قالب وردپرس افزونه وردپرس
خانه / آخرین اخبار / صادق‌نیا: بی‌انصافی است قتل‌های ناموسی را به ناکارآمدی فقه و حقوق نسبت دهیم/ تعصب طایفه‌ای؛ مهمترین عامل قتل‌های ناموسی است/ برهانی: مجازات قتل ناموسی بازدارنده نیست/ می‌توانیم از ظرفیت دین و فقه برای کاهش خشونت استفاده کنیم
صادق‌نیا: بی‌انصافی است قتل‌های ناموسی را به ناکارآمدی فقه و حقوق نسبت دهیم/ تعصب طایفه‌ای؛ مهمترین عامل قتل‌های ناموسی است/ برهانی: مجازات قتل ناموسی بازدارنده نیست/ می‌توانیم از ظرفیت دین و فقه برای کاهش خشونت استفاده کنیم

در نشست «قتل‌ ناموسی از منظر فقهی ـ حقوقی و جامعه‌شناختی» عنوان شد؛

صادق‌نیا: بی‌انصافی است قتل‌های ناموسی را به ناکارآمدی فقه و حقوق نسبت دهیم/ تعصب طایفه‌ای؛ مهمترین عامل قتل‌های ناموسی است/ برهانی: مجازات قتل ناموسی بازدارنده نیست/ می‌توانیم از ظرفیت دین و فقه برای کاهش خشونت استفاده کنیم

حجت‌الاسلام مهراب صادق‌نیا، با بیان اینکه تعصبات طایفه‌ای؛ مهمترین عامل قتل‌های ناموسی است، گفت: وقتی فرهنگ عمومی یله و رها شده تلاش برای قرآن‌خوان و نمازخوان کردن و با حجاب کردن جوانان به نتیجه نمی‌رسد، فرهنگ مذهبی بخشی از فرهنگ عمومی است و وقتی فرهنگ عمومی آشفته باشد در عرصه دینی هم نتیجه نمی‌گیریم. همچنین محسن برهانی، با بیان اینکه مجازات قتل ناموسی بازدارنده نیست و حتی از سرقت هم کمتر است، گفت: شریعت و دین می‌تواند به کاهش این پدیده‌ها منجر شود زیرا هیچ مجوزی برای قتل ناموسی نداده است و هیچ انسان متشرعی دست به چنین کار نمی‌زند.

به گزارش شبکه اجتهاد، حجت‌الاسلام والمسلمین مهراب صادق‌نیا، استاد دانشگاه ادیان و مذاهب، در نشست علمی «قتل‌ ناموسی از منظر فقهی ـ حقوقی و جامعه‌شناختی» که از سوی پژوهشکده اندیشه معاصر دینی برگزار شد، گفت: تحقیقی انجام شده که براساس آن مهمترین دلیل قتل‌های ناموسی، مراقبت از مفهومی به نام آبرو ذکر شده است همچنین مفهومی به نام «قتل شرف» هم در برخی استان‌های ما رایج است؛ در مطالعات دیگری که در برخی کشورها مانند ترکیه، اوگاندا و برخی کشورهای دیگر انجام شده نگرش‌های مردسالارانه، حساسیت، انزوای اجتماعی، فقر اقتصادی و فرهنگی، عصبیت اجتماعی، جمع‌گرایی و سنت‌پرستی موجب بروز قتل‌های ناموسی دانسته شده است.

وی اضافه کرد: مجموعه عوامل مختلف می‌تواند در این نوع قتل‌ها، مؤثر باشد ولی به نظر بنده تعصب اجتماعی یا مفهومی به نام غیرت مهمترین دلیل این کار است. بسیاری از ناتوانی‌های خود را در عرصه‌های مختلف می‌خواهیم با مفهومی به نام غیرت پوشش بدهیم یا برطرف کنیم، مثلا تیم فوتبال ما با تیم دیگری که از ما قوی‌تر است و تمرین بیشتر و هزینه بیشتری هم کرده مسابقه دارد و دائما بر این موضوع تکیه می‌کنیم که ما روی غیرت ملی‎پوشان حساب باز کرده‌ایم. یا مثلا فرض کنید سیل و زلزله و … رخ داده و سازمانی که مسئولیت کمک به سیل‌زدگان را دارد  ناکارآمد است و آن وقت ما در تلویزیون و رسانه‌ها تبلیغ می‌کنیم تا غیرت مردم به جوش بیایید و به کمک آنها بروند.

صادق‌نیا بیان کرد: غیرت در جامعه ایران، تا حدود زیادی مقدس و دارای کارکرد است اما عمیقا تمایلات افراد را نادیده می‌گیرد و آنها را حذف می‌کند، آنها را جمع‌گرا می‌کند و انکار می‌شوند و همین مفهوم سبب غیریت‌سازی می‌شود و تمایز و تفاوت را بسیار پررنگ می‌کند؛ به همان اندازه که می‌تواند سازگاری درونی پدید آورد و کشش بین افراد را بیشتر کند به همان اندازه هم می‌تواند غیریت‌ساز باشد و تمایز بین گروه و دیگران را بیشتر کند.

استاد دانشگاه ادیان و مذاهب تصریح کرد: هر زمانی ممکن است کسی از کشتی جامعه و خانواده و یک گروه پیاده شود و بیرون رانده شود آن هم به خاطر مفهوم غیرت و غیریت. برخی ممکن است با استناد به روایات، غیرت را به عنوان سرمایه اجتماعی در جامعه ایران تقویت و آن را به مثابه یک مفهوم دینی معرفی کنند ولی حتی اگر آن را مفهوم دینی غریزی بدانیم دامنه، حدود و میزان کارکرد آن جای بحث دارد و این موضوع جای بررسی است که ائمه(ع) چه برخوردی با قتل‌های ناموسی داشته‌اند.

استفاده ناروا از مفاهیم غیرت و آبرو

وی با بیان اینکه مفهوم آبرو سبب می‌شود تا فرد به فکر حفظ آبروی فردی، خانوادگی، اجتماعی و ملی خود باشد و چون سلسله مراتبی است، فرد باید آبروی خود را برای حفظ آبروی خانواده، آبروی خانوادگی را برای حفظ آبروی قبیله و به همین ترتیب جامعه، هزینه کند، افزود: وقتی آبرو مفهوم مهمی شد، قتل ناموسی به راحتی توجیه می‌شود، زیرا آن فرد آبروی خانواده و قبیله و طایفه را برده است. ما در مورد جایی مانند خوزستان بحث می‌کنیم که بنده با همه وجود شرایط آن را حس می‌کنم و اینکه عشیره به جای فرد تصمیم می‌گیرد، ازدواج براساس خواست عشیره، طلاق همین‌طور و مهاجرت و حتی گاهی پیشه و شغل و … هم براساس خواست عشیره انجام می‌شود، به همین دلیل برای حفظ آبروی عشیره، افراد باید تخریب شده و گاهی خشونتی علیه آنان روا داشته شود.

صادق‌نیا‎ اظهار کرد: برخی مفاهیم آنقدر مقدس می‌شوند که گویی درباره آنها نباید فکر و ارزیابی کرد، مثلا ازدواج فامیلی امر مقدس شمرده می‌شود و تا گذشته نه چندان دور می‌گفتند عقد دخترعمو و پسرعمو را در آسمان‌ها نوشته‌اند، یعنی وقتی در آنجا بسته شده اساسا افراد تصمیم‌گیرنده نیستند. اینکه گفته می‌شود خانواده مقدس است باید پیرامون آن بحث کنیم که به چه معنایی است؛ آیا به اندازه‌ای مقدس است که فرد وقتی وارد این چارچوب شد هرگز نباید از آن خارج شود و کسی که طلاق می‌گیرد باید مورد بیشترین هجوم‌ها قرار بگیرد؟ من قصد ندارم بگویم خانواده مقدس نیست ولی گاهی افرادی برای همین باورها، خودشان یا عزیزترین افراد خود را می‌کشند تا از آن نظام ارزشی و عصبیت و چیزی که مقدس می‌دانند دفاع کنند.

استاد دانشگاه ادیان و مذاهب بیان کرد: قدسیت نباید طوری تعریف شود که خروج از یک خانواده و تشکیل خانواده جدید آنقدر هزینه داشته باشد که موجب قتل و خونریزی و … شود؛ نکته دیگر اینکه در جامعه ایران به صورت کلی و در برخی استان‌ها، تراکم اخلاقی نزد بانوان بسیار بیشتر است؛ یعنی زن بودن کار دشواری است؛ زن بودن مانند راه رفتن در میدان مین است و بسیاری از کارهایی که برای مردان رواست برای زنان نارواست و بسیاری از کارها را مردان انجام می‌دهند و به آبروی آنها لطمه نمی‌زند ولی وقتی زنان انجام می‌دهند آبروی خود و خانواده و عشیره آنها از بین می‌رود. به همین دلیل آنها باید پیراستگی و آراستگی بیشتر اخلاقی داشته باشند و کوچکترین لغزش آنان خشونت‌بارترین برخوردها را به همراه دارد.

اهمیت بیشتر سنت‌های طایفه‌ای نسبت به قانون

صادق‌نیا با اشاره به اینکه در برخی نقاط کشور همواره نظام قبیله‌ای و عصبیت و سنت‌های قومی اهمیت بیشتری از قانون دارند و شاید در کل کشور هم این طور باشد، گفت: یعنی بنده کاری انجام دهم که نزد نهادهای امنیتی، سیاسی و … جرم تلقی نشود ولی در همین قم برخی افراد از روی عصبیت و مفاهیم ارزشی که در ذهن آنان است جمع شوند و شعار هم بدهند، در حالی که نظام حقوقی من را مجرم نمی‌داند. حتی متاسفانه گاهی کار تا جایی بالا می‌گیرد که قوه قضائیه هم نمی‌تواند این مشکل را برطرف کند.

استاد دانشگاه ادیان و مذاهب با بیان اینکه قوانین در این زمینه هم سختگیرانه نیست، تصریح کرد: البته مطالعاتی که در آمریکا انجام شده نشان داده است که مجازات اعدام اثر چندانی در کاهش جرم ندارد. در بحث قتل‌های ناموسی در ایران هم قوانین سختگیرانه شاید چندان بازدارنده نباشد، البته این سخن به معنای آن نیست که در قوانین نباید تجدید نظر شود و معتقدم که باید نگاه اباحه‌گری به این نوع خشونت‌ها از بین برود.

وی با تاکید بر اینکه این پدیده‌ها را نباید به سطح کنشگران تقلیل دهیم، افزود: کسی که دست به قتل ناموسی زده ممکن است فرد متدینی بوده و به احکام فقها و آیات و روایات استناد کرده یا حقوقدانی بوده که به حقوق آشنا بوده و زمینه را برای انجام این قتل فراهم دیده است، بنابراین لازم نیست که آن را به سطح کنشگران تقلیل دهیم، البته رابطه معناداری بین دینداری فرد و دست زدن به قتل وجود ندارد؛ گاهی در این طوایف و قبایل چنین پدیده‌هایی رخ می‌دهد در حالی که افراد آن دیندار هم نیستند، یعنی ریشه این پدیده‌ها مسائل عاطفی، عصبیت قبیله‌ای و … است لذا بی انصافی است که بخواهیم آن را به ناکارآمدی فقه و حقوق نسبت دهیم. ولی وقتی ما از دین سخن می‌گوییم باید از دین زیسته سخن بگوییم و استناد کنیم؛ اینکه آیا دین زیسته ظرفیت اعمال این نوع خشونت‌ها را فراهم می‌کند و این نوع قتل‌ها را توجیه می‌کند؛ متاسفانه در اینجا پاسخ مثبت است.

وی اضافه کرد: گفتمانی که ما در برخی سخنرانی‌ها و منابر و … می‌‍بینیم گفتمان تولید خشونت با عنوان غیرت و ناموس‌پرستی و تقدس‌بخشی به برخی سنت‌ها است. فقه در طول تاریخ شیعه، انعطاف داشته و خیلی از چیزهایی که فقهای گذشته بر آن تاکید داشتند، امروز در فقه وجود ندارد.

صادق‌نیا اظهار کرد: جوانی نزد پیامبر(ص) آمد و گفت می‌خواهم بدانم چه کسی اهل بهشت است و پیامبر(ص) به ایشان فرمود اولین فردی که وارد مسجد شود اهل بهشت است، جوان منتظر ماند تا پیرمردی وارد مسجد شد و نماز خواند آن هم عادی مانند همه افراد؛ بعد از نماز او را در بیرون مسجد تعقیب کردم و در نهایت با اجازه او سه روز مهمان منزلش بودم و دیدم نه نماز آنچنانی و تعقیبات و … می‌خواند و نه …؛ نزد پیامبر(ص) رفتم و گفتم شما مطمئنی که این پیرمرد اهل بهشت است و پیامبر(ص) مجددا تایید فرمود؛ به پیرمرد گفتم شما چه کاری می‌کنی که پیامبر(ص) فرموده اهل بهشت هستی، پیرمرد گفت: هر کسی کار بدی بکند من ناراحت شده و هر که کار خوب بکند خوشحال می‌شوم. وقتی ما امر به معروف و نهی از منکر را طوری تعریف می‌کنیم که نوک پیکان آن به سمت کنشگران است در این صورت برخورد خشونت‌بار با کسانی که منکری مرتکب می‌شوند طبیعی است.

فرهنگ عمومی رها و یله است

وی افزود: غیرت دینی این است که انسان با همه وجود کار خوب را دوست داشته باشد و کار بد را بد بداند، ولی تقریر ما از امر به معروف و نهی منکر طوری است که گویی باید با خشونت با مرتکبان منکر برخورد کنیم؛ واقعیت این است که جامعه ایران در چند سال اخیر در حوزه فرهنگ عمومی یله و رهاست، تمام نهادهای فرهنگی اعم از سازمان تبلیغات، دفتر تبلیغات و وزارت ارشاد و سازمان فرهنگ و ارتباطات اسلامی و … که بنده در حضور خود آنها بر آنها نقد کره‌ام همه تلاششان حمایت از یک فرهنگ ایدئولوژیک و نوع خاصی از فرهنگ است و فرهنگ عمومی یله است و برای کسی مهم نیست که فرهنگ عمومی به کدام سمت می‌رود به همین دلیل شاهد غلیظ شدن فرهنگ ایدئولوژیک و کمرنگ شدن فرهنگ عمومی هستیم.

صادق‌نیا تاکید کرد: وقتی فرهنگ عمومی یله و رها شده تلاش برای قرآن‌خوان و نمازخوان کردن و با حجاب کردن جوانان به نتیجه نمی‌رسد زیرا فرهنگ مذهبی بخشی از فرهنگ عمومی است و وقتی فرهنگ عمومی آشفته باشد در عرصه دینی هم نتیجه نمی‌گیریم؛ الان در همه استان‌ها جلسات فرهنگ عمومی و شورای فرهنگ عمومی داریم ولی چند نفر جامعه‌شناس و روان‌شناس فرهنگ‌شناس در جلسات حضور دارند و نظرات کارشناسان چقدر برای آنها مهم است؟

وی گفت: به دلیل همین رها بودن شاهد رشد سیستم قبیله‌ای هستیم، در خوزستان ۲۵ سال قبل، نمادهای قومی و قبیله‌ای کمتر از امروز بود، بنابراین باید در سنت‌ها و آداب و رسوم خودمان بازنگری کنیم.

مجازات قتل ناموسی بازدارنده نیست

دکتر محسن برهانی، استاد و عضو هیات علمی حقوق جزا و فقه دانشگاه تهران دیگر سخنران نشست طی سخنانی اظهار کرد: ابتدا باید ببینیم که مرتکبین چنین اعمالی (قتل ناموسی) چه نسبتی با فقه و حقوق دارند و دیگر اینکه فقه و حقوق در این باره چه می‌گوید؟ آیا اشخاصی که اقدام به این رفتار می‌کنند با علم به حقوق و از بستر شرعی اقدام به این کار می‌کنند یا این طور نیست؛ ادعای بنده این است که انسان مسلمان متشرع اگر با سنگین‌ترین نوع رفتارهای بی غیرتی هم مواجه شود باز خشونت به خرج نمی‌دهد مگر در یک مصداق که کالعدم است و در ۲۵ سال اخیر که ماده ۶۳۰ قانون اسلامی وضع شده یک نمونه هم رخ نداده است.

وی اضافه کرد: روایتی در وسائل الشیعه نقل شده که شخصی نزد پیامبر(ص) آمد و گفت که همسر من به هر کسی که لمس خاص از او بخواهد خودش را در اختیار قرار می‌دهد، حضرت فرمودند: طلقها (طلاقش بده)؛ فرد گفت که من او را دوست دارم و پیامبر(ص) فرمودند پس او را نگهدار. به نظر بنده ما می‌توانیم از ظرفیت دین و فقه برای کاهش خشونت و قتل‌های ناموسی استفاده کرده و بگوییم که اگر کسی متشرع است شریعت چنین اجازه‌ای به انسان نمی‌دهد که دست به چنین جنایتی بزند و کسی را بکشد.

برهانی با بیان اینکه ممکن است کسانی بگویند ما با شریعت کاری نداریم و جامعه از ما توقع خشونت دارد، اظهار کرد: این انگاره بحث دیگری دارد ولی شریعت چنین خشونتی را تجویز نمی‌کند. حالا سراغ قانون برویم، اول اینکه باید ببینیم که قانون مجازات این موارد را اجازه می‌دهد؟ آیا قانون ظرفیت خشونت را ایجاد می‌کند؟ آیا پاسخی را که به قتل‌های ناموسی می‌دهد بازدارنده و کافی هست یا خیر؟

استاد دانشگاه تهران افزود: در بحث اول، ماده ۶۳۰ قانون مجازات که از فقه برآمده، تصریح دارد که اگر فرد، زن خود را در حال زنا با مردی ببیند می‌تواند هر دو نفر را بکشد، بنده قائل هستم که این قانون همانطور که تا سال ۱۳۷۵ وجود نداشت می‌توانست بعد از آن هم نباشد زیرا معضلاتی در پی دارد از جمله اینکه این ماده عملا قابل استناد نیست زیرا شروط و قیودی دارد، از جمله اینکه یک مرد باید همراه با چهار شاهد عادل یک مرتبه صحنه زنای زن خود با فرد دیگر را ببیند تا بتواند دو نفر را بکشد و با کمین گذاشتن و تنها بودن اثبات نمی‌شود. خطر این قانون تولید اباحه هم هست.

خلاهای قانونی و خطر اباحه

برهانی بیان کرد: طبق قانون مجازات اسلامی، اگر شخص دیگری را به اعتقاد مهدورالدم بودن بکشد ولی نتواند مهدورالدم بودن را ثابت کند، قصاص نمی‌شود و او را به حبس محکوم می‌کنند. البته طبق ماده ۳۰۳ باید قصاص شود ولی راه فرار هم باز گذاشته شده است یعنی اگر فرد معتقد به مهدورالدم بودن باشد ولی بعدا فهمید اشتباه کرده است فقط تعزیر می‌شود. البته در اینجا خطر اباحه وجود ندارد ولی مشکل عدم نسبت مجازات وجرم است.

برهانی بیان کرد: معمولا قتل‌های ناموسی تصمیم جمعی است و حتی ولی دم هم جزء اینهاست و یک‌نفر را به عنوان مجری انتخاب می‌کنند، ما در اینجا خلا داریم، یعنی به هر علتی از جمله اینکه قاتل، پدر و ولی دم دختر است و یا مسلمان غیر مسلمان را بکشد، فرد قصاص نمی‌شود و فقط به سه تا ده سال حبس محکوم می‌شود و این شاهکار قانونگذاری کشور ماست؛ در کشور ما برای سرقت ۲۰ سال حبس وجود دارد ولی آدم‌ربایی ۱۵ سال و قتل سه تا ده سال حبس! مرتکب چنین جرم‌هایی حساب می‌کند که سه تا ده سال حبس به قتل می‌ارزد زیرا معمولا این افراد تخفیف مجازات هم می‌خورند و به مدت زمان اندکی با جلال و جبروت در عرصه اجتماعی حاضر می‌شوند زیرا لکه ننگی را به زعم خودشان از پیش رو برداشته‌اند.

استاد دانشگاه تهران گفت: کافی است که مجلس، سه تا ده سال را به حبس درجه یک تبدیل کند که حداقل ۲۵ سال حبس خواهد بود و غیرقابل تخفیف کند یعنی اینقدر باید هزینه زیاد شود که فرد به راحتی مرتکب این کار نشود، ما از بستر فقهی حقوقی و دینی می‌توانیم مقداری عواقب اجتماعی را کم کنیم.

برهانی اضافه کرد: از لحاظ فقهی و حقوقی، شوهر نسبت به زن مالکیت ندارد بلکه تلقی اجتماعی از این مسئله اشتباه است، الان نه تنها شوهر بلکه پدر و برادر و حتی عمو و دایی هم احساس مالکیت می‌کنند، این مسئله امر اجتماعی است و ربطی به فقه و حقوق ندارد؛ البته در قوانین، برخی اختیارات برای شوهر قرار داده شده است که تحریک‌کننده است ولی غالبا بستر فقهی ندارد؛ اینکه اذن خروج از کشور باید از طرف شوهر باشد، بسترهایی ایجاد می‌کند ولی غالبا فقهی نیست.

تعریف فرد با غیرت در روایات

استاد دانشگاه تهران با اشاره به اظهارات برخی افراد از جمله یکی از روحانیون که اخیرا به نوعی قتل ناموسی را توجیه کرده بود، گفـت: تکیه این افراد بر مفهوم غیرت است، بنده غوری در روایات انجام دادم و به این نتیجه رسیدم که در روایات تاکید شده انسان مؤمن باید غیور باشد و غیرت داشته باشد و اصلا غیرت از نشانه‌های مؤمن است؛ ولی برداشت بنده این است که غیرت ناظر به یک فضیلت نفسانی است و نه فعل، غیرت مقتضی عمل نیست بلکه حالتی روحی و نفسانی یک انسان مؤمن است؛ در روایت، غیرت تعریف نشده ولی می‌توان از قرائن فهمید که اولا غیرت ناظر به امور جنسی و ثانیا معطوف به یک حالت نفسانی است.

وی تاکید کرد: غیور کسی است که اگر همسر و شریک جنسی او خواست با دیگری رابطه جنسی و یا عاطفی نامشروع بگیرد، ناراحت شود و خوشش نیاید، اما این ناراحتی مجوزی برای انجام عمل خشونت‌بار کلامی و جسمی در قبال همسرش نیست، حتی قتل به اعتبار مهدورالدم بودن هم جایز نیست. برداشت بنده این است که اگر زنی حجاب نامناسبی هم دارد نباید نسبت بی غیرتی به شوهر او بدهیم؛ این تلقی غلط اجتماعی است. به نظر بنده، عرف در مفهوم غیرت دینی، توسعه داده تا بتواند تجویزی را در مواجهه با آن داشته باشد.

برهانی با بیان اینکه صاحبان تریبون‌های دینی باید در این زمینه اطلاع‌رسانی کنند، گفت: بستر چنین پدیده‌هایی در فضای اجتماعی، ذهن افراد و فرهنگ افراد است، ما نمی‌توانیم از قانون انتظار داشته باشیم که این مشکل را کاملا حل کند البته اگر پاسخ قانون، درخور نباشد باعث رواج اباحه‌گری می‌شود. ما باید بستر مولد خشونت و عوامل توجیه‌کننده آن را از بین ببریم و دین می‌تواند باعث کاهش چنین پدیده‌هایی بشود.

استاد دانشگاه تهران تصریح کرد: قانون مجازات باید پیامی را به جامعه برساند که هزینه چنین اقداماتی بسیار سنگین است ولی الان معمولا تاثیری بر مجرم ندارد. باید بیش از آنکه بر قانون تمرکز کنیم بر بسترهای اجتماعی توجه داشته باشیم./ ایکنا

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

Real Time Web Analytics