وسعت ابعاد تأثیرگذاری فقه اخلاق را میتوان به شش قسم ترسیم کرد. نخست؛ تربیت فرزندان در سطح الگوهایی که ارائه میشود. دوم؛ عفاف درونی در برابر شره و خمودی. سوم؛ عدالت در برابر ظلم و انظلام در خانواده و جامعه را شکل میدهد. چهارم؛ شجاعت در برابر تهور و ترس را شکل میدهد. پنجم؛ حق حیوانات و محیط زیست مراعات شود. ششم؛ چتر حکمت را در برابر سفاهت و بلاهت پهن میکند.
به گزارش شبکه اجتهاد، حجتالاسلام مجتبی صانعی مدیر گروه فقه اخلاق حکومتی مؤسسه فتوح اندیشه و استاد سطح عالی حوزه قم در نشست علمی «ابعاد تأثیر فقه اخلاق حکومتی در تعالی خانواده فقه محور» با تاکید بر اینکه اخلاق بُعد حداکثری رابطه اعضای خانه و خانواده را تبیین میکند مانع اختلافها و طلاق میگردد، افزود: فقه حداقلی را فقه الشریعه میگویند که به معنای ساختارسازی ظاهری جامعه و خانواده است؛ اما فقه حداکثری شامل فعل ظاهری، باطنی و عقلی هم میشود. انسان سه نحوه فعل دارد؛ نخست، فعل اختیاری ساحت عقل و نظر؛ دوم، فعل اختیاری ساحت ملکات و هیجانات باطنی؛ سوم، فعل ظاهری و خارجی. اختیار باید به نحوی کنترل شود که به جبر منتهی نشود؛ بنابراین باید ربوبیت تشریعی در قانون گذاری باشد که اگر نباشد مختار بودن انسان در ساحت افعال زیر سوال میرود.
استاد سطوح عالی حوزه، متناظر با اقسام سه گانه برای افعال انسان، سه قسمِ فقه العقیده، فقه الاخلاق، فقه الشریعه را برای ساختارهای اجتماعی بیان نمود و گفت: ساختارهای یادشده در ادبیات رسول اکرم (ص) در هفت قسم وارد شدهاند. قسم اول به ترتیب محبت، مودت و اخوت نامگذاری شدهاند که اگر با جنس مخالف باشد منجر به ازدواج میشود. قسم دوم حوزه خانه و خانواده؛ سوم حوزه بازار و اقتصاد؛ چهارم حوزه تعلیم و تعلّم؛ پنجم حوزه تقلید و اجتهاد؛ ششم حوزه تهذیب و اخلاق و هفتم حوزه ولایت و حکومت است.
صانعی با اشاره به روایاتی گفت: در روایتی فردی که دو فرزند داشت فقط یکی را بوسید، سپس حضرت آن شخص را توبیخ کرد. در روایت دیگری داریم که پیامبر در حال استراحت بود که امام حسن (ع) آب خواست. حضرت کاسه شیری دوشید و به حضرت داد. امام حسین (ع) آمد که کاسه شیر را از امام حسن (ع) بگیرد اما رسول خدا آن را به امام حسن (ع) داد. حضرت زهرا (س) علت کار را جویا شد و پرسیدند؛ نکند حسن را بیشتر دوست دارید؟ رسول اکرم (ص) پاسخ دادند «امام حسن زودتر درخواست کرد.»این عدالت را نشان میدهد در موارد کوچک در محیط خانواده.
اگر حداقلهای فقهی در خانواده حکمفرما شود، بسیاری از خانوادهها متلاشی میشود
وی در نقد اکتفا بر فقه الشریعه بیان کرد: اگر حداقلهای فقهی در خانواده حکمفرما شود، بسیاری از خانوادهها متلاشی میشود؛ اما اگر فضائل اخلاقی در خانوادهها حکمفرما شود، تاثیر بسزایی در استحکام خانوادهها دارد؛ مثلا در فقه داریم که مقاربت هر چهار ماه یکبار واجب است؛ یعنی فرد میتواند هرجا دلش خواست برود و هرچهار ماه یکبار، نزد همسرش بیاید.
استاد مؤسسه فتوح افزود: برخی خواص حکومتی، فقهِ اخلاق حکومتی را واجب نمیدانند؛ لذا این امر مشکلاتی بار میآورد. اگر این افراد در محیط خانواده از لحاظ اخلاقی موفق باشند، قطعا در دوران مسئولیت و حکومت نیز اخلاقمحور خواهند بود و در جامعه تاثیرگذار خواهند بود. عدهای از هنرمندان با فرهنگ غربی، بی اخلاقی را و بیحیایی و فرهنگ غربی را در جامعه رواج میدهند و این باعث از بین رفتن خانواده میشود. بسیاری از پرونده و انحرافاتی از این قبیل، مربوط به کسانی است که مرجع تقلیدشان، ماهواره و سلبریتیها هستند. اگر مسئولان ارشد جامعه، همه بروند به سمت تعدد زوجات، جامعه متلاشی و منحرف میشود. همانند زمان طاغوت که شاهان حرمسرا داشتند. از این رو رهبری اخیراً در استحباب تعدد زوجات نیز تردید وارد کردند.»
مهمترین نکته در این نشست مربوط به وسعت ابعاد تأثیرگذاری فقه اخلاق بود که استاد صانعی در شش قسم بیان کرد: نخست؛ تربیت فرزندان در سطح الگوهایی که ارائه میشود. دوم؛ عفاف درونی در برابر شره و خمودی. سوم؛ عدالت در برابر ظلم و انظلام در خانواده و جامعه را شکل میدهد. چهارم؛ شجاعت در برابر تهور و ترس را شکل میدهد. پنجم؛ حق حیوانات و محیط زیست مراعات شود. ششم؛ چتر حکمت را در برابر سفاهت و بلاهت پهن میکند.
پرسش و پاسخ
ادامه نشست علمی با پرسشهایی از ناحیه پژوهشگران همراه شد؛ سؤال نخست این بود که چه تدبیری کنیم در خانوادههای مذهبی به فقه حداقلی اکتفا نشود و خانوادهها در سطح کنشهای اخلاقی عمل کنند؟ استاد در پاسخ گفت: «اگر فاصله داریم از خانواده اخلاقی به این خاطر است که هنوز فقه اخلاق، جا نیفتاده است.»
سوال دوم این است که توحید در محبت، چگونه با محبت همسر، سازگار است؟ استاد در پاسخ گفت: «این حب به نحو تجلی است، و حب زن از آنجهت که در آیینه جلال و جمال الهی است، حب به آن حب به تجلی خدا است و در واقع همان حبِّ خداوند است. مدیر خانه از نظر اسلام زن است، زیرا لازم است در آن محیط، عاطفه حکمفرما باشد؛ اما مدیر خانواده مرد است.»
حجتالاسلام صانعی در پاسخ به اشکال عدم ضمانت اجرایی فقه اخلاق بیان کرد: فقه اخلاق، دارای اصول فقهی است که عناصر مختص و مشترکی دارد و گزارهها را بدون ضمانت رها نمیکند. با نگاه فعلی به فقه، بسیاری از مسائل اخلاقی کمال و راجح محسوب میشود نه لازم و واجب. در حالی که فقه اخلاق حکومتی در استنباط احکام خمسه، نسبت به افعال باطنی موظف است و نگاه وجوبی دارد. به عنوان نمونه، خداوند به والدین واجب میکند که خود و خانوادهتان را از آتش حفظ کنید. واجب است در محیط خانواده پدر و مادر تلاش کنند تا فرزندانشان عاقبت به خیر شوند؛ مگر اینکه با امر مهمتری در تزاحم باشد، مثلا فرزند به هیچوجه نپذیرد که به معروف عمل کند و اگر امر به معروف ادامه پیدا کند، باعث تنش و از بین رفتن استحکام خانواده میشود. در بحث فقه اخلاق حکومتی به شکل حقالطاعه در نظر گرفته میشود، پس لازم است، تربیت فرزندان مورد توجه قرار گیرد و اجرای برائت در بسیاری موارد، خلاف فقه اخلاق حکومتی است و جایز نیست.
سؤال پایانی نیز چنین مطرح شد که آیا لازم است برای تربیت خانواده از مسئولیتهای سیاسی و حکومتی کنارهگیری کرد یا باید تعادلی میان آن دو برقرار کرد؟ و استاد صانعی پاسخ داد که اینجا مصداق تزاحم است و باید اهم و مهم کند.