نشست «بازنمایی چهره معصومین و مقدسین در سینما و تلویزیون بر اساس اضلال و هتک حرمت محترمات» به همت دفتر امور نخبگان و استعدادهای برتر حوزههای علمیه، طرح جامع شهید بیاضی زاده، پژوهشگاه فقه نظام و مرکز فقهی ائمه اطهار (ع) در سالن امام خمینی (ره) برگزار شد. حجتالاسلام محمدعلی حیدری از اساتید حوزه ارائه کننده، دکتر عبدالکریم خیامی، کارشناس ارشد جامعهشناسی، دانش آموخته دکتری در رشتۀ فرهنگ و ارتباطات و مدرس دانشگاههای امام صادق(ع) و از مدیران صداو سیما ناقد، و دبیر این نشست نیز حجتالاسلام والمسلمین علی نهاوندی بودند.
به گزارش شبکه اجتهاد، در این نشست حجتالاسلام حیدری بیان کرد: در مورد تصویر گری حضرات معصومین و مقدسین، آدابی وجود دارد که باید بدان پرداخته شود؛ فقه موجود و فقه معروف و مصطلح، به دنبال اجرای مقولات دینی نیست؛ بلکه به دنبال بیان حکم فقهی است. فقه موجود در خصوص موضوع «بازنمایی و چهره سازی از معصومین» نیز به همین صورت و به صورت قضیه شرطیه و حقیقیه پاسخ میدهد و میگوید: «اگر هتک حرمت باشد جایز نیست و اگر نباشد جایز است». «اگر کذب بر خدا و رسول باشد جایز نیست و اگر کذب نباشد جایز است.» «اگر اضلال باشد جایز نیست و اگر اضلال نباشد جایز است.» آیا فقه ما ابزار روشی در اختیار دارد که اثبات کند: «این پدیده، هتک، اضلال و کذب بر خدا و رسول هست یا نیست؟»؛ فقه مصطلح ما تاکنون در این مورد پاسخی روش مند نداده است. این که اگر مرجع بزرگواری میفرماید اضلال و هتک هست یا نیست با چه روشی اثبات کرده است؟ این پژوهش در صدد این است که با روشهایی اثبات کند که هتک و اضلال در این موضوع وجود دارد.
وی در ادامه بیان کرد: اصل حکم فقهی هتک حرمت و اضلال را مفروض میگیریم و وارد بحث فقهی نمیشویم. وقتی وارد مقام اجرا میشویم در آن جا هم نیاز به بحث فقهی وجود دارد؛ ولی در این جلسه از روشهای اثبات وجود هتک و اضلال در عینیت بحث میکنیم. بحث فقهی از حکم فقهی این موضوع در مقام اجرا را در جای خود انجام داده ایم. با چه روشهایی میتوان اثبات کرد که این مقوله هتک حرمت و اضلال هست یا نه؟ در این مورد از برخی از نظریات ارتباطات، رسانه و نظریات فرهنگی برای تطبیق بر موضوع استفاده خواهیم کرد.
استاد حوزه ادامه داد: در نظریات ارتباطات و مخاطب شناسی، وقتی چنین پدیده هنری صورت میگیرد و اجرا میشود انواع مخاطبین، رده سنی و سطح دین داری بررسی میشوند. فیلم توسط طیفهای مختلف مخاطبین، با سنین، سواد رسانهای مختلف، سواد دینی مختلف و میزان اعتقاد مختلف، دیده میشود و برای بررسی اینکه اضلال و هتک حرمت هست یا نیست باید همه این طیفها دیده شوند. فیلم در همه جا پخش میشود و بچه سه ساله هم این فیلم را میبیند. افرادی با سواد رسانهای کم فیلم را میبینند. در تاریخ سینما آمده است که وقتی قطار در پرده سینما نمایش داده شد مخاطبین احساس میکردند که قطار دارد روی جمعیت میآید و از صحنه فرار میکردند. امروزه میبینیم که بسیاری از پیامهای رسانهای توسط کسانی که سواد رسانهای اندکی دارند به گونه دیگری بازنمایی میشود و بنابر «نظریه دریافت»، آنها پیام را طور دیگری میگیرند. اگر اعتقاد مخاطب خیلی بالا باشد اضلال مصداق ندارد ولی حتما این شخص مومن، احساس هتک حرمت میکند. شخصی که اعتقاد دینی خیلی ضعیفی دارد و اصلا اعتقادی به عصمت معصوم هم ندارد، وقتی ببیند که یک بازیگر برند در حال بازی در نقش معصوم هست تصورش این خواهد بود که چه قدر برای معصوم خوب شد که چنین بازیگری در نقش او بازی کرد. برای چنین شخصی هتک حرمت معصوم صورت نگرفته است؛ ولی برای همان شخص اضلال صورت گرفته است. لذا باید انواع مخاطبین از جهت سن، سواد رسانه، سواد دینی و اعتقاد دینی سنجیده شود که نسبت به هر یک اضلال و هتک حرمت اتفاق میافتد یا خیر؟ در یک نگاه سطحی به تنوع سطوح مخاطبین هم میتوان جزما گفت که اضلال و هتک حرمت صورت میگیرد.
حیدری در مورد تطبیق نظریات ارتباطات و نظریات فرهنگی – خصوصا در ارتباطات میان فرهنگی – به تفکیک بین ارتباط کلامی و غیر کلامی اشاره کرد و گفت: ارتباطات غیر کلامی را اساسا برای شناخت فرهنگها مطرح کرده اند. زیرا بسیاری از مظاهر فرهنگها نمادهای کلامی نیستند؛ بلکه نمادها، نشانهها، آداب و رسوم هستند. در بحث فقهی خود باید خیلی از نظریات ارتباط را به بحث بگذاریم که به طور مثال ماهیت ارتباط کلامی و غیر کلامی چیست؟ اصل تفاوت این دو این است که در ارتباط غیر کلامی معنای محدود و مشخصی به مخاطب منتقل نمیشود ولی در ارتباط کلامی معنای محدود و مشخصی به مخاطب منتقل میشود. وقتی سئوالی از شخصی پرسیده شود اگر به صورت بله یا خیر بگوید تکلیف روشن است؛ ولی اگر در جواب، سر تکان دادن دهد، معنای آن روشن و واضح نیست که مرادش دقیقا چیست. مثلا گفته میشود فلانی در مجلسی بلند شد و خیلی احترام کرد. از نوع برخاستن شخص، شخصی برداشت میکند که فلانی او را خیلی احترام کرد؛ ولی شخص دیگری میگوید نه؛ احترام معمولی بود و یکی میگوید همراه با طعنه بود و شاید به اندازه کسانی که در جلسه هستند برداشت از این بلند شدن وجود داشته باشد. این ارتباط مربوط به کلمه و کلام نیست. ارتباطات استعاری و کنایی همه از ارتباطات غیر کلامی هستند.
ارائه دهنده نشست تأکید کرد: بازی گری ارتباط غیر کلامی است. مثلا شخص معصوم که سابقه بازی در نقش یک همجنس باز را داشته، در ذهن مخاطب معنای خاصی را افاده میکند و نقشهای سابق و زندگی او و حالاتی که از این شخص سر میزند و نوع نگاه متکبرانه یا مهربانانه و حالات متکثر دیگر، در این ارتباط غیر کلامی، پیامهای بی شماری را منتقل میکند که قابل کنترل نیست؛ این که یاد چه کسی میافتد و چه معنایی از این حالات و رفتارها میفهمد و این موارد، زمینه هتک را ایجاد میکند و ممکن است امام معصوم را کسی تلقی میکند که مناسب شأن حضرت نیست. خلاصه معانی توسط بازیگر و نوع بازیگری او به مخاطبین منتقل میشود که مناسب شأن معصوم نیست. اگر این فیلم ۱۰۰ میلیون مخاطب داشته باشد و ۱۰ درصد برداشت هتک کنند در حالی که سازنده میداند در این درصد از مخاطبان هتک و اضلال اتفاق میافتد؛ عنوان هتک حرمت محقق است.
حیدری در ادامه به تفاوت انحاء نمایشها در بازنمایی کامل و عدم بازنمایی کامل اشاره کرد و بیان کرد: حضرت آیتالله جوادی آملی در دیدار آقای مجید مجیدی در مورد فیلم «محمد ص»- گفتند، همان طور که در تعزیه، علما ایراد نمیگرفتند بازیگر اگر مومن و متعهد باشد، اشکالی ندارد و ایشان مثال زدند که حتی معراج پیامبر را هم مثل تعزیه در زمان بچگی ما اجرا میکردند. این در حالی است که بین بازنمایی معصوم در تعزیه و غیر تعزیه تفاوت زیادی وجود دارد. در تعزیه مقوله «فاصله گذاری هوشمند» وجود دارد و این معنی بیش از همه در تعزیه اتفاق افتاده است و هدف آن این است که مخاطب باور نکند این شخصی که ایفای نقش میکند همان شخصیت اصلی در واقعیت خارجی است و این شخص، تنها روضه خوان آن شخصیت واقعی است و به طور مثال این شخص اصلا امام حسین نیست و آن شخص دیگر شمر نیست؛ بلکه هر دو روضه خوان امام حسین هستند.
وی در ادامه موارد فاصله گذاری در تعزیه را بر شمرد و افزود: در تعزیه با زبان محاوره صحبت نمیکنند و زبان آن، شعر است و این فاصله ایجاد میشود تا مخاطب بداند این واقعه کربلا نیست. تعزیه خوان به صورت مدور باید حرکت کند و شعر بخواند در حالی که در عالم واقع این طور نیست. سوم این که جنگها در تعزیه جنگ و حتی نمایش جنگ هم نیست؛ بلکه چکاچک شمشمیر است و تنها نماد جنگ است. در تعزیه رعایت تناسب سنی نمیشود و مثلا پیر مردی نقش حضرت عباس را بازی میکند و تا آخر عمر هم ایفای این نقش را بر عهدهی خود میداند و کسی اشکال نمیکند که چرا تناسب سنی با حضرت عباس ندارید؟! موسیقی تعزیه نقش زیادی در فاصله گذاری دارد. نقش اشقیاء در تعزیه، همیشه موظف به روضه خوانی است و موظف است کلام امام حسین را بازگو کند. این که گاهی میبینیم مردم حمله میکنند و اعتراض میکنند معلوم است این فاصله گذاری کامل نبوده است و تعزیه به طور اصیل اجرا نشده است. در سینمای موج نو و بسیاری از تئاترها، تلاشهای زیادی در موضوع فاصله گذاری صورت گرفته است؛ ولی هوشمندانه ترین فاصله گذاری را در تعزیه میتوان دید و بنابراین اصلا نمیتوان گفت تعزیه نمایش است و باید گفت روایت و روضه خوانی است؛ در حالی که در سینمای رئال برعکس است. در سینما باید کاری کرد که مخاطب باور کند این معصوم است. در سینما باید زخم، واقعی باشد و جلوههای ویژه باید طوری باشد که کاملا واقعی دیده شود. حیدری گفت: نمایش تعزیه یک رسانه گرم است و همین تعزیه اگر از تلویزیون که رسانه سرد است پخش شود فرق میکند و لذا صحبتهایی که برای تعزیه بیان شد برای حضور در تعزیه است و ممکن است در غیر موارد حضور در تعزیه خیلی از فاصله گذاریها از بین برود.
سخنان استاد ناقد
در ادامه دکتر عبدالکریم خیامی به ارائه نقد خود پرداخت و موضوع نشست را مهم و مورد ابتلا دانست وگفت: همین الان سکانسهای پرهزینهای وجود دارد که در آن معصوم نمایش داده شده است و به همین جهت اجازه انتشار و پخش به آنها داده نشده است. باید نظراتی را که علما در این زمینه داده اند بهتر بررسی کنیم تا در این جهان رسانهای شده، عقب نمانیم و بهتر بتوانیم به وظیفهی خود در تبلیغ دین بپردازیم.
ناقد نشست در قالب چند نکته نقدهای خود را بیان کرد: اول این که واژهی بازنمایی برای این نشست باید جایگزین شود. بازنمایی مفهوم وسیع تری از بازیگری دارد. همه قالبها و ساختارهای رسانهای و همه ژانرها، درجهای از بازنمایی را دارند. به طور مثال همین نشست اگر در شبکهای پخش شود بازنمایی شده است. باز نشر در هر پلتفرمی بازنمایی است. البته بازنمایی درجاتی دارد؛ ولی به هر حال همه، بازنمایی است. در این موضوع در مورد بازنمایی صحبت نشده است؛ بلکه موضوع در مورد بازیگری در نقش معصومین است.
وی افزود: نکته دوم بحث فاصله گذاری است که آن هم مراتبی دارد و هر آنچه که موجب شود مخاطب با احساس واقعی بودن فاصله بگیرد فاصله گذاری است. در تعزیه، در میانه نقش، به دلائل متعدد – مثل روضه خوانی در وسط تعزیه – ممکن است حاضرین و تماشا گران متوجه شوند تعزیه، آن امر واقعی نیست که روایت میشود؛ ولی هر نوع تصنع و ضعف فنی و تکنیکی در هر اثر رسانهای و در هر ژانری درجهای از فاصله گذاری است. اگر بازیگری در فیلمی خوب بازی نکند واقعی بودن آن داستان را انکار میکند و از آن واقعیت دور میشود. با هر درجهای از مخاطب، گاهی واقع نمایی به قدری قوی است که مخاطب را میخکوب میکند و گاهی این قدر سکته در آن وجود دارد که اصلا مخاطب از دیدن آن منصرف میشود. در قالبهای غیر نمایشی هم همین است. فاصله گذاری سکته یا ضعف یا خروج از فرایند «طبیعی شدگی» است و هرنوع خروج از فرایند طبیعی شدگی فاصله گذاری است و در همان تعزیهها دیده شده است که شمر را زدند و حتی کشتند و فاصله گذاری فایدهای نداشته است و در فیلمها هم بارها دیده ایم که فیلمی بوده است که حال آدم از آن بد شده است.
خیامی گفت: نکته سوم این که باید دقت شود این که اگر در موردی خاص بازیگری سینما و تلویزیون بحث میکنیم نباید دلایلی که ذکر میکنیم شامل همهی موارد دیگر هم بشود. اگر برخی ویژگیها در مورد خود قرآن و روایات صدق کرد آن جا اگر صدق اضلال و هتک نکند این جا هم صدق نمیکند. قرآن نیز رسانه است – و عدهای قائل هستند که قرآن رسانه مکتوب است- و در آن جا هم مخاطبین طیفهای مختلف هستند. هم چنین است منبری که روایت غلطی را به زیبایی در منبر روایت میکند که قابل پذیرش به نظر میرسد. خلاصه اگر بحث فاصله گذاری و واقع نمایی در برخی ابزارهای سنتی ما هم مسئله باشند باید تفاوت آن موارد با مورد بحث نشان داده شود و از آن بحث شود.
وی افزود: نکتهی چهارم این است که در ارتباطات کلامی و غیر کلامی آیا میتوانیم ممیزههای این دو را در ابهام یا اراده یا میزان کنترل شدگی یا میزان شفافیت نزد مخاطب این را بدانیم؟ کدام یک از اینها میتواند وجه ممیزه باشد؟ در تعیین مرز دقیق میان کلامی و غیر کلامی در علم ارتباطات، موضوع اختلافی است؛ بعضی، افادهی معنی با کلمات، واژهها و عبارات را کلامی میدانند و غیر آن را غیر کلامی میدانند و بنابراین مجاز و استعاره در کلام، ارتباط کلامی است. در برخی موارد ارتباط غیر کلامی شفاف تر از غیر کلامی است. مثالهای زیادی هست که در آن ارتباط کلامی ارادهی جدی و روشن در آن نیست و در عوض مواردی هست که ارتباط غیر کلامی این گونه است. این طور نیست که به طور قاطع تمایز بین این دو نوع ارتباط، «افادهی معنای مشخص و معلوم به عنوان ارادهی جدی» باشد.
خیامی در خاتمهی نقد خود به نکات دیگری توجه داد: چه بسا برای برخی از مخاطبین پس از دیدن این فیلم، محبت به امام ارتقا یافت و سنجشها و «مخاطب پژوهی» این را نشان داد. مثلا در مورد مریم مقدس واکنش جهانی بعد از فیلم مریم مقدس به رخ دادهای مقدس تشدید شد و حساسیتشان ارتقا پیدا کرد. اگر تولید کنندگان متن فیلم، با ارادت کار کرده اند و ۹۰ درصد مخاطبان هم ارادتمند شدند و اگر ۱۰۰ میلیون در معرض ۱۰ فیلم هستند که مرتب دارد شأن اهل بیت را در نگاه مخاطب کاهش میدهند آیا حکم در این موارد یکسان است؟ یا جزئیات مسئله را بحث کنیم و این که آیا اگر جزئی از بدن نشان داده شود یا تمام آن اینها همه در مسئله تفاوت ایجاد میکند. دامنهی مقدسین و محترمات تا کجا است و مثلا شامل کعبه و دکور کعبه هم میشود یا خیر؟ اینها مسائلی است که باید به آنها پرداخته شود.
سخنان ارائه دهنده
در ادامه حجتالاسلام حیدری به پاسخ ابهامات پرداخت و در پاسخ به سوال محدوده مقدسات و معصومین در این بحث کجاست؟ معصوم یا معصوم کلامی است و یا معصوم فرهنگی شده؟ افزود: بحث ما در معصوم فرهنگی شده است نه معصوم کلامی. هتک حرمت اساسا امر سابژکتیو است و امر عینی و بیرونی و آبژکتیو نیست. صورت ذهنی که افراد از معصوم دارند، وقتی با صورت تقلیل یافته مواجه میشود، امر ذهنی هتک اتفاق میافتد. اگر مخاطبین، صورت اعلایی از معصوم به ذهن نداشته باشند، چه بسا هتک حرمت صورت نگیرد و بر عکس اگر مخاطب نسبت به امام زادهای چنین تصوری داشت، اگر صورت تقلیل یافتهای به او ارائه شود؛ چه بسا باعث هتک شود. چه بسا بازنمایی با رویکرد چهره سازی در مورد نوح پیامبر ع هتک نباشد. معصوم فرهنگی شده کسی است که علقه ذهنی نسبت به او وجود دارد. مثلا روضه حضرت نوح ع نداریم و یا حضرت یونس ع نداریم؛ این نشان میدهد در این موارد علقه ذهنی نداریم؛ ولی در مورد حضرت معصومه س داریم که مردم با او صحبت میکنند و حاجت میگیرند. در فتوای مراجع استثنایی وجود دارد که در مورد حضرت زهرا (س) بازنمایی با رویکرد چهره سازی، هتک حرمت است. چرایی این فتوا را اگر بخواهیم ارتکاز شناسی کنیم به همین نکته بر میگردد که در این جا با یک «معصوم فرهنگی شده» مواجهیم و الا در عصمت کلامی با بقیه معصومین تفاوتی وجود ندارد. چارچوب مفهومی معصوم فرهنگی شده را فرهنگ تعیین میکند.
حیدری افزود: نکته دیگر ارتباط کلامی و غیر کلامی است. اتفاقا تمام مثالهایی که آقای دکتر اشاره کرد نقض این مطلب بود که ارتباط کلامی را خود کلام بدانیم و ارتباط غیر کلامی را غیر کلام. ارتباط کلامی ارتباطی است که معنای محدود و مشخص دارد و برای همین برخی از غیر کلامها که چنین کارکردی را دارند ارتباط کلامی هستند. حرکاتی که کاملا جایگزین کلمه هستند ارتباط کلامی هستند و کلماتی که جایگزین حرکات میشوند ارتباط غیر کلامی هستند. مجاز و استعاره از مفهوم حکایت نمیکند؛ بلکه از شخص و موقعیت حکایت میکند. مثلا اگر گفتید: «شجاعت یعنی امیرالمومنین» این ارتباط کلامی نیست؛ زیرا شما مفهوم شجاعت را نگفته اید بلکه تعریف به شخص کردید. مفهومی را نشان نداده اید.
وی ادامه داد: سنتی از اول در مجالس مذهبی ما بوده است که مداح نباید روضه بخواند بلکه واعظ و عالم باید روضه بخواند و مداح باید شعر روضهی آن واعظ را بخواند. علت این بوده است که مداح در انتخاب کلمات و ادای آنها آن علم را ندارد.
ارائه دهنده بحث حیدری در پایان به پاسخ نقدهای دیگر پرداخت: این که بیان شد بازنمایی با رویکرد چهره سازی چه بسا موجب محبت به معصوم شود؛ اینها از موارد تزاحم است. ما در این نشست خواستیم از باب اضلال و هتک حرمت، موضوع را بررسی کنیم و الا عنوان «امر به معروف» و «اعانه بر برَ و تقوی» و خیلی عناوین فقهی دیگر بر موضوع بحث صادق است و باید بحث شود که در صورت تزاحم کدام مقدم است؟ در موردی که گفته شد ممکن است ۱۰ درصد اضلال داشته باشد حداقلَ ِاحتمال بیان شد. باید تزاحم بین عناوین مثبت و منفی دیده شود. علاوه بر این نتیجهی این بحث، یک حکم حکومتی است و نتیجهی بحث ما یک حکم فتوا گونه و فراتر از زمان و مکان نیست و ممکن است زمانی آنقدر سواد رسانهای پیشرفت کند که این را مرتبط با معصوم نبیند./ حوزه