قالب وردپرس افزونه وردپرس
خانه / آموزش و پژوهش فقه و اصول / اصطلاحات فقهی و اصولی / اصطلاحات فقهی؛ بخش بیست‌ویکم: حرف «ق»

اصطلاحات فقهی؛ بخش بیست‌ویکم: حرف «ق»

قبل: پیش (کنایه از عضو جنسی که در جلو بدن زن یا مرد قرار دارد)‌.
قتل نفس محترمه: کشتن کسی که خونش از نظر شرعی محترم است و نباید کشته شود.
قتل: کشتن.
قرائت: خواندن – خواندن حمد و سوره در نمازهای یومیه.
قروح: دمل‌ها، زخمهای چرکین.
قریب: نزدیک به واقع و حقیقت.
قرینه: نشانه،‌ علامت، همانند.
قسامه: قسم یاد کردن شهود در مورد جنایات در دادگاه که شرایط خاص دارد.
قصاص: کیفر، نوعی از مجازات است که مشابه با جنایت انجام شده می‌باشد؛ مثل اینکه شخصی کسی را عمداً بکشد که اولیای دم حق دارند او را زیر نظر حاکم شرع بکشند.
قصد اقامه: تصمیم مسافر مبنی بر ماندن ده روز یا بیشتر در یک محل.
قصد انشاء: تصمیم به ایجاد معامله یا مانند آن همراه با صیغه معینی.
قصد رجاء: در موردی است که مکلف عمل را به احتمال اینکه او را به خدا نزدیک می‌کند انجام می‌دهد.
قصد قربت: یعنی عمل خود را برای خدا بجا آورد.
قصد وجه: نیت وجوب در واجبات و نیت استحباب در مستحبات.
قضا ء: ۱- بجا آوردن عملی که در وقت فوت شده است. ۲- قضاوت کردن.
قنوت: مکلف در رکعت دوم نماز پس از قرائت سوره، دست‌ها را تا محاذی صورت بالا می‌آورد و کف دست‌ها را به سمت آسمان می‌کند و دعایی می‌خواند.
قی: استفراغ.
قیام متصل به رکوع: انجام رکوع از حالت قیام
قیم: سرپرست – کسی که بر اساس وصیت یا حکم حاکم شرع مسئول امور صغیر یا مجنون یا بیماری می‌شود.

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

Real Time Web Analytics
Clicky