قالب وردپرس افزونه وردپرس
خانه / آخرین اخبار / اصالت‌های حوزه، راهکارها و چالش‌ها؛ آنچه در اجلاسیه نشست دوره‌‌ای اساتید گفته شد
اصالت‌های حوزه، راهکارها و چالش‌ها؛ آنچه در اجلاسیه نشست دوره‌‌ای اساتید گفته شد

گزارش تفصیلی؛

اصالت‌های حوزه، راهکارها و چالش‌ها؛ آنچه در اجلاسیه نشست دوره‌‌ای اساتید گفته شد

اجلاسیه عمومی نشست دوره‌‌ای اساتید سطوح عالی و خارج حوزه علمیه قم با موضوع «حفظ اصالت‌های حوزه راهکارها و چالش‌ها»، با حضور اساتید حوزه علمیه قم و سخنرانی آیت‌الله جوادی آملی در مدرسه مرحوم آیت‌الله گلپایگانی برگزار شد.

به گزارش خبرنگار اجتهاد، جلسه عمومی نشست دوره‌‌ای اساتید سطوح عالی و خارج حوزه علمیه قم با حضور باشکوه اساتید حوزه علمیه قم، چهارشنبه گذشته در مدرسه مرحوم آیت‌الله العظمی گلپایگانی برگزار شد و حجج‌اسلام والمسلمین حسینی‌آملی، تبریزی، محمدی خراسانی و حضرت آیت‌الله جوادی آملی به سخنرانی پرداختند. برای مشاهده تصاویر نشست کلیک کنید.

در ابتدای نشست حجت‌الاسلام والمسلمین سید مفیدالدین حسینی آملی که اداره جلسه را بر عهده داشت، اظهار کرد: موضوع اجلاسیه «اصالت‌های حوزه، راهکارها و چالش‌ها» است. امام خمینی(ره) خطاب به شورای مدیریت حوزه فرمودند: «عقیده‌ام راجع به حوزه علمیه بر این است که باید به حوزه علمیه بیشتر از همه چیز توجه کرد چرا که اگر حوزه علمیه درست شود ایران درست می‌شود و اگر خدای ناکرده در حوزه فسادی به وجود آید در سراسر ایران این فساد ایجاد می‌شود. دشمن که همیشه در فکر بود که در حوزه‌ها نفوذ کند به همین خاطر است. در مورد تحصیل هم باید به نحوی باشد که فقه سنتی فراموش نشود. آن چیزی که تا به حال اسلام را نگه داشته است؛ همان فقه سنتی است و همه همت‌ها باید مصروف این بشود که فقه به همان وضعی که بود محفوظ باشد. ممکن است اشخاصی بگویند که باید فقه تازه‌‌ای درست کنیم که این آغاز هلاکت حوزه است. چیز دیگری که باید مورد توجه قرار گیرد اخلاق در حوزه‌های علمیه است. در همه جا و همه درس‌ها اخلاق باید مورد توجه قرار گیرد و اعتقادم بر این است که هر کسی که حوزه درسی بزرگ و کوچکی دارد چند دقیقه مقدمتا یا موخرتا درس اخلاق بگوید تا طلاب با اخلاق اسلامی بار بیایند. شما همیشه با حضرات مراجع و سایر بزرگان مشورت کنید و از آن‌ها نظر بخواهید من هم شما را دعا می‌کنم. یکی دیگر از امور مهم و مورد توجه علما و بزرگان حوزه علمیه قم ایجاد نظم و انضباط در حوزه‌ها است که به عهده همه، خصوصا فضلا و علما و مدرسین می‌باشد که با همکاری جدی همگان و با تایید مراجع معظم تقلید می‌تواند جامه عمل بپوشد.»

بعضی می‌خواهند به نام استقلال رابطه حوزه را با نظام قطع کنند

استاد حوزه علمیه قم همچنین افزود: مقام معظم رهبری حضرت آیت‌الله خامنه‌ای در آبان ماه سال ۱۳۸۹ در جمع حوزویان فرمودند: «روحانیت شیعه همیشه مستقل بوده است و هرگز در قبضه ابرقدرت‌ها قرار نگرفته است. امروز هم همین طور است و بعد از این هم باید همین جور باشد و به توفیق الهی همین جور خواهد بود اما در این جا هم باید مراقب باشیم یک مغالطه دیگری به وجود نیاید. استقلال حوزه‌ها به معنای عدم حمایت نظام از حوزه و حمایت حوزه از نظام تلقی نشود. یک عده‌‌ای این را می‌خواهند، بعضی می‌خواهند به عنوان استقلال و به نام استقلال رابطه حوزه را با نظام قطع کنند؛ این نمی‌شود. وابستگی غیر از حمایت و همکاری است. نظام به حوزه علمیه مدیون است، باید به حوزه‌ها کمک کند البته معیشت طلاب به صورت سنت معمول بسیار پر معنا و پر رمز و راز است که باید به وسیله مردم اداره شود و مردم بیایند وجوهات شرعیه شان را بدهند این اعتقاد من است.»

لزوم حفظ شئون روحانیت و برخورد مسئولان با متخلفان

سپس در ادامه، حجت‌الاسلام والمسلمین شیخ جعفر تبریزی با بیان اینکه وظیفه ما این است که مشکلات حوزه را بگوییم و ان‌شاء‌الله کسانی که توانایی این کار را دارند که بتوانند به این مطالب ترتیب اثر دهند، اظهار کرد: دو مساله بسیار مهم وجود دارد. اولی در مورد اخلاقیات و دیگری در مورد معیشت طلاب است. عده‌‌ای از طلاب قربانی برخی از افعال کسانی هستند که لباس پیامبر (ص) را به تن کردند. «حسنات الأبرار سیئات المقربین». نمی‌خواهم بیان کنم که تمام کارهایی که برخی انجام می‌دهند خلاف شرع است اما گاهی اوقات برخی از افراد که لباس پیامبر را پوشیده‌‌‌اند کاری می‌کنند که مردم نسبت به طلاب بدبین می‌شوند لذا مسئولین باید در این خصوص اقدام کنند.

وی با انتقاد از کسانی که شئون روحانیت را رعایت نمی‌کنند، گفت: مردم در مورد عمامه به سری که به شکل ترجیع آواز می‌خواند و در کنارش نی و گیتار می‌زنند یا در مورد آن روحانی که موزیک می‌گذارد و بیان می‌کند که من گوش می‌دهم و هیچ مانعی ندارد چه فکری می‌کنند؟ کسانی که مسئول هستند باید کاری کنند که این لباس حرمتش حفظ شود.

معیشت طلاب به هر طریق ممکن تضمین شود

تبریزی در دومین محور سخنان خود که پیرامون «معیشت طلاب» بود، اظهار کرد: کسی که پایه هشت را می‌گذارند و امتحان شفاهی را می‌دهد شهریه‌اش ۶۰۰ هزار تومان می‌شود. مسئولین همیشه سخن از دشمن می‌گویید، احتمال نمی‌دهید دشمن عده‌‌ای از طلاب را به خاطر دنیا بفریبد؟ این طلبه وقتی می‌بیند که دخترش سرطان گرفته است و دارد از دستش می‌رود از چه کسی کمک بخواهد؟ دشمن از این مساله استفاده می‌کند لذا به هر طریق ممکن باید معیشت طلاب تضمین شود. در هر حال این طلبه‌ها هستند که می‌خواهند در اجتماع راه گذشتگان را ادامه دهند. درست است که عنایت امام زمان علیه‌السلام شامل حوزه بوده است، اما آن زمان گذشت که طلبه‌ها با آن شدت و سختی زندگی می‌کردند.

عزت طلبه را باید حفظ کنیم

 استاد حوزه علمیه قم «بیمه طلاب» را سومین چالش پیش‌روی طلاب دانست و گفت: گاهی اوقات با طلاب به گونه‌‌ای برخورد می‌شود که در شأن طلبه نیست. طلبه‌‌ای که می‌خواهد از بیمه تکمیلی استفاده کند باید ابتدا به بیمه مراجعه کند و معرفی نامه بگیرد سپس این معرفی نامه را به مرکز درمانی ارائه دهد و از آن‌ها هم کاغذی بگیرد و دوباره با این کاغذ به بیمه تکمیلی مراجعه کند و آن را به بیمه تحویل دهد تا وجهی دریافت کند. آیا ممکن نیست چاره‌جویی شود و عزت طلبه مانند سایر ارگان‌ها حفظ شود؟ سیستمی راه‌اندازی شود که طلاب با استفاده از این سیستم به راحتی کارشان را انجام دهند. کسانی که این کار به دست آن‌ها است و توانایی دارند باید عزت طلبه را حفظ کنند.

فرزند آیت‌الله میرزا جواد آقا تبریزی با اشاره به افزایش جذب طلاب به بهانه عرفان، ابراز کرد: بابیت، بهاییت، شیخیه و احمد الحسن با شعار امام زمان ‌علیه‌السلام جلو آمدند به جهت این که مردم به امام زمان علیه‌السلام علاقه دارند. عده‌‌ای با ادعای این که با آن حضرت ارتباط دارند طلاب را به سمت خودشان می‌کشند. مسئولین باید توجه کنند که این طلبه جوان خام است باید او را ارشاد و راهنمایی کنند تا گرفتار چنین مسائلی نشود. من از پدرم پرسیدم آقا این ادعا چطوری است؟ ایشان فرمودند: «استاد من آیت‌الله خویی که هیچ درسی خالی از بیانات ایشان نیست، چنین ادعایی نکرده است.» حال چگونه است که این ادعا از جانب چنین افرادی مطرح می‌شود؟

غیر معمم حق ندارد در مساجد و تکایا منبر برود!

حجت‌الاسلام تبریزی با انتقاد از منبر رفتن غیر معممین، اظهار کرد: کسانی که غیر معمم هستند اخیرا بالای منبر هم می‌روند و متأسفانه هیآت مذهبی آن‌ها را برای سخنرانی دعوت می‌کنند. اگر واقعا این هیآت و مساجد ادعا می‌کنند که اگر طلبه بیاید توقع بیشتری دارد باید به این مطلب رسیدگی شود البته این ادعا است ما آن قدر طلبه مومن و متدین داریم که بالای منبر می‌روند و خطابه می‌خوانند و توقعی هم ندارند و امرشان را به خدا وا‌می‌گذارند، باید کسانی که متصدی امر طلاب هستند بیان کنند که غیر معمم حق ندارد که در مساجد و تکایا منبر برود. حوزه و مدیریت مدارس باید روحانیان مورد نیاز هیآت مذهبی تامین کند.

فعالیت‌های تبلیغی-ترویجی چارچوب داشته باشد

استاد حوزه علمیه قم با بیان اینکه ما به امر الهی لبیک گفتیم «لیتفقهوا فی الدین»، چرا برخی از طلاب در اموری وارد می‌شوند که ما را متهم کنند، عنوان کرد: برخی از طلاب پول جمع می‌کنند به این جهت که به فلان منطقه کمک کنند و سپس با خود وسایلی را به این مناطق می‌برند، من نمی‌گویم که این امر اشتباه است و نباید بشود اما باید چارچوب داشته باشد چون مردم می‌گویند: «ببینید پول‌ها در دست آخوندها است، ببینید چه چیزی با خودش به این جا آورد!» مگر کشور هلال احمر و بودجه ندارد باید مسئولین محترم برای این کمک‌های خیریه چارچوبی قرار دهند. هر طلبه‌‌ای که ادعا کند من برای کمک به مردم پول جمع می‌کنم مردم هم به او اطمینان می‌کنند اما مردمی که به واسطه این طلبه امکانات به دستشان می‌رسد که نمی‌دانند این طلبه از کجا این امکانات را تهیه کرده است فلذا بیان می‌کنند که همه پول‌ها در دست طلاب است که این گونه امکانات را به دست ما می‌رساند. چرا ما کاری می‌کنیم که این سربازان امام زمان ‌علیه‌السلام که مخلص‌اند و به عشق آن حضرت درس می‌خوانند را زیر سوال ببریم.

حجت‌الاسلام تبریزی در پایان سخنان خود تأکید کرد: مسئولین باید در خصوص کسانی که مسائلی را مطرح می‌کنند که مسائل اعتقادی مردم را زیر سوال می‌برند و چهره آخوند را در اجتماع خراب می‌کنند، برخورد کنند. به آن‌ها بگویند که شما چه کسی هستید و در این لباس چه کار می‌کنید و وظیفه شما چیست؟ چرا این کارها را می‌کنید؟ نباید آخوند با این لباس دوچرخه‌سواری کند تا مردم را به ورزش دعوت کند این وهن روحانیت است. امیدوارم خداوند متعال به همه ما توفیق دهد که کارهایمان مرضی امام زمان ‌علیه‌السلام باشد.

۹ محور حوزه اصیل و ارزش‌مدار

حجت‌الاسلام والمسلمین علی محمدی خراسانی که دومین سخنران نشست بود، به تبیین ۹ اصل مهم در حوزه علمیه پرداخت و اظهار کرد: محورهایی برای اصالت حوزه اصیل و ارزش‌مدار ذکر می‌کنم که بخشی از اصالت‌ها در این محورها آمده است و چالش‌های عمده ما حوزویان هم در همین محورها است، راهکار مبارزه با چالش‌ها هم بازگشت به همین اصالت‌ها است.

وی در تبیین اولین اصل گفت: اصل اول، «حوزه اصیل علم محور» است. تعلم و تعلیم وظیفه ماهوی و اولی و ذاتی حوزه‌های علمیه است. با تمام وجود باید درس خواند و سپس در کرسی تدریس با تمام وجود باید تدریس کرد. ما بازنشستگی هم نداریم. دو سال پیش با تعدادی از اساتید بزرگوار خدمت مرجع عظیم‌الشأن آیت‌الله صافی گلپایگانی رسیدیم، ایشان در آستانه صدسالگی فرمود: «هم‌اکنون از اطراف و اکناف عالم ۲۰۰ مساله رسیده است که باید بنشینم و آن‌ها را جواب دهم.» بدیهی است که جواب این عالم علمی و اجتهادی است. آیا حوزه علمیه علی رغم همه تلاش‌هایی که انجام می‌دهد با تمام ظرفیت در مسیر تعلیم و تعلم قدم برمی‌دارد، این مطلب جای تأمل دارد؛ اگر چنین بود خیلی از فضاهای جدید هم به روی حوزه و حوزویان باز شده بود.

استاد حوزه علمیه قم در ادامه به تبیین اصل دوم «اخلاق محوری در حوزه» پرداخت و گفت: تهذیب حتما بر تعلیم و تعلم مقدم است. اگر هم مقدم نباشد دست کم ملازمه شرعی با این مساله دارد. در کنار یادگیری و یاد دادن، تهذیب و صیانت نفس اصلی اساسی است که از ویژگی‌های ارجاع عوام مردم به فقها است و بزرگی مثل شیخ اعظم با آن همه قداست و تقوا که محقق رشتی ایشان را تالی تلو مقام عصمت می‌داند، وقتی به این حدیث می‌رسد بیان می‌کنند: ما کاری به سند این حدیث نداریم متن آن چنان قویم است که آثار صدق و راستی از این حدیث آشکار است.

محمدی خراسانی اصل سوم را «عمل مداری در حوزه» دانست و گفت: حوزه اصیل به آنچه می‌گوید پیش و بیش از دیگران عامل است. بزرگان، علما، سلف صالح و مراجع ما همواره چنین بوده‌‌‌اند و هستند.

وی اصل چهارم را «تبلیغ مداری در حوزه» عنوان کرد و افزود: کرسی خطابه و منبر متعلق به شما است. شما باید منبرهای سنگین را اداره کنید چون آشنای به مبانی هستید. اگر شما وعظ و تبلیغ و منبر را کنار بگذارید افرادی می‌آیند و در مراکز حساس منبر می‌روند و خواب تعریف می‌کنند، داستان می‌گویند و شعر می‌خوانند تا جایی که حتی یک آیه هم در یک سخنرانی آن‌ها مطرح نمی‌شود.

سخنران نشست اصل پنجم را «هجرت در حوزه علمیه» برشمرد و اذعان داشت: خاک پاک قم ما را در این جا زمین‌گیر نکند. از سنت‌های اصیل حوزه در گذشته هجرت بود. وقتی روحانیون به مراتب و مقاماتی می‌رسیدند به گوشه و کنار عالم هجرت می‌کردند. بنده امسال نزدیک به سه ماه در بالکان بودم. شیعیان مظلوم و طلبه‌های نجیب نیاز به این دارند که از نظر معارف دینی پشتیبانی شوند.

محمدی خراسانی «مناعت طبع و عزت نفس در حوزه» را اصل ششم حوزه اصیل دانست و بیان نمود: مناعت طبع و عزت نفس و کرامتی است که یک روحانی و یک طلبه حوزه علمیه و شاگرد امام زمان (عج) باید داشته باشد و به هیچ قیمت حاضر نباشد عزت نفس خودش را با چیز دیگری معاوضه کند.

وی اصل هفتم را «ساده زیستی روحانیون در حوزه» خواند و گفت: ما نباید با دیگران مسابقه بگذاریم که ما هم زندگی آن‌چنانی داشته باشیم. ۳۷ سال پیش آیت‌الله جوادی آملی در تدریس جلد ۷ اسفار این حدیث نبوی که مرحوم صدر المتالهین از نبی مکرم اسلام نقل کرده بود را بیان کردند: «أنا النذیر العریان» من آن انذار کننده‌‌ای هستم که دلبستگی به هیچ یک از این ظواهر دنیا و غیر خدا ندارم. ساده زیستی از اصول اساسی حوزه‌های ما است.

استاد حوزه علمیه قم اصل هشتم حوزه اصیل را «کسی برای مرجع شدن درس نمی‌خواند» عنوان کرد و ادامه داد: طلاب برای این درس می‌خواند که دین را بشناسد و حافظ و نگهبان دین باشد. مرجعیت با اشاره سرانگشت صاحب حوزه مشخص می‌شود. انشاء الله دروغ باشد که مائه رساله وجود داشته باشد.

محمدی خراسانی در پایان اصل نهم حوزه اصیل و ارزش‌مدار را «وحدت در حوزه علمیه» دانست و اظهار کرد: حوزه علمیه علی‌رغم این که باید مجموعه‌های متعددی را داشته باشد اما اگر این مجموعه‌ها به وحدت حوزه علمیه ضرر می‌زنند نباید باشند. نزدیک به پانزده سال پیش در جمعی مرحوم آیت‌الله اشتهاردی علیه جریانی را از آیت‌الله العظمی بروجردی نقل می‌کردند که اگر هم قلبا و واقعا وحدت نیست ولی تظاهر به وحدت داشته باشیم. جامعه تشیع و ایتام آل پیامبر (ص) از ما این انتظار را دارند.

عناصر محوری علمی و عملی

حضرت آیت‌الله عبدالله جوادی آملی به عنوان سخنران اصلی اجلاسیه عمومی نشست دوره‌‌ای اساتید سطوح عالی و خارج حوزه علمیه قم در بخش پایانی نشست به بیان نکته نظرات خود پرداخت و اظهار داشت: آنچه در جمع شما آیات و اساتید بزرگوار قابل طرح است این است که حوزه‌های علمیه مخصوصاً حوزه پر برکت قم، به نیابت از ولی عصر پرچم قرآن و عترت را در دست گرفته است؛ این پرچم هم عناصر محوری علمی دارد و هم عناصر محوری عملی؛ در عناصر محوری علمی فرمودند و علمه الکتاب و الحکمه که استفاده کردیم، لکن علم اگر در بخشی از آیات مقدم بر تزکیه است، چون مقدمه است و اگر تزکیه در آیات دیگر بر علم مقدم است، چون مقدم یعنی مقدم است؛ تقدم مقدمه کجا، تقدم مقدم کجا؟ اساس کار انبیاء و اولیا تعلیم است تا عقل اندیش‌محور را به کرسی بنشاند، تزکیه است تا عقل عبادت مدار را به کرسی بنشاند، اگر این کارها را انجام داد آنگاه به جایی می‌رسد که لذت طهارت را می‌چشد و جزء فیه رجال یحبون ان یتطهروا می‌شود. گرچه دین گفته است یعلمهم الکتاب، اما اولین مفسر قرآن کریم، وجود مبارک رسول اکرم ‌(ص) فرمود انما العلم ثلاثه، آیه محکمه، فریضه عادله، سنت قائمه.

ایشان در ادامه بیان داشت: چند سال قبل در همین مسجد آیت‌الله العظمی این حدیث نورانی مطرح شد که عناصر محوری دروس حوزه آیه محکمه، فریضه عادله، سنت قائمه است. مبادا بگوییم آیه محکمه یعنی فقه و اصول، فریضه عادله یعنی فقه و اصول، سنت قائمه یعنی فقه و اصول، آیه محکمه چه ربطی به فقه و اصول دارد؟ توحید و نبوت و رسالت و عنایت و امامت است و معارف عقلی است، آیه محکمه می‌خواهد فریضه عادله، سنت قائمه.

حوزه علمیه کر هست، هم طاهر است هم مطهر

آیت‌الله جوادی آملی سپس افزود: این درس‌های اساسی حوزه طبق بیان رسول گرامی که اولین مفسر قرآن کریم است، وقتی این عناصر محوری علمی در حوزه سامان پذیرفت، آنگاه آثار عملی را قرآن و روایات تبیین می‌کند که کار حوزه چیست؟ اثر حوزه چیست؟ طاهر است و چون کر هست مطهر است، نه چیزی او را آلوده می‌کند و نه او از تطهیر آلوده‌ها کم می‌آورد، خاصیت کر بودن همین است.

استاد برجسته حوزه علمیه قم خاطرنشان ساخت: نه تنها فیه رجال یحبون ان یتطهروا می‌خواهند پاک باشند، این آب قلیل پاک است، اما آن هنر را ندارد که پاک کند، حوزه علمیه کر هست، هم طاهر است هم مطهر؛ اگر خود جزء رجال یحبون ان یتطهروا است؛ جزو کسانی است که هیچ آلودگی آن‌ها را آلوده نخواهد کرد یک، چه اینکه خود به سراغ هیچ آلودگی نمی‌رود دو. اگر قداست حوزه را همه ما می‌ستاییم برای این دو کار است، نه بازیگر است، نه می‌شود او را به بازی گرفت؛ بازیگر نیست، به دنبال بازی نمی‌رود، چون قد افلح المؤمنون الذین کذا و کذا و کذا، عن اللغو معرضون، هرگز به دنبال بازی نمی‌رود.

معظم‌له ادامه داد: نمی‌شود آن‌ها را بازی گرفت، طبق سوره نور، رجال لا تلهیهم تجاره و لا بیع عن ذکر الله، آنچه در سوره مؤمنون است یعنی اینها به سراغ لغو نمی‌روند، آنچه در سوره نور است یعنی نمی‌شود اینها را به بازی گرفت؛ درست است که اینها جمله‌های خبریه هستند، همه یا اغلب این‌ها جمله‌های خبریه هستند که به داعی انشاء القا شده است، یعنی حوزوی بکوش که نه بازیگر باشی و نه تو را بازی بدهند؛ درست است که جمله خبریه است، وقتی وصف است یعنی چه؟ یعنی اینچنین باش، نه بازی بکن و نه طوری باش که نهادی، ارگانی بتواند تو را بازی بدهد؛ الذین هم عن اللغو معرضون، این که سوره مؤمنون، لا تلهیهم تجاره و لا بیع عن ذکر الله، این در سوره نور؛ نه بازیگر هستند و نه می‌شود این‌ها را به بازی گرفت.

اثر مرجعیت حوزه در نظام سیاسی – اجتماعی ایران

آیت‌الله جوادی آملی در بخش دیگری از سخنان خود گفت: ما یک فقه اصغر و یک فقه اکبر داریم؛ فقه اصغر همین است که حوزه‌ها در آن تدریس روزانه دارند که فلان چیز آلوده است، نجس است، می‌شود پاک کرد، فلان چیز را می‌شود تطهیر کرد؛ اگر خبثی باشد هم با آب پاک می‌شود هم با خاک، هم با استنجا پاک می‌شود هم ولوغ کلب با خاک پاک می‌شود این نجاست‌های خبثی قابل تطهیر حتی با خاک هم هستند، چه اینکه همین نجاست‌ها را با آب هم می‌شود پاک کرد؛ اگر حدثی باشد که هم خاک و هم آب پاک می‌کند که تراب احد الطهورین است، چه در بدل از غسل و چه… این خباثت‌های حدثی و خبثی را خاک پاک می‌کند، سنگ پاک می‌کند، آب پاک می‌کند، اما آن غده بدخیم و آلوده استکبار و استعمار و امثال ذلک را نه آب پاک می‌کند و نه خاک؛ آن رجس را باران پاک نمی‌کند، آن نجس معنوی را انما المشرکون نجس را باران پاک نمی‌کند، بارش برف و تگرگ پاک نمی‌کند، آن را خون طیب و طاهر شهدا پاک می‌کند که فرمود به ما گفتند این زیارت‌نامه‌ها را بخوانید، روی آن تکیه کنید، متصف بشوید، عمل کنید، به بارگاه شهدا که رسیدید عرض ادب کنید، بعد از آن عرض ادب‌ها بگویید طبتم و طابت الارض الذی فیها…، در اینجا آلودگی استکبار بود، باران پاک نمی‌کرد، باران خون را پاک می‌کند نه استکبار را، برف خون را پاک می‌کند نه استعمار را.

ایشان سپس گفت: تنها چیزی که استکبار پهلوی را ربود و رفت و رو کرد خون بود؛ تنها چیزی که استعمار غرب را ربود خون بود، طبتم و طابت الارض التی فیها دفنتم، خون شهید چکار کرد؟ هم استکبار داخلی پهلوی را رفت و رو کرد، هم استعمار خارجی غربی‌ها را کلاً شست و شو کرد، کشور را طیب و طاهر کرد، به دست امام و شما داد؛ طبتم و طابت الارض التی فیها دفنتم. پس کاری که از باران ساخته نیست از خون ساخته است، کاری که از برف و تگرگ ساخته نیست از جانبازی جانبازان ساخته است؛ اما هناک امر آخر، آن یک غده و نجاستی است که از خون شهید هم بر نمی‌آید که آن را پاک کند، آن را مرجعیت حوزه پاک می‌کند، آن سکولار فکر کردن است؛ الحادی اندیشیدن است؛ مشرکانه فکر کردن است؛ آن غده بدخیم فرهنگی است، آن را نه برف و باران پاک می‌کند نه جانبازی جانبازان پاک می‌کند نه خون شهدا.

مشکلات و شبهات فرهنگی را خون پاک نمی‌کند

این مفسر قرآن کریم نیز گفت: کاری که از خون برمی‌آید در ردیف استکبارستیزی و استعمار کوبی و امثال ذلک است، اما شبهات فرهنگی ملحدان و مشرکان سکولاریسم را قلم علامه طباطبایی و امام و امثال این‌ها حل می‌کند؛ مشکلات فرهنگی و شبهات فرهنگی را که خون پاک نمی‌کند. رسول اکرم ‌(ص) فرمود که فردا که پیشگاه حقیقت شود پدید آنجا که ترازو گذاشتند معلوم می‌شود که خون آنقدر سنگین نیست که پا به پای مداد علما برود، مداد العلما افضل من دماء الشهدا. والوزن یومئذ الحق، نه الوزن حق، یعنی حقیقت را در یک کفه می‌گذاریم و عقاید و اعمال را در یک کفه دیگر؛ آنجا که حقیقت است، آنجا که با او اشیاء و عقاید و اخلاق سنگین می‌شود، آنجا خون نمی‌تواند جا پیدا کند، آن ارزش و قدرت را ندارد، آنجا فقط مرکب مراجع و علما و شما اساتید جا دارد؛ مداد العلما افضل من دماء الشهدا؛ اگر خون بر شمشیر پیروز است گرچه او می‌تواند استکبار و استعمار و سایر رذائل را رفت و رو کند، از خون بر نمی‌آید، خون آن عرضه را ندارد که شبهات سکولار، الحاد را رد کند، این قلم است، این مداد است، این مرکب علما است که کاربردش هم شهید پرور است و هم رفت و رو کننده الحاد و شرک است؛ این بررسی همه‌جانبه نشان می‌دهد که حرف اول مملکت را مرجعیت و حوزه‌های علمی می‌زند چون مداد به دست اینهاست، قلم به دست اینهاست، شرک را این رفت و رو می‌کند، سکولار را این رفت و رو می‌کند، الحاد را این شست و شو می‌کند، شهید پرور است، به دنبال این مداد آن شهدا و جانبازان راه می‌افتند و بر استکبار و استعمار پیروز خواهند بود؛ تاکنون طبق این مبانی روشن شد که مرجعیت کجا قرار دارد، حوزه کجا قرار دارد، این‌ها جمله‌های خبری است که بداعی انشا است، یعنی ما باید کجا قرار داشته باشیم؛ اما یک بیان نورانی مرحوم کلینی رضوان الله تعالی علیه در این کتاب قیم اصول کافی دارد که ما یک قرآن ثابتی داریم که در محضر آن قرآن هستیم؛ اما یک قرآن مجسم و ممثل داریم که این قرآن ممثل همان اهل بیت هستند، آن انسان کامل هستند.

ایشان در ادامه خاطرنشان کرد: خدا این کلینی را رحمت کند، در همین جلد اول اصول کافی وظیفه شما، مراجع ما و شما اساتید بزرگوار را مشخص کرده است؛ فرمود برابر روایتی که ایشان نقل می‌کند، قرآن که مشخص است، فرمود آیات محکمه‌ای داریم، محکمات ام الکتاب هستند اُخَر متشابهات هستند، این متشابهات باید در دامن محکمات قرار بگیرند، آن محکمات سایه افکن باشند، اگر ام الکتاب هستند این فرزندان را در دامنشان می‌پرورانند، وقتی پروراندند متشابه را محکم می‌کنند، وقتی محکم کردند صدر و ساقه قرآن محکم می‌شود، ما اصلاً در قرآن متشابه نداریم، چون مادر کودکش را شیر می‌دهد، می‌پروراند مانند خودش بالنده می‌کند، لذا در بخش‌هایی در سوره مبارکه فاطر و زمر، صدر و ساقه قرآن را می‌فرماید که متشابه هستند، یعنی همگون هستند، ما متشابهی در قرآن نداریم، برای اینکه آن محکمات نمی‌گذارند که آن متشابه در تشابهش بماند، ما بخواهیم یا نخواهیم مادر مادرانه کار خود را می‌کند. هن ام الکتاب.

مرجع محکم جامعه است نباید مثل متشابه فکر کند

آیت‌الله جوادی آملی نیز اضافه کرد: مرحوم کلینی طبق یک روایتی نقل می‌کند که امام ‌علیه‌السلام فرمود ما محکمات جامعه هستیم، دیگران متشابه هستند، نخواهید که ما مثل شما حرکت کنیم، بکوشید که خود را جای ما بگذارید و مثل ما حرکت کنید و بیاندیشید، این کار امام است. مرجعیت جای چنین امامی نشسته است، می‌شود محکمات جامعه، ما نباید توقع داشته باشیم که مرجع مانند ما بیاندیشد، مرجع که محکم جامعه است نباید مثل متشابه فکر کند، متشابه باید خود را به مرجع و محکم نزدیک کند؛ این کلینی حشرش با پیغمبر و آل پیغمبر علیهم‌السلام، از خود امام نقل کرد بعد فرمود علما جانشین من هستند؛ وقتی بگوید که شما خلیفه هستید، مستخلف عنه را معنا نکند، این چه استخلافی است، مگر می‌شود که خلیفه را نصب کرد و شئون مستخلف عنه را بازگو نکرد؛ اگر گفته‌اند که علما خلفای ائمه علیهم‌السلام و نائبان ایشان هستند، آن منوب عنه کیست؟ آن مستخلف عنه کیست؟ در روایات گفتند که مستخلف عنه یعنی علی و اولاد علی علیهم‌السلام این‌ها محکمات جامعه هستند؛ بعد فرمودند که مراجع و علما، جانشین اینها هستند، یعنی این‌ها محکمات جامعه هستند، نباید توقع داشت، منتها محکم باید مادرانه محکم باشد، پدرانه محکم باشد، همه را فرزند خود بداند، راهی که خود می‌رود به آن‌ها نشان می‌دهد، دلسوز باشد.

ایها العلما و المراجع، جامعه را پدرانه اداره کنید

ایشان نیز افزود: مشکل ما خیلی جدی است، این‌ها فرزندان ما هستند، دعوت می‌کنیم نمی‌آیند، می‌خوانیم نمی‌آیند، بلیه الناس علینا عظیمه، إن دعوناهم لم یجیبونا، و إن ترکناهم لم یهتدوا بغیرنا. اگر چنان که گفته‌اند علما نائب ائمه هستند، و گفتند که ائمه علیهم‌السلام محکمات سیاسی اجتماعی، فرهنگی جامعه هستند، یعنی ایها العلما، ایها المراجع، جامعه را پدرانه اداره کنید، مواظب باشید در مملکت چه می‌گذرد؛ مواظب باشید که مشکلات مملکت چیست؟ چون این‌ها در دامن شما هستند؛ شما محکم هستید اینها متشابه هستند، تقسیم دو آیه نیست، بلکه توضیح برنامه است، یکی پدر است، یکی فرزند؛ یکی مادر است یکی فرزند؛ نفرمود یک عده محکمات هستند، یک عده متشابهات، فرمود هن ام الکتاب، یعنی ایها المحکمات تو مادر، پدر و موظف و مسئول هستی که بدانی که در حوزه ابوت و ولایتت چه می‌گذرد؛ این باید بداند؛ از مملکت خودش و نظام خودش با خبر باشد، هر جا مشکلی دید حل کند، مشکل فرهنگی را حل کند، تذکر بدهد، بلا واسطه، مع الواسطه، غرض این است که این‌ها محکمات هستند، وظیفه محکمات هم پدر بودن و مادر بودن و امثال ذلک است، درست است کار تدبیری برای پدر است اما مستحضر هستید که کار نظامی، کار مدیریتی، کار یکجانبه خشن هرگز پیش نمی‌رود، کار مهربانانه، عاشقانه، دوستانه، محبت‌وار، حیف این کلمه عشق که از ما گرفتند و دیگران مصرف کردند.

این مفسر بزرگ قرآن کریم در پایان سخنان خود به سوره مبارکه یطعمون الطعام علی حبه مسکینا و یتیما و اسیرا؛ اشاره کرد و اظهار نمود: مسکین و یتیم را همه ما می‌شناسیم و کمک هم می‌کنیم، اما اسیر که بود؟ ما در مدینه اسیر داشتیم؟ این مشرکینی که در جنگ بدر و امثال بدر برای کشتن پیامبر و از بین بردن اسلام آمده‌اند، همانطور که ما شهید می‌دادیم و از ما اسیر می‌گرفتند، آن‌ها هم کشته دادند و از آن‌ها اسیر گرفتیم، مشرک یعنی مشرک، این آمده است دین را از بین ببرد، پیامبر و علی را بکشد، حالا امروز اسیر شد، وجود مبارک حضرت امیر فرمود که من افطاری خود را به این می‌دهم چون در کشور ما کسی نباید گرسنه باشد، این علی بوسیدنی نیست؟ کسی ممکن است علی را بشناسد و دوست او نباشد؟ شدنی نیست؛ و یطعمون الطعام علی حبه مسکیناً و یتیماً و اسیرا. پس لا اسئلکم علیه اجراً الا الموده فی القربی این نیست، خب راه حل چیست؟ ما خیال می‌کنیم که این فی القربی، مفعول با واسطه برای مودت است، خیر یعنی خیر، این ظرف، ظرف نقل نیست که فی القربا مفعول با واسطه باشد برای مودت، قل لا اسئلکم علیه اجراً الا الموده فی القربی، این فی القربی به هیچ وجه ارتباطی با مودت ندارد که مفعول با واسطه بشود برای او، هر ظرف که آن حال و صفت یا خبر است. البته مدان لغو که آن مستقر است؛ معنای آیه این است الا الموده مستقرتاً فی القربی، این ظرف مستقر است، اگر ظرف مستقر است، کل هستی ما می‌شود محبت علی، اگر گاهی دوستی و گاهی غیر دوستی، در بعضی موارد دوستی و در بعضی موارد غیر دوستی، این حرف لغو می‌شود.

برای مشاهده تصاویر نشست کلیک کنید

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

Real Time Web Analytics