استاد حوزه علمیه قم گفت: عدهای به اسم طرفداری از اقتصاد اسلامی، جلوی رشد آن و طرح اندیشههای صحیح در زمینه اقتصاد اسلامی را میگیرند.
به گزارش شبکه اجتهاد، استاد مهدی هادوی تهرانی در درس خارج فقه خود با اشاره به طرح برخی مباحث در مورد اقتصاد اسلامی در روزهای اخیر در فضای رسانهای، گفت: گاهی این مسئله مطرح میشود که اسلام اقتصاد و مکتب اقتصادی ندارد؛ برخی رفقا میگویند ما اقتصاد اسلامی نداریم، شما چه درسی میدهید؟ البته مثالهایی هم که میزنند نشان میدهد آشنایی چندانی با این مباحث ندارند.
وی با بیان اینکه برخی افراد میگویند آیا برای محاسبه نرخ تورم و کنترل آن آیه و روایت داریم؟ افزود: وقتی ما سخن از اقتصاد اسلامی میگوییم منظورمان این نیست که روش محاسبه مثلاً نرخ تورم منطبق بر کدام آیه است؟ یا روش محاسبه منحنی فلاکت و روش محاسبه فلان سود، کدام آیه و روایت است؛ اقتصادِ توصیفی کار قرآن و حدیث نیست؛ کارِ قرآن و حدیث، اقتصادِ دستوری است.
استاد فقه و اصول حوزه علمیه اضافه کرد: دوستان چون فرق میان دانشهای دستوری و توصیفی را نمیدانند و شاید در عمرشان به این اصطلاح هم برخورد نکرده باشند مثالهای نادرستی هم میگویند که اشتباه است.
استاد سطح عالی حوزه با بیان اینکه اقتصاد در قرآن و روایات هست، افزود: مگر اختلاف سوسیالیسم و سرمایهداری بر سر محاسبه نرخ تورم و منحنی فلاکت است؟ این دو مکتب مهم اقتصادی، بحثشان این چیزها نیست؛ سوسیالیسم به اقتصاد دولتی و غیرآزاد معتقد است و نقش بازار را نفی میکند و اقتصاد لیبرال و سرمایهداری هم اقتصاد دولتی را قبول ندارد و به بازار آزاد اعتقاد دارد.
هادوی تهرانی اضافه کرد: اسلام هم در این نوع مباحث نظر دارد؛ مثلاً در بحث مالکیت، نقش دولت و …؛ اسلام میگوید نه این و نه آن، نقش خاصی برای دولت تعریف و وظایفی را بر دوش آن گذاشته است.
اعلام ورشکستگی نظری سیوسیالیسم و سرمایهداری
وی افزود: بنده ۳۰ سال قبل در مقالهای به اقتصاد در قرآن پرداختم و به کنگره بینالمللی قرآن و مسائل روز که در مدرسه آیتالله گلپایگانی برگزار شد، ارائه کردم و سالها بعد در قالب کتابی منتشر شد؛ بنده در این اثر فقط با تکیه بر قرآن، ساختار اقتصادی اسلام را تبیین کردم.
رئیس مؤسسه رواق حکمت با بیان اینکه بالارفتن و پایین آمدن قیمتها ربطی به اقتصاد اسلامی ندارد، اظهار کرد: بنابراین اسلام اقتصاد دارد که نه سوسیالیستی و نه آزاد سرمایهداری است؛ اخیراً در برخی مقالات کشورهای پیشرفته دوره معاصر دیدم که حتی ادبیات برخی از مطالب آنان که جزء مسلمات و مطالب درسی شده است، میگویند که اقتصاد نمیتواند صدردرصد آزاد یا دولتی باشد.
وی اضافه کرد: سوسیالیستها میگویند بازار هم باید نقش ایفا کند و غربیها میگویند دولت هم میتواند در اقتصاد نقش داشته باشد؛ مفهوم اولیه این سخنان به معنای اعلام ورشکستگی نظری سوسیالیسم و سرمایهداری است.
استاد سطح عالی حوزه اضافه کرد: اسلام ۱۴۰۰ سال قبل این نظر را ارائه کرده است، لذا اینکه بگوییم غرب و شرق اقتصاد دارند و سوسیالیسم و سرمایهداری مکتب اقتصادی هستند، ولی اسلام ندارد، جفا به اسلام است.
هادوی تهرانی بیان کرد: البته برخی دوستان اینقدر صداقت و صراحت دارند که بگویند اسلام، اقتصاد ندارد(که البته نظر نادرستی است)، ولی برخی همین قدر صداقت و صراحت را هم ندارند، لذا میگویند اسلام اقتصاد دارد، ولی به آن باور قلبی ندارند، میگویند اسلام، اقتصاد دارد، اما گامی در راستای تحقق آن برنمیدارند و هر اندیشهای که بتواند اقتصاد اسلامی را محقق و به نحو جدی مطرح کند نفی میکنند.
استاد حوزه علمیه تصریح کرد: این افراد به نام طرفداری از اقتصاد اسلامی جلوی تحقق آن و طرح اندیشه صحیح اقتصاد اسلامی را میگیرند و نمیگذارند سرمایهگذاری علمی و هزینه مناسبی در این مسیر صورت بگیرد یا طوری سرمایهگذاری میکنند که باعث بدبینی به این اقتصاد و سبب تخریب آن شود.
استاد سطح عالی حوزه علمیه اظهار کرد: هزینهها در موارد بیثمر و به صورت پراکنده صرف میشود، لذا اقتصاد اسلامی بروز و ظهوری ندارد و همین مسئله سبب میشود که برخی تصور کنند اسلام، اقتصاد ندارد.
سلام استاد بنده نه به مکتب مارکسیزیم اعتقاد دارم و نه به مکتب لیبرالیسم بلکه به همون مکتب اقتصاد اسلامی بدون فرمول و روش شامل توصیه های اخلاق اقتصادی پایبندم اما در فرمایشات شما هیچ اثر از یک رویه اقتصادی و متعلق به اسالم باشد ندیدم شما فقط فرموده اید لیبرالیزنم نه سوسیالیزم هم نه البته با بیان یک تعریف کلی و مخصر از انه و بعد هم گفته اید اقتصاد اسلام اری من در مطالب فوق الذکر شما اثری از چگونگی اقتصاد اسلام یندیدم. در بکجا هم اشاره به ورشکستگی مکاتب اقتصادی سوسیالیزم و لیبرالیزم فرموده ایند چرا بجای بکار بردن تحول و رشد انها و رسیدن به نتایج واقعی تر از اصطلاح ورشکستگی که بار منفی و دافعه امیزی دارد استفاده میکنید امروزه حتی در علوم تجربی مث فیزیک هم با تغییر قوانین مواجه هستیم ایا این یعنی ورشکسته گی علم فیزیک اینها به معنای رشد و رسیدن به نتایج جدید هستند حتی اگر نتایج جدید منجر به نفی گذشته باشد . ایا تغییر دستور قران کریم از نهی به نماز ایستادن در حال مستی به حکم حرام بودن شرب خمر یا تغییر قبله از از جانب بیت المقدس به مکه مکرمه به معنای ورشکستی اسلام در زمان قبل از حکم دوم است . خوب بود در کنار کلی گویی در مورد اقتصاد اسلامی به جزئیات هم اشاره ای بفرمایید . دستورات اخلاقی در مورد چگونگی اقتصاد هم حتما میدایند که با بیان مبانی علمی در اقتصاد متفاوت میباشد . مثل قوانین حاکم بر انم و انرزی حاصل از انفجار ان و دستورات اخلاق در مرد نحوه بکار گیری این انرژی . در هر صورت من بعنوان فردی با اعتقادات اسلامی ولی ضعیف در مقابل شما بزرگان اشتیاق و تعصب شدید دارم که روزی اسلام در همه زمینه ها با برکت وجود علمایی واقع نگر و مسول و اگه ونه نا مسئول و بی اطلاع اما متعصب بتواند صدر نشین تمامی کرسی های علمی در جهان باشد به امید ان روز