آیتالله ابراهیم امینی از فقها و علمای قم جمعه شب به رحمت خدا رفت. این فقیه عالیقدر اگرچه در سالهای اخیر به واسطه حضور در جایگاه نیابت مجلس خبرگان وجههای سیاسی هم داشت اما شهرت وی در سالهای قبل بهواسطه تالیف کتابهایی در حوزههای مختلف خصوصا مباحث تربیتی است.
شبکه اجتهاد: آیتالله امینی بیش از ۳۰ کتاب تالیف کرده است که به گفته خودشان زندگیشان هم از راه دریافت حقالتالیف کتابهایشان تامین میشده است. ایشان در کتاب خاطرات خود به این مساله اشاره کردهاند. ایشان ابتدا که به قم آمد، با فشار اقتصادی روبهرو شد و با همراهی بعضی از دوستان، تصحیح غلطهای چاپی حاشیه عروه مرحوم آیتالله حجّت کوهکمری را به عهده گرفت اما آغاز نوشتن مقالات او به تشویق و تحت تأثیر علامه طباطبایی بود و از آن پس کارهای قلمی ایشان بالا گرفت. استادش علامه طباطبایی میگفت: «خدا روزی ما را در نوک قلم قرار داده است و للهالحمد». همین فعالیت قلمی بود که زمینه حضور در لجنه تنظیم «جامع احادیث الشیعه» زیر نظر آیتالله بروجردی را برای ایشان مهیا کرد. این طرح قرار بود به عنوان جایگزینی برای کتاب «وسائلالشیعه» باشد و به دلیل وسعت کار، قرار شد تا احادیث هر کتاب فقهی را گروهی از فقها تنظیم کنند. تنظیم روایات «کتابالارث» بر عهده آقایان منتظری و امینی بود. متأسفانه طرح تنظیم «جامع احادیث شیعه» به دلیل نبود روحیه کار جمعی به نتیجه مطلوب نرسید. آیتالله امینی تألیفات فراوانی در مسائل دینی در کارنامه خود ثبت کرده است، اما یکی از درخشانترین این آثار که به دفعات تجدید چاپ شده و هنوز هم مورد مراجعه طلاب و محققان علوم دینی است، کتاب «دادگستر جهان» در زمینه امام زمان(عج) است؛ آنگونه که امینی خود میگوید، قریب به سه سال برای تحقیق و تألیف این کتاب وقت صرف کرده است و با استقبال خوبی در میان علما روبهرو شد.
کتاب «دادگستر جهان» از کتابهای عمومی در مباحث مهدویت بوده که به شرح احوال و پاسخ به شبهاتی درباره امام مهدی (عج) پرداخته و به زبان فارسی در سال ۱۳۴۶ شمسی نوشته شده است. نویسنده انگیزه خود را از نگارش، رخنه شبهات در اعتقادات جوانان و دانشآموختگان میداند که از سوی نویسندگان، پاسخی مناسب و شایسته نگرفتهاند. کتاب با دو مقدمه از مؤلف آغاز و مطالب در در ۱۲ فصل، به شیوه مناظرهای، ارائه شده است. نویسنده، با استناد به یافتههای عقلی و نقلی محدثان، مفسران و مورخان امامیه و عامه و نیز دستاوردهای علوم تجربی، به تشکیکهای گوناگون درباره مهدویت پاسخ داده است. وی آغاز عقیده به مهدویت را زمان پیامبر ؟س؟ دانسته و پس از بررسی شخصیت و نسب امام (عج)، ادعای مهدی بودن محمد حنفیه، اعتقاد زیدیه به مهدویت محمد بن عبدالله بن حسن و باور واقفیه به عروج امام صادق (ع) را رد کرده و به رد این نکته که منشا مهدویت از تعالیم یهود و زرتشتی بوده و عبدالله سبا، در ایجاد این باور نقش داشته، پرداخته است. مباحث به صورت عمده به شکل پرسش و پاسخ بین برخی از فرهیختگان تنظیم شده و با استفاده از روایات معصومین (علیهمالسلام)، مطالب ارزندهای ارائه شده است. نویسنده به دنبال اثبات آن است که انتظار فرج، یکی از بزرگترین راههای پیروزی است و هر گروهی که چراغ امید در دلشان خاموش شد، هرگز روی سعادت و کامیابی را نخواهد دید ولی افرادی که در انتظار خوشبختی هستند، باید راههای رسیدن به هدف را هموار کرده و برای بهرهبرداری از مقصد، خود را آماده کنند.
با این حال بخشی از آثاری که آیتالله امینی نوشته، درباره مباحث تربیتی و خانواده است. اسلام و تعلیم و تربیت؛ تربیت، همه باید بدانند؛ آشنایی با وظایف و حقوق زن؛ همسر داری؛ جوان و همسرگزینی؛ ازدواج، موانع و راهحلها؛ تعلیمات دینی دوره ابتدایی و راهنمایی تحصیلی از جمله این آثار بوده و نشاندهنده توجه وی به مباحث تربیتی است؛ چنانکه کوروش علیانی، نویسنده کشورمان درباره او میگوید: «من او را نه با عنوان «آیتالله امینی» که با اسم «ابراهیم امینی» میشناختم. سال ۵۸ که هنوز کتاب دینی جدیدی نوشته و منتشر نشده بود، ما از روی کتابهایی رنگی و نسبتا شادتر از کتابهای دینی قبل و بعد که گمان کنم نامشان «آموزش دین» بود، درس میخواندیم. نام نویسنده را بیهیچ لقبی روی جلد نوشته بودند؛ «ابراهیم امینی». از دیگران بهتر زبان ما بچهها را میفهمید، آدم روشنی هم بود و تا آخر عمرش هم با وجود آن همه لقب و منصب روشن باقی ماند. از درگذشتش غمگین شدم. خداش بیامرزد.» بسیاری از کتابهای دینی دوران دبستان و راهنمایی به قلم آیتالله امینی نوشته شده است. کتاب فرهنگ اسلامی و تعلیمات دینی از سال دوم دبستان تا سال سوم راهنمایی به قلم و زحمت وی تالیف شده است که نقش مهمی در تربیت دینی دانشآموزان داشته است.
آیتالله امینی مثل دیگر علما راه سختی را برای تحصیل پیش رو داشته است. آیتالله امینی دروس کلاسیک را تا ششم ابتدایی در یکی از مدارس غیردولتی و شبانه به پایان رساند و در جلسات قرآن که در مساجد تشکیل میشد، شرکت جدی داشت. از همان سالها عاشق طلبگی و تحصیل علوم دینی شد و در فروردین ۱۳۲۱ پس از کسب رضایت مادر همراه دو تن از دوستان خود به حوزه علمیه قم آمد و در مدرسه حاج ملا صادق سکونت داشت. روزگار او همزمان با اشغال ایران به دست نیروهای متفقین بود و از این رو ارزاق عمومی کمیاب شده بود و مردم در معیشت دچار مشکلات فراوان شده بودند. او در این مدت در روزهای پنجشنبه و جمعه در درس اخلاق امام(رحمهاللهعلیه) شرکت میکرد و شبهای جمعه نیز به درس اخلاق آقا حسین قمی میرفت. نماز مغرب و عشا را در فیضیه به امامت آیتالله سید محمد تقی خوانساری میخواند تا اینکه ایام تعطیلی حوزههای علمیه و فصل تابستان فرا رسیده و دوره سه ماهه حضور او در قم به سر آمد. در سال ۱۳۲۶ برای ادامه تحصیل به حوزه علمیه قم رفت تا از محضر استادان آن دیار نیز کسب فیض کند. در آنجا نیز از محضر آیات عظام و استادان بسیاری در فقه و اصول و حکمت بهره برد و در کنار آن به تهذیب نفس و بهرهمندی از دروس اخلاق اشتغال داشت. در این مدت از تدریس دروس فراگرفته نیز غافل نماند. صبح نو