شبکه اجتهاد: روزگاری مفهومی واقعی در عرصه روحانیت وجود داشت با عنوان «علمای بلاد» که رفته رفته رو به افول گذاشت. این علمای بلاد که مجتهدینی توانمند و آیندهدار و اکثرا در حوزههای نجف یا قم درس خوانده بودند، بعضا اگر در نجف یا قم میماندند در شمار مراجع تقلید یا اساتید برجسته و نامدار جای میگرفتند.
اما ایشان پس از تکمیل تحصیلات خود یا مدتی تدریس در این مراکز علمی، به دعوت اهالی یک منطقه، یا به امر مرجع تقلید زمان، یا تشخیص خود در عمل به آیه نفر، یا به امر پدر که خود از علمای بلاد بود و یا دیگر ضرورتهای شخصی به شهر خود باز میگشتند و یا به شهری دیگر مهاجرت میکردند. بماند که گاه علمای تبعیدی به یک منطقه هم بیش از علمای آن شهر تحولآفرین میشدند.
اینان که بیان تاریخشان به خودی خود چند مجلد کتاب است، سهم بسزایی در دینداری مردم آن منطقه و در ادامه، وقوع انقلاب اسلامی داشتهاند. اینان عمرشان به پایان رسید و متاسفانه جایشان پر نشد، زیرا دیگر مجتهدی مبرز بر حسب تکلیف به دیاری دیگر مراجعت یا مهاجرت نکرد.
اما امروز هر از گاه شاهد مسافرت علمای بزرگ به شهرهای دیگر هستیم که در این بحران نبود علمای بلاد جای شکر دارد. اکنون برخی عالمان، جمعهها برای نماز جمعه به شهرهای دیگر میروند، برخی در وزان مرجعیت در ایام عزای اهلبیت علیهمالسلام به شهرهای خود سفر میکنند و باز به قم برمیگردند.
در همین تهران، برخی اساتید برجسته که البته نسبتی پیشینی با تهران ندارند، برحسب وظیفه یک روز در هفته برای درس اخلاق و… از قم به تهران میآیند تا این محتضر را از مرگ نجات دهند.
در فلان شهر مذهبی کوچک که مثلا در دهه سی، چهل و پنجاه چند مجتهد نجف و قم درس خوانده حضور داشتند، اکنون هیچ مجتهدی سکونت ندارد، با اینکه از علمای فعلی قم که خود را در وزان مرجعیت میدانند، از آن شهر برخاستهاند و در همانجا تحصیل خود را آغاز کردهاند، اما حاضر به مراجعت نیستند.
چرا آیتالله سید احمد خوانساری که از مراجع تقلید بود، حاضر شد از قم به تهران مهاجرت کند؟ در حالی که در همان زمان شیخ محمدرضا تنکابنی، میرزا احمد آشتیانی و شیخ محمدتقی آملی در تهران در وزان مرجعیت بودند و سید محمد بهبهانی بزرگتر حوزه تهران به شمار میآمد.
امروز شهرهای کوچک و بزرگ کشور از فقر نبود علمای بلاد رنج میبرد، حال آنکه صدها درس سطوح عالی و خارج در قم برقرار است که اگر یکی از اساتید این حوزه درسی به یکی از شهرهای کوچک برود، آقای آن شهر و منشأ تحولات بزرگ فرهنگی خواهد بود.
چرا امروز یکی از آقایان در سطح مرجعیت در تهران اقامت نمیکند؟ آیا گمان میرود برکات وجودیاش از سطح جهان اسلام به یک شهر فروکاسته شود؟ آیا مردم یک شهر آن هم پایتخت ایران اسلامی به این برکات علمی و معنوی محتاج نیستند؟ و آیا نمیتوان همچون آیتالله حسین مظاهری هم عالم بلاد بود و هم مرجع تقلید؟
و اما در این انقراض مقوله علمای بلاد، حوزه چقدر مقصر است؟ خود عالمان چقدر مقصرند؟ چقدر نهادهای متولی امور دینی شهرها (همچون نهاد امامت جمعه، امور مساجد، سازمان تبلیغات و…) مقصرند؟
به هر حال از دلسوزان انتظار میرود تا دیرتر نشده، آسیبشناسی و چارهاندیشی کنند. پدیده شکوهمند انقلاب اسلامی محصول مجاهدت علمای بلاد بود که سهم بسزایی در عمومیسازی انقلاب در سراسر کشور داشت. امروز نگهداری انقلاب اسلامی بیش از آن بدین امر محتاج است.
شبکه اجتهاد اجتهاد و اصول فقه, حکومت و قانون, اقتصاد و بازار, عبادات و مناسک, فرهنگ و ارتباطات, خانواده و سلامت