قالب وردپرس افزونه وردپرس
Home / آخرین اخبار / باید عروۀالوثقی محیط‌ زیست را بنویسیم/ مخالفان فقه سنتی، یا غرض دارند یا مرض!
باید عروۀالوثقی محیط‌زیست را بنویسیم/ مخالفان فقه سنتی، یا غرض دارند یا مرض!

حجت‌الاسلام دکتر سید علی حسینی شاهرودی در گفتگوی اختصاصی با شبکه اجتهاد:

باید عروۀالوثقی محیط‌ زیست را بنویسیم/ مخالفان فقه سنتی، یا غرض دارند یا مرض!

در مجموعه فقه سنتی، مسائل خوبی در مورد محیط‌زیست مطرح شده است؛ مانند برخی مسائل بیع، برخی مسائل جهاد، احیاء موات، انفال که در ذیل خمس آمده است، حتی مسائلی که در غسل و وضو آمده است؛ مانند اسراف در آب. من معتقدم ابتدا باید خانه‌تکانی کنیم؛ ببینیم در فقه چه داریم؛ در هر یک از ابواب فقه سنتی، در مورد فقه محیط‌زیست چه داریم. در قواعد فقهیه موجود، چه قواعدی قابل تطبیق بر مسائل محیط‌زیست است. بعد از خانه‌تکانی، مسائل جدید و مستحدثه درزمینه محیط‌زیست را نیز به آن‌ها اضافه کنیم و مجموعه فقه محیط‌زیست را سامان دهیم.

اختصاصی شبکه اجتهاد: در هیاهوی رخدادهای نیمه خرداد؛ رحلت بنیان‌گذار عظیم‌الشأن انقلاب اسلامی، امام خمینی (ره) و قیام خونین ۱۵ خرداد، از طرفی و از طرف دیگر تقارن این ایام با اتمام ماه مبارک رمضان، ماه بندگی خدا و فرارسیدن عید سعید فطر، از دیگر مناسبت یاد شده در تقویم، عبور نکردیم! به مناسبت روز جهانی محیط‌زیست، بر آن شدیم تا درباره یکی از مهم‌ترین فقه‌های مضاف، یعنی فقه محیط‌زیست صحبت کنیم. آشنایی و دستیابی به گزاره‌های فقه محیط‌زیست، زمانی آشکار می‌گردد که تنگی نفس در اهواز، آلودگی هوا در تهران و دیگر کلان‌شهرها، تخریب روزانه جنگل‌های شمال، تغییر بستر رودخانه‌ها و پیامدهای سیل، دفاع از حیوانات و… را در فضای مجازی جستجو کنیم.

حجت‌الاسلام دکتر سید علی حسینی شاهرودی، از پیشگامان طراحی فقه جدیدی به نام «فقه محیط‌زیست» است. عضو هیئت‌علمی دانشگاه امام صادق ملاک تشکیل فقه‌های مضاف، ابتلا به مسائل آن است. وی علاوه بر دولت و مجموعه انسان‌ها، احکام لزومی فراوانی، درزمینه فقه محیط‌زیست برای فرد فردِ مکلفین قائل است. این استاد حوزه و دانشگاه، فقه سنتی را کارآمد دانسته و اصرار دارد، بسیاری از مسائل فقه محیط‌زیست را می‌توان در همین فقه سنتی یافت. مشروح گفتگوی اختصاصی شبکه اجتهاد با این پژوهشگر و نویسنده فقه محیط‌زیست، از نگاه شما می‌گذرد:

اجتهاد: ملاک تقسیم‌بندی فقه‌های مضاف چیست؟

حسینی شاهرودی: اوایل در صدر اسلام مردم به روایات عمل می‌کردند. کم‌کم به فقه نیازمند شدند. فقه از دامان روایات به وجود آمد. اوایل، فقه بسیط بود؛ چون زندگی مردم بسیط بود. آرام‌آرام زندگی مردم گسترده‌تر شد و موضوعات فراوان و نویی وارد زندگی مردم شد. فقه به معنای قانون زندگی است و طبعاً این قانون نیز به‌تبع توسعه و پیچیدگی‌ای که در زندگی مردم به وجود آمد، باید پاسخگو می‌بود؛ لذا فقه گسترده شد و ابواب جدید پدید آمد.

امروزه زندگی بسیار پیچیده شده و توسعه‌یافته است. لذا موضوعات جدیدی وارد زندگی مردم شده و یا همان موضوعات قبلی پیچیده شده است. فقه مضاف یعنی فقه موضوعات. ملاک آن این است که بابت هر موضوع مهمی که سهم بیشتر یا حساس‌تری در زندگی انسان دارد، فقهی مطرح می‌شود. این موضوعات را در ضمن همان ابواب قبل نیز می‌توان آورد؛ لکن اگر این مدل را پیش گیریم، ساماندهی فقه به هم می‌ریزد؛ یعنی دیگر نظم ندارد تا سهل‌الوصول باشد و به‌راحتی بتواند پاسخ مخاطب را بدهد. لذا به دلیل موضوعات جدید، تعدد، تنوع و تکثر مسائل مبتلابهی که به وجود آمده، طبعاً موضوعات جدید فقهی پیش‌آمده و این، باعث به وجود آمدن فقه‌های مضاف شده است؛ لذا می‌گویند فقه اقتصاد، فقه حکومت، فقه فرهنگ، فقه ارتباطات، فقه رسانه و …

اجتهاد: بنا بر فرمایش شما، پیچیدگی و افزایش تکنولوژی باعث به وجود آمدن فقه‌های جدید شده است. آیا این به معنای نفی به وجود آمدن فقه‌های جدید، بر اساس پدید آمدن حکومت اسلامی است؟

حسینی شاهرودی: مسلماً این‌گونه نیست. بدون شک وجود انقلاب مبارک اسلامی تأثیر فراوانی بر گستردگی فقه گذاشته است. دلیل آن نیز این است که اگر حکومتی نبود، فقها همان ابواب فردی فقه را مطرح می‌کردند؛ ولی با انقلاب اسلامی و حکومت اسلامی طبعاً حکومت، نیاز به قوانین فراوانی داشته و نظام‌های متعددی دارد. البته همان‌طور که گفتم این مسئله به‌تنهایی منجر به تشکیل فقه‌های مضاف نشده بلکه پیشرفت نیز بسیار در این امر مؤثر بوده است. مثلاً نفت بخشی از اقتصاد است؛ الآن برخی به دنبال فقه نفت و گاز هستند و این مسئله به دلیل پیشرفت تکنولوژی است. همچنین فقه پزشکی که ربطی به حکومت ندارد و به خاطر پیشرفت است.

اجتهاد: با این ملاک، چند فقه مضاف متصور است؟ قابل‌شمارش است یا نمی‌توان برای آن چارچوبی در نظر گرفت؟

حسینی شاهرودی: فقه یعنی قانون زندگی. فقهای ما نباید درباره مسائل جدید خنثی باشند. نباید مجامع علمی و اقتصادی و فرهنگی و… راه خودشان را بروند و حوزه، راه خودش. اگر این‌گونه باشد، نتیجه آن می‌شود که آن‌ها به‌سرعت پیش رفته و حوزه‌های فقهی ما در جا می‌زنند. این دقیقاً به معنای عدم توانایی پاسخگویی فقه شیعه به نیازهای مردم است. این مطلب، امری بوده که از گذشته تابه‌حال، فقها، عملاً عکسِ آن را نشان داده‌اند. مرحوم شیخ مفید، سید مرتضی و شیخ طوسی در حوزه بغداد این را ثابت کرده‌اند و بعدازآن نیز حوزه حلّه، حوزه جبل عامل و حوزه اصفهان.

اما این مطلب که موضوعات فقه مضاف چیست؛ ملاکی داشته که با توجه به توسعه زندگی، می‌توان آن را پیدا کرد و آن ملاک مهم، ابتلا است. مسائل مورد ابتلا سبب شده که فقه فربه شده و موضوعات جدید مطرح شود؛ پس ملاک در تشکیل فقه‌های مضاف، ابتلا است. مثلاً در جنگ‌های اول و دوم روس، باب جهاد گسترده شده و رساله‌های مختلفی در این باب نوشته شده است. مرحوم کاشف‌الغطا مسائلی جدید در این زمینه مطرح می‌کنند. یا مثلاً بحث در مورد بیمه، ابتدا با استفتائی از سید یزدی، صاحب عروه مطرح شده و بعدازآن بیمه به میدان آمده است و بابی به نام بیمه مطرح شده است؛ بنابراین ملاک آش مسائل مبتلابه جدیدی است که حکم‌های جدیدی را می‌طلبد؛ بنابراین حد یقف ندارد چون موضوعات دائماً در حال گسترش است.

قبلاً می‌گفتند باب‌های معاد و معاش؛ چون زندگی بسیط بود. شهید صدر کتابی نوشتند به نام اقتصادنا که الآن با آن روش، دیگر جوابگو نیست؛ بلکه باید آن را بخش بخش کرده و همان بیمه و بورس و پول و بانک در آن گنجاند. آنچه مهم است این است که فقه این ظرفیت و استعداد را دارد که با مبانی خود می‌تواند همه این مسائل را پاسخ دهد؛ بنابراین اگر پاسخی داده نشود، کوتاهی از ماست.

اجتهاد: آیا فقه محیط‌زیست فقهی مستقل است یا در ضمن مباحث دیگر فقهی قرار می‌گیرد؟

حسینی شاهرودی: آنچه عملاً وجود دارد، بخشی از فقه محیط‌زیست را می‌توان در ابواب فقهی پیدا کرد؛ مانند باب احیاء موات، انفال، مضارعه، مساقاه، مشترکات و مباحات و برخی بحث‌هایی که در کتاب جهاد مطرح شده است. طبعاً برخی بحث‌های جدید را نیز نمی‌توان در باب‌های قبلی گنجاند. بهتر آن است که محیط‌زیست جدا شده و مستقل مطرح شود؛ چون مباحث آش در حال افزایش است و دارای مباحثی حیاتی و خطیر است. البته برخی مباحث آن را نیز می‌توان در همان ابواب فقه سنتی آورد.

اجتهاد: موضوعات مورد بحث در فقه محیط‌زیست، چه موضوعاتی هستند؟

حسینی شاهرودی: موضوعات در فقه محیط‌زیست فراوان‌اند و هرروز نیز در حال افزایش است. موضوعاتی مانند آلودگی، آلودگی هوا، آلودگی آب‌ها، فرسایش خاک‌ها که همان آلودگی خاک است، آلودگی صوتی، آلودگی نوری؛ این‌ها آلودگی‌هایی است که بسیار قابل‌توجه است. مثلاً در مورد خاک، صدها سال طول می‌کشد که چند میلی‌متر خاک حاصلخیز تولید شود. یا آلودگی هوا که بسیار مضر است و در جامعه ما احساس می‌شود.

یا مثلاً بحث آب و خاک و احکام آن‌ها، محیط‌زیست شهری، جنگل‌ها و مراتع و تخریب آن‌ها، سرسبزی کره زمین و تخریب آن، حقوق حیوانات، تنوع زیستی که نسل بسیاری از گیاهان و حیوانات به‌طورکلی در حال نابودی است. حفظ سلامت خود این کره خاکی که بسیار حائز اهمیت بوده به‌نحوی‌که اوایل می‌گفتند، زمین آن‌قدر وسعت دارد که به آن صدمه‌ای وارد نمی‌شود، لکن حال دریافته‌اند که مانند توپی شیشه‌ای است که بسیار آسیب‌پذیر و شکننده است و ضرر به آن قابل جبران نیست. امکانات آن نیز محدود است. یا مثلاً مسائل دیگری مانند دریا و دریاچه‌ها، رودخانه‌ها، آبزیان و به‌طورکلی همه مظاهر طبیعت که برای ما دامنه‌ای بسیار لطیف، دوست‌داشتنی و بابرکتی فراهم آورده است، داخل در مسائل فقه محیط‌زیست‌اند. همچنین مسائلی که هنوز پیش نیامده‌اند و یقیناً به وجود می‌آیند. البته این موارد، تمام موضوعات فقه محیط‌زیست نیست و بایستی آن‌ها را در منابع به دست آورد؛ زیرا بسیار گسترده‌اند.

اجتهاد: فقه در مورد افعال مکلفین صحبت می‌کند؛ هر فردی اگر بخواهد مثلاً با از بین بردن خاک مواجه شود؛ حکم شرعی آن به چه نحو استخراج و بیان می‌شود؟ آیا مثلاً از بین بردن فلان خاک توسط هر فردی حرام است؟! یا اگر به صورت مجموعی دست به این امر زنند، حکم شرعی بر آن بار می‌شود؟! خلاصه ربط هرکدام از این موضوعات به فعل مکلف یا مکلفین به چه نحو است؟

حسینی شاهرودی: موضوع بسیار مهمی که بیان نکردم مواجهه دولت با محیط‌زیست است. قرآن بسیار زیبا بیان کرده است؛ گویی آن‌ها را الآن بیان کرده است. به‌حق، قرآن مطالبی شگفت‌انگیز دارد و قابل‌بیان برای سایر مجامع علمی است. داروی مرضِ محیط‌زیست که سرطان کره زمین است و چالش‌های ویرانگر زیست‌محیطی که بر همه این کره خاکی سایه افکنده است، در قرآن آمده است. قرآن می‌فرماید: ظهر الفساد فی البر و البحر بماکسبت ایدی الناس[۱]. مردم فساد در خشکی و دریا را به وجود آورده‌اند. حتی مردم با فعالیت‌های خودشان برای لایه ازون، مشکلاتی ایجاد کرده‌اند؛ لذا یک سلسله از کارهایی که مخرّب محیط‌زیست هستند، همین افعال فردی هستند؛ مانند همین بی‌فرهنگی که در کنار جاده‌ها و جنگل‌ها و کنار ساحل‌ها دیده می‌شود. مردم‌اند که هوا را آلوده می‌کنند. پس افعال فردی در حوزه محیط‌زیست، بسیار اهمیت دارند. اگر هرکدام از مردم، جلوی خانه خود، دو درخت بکارند، وضع هوا بسیار بهبود می‌یابد و باغ شهری خواهیم داشت که با راه رفتن در آن حظ خواهیم کرد. مردم علاوه بر این‌که کثیف نکنند، تمیز کنند. آب را اسراف نکرده و اتلاف ننمایند. دنیای ما این‌گونه است که حلقه‌های فراوان و متنوعی دارد و این‌ها در کنار هم، شبکه زندگی را سامان می‌دهد. چه مقدار آب در برنجی که انسان دور می‌ریزد، مصرف‌شده است؟ چه مقدار خاک هدررفته است؟ یا مثلاً موتورسیکلت‌هایی که هرکدامشان به‌اندازه هفت سمند هوا را آلوده می‌کنند.

مقداری نیز مردم، به این معنا که شرکت‌ها و کارخانه‌های خصوصی دارند در این امر دخالت دارند. البته در کنار این‌ها دولت نیز بسیار در حوزه محیط‌زیست تأثیرگذار است.

اجتهاد: احکام فقه محیط‌زیست، نسبت به هر فرد، به حد لزومِ از احکام؛ یعنی حرمت و وجوب، نیز می‌رسد؟ مثلاً آیا می‌توان موتورسواری را به خاطر آلودگی هوا حرام کرد؟!

حسینی شاهرودی: بحث فقهی که بسیار طولانی می‌شود؛ لکن اگر بخواهیم در چند کلمه بگوییم، بله؛ قائل می‌شویم. می‌گوییم حرام است. اسرافِ نصف لیوان آب نیز حرام است.

اجتهاد: اسراف، عنوان خاص فقهی است و در برخی مواردِ اندک در فقه محیط‌زیست جاری است؟!

حسینی شاهرودی: از اسراف بگذریم؛ اتلاف نیز حرام است. شما وقتی هوا را آلوده کردید، پاکی هوا را تلف کرده‌اید. یا اینکه جزء العله شده‌اید. بله؛ اگر مفتی شویم، فتوا نیز می‌دهیم که آلودگی هوا حرام است. تصور آلودگی هوا و تأثیر افراد در آن، منجر به تصدیق آن می‌شود. اینجاست که فقه ارزش خود را نشان می‌دهد. بزرگی و کارایی خود را در زندگی مردم نشان می‌دهد. چگونه می‌تواند به میدان آید و مؤثر باشد.

اجتهاد: ساختارهای مطرح شده یا قابل‌طرح در فقه محیط‌زیست چیست؟

حسینی شاهرودی: در مورد فقه محیط‌زیست، ساختار قابل‌توجهی وجود ندارد. آنچه وجود دارد در همان فقه سنتی خودمان است که بسیار بابرکت است.

این سخنی که گفته شد بهتر است فقهِ محیط‌زیست از دیگر ابواب، جدا شود، به معنای فراموشیِ عظمت فقه سنتی نیست. کسانی که این حرف‌ها را می‌زنند که فقه سنتی فلان است و بهمان؛ یا عقده‌ای‌اند یا جاهل! یا غرض دارند یا مرض! این‌ها فقه سنتی را متوجه نشدند. فقه سنتی، گوهر بسیار گران‌سنگی است.

در همین مجموعه فقه سنتی، مسائل خوبی در مورد محیط‌زیست مطرح شده است؛ مانند برخی مسائل بیع، برخی مسائل جهاد، احیاء موات، انفال که در ذیل خمس آمده است، حتی مسائلی که در غسل و وضو آمده است؛ مانند اسراف در آب و… من معتقدم ابتدا باید خانه‌تکانی کنیم؛ ببینیم در فقه چه داریم؛ در هر یک از ابواب فقه سنتی، در مورد فقه محیط‌زیست چه داریم. در قواعد فقهیه موجود، چه قواعدی قابل تطبیق بر مسائل محیط‌زیست است. مثلاً در ابوابِ حدود داریم، کسی که به حیوانی تجاوز کند، حدّ آش چیست. مرحوم شهید در باب نفقات لمعه اشاره به نفقه حیوان و گیاه می‌کند! مثلاً آب نفقه گیاه هست یا خیر؟ یا مثلاً در فقه حکومتی، اشاره‌هایی به این حوزه شده است. بعد از خانه‌تکانی، مسائل جدید و مستحدثه درزمینهٔٔ محیط‌زیست را نیز به آن‌ها اضافه کنیم و مجموعه فقه محیط‌زیست را سامان دهیم.

اما ساختاری در این زمینه موجود نیست. لکن ساختاری که قابل‌طرح است، آن است که یک عروه‌الوثقی درزمینهٔ فقه محیط‌زیست نوشته شود. همان‌طور که مرحوم شهید صدر «اقتصادنا» نوشته‌اند، ما «بیعتنا» بنویسیم؛ پیشنهاد این‌گونه است:

مرحوم آیت‌الله شاهرودی این پیشنهاد را دادند که ایشان نیز از مرحوم شهید صدر، باکمی تغییر، بیان کردند. می‌فرمودند:

ساختار همه فقه‌های مضاف را این‌گونه قرار دهیم: ابتدا قواعد کلی و عمومی را بیاوریم؛ یعنی قواعدی که به همه ابوابِ مرتبط به محیط‌زیست است. بعدازآن، ابواب را بیاوریم که خود ابواب به چند نحو قابل‌طرح است. اغلب همان اساسِ موضوعات مبتلابه جوابگو است. مثلاً آلوده کردن یک باب است، آب‌ها یک باب است و همین‌طور. مدل دیگر نیز آن است که موضوعات مختلف در حوزه محیط‌زیست که به‌عنوان چالش مطرح است را در نظر گیریم؛ مانند فقه الاقتصاد که بورس، بیمه، بانک و… وارد آن شده و بدین گونه بر اساس موضوعات کلی مختلف، بحث می‌کنند. در فقه محیط‌زیست نیز این‌گونه باب بندی شود؛ مثلاً جنگل‌ها، حقوق حیوانات، آبزیان، آب و خاک و همین‌طور. پس دو گونه می‌توان ابواب را مطرح کرد. پیشنهاد بنده آن است که عروه‌الوثقی محیط‌زیست بنویسیم تا بعدازآن نیز آقایان شرح آش دهند و ادامه‌دهنده این راه باشند.

اجتهاد: منابع اختصاصی برای فقه محیط‌زیست وجود دارد؟

حسینی شاهرودی: بله؛ فصلنامه فرهنگ جهاد، از سال ۱۳۷۴ که در آن، بخش طبیعت و زندگی در هر شماره‌ای، درباره محیط‌زیست مطالبی نوشته شده که منبع خوبی است؛ قدیمی‌ترین و اصلی‌ترین مرجع فقهی در این زمینه، همین بخش است. همچنین دانشنامه اسلامی کشاورزی، منابع طبیعی و محیط‌زیست که تازه‌ترین فعالیت حوزه در این زمینه نگاشته شده است، بسیار عالی است.

[۱]. روم، آیه ۴۱٫

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

Real Time Web Analytics