور مصادف با چهل و چهارمین سالگرد درگذشت مرحوم آیتالله سید محمود طالقانی است. هر چند مشهور جریان شناسان نخستین جرقه اسلام سیاسی در ایران را حوادث پانزده خرداد ۱۳۴۲ میدانند؛ ولی نباید فراموش کرد که نخستین زندان سیاسی در ایران در دهه بیست آیتالله طالقانی است و نقش ایشان در شکلگیری اسلام سیاسی در ایران معاصر مورد بیمهری قاطبه جریان شناسان قرار گرفته است. به همین مناسبت در یادداشت پیش رو به نکاتی در مورد نقش این بنیان گذار اسلام سیاسی در ایران اسلامی معاصر خواهیم پرداخت.
یکم. او نخستین زندانی سیاسی در بین روحانیت بود و از سال ۱۳۱۸ تا ۱۳۵۷ بارها زندانی، تبعید شد و به تعبیر خودش «زندان، خانه دومش بود و همیشه یک دست رختخواب آماده برای زندان در گوشه خانهاش داشت.» مهمترین علت زندانی شدن او مبارزه با «بیحجابی اجباری» در دوران رضاخان بود. ماموران حکومت اجازه نمیداند بانوان با حجاب به کوچه و خیابان بیایند. طالقانی محله قنات آباد تهران را مرکزی امن برای تردد زنان کرده بود و مأموران بخاطر همینه او جرئت زورگویی و تجاوز به بانوان عفیف را در این محله نداشتند. رژیم این امر را دهن کجی تفسیر و برای نخستین بار طالقانی در دوم بهمن ۱۳۱۸ دستگیر و روانه زندان شد.
دوم: طالقانی منتقد جدی اسلام سنتی محافظه کار بود و به عبارتی طالقانی پیش قراول نضج اسلام سیاسی در ایران معاصر است. تا پیش از او، طی چند سده، «اسلام کلامی» و «اسلام فلسفی» و «اسلام عرفانی» و «اسلام فقهی فردی» رواج داشت ولی اسلام سیاسی غالبا غایب بود و غیبتش نیز احساس نمیشد. او با کلید واژه «حرکت» به وزیدن نسیم اسلام سیاسی در حوزههای سنتی کمک کرد. همه افراد یک کلید شخصیت دارند و با آن کلید، گنجینه شخصیتشان کشف میشود. کلید شخصیت طالقانی «حرکت» بود. دین برای سید محمود طالقانی بیش از آنکه چشمه معرفت باشد، سرچشمه حرکت بود. او غایت دین را تغییر میدانست نه تفسیر. وی دین را دایره المعارفی پر از مدخلهای الفبایی نمیدانست و اسلام را موتور حرکت جامعه تعریف میکرد. از نظر وی، پیامبران چون فلاسفه و عالمان دانشگاهی نیستند، بلکه آنان مصلح جوامع و محرک تودهها هستند. پیامبران نیامدند بر دانستههای بشر بیافزایند و آنها آمدهاند تا مسیر تاریخ و سرنوشت جوامع را اصلاح کنند.
سوم: طالقانی ویژگیهای متضاد را با یکدیگر جمع کرده بود. دینداری و روشنفکری، تدین و تسامح، مبارزه و مدارا و دینداری و علم گرایی در نهاد او گره خورده بود. طالقانی از نظر جریان شناسی در زمره روشنفکران دینی و از منتقدان اسلام سنتی بود. او دقیقا در مسیر پدر روشنفکری جهان اسلام سید جمال حرکت میکرد. گزافه نیست اگر وی را نسخه دوم سید جمال در دوران معاصر بدانیم. اساسا دغدغه اصلی طالقانی بسان سنتیها اختلاف شیعه و سنی نبود؛ نزاع اصلی دنیای وی تقابل دین و بیدینی بود. وی آفت بزرگتر در جهان اسلام را نه در خرافات شیعه و نه در انحرافات اهل سنت، بلکه در الحاد و استبداد میدانست. از این رو سردمدار مخالفت با وی، نزدیکان شیخ محمود حلبی بودند و او را یک وهابی تمام عیار میخواندند.
چهارم: طالقانی نخستین مبلغ اسلام سیاسی و سرسلسله جنبش اسلام الحرکی در ایران است. وی در همه عرصههای مبارزه حضور و نخستین زندانی سیاسی روحانی بود. او تنها روحانی بود که با همه احزاب و مبارزین ارتباط و مخاطب خود را جوانان و روشنفکران قرار داده بود. طالقانی همچنین پایه گذار نهضت بازگشت به قرآن بود.
النهایه: مهمترین سرمشقی که میتوان از وی برای طرفداران اسلام سیاسی معاصر الگو گرفت این است که میتوان نهایت دافعه را در برابر دشمنان مردم داشت و نهایت جاذبه را در برابر دگراندیشان را با هم آمیخت و ضمن بیشترین مبارزه، بیشتر از دیگران تسامح ورزید.