اختصاصی شبکه اجتهاد: چندی قبل در خبرها به نقل از یکی از اساتید حوزه علمیه قم آمده بود «مدرسهسازی، مرجعسازی و جریانسازی در حوزههای علمیه از طریق شبکههای نفوذ در دستور کار دشمنان است. باید متوجه شبکههای نفوذ باشیم و راه آنها را سد کنیم».
اگر چه شاید گوینده این سخنان به لازمه کلام خود ملتفت نباشد اما لازمه این سخنان اعتراف به دوگانه آخوند حکومتی و آخوند غیر حکومتی (بخوانید: آخوند مواجب بگیر و آخوند آزاد و حر) یا مرجع تقلید دولتی و غیر دولتی است.
تئوریای که دشمنان در صدد القا و ترویج آن هستند و رهبری معظم بدان هشدار دادند.
وجه تلازم این است که اگر دشمنان بتوانند مرجع سازی کنند، به همان روش بلکه با روشهای سادهتر (مثل استفاده از صدا و سیما) حکومت اسلامی میتواند مرجع سازی کند.
مقام مرجعیت در شیعه چون در یک فرآیند گزینش طبیعی و مردمی است چنان مقام صعب الحصولی است که ساده نمیتوان در آن نفوذ کرد. اثبات (و نه فقط ثبوت) علمیت و تقوا و حکمت در حوزه و جامعه فرایندی طولانی و مرد افکن دارد.
به نظر نگارنده، وقتی طبق مسلمات فقه و تصریح قانون اساسی، «فقاهت» به رهبری مقام «ولایت» داده است و نه بالعکس، پس هرگونه و به هر شکلی که حرمت ولایت نگه داشته میشود باید پیش از آن، حرمت فقاهت و مرجعیت نگه داشته شود.
به عنوان مثال قباحت جملاتی مانند: «دشمن در صدد نفوذ در رهبری است» یا «دشمن در صدد نفوذ در رهبری آینده ایران از طریق خبرگان است» و حرمت شکنی این گونه تعبیرات و عدم رعایت شأن مقام معظم رهبری در آنها کاملا محسوس است. با این که همه ما نسبت به داستان آقای منتظری آن را دیده یا شنیدهایم و در طول تاریخ مثالهای فراوان برای آن وجود دارد.
نباید حرمت مقام مرجعیت چنان شود که تلفظ عباراتی مانند: «مرجع بی بصیرت» و «مرجع انگلیسی» و شنیدن آنها و نقل آنها در صدا و سیما سهل گردد. نباید بزرگان حوزه به گونهای رفتار کنند یا در نامهای سرگشاده به این جایگاه خدشهای وارد شود. نباید چنین حسی در جامعه القا گردد که برخی مؤسسات حوزوی دنبال مرجع سازی یا خلع مرجعیت هستند.
به یاد آوریم که مولای متقیان امیرالمؤمنین علی علیهالسلام با مغصوب بودن خلافت و معلوم الفسق بودن خلیفه سوم و با این که تمام شواهد حاکی بر بازگشت خلافت به جایگاه اصلی آن بود و نیاز به بهره بردن از علم غیب نبود باز هم به خلیفه کشی راضی نبودند. آیا بازگشت خلافت به خلیفه به حق دارای مصلحتی اندک است!؟ پس چه مسالهای به غیر حفظ حرمت مقام و جایگاه میتواند وجود داشته باشد؟
اگر مقام مرجعیت را محفوظ بدانیم و تئوری خطای کمتر مراجع نسبت به عوام (از این جهت که صاحبان اندیشه و خرد برتر هستند) را ترویج کنیم به نفع نظام است. چه اینکه همانگونه که رهبری فرزانه فرمودند حوزه علمیه و مراجع آن پشتوانه نظام هستند. در پایان تاکید میشود تضعیف مقام مرجعیت به هر صورتی که باشد، خطای استراتژیک است.
محب الصالحین در ابتدا نقل قول کرده « جریانسازی در حوزههای علمیه از طریق شبکههای نفوذ در دستور کار دشمنان است » در این جمله آن کس که کار انجام می دهد « دشمنان » هستند و کارشان« جریان سازی » است اما محب الصالحین بین این جمله مذکور ملازمه دیده با « اعتراف به دوگانه آخوند حکومتی و آخوند غیر حکومتی (بخوانید: آخوند مواجب بگیر و آخوند آزاد و حر) یا مرجع تقلید دولتی و غیر دولتی است.»
انجام دهنده این جمله یعنی آن شخص اعتراف کننده حتما همان استادی است که در خبرها جمله ی مورد نظر محب الصالحین را گفته و آنچه انجام شده اعتراف به دوگانگی آخوند حکومتی و غیر حکومتی است.
سوال این دو جمله هم در انجام دهنده و هم در انجام شده با یکدیگر متفاوت هستند پس چگونه یکی را از نتایج دیگری گرفته اید؟
اینکه دشمن بخواهد جریان سازی کند چه ربطی به وجود آخوند حکومتی و غیر حکومتی یا به قول شما آخوند آزاد دارد؟
سوال دیگر
آیا آخوندی که دشمن می سازد آزاد است و اگر فرضا نظام آخوند بسازد حتما مواجب بگیر است؟
اولا این جامعه مدرسین بود که بر خلاف سنت آزاد حوزوی عمل کرد و در مرجعیت دخالت رسمی کرد.
ثانیا کسی غیر از مراحع، شهریه نمی دهد، بلکه گاهی «تقسیمی» می دهند، فتامل!
ثالثا تمام مراجع فعلی هم در زمان حیات مراجع قبلی، تقسیمی را شروع کردند.
رابعاً سنت اصیل حوزه، ارجاع احتیاطات مرجع کبیرالسن به کسی است که به نظر خود او اعلم پس از اوست. الآن هم تا حدی چنین است.
هر ماه یه عده از آقایان نشست سران اساتید که تشنه اعلام مرجعیت هستند دارند به اساتید سطوح عالی شهریه پرداخت می کنند..دقیقا هر ماه..!
مرحبا به ناصرنا….در این نوشته مثلا از مقام معظم رهبری هم سخن به میان آمد و از ایشان تعریف شد…اما نسبت به واژه تشیع انگلیسی موضع گرفته شد؟! مگر نویسنده بارها این واژه را از زبان مقام معظم رهبری نشنیده است؟!
در ضمن بحث مرجع سازی دشمنان هیچ ربطی به مراجع فعلی ندارد و شان این بزرگان اجل از این مباحث است اما دشمن برای آینده برنامه دارد..مثلا وقتی که مراجع عظام زنده هستند و مشکلی از این باب جهان اسلام را تهدید نمی کند چرا می بایست یه عده از شاگردان این بزرگان ولو دارای وجهه و کلاس و…اقدام به انتشار رساله و سایت و استفتاء و…کنند؟! آنهم دقیقا برخلاف سنت رایج در حوزه…و از طرفی شروع به پرداخت شهریه و…کنند آنهم از منابع نامشخص..؟!
بین «تشیع انگلیسی» که مقام معظم رهبری به حق به کار میبرند و جریانی است موجود که باید متصدی آن شد و بین «مرجع انگلیسی» که اصطلاحی ساخته شده توسط جریانی تندروست، فرق است