قالب وردپرس افزونه وردپرس
خانه / آخرین اخبار / «تبیین فقهی» محیط زیست؛ رسالت فقهای اسلامی
غدیر؛ ابلاغ الهی برای تداوم رسالت در بستر امامت

«تبیین فقهی» محیط زیست؛ رسالت فقهای اسلامی

فقه اسلامی نه تنها نسبت به مسائل مربوط به محیط زیست بی تفاوت نیست، بلکه دستورهای مؤکدی در زمینه حفظ و نگهداری و گسترش و آفت زدایی آنها صادر کرده است. لذا پیوند ناگسستنی مباحث فقهی با مسائل محیط زیست را باید طلیعه مبارک در حفظ و حراست و پاسداری از منابع محیط زیست دانست، آن هم در حالی که در پرتو حکومت اسلامی فقه و فقاهت عزیز است و نفوذ زیادی در افکار عمومی دارد.

به گزارش شبکه اجتهاد، پایگاه اطلاع‌رسانی دفتر آیت‌الله مکارم‌شیرازی، یادداشتی از این مرجع تقلید با عنوان “شاخصه‌‌های صیانت از محیط زیست” را منتشر کرده ‌است. متن کامل این یادداشت به شرح زیر است:

«بی تردید خداوند بزرگ برای استفاده انسان‌‌ها، طبیعت‏ زیبا و تمام حیوانات و میوه‌‌ها و سبزیجات را در اختیار آنها قرار داده است، تا از آن برای خوردن و آشامیدن و پوشاک و مسکن و سایر نیازهای خود بهره گیرند، لیکن مواهب الهی در کره خاکی نامحدود نیست و به فرموده قرآن مجید «وَإِن مِّن شَیْءٍ إِلاَّ عِندَنَا خَزَائِنُهُ وَمَا نُنَزِّلُهُ إِلاَّ بِقَدَرٍ مَّعْلُومٍ؛ خزائن همه چیز نزد ماست، ولی جز به مقدار معینی آن را نازل نمی‌‌کنیم». بنابرین هرگونه زیاده روی و تخریب در این مواهب الهی سبب محرومیت گروهی از مردم جهان یا محرومیت خود ما می‌‌شود.

متأسفانه در یک نظر ابتدایی قرائن گواهی می‌‌دهد که دنیا به سوی «فاجعه» پیش می‌‌رود؛ فاجعه‏‌ای که زاییده «فراورده ‏های نامطلوب و پیش‏‌بینی نشده زندگی ماشینی» و مانند آن است. فاجعه‏ ای که مقایسه وضع موجود با گذشته نزدیک، چهره آن را مشخص می‌‌‏سازد؛ و عامل مؤثری برای نمو جوانه‏‌های بدبینی در اعماق فکر خوشبین ‏ترین افراد محسوب می‌‌گردد.

زیرا دنیای امروز ارزش خاصی برای حفظ محیط زیست‏ و حمایت از حیوانات قایل نیست و این نوع برخورد نسبت به محیط زیست که از گذشته در تاریخ وجود داشته هم چنان ادامه دارد. متاسفانه در جامعه امروز برخی به صورت بی‌ رحمانه و بدون توجه به منافع ملی، جنگل‌ها و مراتع را از بین می‌‌برند و هوا را آلوده می‌‌کنند و هرگز به فکر خود و آیندگان نیستند.

بنابراین، پیش‏‌بینی می‌‌توان کرد که در آینده‏‌ای نه چندان دور «فاجعه بزرگ» روی دهد و احتمالا بشریت با غیر قابل زیست‏ شدن محیط زیست‏، از میان برود!.

ضرورت صیانت از محیط زیست

بدیهی است با توجه به پیوندهای اجتماعی و اینکه هیچ کار بدی در اجتماع انسانی در نقطه خاصی محدود نمی‏‌شود، بلکه هر چه باشد همانند آتشی ممکن است به نقاط دیگر سرایت کند، لذا در اجتماع چیزی به عنوان«ضرر فردی» وجود ندارد، و هر زیان فردی امکان این را دارد که به صورت یک “زیان اجتماعی” درآید، و به همین دلیل منطق و عقل به افراد اجتماع اجازه می‌‌دهد که در پاک نگه داشتن محیط زیست‏ خود از هر گونه تلاش و کوششی فروگذار نکنند.

از پیغمبر اکرم صلی الله علیه و آله و سلم چنین نقل شده که فرمود: «یک فرد گنهکار، در میان مردم همانند کسی است که با جمعی سوار کشتی شود، و به هنگامی که در وسط دریا قرار گیرد تبری‏ برداشته و به سوراخ کردن موضعی که در آن نشسته است بپردازد، و هر گاه به او اعتراض کنند، در جواب بگوید من در سهم خود تصرف می‏‌کنم!، اگر دیگران او را از این عمل خطرناک باز ندارند، طولی نمی‌‌کشد که آب دریا به داخل کشتی نفوذ کرده و یکباره همگی در دریا غرق می‌‌شوند».

از این رو اسلام به هیچ وجه به ضرر دیگران رضایت نمی‌‌دهد، حدیث مشهور «لا ضرر» که در کتب اهل سنت و شیعه از رسول خدا صلی الله علیه و آله و سلم وارد شده است‏، وجود هر نوع تولید زیان‏ آور را ممنوع می‏‌کند، خصوصا آنجا که تولید فرآورده‏‌ای به زیان‏‌های عظیم اجتماعی منجر شود و یا حقوق گسترده دیگران را پایمال کند؛ مانند تولیداتی که به تخریب محیط زیست‏، به خطر افتادن زندگی آبزیان و حیوانات، نابودی جنگل ‏ها و آلودگی دریاها، و یا تولید سلاح‏‌های کشتار جمعی منجر گردد. که ضرورت تحقق این مهم منبعث از احکام فقهی چیستی رابطه انسان با طبیعت و محیط زیست‏ است.

صیانت از محیط زیست در اسلام

باید اذعان نمود اسلام نسبت به محیط زیست نگاه ویژه ای دارد و روایات فراوانی در این زمینه وارد شده است و این نگاه اهمیت و نقش محیط زیست را نشان می‌‌دهد.

بدین جهت حضرت علی علیه السلام در بخشی از عهدنامه مالک اشتر خطاب به آن فرمانده شجاع خویش می‏‌فرماید:«ولا تقطعوا شجراً إلاّ أن تُضطَرُّوا إلیها؛ و درختان را جز در حال ناچاری قطع نکنید».

پیامبر رحمه للعالمین نیز به سربازان خویش دستور می‌‌دهد که هیچ درختی را در هنگام جنگ و نبرد قطع نکنند، و به محیط زیست‏ احترام بگذارند؛ مگر این که درخت یا درختانی مانع پیشروی سربازان اسلام و لشکریان قرآن باشد، که در این صورت قطع آن از باب ضرورت – و البته به مقداری که ضرورت اقتضا می‌‌کند- مانعی ندارد.

هم چنین می‌‌توان به اعمال عبادی حج و عمره اشاره نمود که یکی از ابعاد تحریم صید در حال احرام نیز به همین منظور است، زیرا با توجه به این همه رفت و آمدی که هر سال در این سرزمین‌های مقدس می‌‌شود، نسل بسیاری از حیوانات در آن منطقه که به حکم خشکی و کم‏‌آبی، حیواناتش نیز کم است، برچیده خواهد‏ شد، مخصوصاً با توجه به این که در غیر حال احرام نیز صید حرام است، همچنین از حرمت کندن درختان و گیاهان، روشن می‌‌شود که این دستور ارتباط نزدیکی با مسأله حفظ محیط زیست‏ و نگهداری گیاهان و حیوانات آن منطقه از فنا و نابودی دارد.

گفتنی است صنایع کنونی با تمام فواید و برکاتی که برای نوع بشر دارد، محیط زیست را به شدت آلوده و تخریب می‌‌کند و به دنبال تخریب محیط زیست، انواع جانداران در خطر نابودی قرار می‌‌گیرند لذا دنیای کنونی به این فکر افتاده است که برای حفظ محیط زیست و نسل حیوانات به پا خیزد و پیش از آن که فاجعه‏ ای در کره خاکی ما رخ دهد، چاره‏‌ای بیندیشد. ولی پیشوایان اسلام از هزار سال پیش و بیش‏تر بر این موضوع تأکید کرده‏ اند که یک نمونه آن سخنان صریح مولا أمیر المؤمنین علیه السلام است که با صراحت‏ می‌‌‏فرماید: «برابر سرزمین‏‌ها و حیوانات مسئولید».

درباره حفاظت از محیط زیست مولفه‌های فراوانی دیده می‌‌‏شود؛ از جمله این که دستور داده شده است: «کنار نهرها، زیر درختان میوه‏‌دار و مقابل درهای خانه‏‌ها و محل نزول کاروان‏‌ها و اطراف مساجد را آلوده نسازید؛ ». در دستورات جنگی اسلام نیز نقل شده؛ «درختان سرزمین دشمن را قطع نکنید؛ نسوزانید و با جریان سیل آسای آب، آن‏ها را از میان نبرید. آب آشامیدنی دشمن را آلوده نسازید». و در یک جمله«محیط زیست‏ را آلوده نکنید»، لیکن آمریکا که صدای دفاع از حقوق حیوانات و محیط زیست آنها گوش فلک را کر کرده، در جنگ ویتنام هنگامی که سربازان ویتنامی به جنگل‏‌ها پناه می‌‌بردند، جنگل را با سربازان درون آن به آتش می‏‌کشیدند. اما اسلام اجازه این کار را نمی‌‌دهد و می‌‌گوید: «شما با سربازان و دشمن نبرد می‌‌کنید، محیط زیست که گناهی ندارد».

پیامدهای نابودی محیط زیست در آموزه‌های قرآنی

در تبیین این مسأله باید گفت در قرآن مجید می‌‌‏خوانیم: « «هُوَ أَنشَأَکُم مِّنَ الأَرْضِ وَاسْتَعْمَرَکُمْ فِیهَا فَاسْتَغْفِرُوهُ ثُمَّ تُوبُواْ إِلَیْهِ»؛ اوست که شما را از زمین آفرید و آبادی آن را به شما واگذاشت؛ پس از او آمرزش بطلبید سپس به سوی او باز گردید (و به عمران و آبادی زمین بپردازید)» تعبیر به عمران و آبادسازی به وسیله حضرت آدم(علیه السلام) و نسل او نشان می‌‌دهد که باید هدف همه انسان‌ها عمران و آبادی زمین باشد، نه تخریب آن به وسیله نابودی محیط زیست‏!.

هم چنین خداوند متعال دلیل نفاق و دشمنی یکی از منافقان به نام «اخنس» را چنین بیان می‌‌‏کند؛ «وَإِذا تَوَلّیٰ سَعیٰ فِی الأَرضِ لِیُفسِدَ فیها وَیُهلِکَ الحَرثَ وَالنَّسلَ ۗ وَاللَّهُ لا یُحِبُّ الفَسادَ» نشانه نفاق و دورویی اخنس و سایر منافقین این است که هنگامی که روی برمی ‏گردانند و از نزد تو خارج می‌‌شوند، در راه فساد در زمین کوشش می‏‌کنند و زراعت‏‌ها و چهارپایان را نابود می‌‌سازند؛ با این که می‌‌‏دانند خداوند فساد را دوست ندارد. یعنی، چنین افرادی وقتی به حکومت و قدرت دست یابند، مفسد فی الارض می‌‌شوند و در همه جا تخم فساد می‏‌پاشند؛ زراعت‏‌ها را ویران نموده و چهارپایان را نابود می‌‌نمایند. «اخنس» منافق وارد منطقه‏ ای از مناطق مسلمانان شد، در آنجا شروع به إفساد و خرابکاری کرد؛ زراعت ‏های مسلمانان آن منطقه را از بین برد و حیواناتشان را نابود ساخت.

این آیه شریفه نشان می‌‌دهد که اسلام در هزار و چهار صد سال پیش اهمیت خاصی برای حفظ محیط زیست‏ قائل بوده است، بدین جهت ضربه به محیط زیست‏ را در ردیف «افساد فی الارض» شمرده است و آن را از نشانه‏‌ها و علامت‏‌های نفاق و دشمنی با اسلام بیان نموده است. در سایر آیات قرآن و روایات اسلامی، نمونه‏‌های فراوانی در مورد محیط زیست‏ یافت می‌‌شود.

«الزام اجتماعی»؛ شاخصه ارتقای صیانت از محیط زیست

در تبیین «الزام اجتماعی» می‌‌توان گفت که وضع زندگی اجتماعی انسان‌ها به چنان مرحله‏ ای برسد که احساس نیاز به مطلبی کند و آن را به عنوان یک «ضرورت» و در قالب «قانون» بپذیرد. لذا مشاهده می‌‌شود داد و فریادها در زمینه آلودگی محیط زیست‏ به جایی نمی‌‌رسد، و کسی گوشش بدهکار این نیست که مقررات مربوط به پاکسازی محیط را بپذیرد؛ اما هنگامی که یک «نیاز واقعی» و ضرورت آن و ظهور نتایج نامطلوب وضع موجود جامعه و عدم امکان ادامه آن مسیر نادرست آشکار گردد الزام اجتماعی قابل تصور خواهد بود، به عنوان نمونه مردم ببینند شهری همانند تهران آنچنان گرفتار آلودگی هوا شده که‏ بیماری‌های پی‏ درپی مردمش را تهدید می‌‌کند؛ تنفس کردن مشکل شده؛ چشم‌ها می‌‌‏سوزد؛ … آثار بیماری‌های پوستی و کم کم بیماری دستگاه تنفس و ناراحتی قلب و کبد و مسمومیت آشکار گشته، اینجاست که به عنوان یک ضرورت تن به مقررات شاق و کمرشکنی می‌‌دهد، و از اموری مانند از کار انداختن کارخانه‏‌هایی که با قیمت گزاف ساخته شده، کنار گذاشتن هزاران وسیله نقلیه دودزا، و خودداری کردن از بسیاری از فعالیت‌های پرسود اقتصادی که موجب آلودگی هوا می‌‌گردد، استقبال می‌‌‏کند.

«فرهنگ سازی»؛ شاخصۀ بنیادین در صیانت از محیط زیست

باید اذعان نمود فرهنگ سازی در حفاظت از محیط زیست و ضرورت بالا بردن سطح آگاهی‌های مردم نسبت به محیط زیست امری حیاتی است، لذا قبل از مجازات افراد متخلف باید به فکر تحول فرهنگی در محیط زیست بود تا همه مردم بدون نظارت دیگران از محیط زیست به خوبی حفاظت کنند. بی شک مسائل مربوط به محیط زیست را باید از دبستان و پیش دبستانی شروع کرد و در کتاب‌های درسی آنها گنجاند.

مردم نیز باید آگاه باشند که آب، زمین و هوا محدود است و هر کسی حق دارد مقداری از آن استفاده کند. هر نسلی به مقدار خودش حفظ کند و همان گونه که نسل‌های گذشته برای ما سهم گذاشتند ما هم برای آیندگان بگذاریم. لذا حتی یک قطره آب هم مهم است. بی دلیل نباید مصرف شود. هوا را نباید آلوده کرد. باید به طور جدی فرهنگ سازی کرد و مردم را نسبت به محدود بودن اینها و نیاز امروز و آیندگان به آن آگاه کرد.

هم چنین باید رسانه‌های گروهی در بخش محیط زیست فراوان کار کنند و الا در آینده مشکلات فراوانی خواهیم داشت و خدای نکرده افراد فراوانی مبتلا به بیماری‌های پوستی، تنفسی و قلبی خواهیم داشت. باید کاری کنیم که این امر تبدیل به یک فرهنگ عمومی شود و مسلمانان جهان در این مساله پیشرو باشند.

اجتناب از «مصرف گرایی»؛ مهمترین اصل در صیانت از محیط زیست

بدیهی است ترغیب به مصرف گرایی جنون‏ آمیز در بخش انرژی، آب، استفاده از ذخائر ارضی و منابع طبیعی از یک سو و تلاش برای افزایش قیمت‏‌ها به انگیزه سودجویی از سوی دیگر، سبب شده است که در کشورهای پیشرفته و ثروتمند به مصرف بیش از نیاز روی آورند. روشن است که تاوان این نوع مصرف‏‌گرایی لجام گسیخته و افراطی در جهان پیشرفته و صنعتی در قالب آثار سوء مصرف‌‏گرایی اشرافی، به دامان طبیعت نیز سرایت کرده است، منابع تجدید ناپذیر به سرعت رو به زوال رفته، محیط زیست‏ موجودات خشکی و دریایی آلوده گشته، نسل بسیاری از آنها در معرض نابودی قرار گرفته است، آلودگی‏‌های حاصل از مصرف بی رویه انرژی (بنزین و غیره)، دود کارخانه‏‌های صنعتی به گرم‏‌تر شدن دمای زمین انجامیده است، و به طور کلی کره زمین با خطرات جدی مواجه شده است.

لذا نباید فراموش کنیم آن چه امروز دراختیار ما در این محیط زیست قرار دارد، صرفاً متعلق به نسل امروز نیست، بلکه به یقین نسل‌‌های آینده نیز در آن سهم دارند و تخریب آنها سبب محرومیت فرزندان و نسل‌‌های آینده می‌‌شود و این نهایت خودخواهی است که ما همه آنها را فراموش کرده و فقط به فکر خویش باشیم. لذا دانشمندان دلسوز پیوسته هشدار می‌‌دهند که در استفاده از این مواهب بسیار دقیق باشید و از هرگونه اسراف و خرابکاری بپرهیزید.

«تبیین فقهی» محیط زیست؛ رسالت فقهای اسلامی

لازم به ذکر است در فقه اسلامی بایدها و نبایدهای فراوانی در زمینه مسائل مربوط به زندگی طبیعی انسان وجود دارد، که او را از امور زیانبار و خطرات حفظ می‌‌کند. شاهد این سخن وجود آموزه‌های فقهی در تحریم بعضی از تصرف‏‌های زیان‌بار در طبیعت است که محیط زیست‏ را ویران می‌‌کند و به طور کلی تحریم اضرار به نفس و آنچه برای سلامت جسم و جان انسان‏ها خطرآفرین است (و ممکن است خود انسان خطر آنها را هنوز درنیافته باشد).

به بیان دیگر؛ از آنجا که اسلام پاسخگوی همه احتیاجات انسان است، شکل پاسخگویی به نیازهای انسان در زمان‌‌های مختلف فرق می‌‌‏کند که این با دخالت زمان و مکان در اجتهاد قابل تحقق است که امروزه به عنوان «مسائل مستحدثه» مطرح است. لذا اصل ضرورت صیانت از محیط زیست از جمله مسائلی است که با مؤثر دانستن دو عنصر زمان و مکان در اجتهاد می‏‌توان پاسخ درست شرعی این مسائل را از نصوص دینی استنباط کرد.

لذا تبیین فقهی محیط زیست از جمله ابعاد گسترده فرهنگ و دانش بلند اسلامی است که نسبت و رابطه فقه و محیط زیست را تبیین می‌‌‌کند زیرا در دنیایی که شرم آورترین تخریب محیط زیست از سوی کشورهای صنعتی صورت می‌‌گیرد دستورات فقهی اسلامی درخشندگی خاصی دراین عرصه داشته و عامل مهمی برای معرفی مکتب اسلام خواهد بود.

بنابراین فقه اسلامی نه تنها نسبت به مسائل مربوط به محیط زیست بی تفاوت نیست، بلکه دستورهای مؤکدی در زمینه حفظ و نگهداری و گسترش و آفت زدایی آنها صادر کرده است. لذا پیوند ناگسستنی مباحث فقهی با مسائل محیط زیست را باید طلیعه مبارک در حفظ و حراست و پاسداری از منابع محیط زیست دانست، آن هم در حالی که در پرتو حکومت اسلامی فقه و فقاهت عزیز است و نفوذ زیادی در افکار عمومی دارد.

در خاتمه باید گفت اسلام به محیط زیست به عنوان برنامه ای مقدس نگاه می‌‌کند، از این رو دولت و همه نهادها و سازمان‌های مرتبط با مسألۀ محیط زیست باید سازمان محیط زیست را در انجام فعالیت‌‌هایش یاری کنند و هرگز نباید خود را از این مسئولیت جدا بدانند. اینجانب هر زمانی که خبر تخریب مراتع، جنگل‌ها و محیط زیست به من می‌‌رسد از این وضعیت رنج می‌‌برم. در حالی که باید آینده را دریابیم و درختکاری فراوانی داشته باشیم.

متاسفانه مشاهده می‌‌شود که برخی بدون توجه به منافع ملی، آلودگی‌‌های زیستی را در شهرها ایجاد می‌‌کنند و این نوع برخورد، همگان را نگران کرده است. لذا این خودخواهی است که همه منافع عصر حاضر را از آن خود بدانیم و آیندگان را از منافع ملی محروم کنیم. در حالی که هرگز نباید در حفظ منافع ملی، منافع بلند مدت را فدای منافع کوتاه مدت کرد، زیرا تنها توجه به منافع کوتاه مدت ضررهای فراوانی به آیندگان وارد می‌‌کند».

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

Real Time Web Analytics