مدعی هستم که مکتب اقتصاد اسلامی داریم و میتوان ارائه کرد؛ کتاب مکتب و نظام اقتصادی بنده که بیش از ده سال قبل منتشر شده و کتاب ساختار کلی اقتصاد اسلامی در قرآن بنده مؤیدی بر این ادعاست و میتوانیم الگوهای اقتصاد اسلامی را ارائه کنیم؛ به شرط آن که در مقام اجرا جدی گرفته شود، نه اینکه اقتصاد سرمایهداری را مبنا قرار دهیم و برخی عناصر و ابزار آن را اسلامی کنیم.
شبکه اجتهاد: در حالی دهه چهارم انقلاب اسلامی را پشت سر گذاشتیم که علیرغم دستاوردهای علمی در حوزه علمیه، گفتمانهای متفاوتی از درون حوزه شنیده میشود؛ مانند این مسئله که فقه نظامات نداریم و یا اینکه حوزه علمیه در عرصه مسائل روز همچون اقتصاد اسلامی کار چندانی نکرده است. از سوی دیگر شاهد بیتوجهی به تحقیقات حوزوی و فاصله میان تولید علم تا تبدیل به قانون و عمل مشاهده میشود. در همین زمینه خبرگزاری ایکنا؛ با آیتالله مهدیهادوی تهرانی، از استادان سطوح عالی حوزه علمیه و طراح نظریه «اندیشه مدون»، گفتوگویی داشته است که در ادامه از نظر میگذرد.
آیتالله مهدی هادوی تهرانی در پاسخ به این پرسش که آیا حوزه علمیه واقعاً در مسائل روز کمکاری کرده و یا نمود آن اندک است؟ گفت: اینکه در حوزه به بحث نظامات کم پرداخته شده حرف درستی است، ولی اینکه اصلاً به آن پرداخته نشده سخنی نادرست است. از سال ۱۳۶۷، یعنی سی سال قبل و در ده سالگی انقلاب، به این نتیجه رسیدم که باید در زمینههای مختلف مباحث مبنایی را دنبال کنیم. این کار را شروع کردم و نتیجه آن به «اندیشه مدون» ختم شد که در طول این سالها نیز در تصحیح، تکمیل، تطبیق و تدریس مبانی کلامی، آثار و روششناسی آن کوشیدهام.
خلأ علمی در ابتدای انقلاب برای مدیریت کشور
نظریهپرداز تئوری «اندیشه مدون» با بیان اینکه با این شعار به میدان آمدیم که اسلام برای انسان از قبل تولد و بعد از آن تا مرگ برنامه دارد، تصریح کرد: مکرر پیش از انقلاب از سخنوران و اندیشمندان اسلامی این سخن را میشنیدیم و تصور این بود که تحقیقات و پژوهشهایی که تا آن زمان انجام شده بود توان مدیریت جامعه را در همه ابعاد دارد؛ لذا وقتی در اوایل انقلاب این سؤال مطرح شد که اقتصاد اسلامی چیست و به بزرگان قم مراجعه کردند تا منبعی برای اقتصاد اسلامی به آنان معرفی شود، عدهای در نهایت آنان را به مکاسب شیخ انصاری ارجاع دادند.
وی با بیان اینکه هرچند مکاسب شیخ انصاری مسائل اقتصادی را در بردارد و کار ارزشمند علمی است، ولی قطعاً برای اداره اقتصاد یک کشور کافی نیست، ادامه داد: یعنی با خلأ علمی مواجه بودیم و ابعاد مدیریت و اداره در سطح کلان را به درستی متوجه نشده بودیم؛ بنابراین از طرفی الگوی اقتصاد اسلامی نداشتیم و از طرف دیگر انقلاب نمیتوانست به مردم بگوید که شما اقتصاد نداشته باشید تا الگویی برای شما ایجاد کنیم، بلکه مجبور بود در کنار این جریان به الگوسازی بپردازد.
این استاد سطوح عالی حوزه علمیه افزود: نمیتوانستیم به مردم بگوییم که همه فعالیتهای اقتصادی خود را متوقف کنند تا یک نظریه اقتصادی را طراحی و ارائه دهیم. لذا اقدام عاقلانهای انجام شد و آن اینکه براساس دادههایی که داشتیم الگویی را اجرا کردیم؛ یعنی برخی عناصر ضداسلامی اقتصاد آن دوره را حذف کنیم تا در فاصله مناسبی الگوی اصلی را جایگزین کنیم. بر این اساس، عدهای به سراغ تحقیقات دینی در این زمینه رفتند؛ از جمله آرای شهید صدر به ویژه اثر «النبک اللا ربوی فی الإسلام».
اقدامی جدی برای کشف الگوی اقتصاد اسلامی نشد
وی افزود: مرحوم آیتالله رضوانی که سالها در شورای نگهبان بود با مجموعهای از اقتصاددانان، قانون عملیات بانکی بدون ربا را طراحی کردند تا ربا از سیستم اقتصاد حذف شود و از اندیشه صدر در البنک الربوی الگو گرفتند. شهید صدر این اثر را در قالب مقاله برای همایشی نوشته بود که بعداً تبدیل به کتاب شد و مرحوم رضوانی نیز آن را الگو قرار داد. مهلت این قانون پنجساله بود تا الگوی اصلی کشف و ارائه شود. متأسفانه این پنج سالها دائماً تمدید شد که به تعبیر بنده این عقد موقت هر پنج سال یکبار تمدید و به عقد دائمی تبدیل شد و الان هم پیشنهادی که به مجلس رفته به عنوان قانون دائمی است.
رئیس مؤسسه رواق حکمت با بیان اینکه الان هم همان قانون به مجلس رفته است، تصریح کرد: بنا بود در ۵ سال الگویی استخراج شود، ولی در عمل اقدامی برای کشف الگوی اصلی اقتصاد اسلامی نشد و متأسفانه خطای بزرگی رخ داد. از طرفی در مسئولان نیز دغدغه آنچنانی نبود و بیشتر دغدغه حل مشکلات روزمره را داشتند؛ لذا برای پژوهش و اصلاح و ارائه تئوریها سرمایهگذاری نشد. البته این موضوع صرفاً به مسائل اقتصادی نیز خلاصه نمیشود. مقام معظم رهبری هنگامی که رئیسجمهور بودند در نماز جمعه فرمودند که اگر کارشناسان اسلامی در زمینه سیاست خارجی تحقیق کردهاند و الگوهایی دارند ارائه دهند، زیرا در سیاست خارجی کارهایی انجام میدهیم، ولی براساس سلیقه و برداشت خودمان از ادله و نصوص است.
تحقیقات حوزه و دانشگاه رصد نمیشود
وی با بیان اینکه در آن دوره مجموعهای نبود و الان هم مجموعهای نداریم که پژوهشهای حوزه را رصد و از پژوهشهای واقعی و مفید برای نظام حمایت کند، بیان کرد: در برخی کشورها تحقیقات رصد میشود و اگر مرکزی در حال تحقیقی است که برای آنان مفید است به صورت کامل حمایت میکنند. این مسئله در کشور ما چه در حوزه و چه در دانشگاه رخ نداده است؛ در حالی که اگر پژوهشهای واقعی از غیرواقعی تفکیک و حمایت میشد که هنوز هم معتقدم باید بشود، میتوانستیم در طول چهار پنج سال پشتوانه نظری و تئوریک برای نیازهای کشور بیابیم. البته ممکن است نقایصی هم داشته باشد که در میدان عمل برطرف میشود.
آیتاللههادوی تهرانی با بیان اینکه تحقیقات در حوزه عمدتاً سلیقهای و شخصی بوده و نهایت آن هم این است که در کتابخانهها خاک میخورند، اظهار کرد: بیش از ۳۰ سال قبل به مرحومهاشمی شاهرودی گفتم که شما چون شهید صدر را دیدهاید و استعداد این کار را دارید، خوب است بخشی از تدریس و پژوهش خود را صرف نظریهپردازی اقتصادی کنید. ایشان که هنوز درگیر مسائل اجرایی در کشور نبودند گفتند که فرض کنید این پژوهش را انجام بدهم، چه کسی استفاده میکند؟ در نهایت نیز تبدیل به کتابی در گوشه کتابخانه خواهد شد. این اشکال از گذشته تاکنون بوده و هست.
وی با بیان اینکه پژوهشهای زیادی در حوزه علمیه انجام شده یا میشود ولی جهتدار نشده است، گفت: اگر هنگامی که مجلس شورای اسلامی درگیر تصویب یک قانون است سراغ حوزه علمیه برود و از آنان نظر بخواهد عالمان حوزه نیز دلگرم میشوند که نتیجه تحقیقاتشان استفاده میشود، نه اینکه نظر یک غیرکارشناس گرفته و ملاک عمل شود. با وجود همه کمتوجهی که به اعتقاد بنده به تحقیقات حوزوی شده، ولی باز هم پژوهشگران حوزه به نحوی به مسائل نظام به صورت دغدغه شخصی و در حد توان پرداخته و نتیجه آن را ارائه کردهاند، ولی اینکه استفاده شده یا میشود بحث دیگری است.
بیاعتنایی به تحقیقات حوزوی
هادوی تهرانی افزود: در سال ۱۳۷۰ به بحث بازارهای بورس پرداختم که هنوز بعد از انقلاب راهاندازی مجدد نشده بود. البته هنوز هم آن مباحث که در مدرسه آیتالله العظمی گلپایگانی تدریس کردم، منتشر نشده است. مقالهای را برای همایشی در خارج از کشور تهیه کردم و برخی از بزرگان از این تحقیق مطلع بودند. مقاله را نیز در اختیار سفیرمان در آن کشور گذاشتم، گرچه آن را ارائه نکرده بود؛ بعد از چند سالی که از بحثمان میگذشت در دوره ریاست جمهوری آقای رفسنجانی بازار بورس ایجاد شد و کسی نیامد از سؤالی بپرسد که آیا این پژوهش به درد بورس میخورد یا خیر؟
وی تصریح کرد: بیش از ۲۰ سال بعد از آن، قرار بود که شورای فقهی بورس تشکیل شود و از بنده دعوت کردند تا شرکت کنم. در همان سالها وقتی محضر آیتالله العظمی سبحانی رفتم تا منبعی برای تحقیق معرفی کنند، ایشان گفتند که در حوزه علمیه نمیدانیم بورس خوردنی است و یا پوشیدنی و شما دنبال منبع هستید؟ واقعاً هم این طور بود؛ بنده با زحمت فراوان از طریق بانک مرکزی یک سری منابع بورس را پیدا کردم تا بتوانم با شناسایی موضوعات، این بحث را دنبال کنم. مقصود این است که امروز برخی افراد طلبکارانه سراغ حوزه میآیند که حوزه چه کاری کرده است؟ سؤال ما این است که شما چه زمانی از حوزه علمیه کاری خواستید و حوزه خواسته شما را اجابت نکرد؟ مجلس شورای اسلامی و قوه قضائیه و قوه مجریه کی دنبال حوزه آمدند و حوزه جوابی نداد؟
هادوی تهرانی در پاسخ به این پرسش که آنچه بین مردم با نام اقتصادی اسلامی شناخته، در قیاس با اقتصادهای دیگر دنیا ناکارآمد تلقی میکنند و متأسفانه آثار زیانبار آن هم به اسم اسلام و حوزه علمیه نوشته میشود، چه مقدار از اقتصاد کنونی اسلامی است؟ به نظر شما آیا اساساً چیزی به نام اقتصاد اسلامی داریم؟ تصریح کرد: اتفاقی که افتاده این است که قبل از انقلاب سیستم سرمایهداری حاکم بود و بعد از انقلاب نیز آن بخشهایی از سیستم اقتصادی را که با اسلام منافات داشت، کنار گذاشتیم؛ مثلاً الگوی بانکداری را از غرب گرفتیم، ولی ربوی بودن را از آن حذف کردیم؛ بنابراین این اقتصاد اسلامی نیست، بلکه اقتصاد سرمایهداری است و بخشهایی که با اسلام ناسازگار بوده حذف شده است. از آنجا که اقتصاد سرمایهداری مبانی، روشها و ابزار خود را دارد وقتی بخشی از آن را حذف کنیم کارآمدی خود را از دست میدهد.
بانکداری اسلامی در کشور نداریم
وی به ذکر مثالی پرداخت و تصریح کرد: این مسئله مانند موتوری که پیچ و میله آن را بیرون بیاوریم؛ این موتور معیوب است و نمیتواند کار کند؛ یک اقتصاددان بزرگ ایران در جلسات بانک مرکزی در جلسات شورای بانک به بنده گفت که آن اقتصادی که در آمریکا خواندهایم و درس دادهایم بدون ربا نمیچرخد و شما اگر میخواهید مشکل اقتصاد را حل کنید ربا را جایز کنید. او میگفت که اقتصادی که بنده بلدم بدون ربا نمیشود و درست هم میگفت، زیرا آن اقتصاد با ابزار خود میگردد.
این استاد و پژوهشگر برجسته حوزه علمیه بیان کرد: قرار بود اقتصاد سرمایهداری معیوب را به صورت موقت داشته باشیم و در فرصت بعدی اقتصاد اسلامی مدنظر خود را ایجاد کنیم، ولی هرگز این کار دنبال نشد. همین روش را گرفتیم و دنبال کردیم، ولی دائماً با مشکلات عدیده روبرو شدیم و تغییراتی را در آن ایجاد کردیم و در نهایت به چیزی رسیدهایم که ظاهر آن ربوی نیست، ولی روح آن ربوی است؛ بنابراین نام «بانکداری اسلامی» غلط است و باید بگوییم بانکداری بدون ربا.
محاسبه سود براساس سرمایه غلط است
هادوی تهرانی با بیان اینکه بانک پول را به وکالت از مردم میگیرد و در کارهای اقتصادی به کار میگیرد و سود میدهد، ادامه داد: معتقدم یکی از اشتباهاتی که از اول بود و بارها تذکر دادهام این است که محاسبه سود براساس سرمایه غلط است. این مسئله ذهنیت ربوی ایجاد میکند و مردم نیز به آن تشویق میشوند، زیرا سود تابع سرمایه نیست، بلکه تابع عوامل متعدد است و وقتی آن را کاملاً تابع سرمایه کنیم به ذهن میآید که فقط نام آن عوض شده؛ در حالی که در بانکداری بدون ربا واقعاً بهره از سود جداست و تفکیک شده است.
این استاد و پژوهشگر برجسته حوزه علمیه اضافه کرد: عملاً سیستم ربوی به علت همین کار بانکها در بازار کشور ایجاد شده؛ در حالی که اگر بانکداری بدون ربا به درستی اجرا میشد، ربا واقعاً حذف میشد؛ همه اینها را در شورای مشورتی بانک مرکزی بحث کردیم. دوستان ما در قانونگذاری و آموزش کارکنان زحمات زیادی کشیدند، ولی این قانون در اجرا اشکالات زیادی داشته و دارد. امروز اگر مردم میگویند که نتیجه اقتصاد اسلامی بعد از ۴۰ سال این شده است که باید بگوییم این اقتصاد سرمایهداری است که بخشهایی از آن که در تنافی با اسلام بوده حذف شده است وگرنه اقتصاد اسلامی نیست.
وی در پایان تصریح کرد: مدعی هستم که مکتب اقتصاد اسلامی داریم و میتوان ارائه کرد؛ کتاب مکتب و نظام اقتصادی بنده که بیش از ده سال قبل منتشر شده و کتاب ساختار کلی اقتصاد اسلامی در قرآن بنده مؤیدی بر این ادعاست و میتوانیم الگوهای اقتصاد اسلامی را ارائه کنیم؛ به شرط آن که در مقام اجرا جدی گرفته شود، نه اینکه اقتصاد سرمایهداری را مبنا قرار دهیم و برخی عناصر و ابزار آن را اسلامی کنیم.