شبکه اجتهاد: کسانی که دهه اول انقلاب را به یاد دارند، خوب میدانند در آن زمان با توجه به بیماری قلبی حضرت امام(ره) از دلنگرانیهای مهم مردم انقلابی و مسوولان ولایتمدار این بود که پس از امام، سرنوشت این انقلاب و کشور چه میشود؛ جنگ تحمیلی هنوز به صورت رسمی خاتمه نیافته بود؛ اوضاع اقتصادی کشور بسیار لرزان بود و تولید داخلی هنوز نتوانسته بود پا بگیرد؛ دشمن متحد بود و تمام امید آنها به دوران پس از امام بود؛ آنزمان سختترین و پیچیدهترین نقشهها را علیه انقلاب مردمی ایران کشیده بودند. اقتدار امام چنان بود که با یک سخنرانی هم دشمن را سر جای خود مینشاند و هم روحی جدید به کالبد ملت مظلوم ایران میدمید. او با ایمان کامل میگفت ما آمریکا را زیر پا میگذاریم. با پشتوانه ایمان الهی میگفت اگر دشمنان در مقابل دین ما بایستند، ما در مقابل تمام دنیای آنها خواهیم ایستاد. نامه پرهیبت به رهبر اتحاد جماهیر شوروی و برای اولینبار اعلام پایانیافتن افکار الحادی کمونیستی از این قبیل است.
اکنون امام(ره) پس از عمل جراحی در بیمارستان بستری است و در ظاهر کسی که بتواند جای خالی امام را پر کند، وجود ندارد. کسانی هم که داعیهای داشتند یا اطرافیانشان خیال میکردند بتوانند جانشین امام باشند، نمره مردودی گرفتند. روح بلند امامخمینی(ره) شامگاه سیزدهم خرداد به ملکوت اعلی پیوست؛ متمم قانون اساسی هنوز به رای مردم نرسیده بود و مراجعی بودند که در عین بزرگی، توان رهبری سیاسی و زعامت شیعه را نداشتند؛ در بین سیاسیون روحانیونی بودند که یا مقبولیت مردمی نداشته یا توان رهبری نداشتند یا در میان خواص و خبرگان شرایط لازم برای رهبری شیعه در آنان محرز نبود. بالاخره پس از شور و مشورت و با رهنمودهای قبلی حضرت امام نگاهها متوجه حضرت آیتالله خامنهای شد. کسی که قبل و بعد از انقلاب، شاگرد امام(ره) و مرید او بوده و از نخستین افرادی بود که قبل از قیام ۱۵ خرداد ۱۳۴۲ با امامخمینی(ره) همراه شد و بهخصوص در ۱۰سال پرماجرای بعد از انقلاب در تمام صحنههای پرخطر و مراجع تصمیمگیر و تصمیمساز حضور داشت، درسهای بزرگی از امام(ره) آموخته بود. بالاخره در غروب چهاردهم خرداد، خبرگان رهبری ردای ولایت و زعامت شیعه را برازنده قامت ایشان دید و باوجود مخالفت ایشان با اکثریت قاطع آرا به تصویب رساند.
او از همان ابتدا با تمسک به آیه شریفه «یا یحیی خذ الکتاب بقوه» و طرح آن در محافل مختلف نشان داد که گرچه خبرگان بار سنگینی به دوش او گذاشته بودند اما حالا که پذیرفته با قوت تمام این مسوولیت عظیم را اداره خواهد کرد.
برای بسیاری باورکردنی نبود که پس از امامخمینی(ره) کسی بتواند جای خالی ایشان را پر کند اما امروز پس از گذشت بیش از سه دهه از زعامت ایشان و ورود به دهه چهارم به نظر میرسد شخصیت عظیم ایشان هم مثل امام خمینی(ره) نیاز به بازخوانی و مطالعه جدیتر و عمیقتر دارد. امتداد امامخمینی(ره) در تمام صحنههای سخت تصمیمگیری و اداره کشور، مهار بحرانهای داخلی و خارجی، به خاک انداختن تمام رقیبان پرمدعای دشمن مستکبر و… با همان صلابت و استواری و شکوه، با همان حکمت و حلم و دوراندیشی دیده میشود. هر چه در این سه دهه به اینسو حرکت کنیم، این احساس در سراسر وجود انسان بیشتر و عینیتر میشود که وجود ایشان همان امامخمینی(ره) با اقتضائات جدید و با مسائل نوپدید است که در زمان زعامت امام(ره) وجود نداشت.
اشاره به برخی از ابعاد شخصیتی این رهبر حکیم و برخی از سیاستهای حکمرانی وی شاید بتواند قطرهای از این دریای آرام و ذرهای از این در مکنون را بنمایاند.
ایمان قلبی راسخ به وعدههای خداوند و آیات قرآن و سنتهای تغییرناپذیر الهی؛ گفتن چنین کلماتی در مقام ادعا آسان است اما در بحبوحه بحرانهاست که ارزش انسانها و پایبندی آنها به خداوند و دستورات او نمایان میشود. هستند سیاستمداران فراوانی که متکی به دانش سیاسی خود در برههای از زمان میدرخشند و افول میکنند اما سیاست ایشان دقیقا متکی به آیات قرآن و ایمان مثالزدنی او به سخن خداست. چنین سیاستی هرگز به اشتباه نمیرود، پایدار است و سرانجام برتری خود را بر رقبا دیکته خواهد کرد و در نهایت بهعنوان یک تز پایدار بهعنوان رقیبی سترگ در قبال اندیشههای سیاسی بشری رخ نموده و قابلیت صدور به دیگر سرزمینها را پیدا کرده و شیفتگان زیادی در اکناف عالم پیدا خواهد کرد و هماکنون چنین شده است. شجاعت و نترسی حضرت ایشان در مقابل ابرقدرتهای خاکی در درجه اول زاییده همین ایمان آسمانی است.
تقوا و خلوص مثالزدنی: از هر کدام از نزدیکان و بزرگانی که با ایشان حشر و نشر داشتهاند؛ چه از دوران جوانی و چه دوران پس از انقلاب سوال کنید، اولین شاخصه ایشان را خلوصشان ذکر میکنند. آنچه برای ایشان مطرح است، فقط خدا و اسلام و مکتب اهلبیت؟عهم؟ هستند که در این مسیر انواع ناملایمات را بهجان میخرند و هرچه توان و آبرو دارند در این راه به کار گرفتهاند. فقط به ذکر یک خاطره از مرجع عظیمالشان عارف متخلق آیتالله مظاهری اصفهانی بسنده میکنم. زمانی که به توصیه آقا و پس از درخواستهای مکرر مردم و علمای استان قرار شد جناب ایشان درس و بحث قم را تعطیل و به اصفهان مهاجرت کنند، ایشان جلسهای با روحانیون اصفهانی ساکن قم داشتند؛ از ایشان سوال شد که آینده این هجرت به اصفهان را چگونه میبینید، ایشان فرمودند: … به خلوص آیتالله خامنهای ایمان دارم. ببینید یک مرجع تقلید عارف متخلق اینگونه نظر خود را نادیده گرفته و بهخاطر ایمان به خلوص آقا به اصفهان مهاجرت کرده و بحمدالله بسیار موفق هم بودهاند.
حکمت و دوراندیشی: ایشان از اوان جوانی بهخاطر انسی که با قرآن داشتند، نوع دیدگاهها و برنامههای خود را از قرآن و سیره معصومان گرفته و بر پایه آن آیندهای روشن برای خود و جامعه ترسیم کردند؛ دقیقا مثل تصمیمات حکیمانه امام در تاسیس سپاه، کمیته امداد، بسیج مستضعفان و… که هر چه میگذرد حکیمانگی و دوراندیشانهبودن این تصمیمات الهی بیشتر رخ مینماید، تصمیمات و برنامههای ایشان هم همینگونه است؛ نهادها و مراکز علمی، آموزشی و پژوهشی که در داخل و خارج از کشور ایشان پایهگذار آن بوده یا به توصیه ایشان تاسیس شدهاند، اکنون پس از گذشت چند دهه ارزشش برای برخی خواص روشن شده است. دانشگاه بینالمللی المصطفی، مرکز کامپیوتری نور، پژوهشگاه فرهنگ و اندیشه اسلامی، فقط سه نمونه از دهها موسسه و مراکزی است که تاثیرات هر کدام و موفقیتهای هریک در تبلیغ دین، پاسخ به مسائل علمی روز و پاسخ به شبهات دگراندیشان خود نیازمند نگارش کتابی مستقل است. فرماندهی مستقیم سپاه قدس، هدایت و رهبری برنامههای صنایع موشکی و نظامی از دیگر برنامههای موفق ملی است که با راهبری مستقیم معظمله سامان یافته است.
نفوذ در عمق استراتژیک دشمن، راهبری نهضت مقاومت در دنیا و تغییر دادن موازنه قدرت به نفع جبهه مقاومت و آغاز پیروزیهای پیدرپی مقاومت نسبت به رژیم صهیونیستی و آمریکا در دوره رهبری ایشان، از دیگر اقدامات و کارهای کارشناسیشده و دوراندیشانه این انسان حکیم است.
مدیریت بحرانها: همه میدانند که بحرانهایی که در طول این سه دهه از طرف دشمنان خارجی و دگراندیشان داخلی بر کشور تحمیل شد، در کمیت و کیفیت بسیار بیشتر و بعضا سنگینتر از بحرانهای دوران رهبری حضرت امام(ره) بود. اگر مدیریت حکیمانه و تحمل و بردباری ایشان نمیبود، هر یک از آنها میتوانست آسیبی بزرگ به انقلاب و کشور وارد کند و حتی ملک و مملکت را به عرصه نابودی بکشاند؛ اگر امام با خیانت یک مرجع تقلید و پس از آن با ساز جداییزدن برخی از نزدیکترین یاران خود مواجه شد، ایشان نیز با مقابله یک مرجع تقلید و با جداشدن طیفی از انقلابیون مواجه شد؛ نزدیکترین یارانش در ادامه راه کم آوردند و جامعه را به مرز خطرناک دوقطبی رساندند و در زمانی که غریبانه و مظلومانه فریاد «این عمار» سر میداد، با تمام توان این بحرانها و فتنههای خطرناک را مدیریت و در قبال ریزش نیروهای واداده، نیروهای معتقد تازهنفس جایگزین آنها کرد و همچون مادری در راه حفاظت از انقلاب انواع بلاها و خیانتها و دورویی یاران دیروز خود را به جان خرید، تحملشان کرد، فتنههایشان را مدیریت کرده و فرزندان انقلابی و سپاهی و بسیجیاش را جلوی چشمانش پرپرشده دید و داغشان را به جان خرید تا انقلاب خمینی(ره) و پایههای نظام نوخاسته او مستحکم شود و کشتی انقلاب را چنان هدایت کند که امروز بسیاری از همان افراد لب به ستایش او بگشایند.
تربیت جوانان آماده شهادت و راهبری فرماندهان متخصص: اگر جوانان در دفاع مقدس مجذوب امام بودند و در مسیر شهادت مسابقه میدادند، امروز هم با اینکه فضا متفاوت شده و موج مادیگری و ثروتاندوزی به خاطر اتخاذ سیاستهای لیبرالی و سرمایهداری از سوی طیفی از مسوولان مملکتی بخشی از مردم را نیز با خود برده اما باز هم همان جوانها با همان صفا و عشق و بیپیرایگی در داخل و خارج از کشور به عشق این رهبر الهی آماده شهادتند و در عمل هم در سوریه و عراق و لبنان و یمن آن را به اثبات رساندهاند. امروز بسیج و سپاه امامخمینی(ره) بینالمللی شده و آرزوی دیرینه آن راد مرد توسط جانشین او عملی شده است. اگر آن روز امثال شهید چمران، باکری، همت، خرازی و… در مکتب امامخمینی(ره) پرورش یافتند، امروز هم در مقیاسی بس وسیعتر و جهانیتر، سرداران و فرشتگانی چون شهید کاظمی، شهید سردار سلیمانی، شهید حسن طهرانیمقدم، شهید حججی، شهید عماد مغنیه، شهدای هستهای چون شهریاری و احمدیروشن و صدها شهید مدافع حرم و هزاران شهید زندهای که آماده جانفشانی هستند بهعنوان دستپروردگان و تربیتشدگان مکتب امام خامنهای که امتداد مکتب امام خمینی(ره) است، رونمایی شدهاند. امروز آقای ما سخن از لزوم روی کارآمدن دولت جوان حزباللهی به میان آورده تا تحولی شگرف در مدیریت کشور و جراحی فوری و لازم در مدیریت اجرایی کشور صورت دهند.
تئوریزهکردن اندیشههای امامخمینی(ره) و نظامسازی: بسیاری از اندیشههای امام خمینی(ره) در فرصت کوتاه رهبری ایشان فرصت تبدیلشدن به نظام پیدا نکرد. این مهم در دوران زعامت رهبر معظم انقلاب عملی شد. فلسفه سیاسی امام در قالب مردمسالاری دینی عرضه شد و در عمل هم تمام توان بهکار رفت تا آسیب نبیند. صدور انقلاب که در آن زمان به کندی و تا حدودی بدون برنامه پیش میرفت، در این سه دهه نظاممند شد و با هزاران ساعت نفر مشاوره با استراتژیستهای متخصص و جهادی تدوین و قدم به قدم در حال پیشروی و پیادهشدن طبق برنامه تعریف شده است. طرح بحث تهاجم فرهنگی و مبارزه با فساد از سه دهه پیش، طرح بحث موضوع علوم انسانی اسلامی، طرح نظریه اقتصاد مقاومتی و پیگیریهای مجدانه حضرت ایشان از دیگر موضوعات بنیادی و کلیدی است که در سطح جامعه در راستای نظامسازی اسلامی مطرح کردهاند. امروز دشمن با هر برنامه و حیلهای که وارد شود، پیشاپیش نحوه برخورد و مقابله با او آماده و پس از مدتی کوتاه دست از پا درازتر عقبنشینی میکند. امروز انقلاب ایران آرامآرام از مرحله تدافعی و خنثیکردن نقشههای دشمن به مرز تهاجم به پایههای لیبرال دموکراسی رسیده و انشاءالله از این به بعد باید منتظر سیلیهای سهمناک انسانهای عدالتخواه بر پیکر رو به افول این مکتب بشری رو به زوال باشیم. بیانیه مهم، مبتکرانه و متفکرانه و دوراندیشانه گام دوم در این راستا تهیه و ابلاغ شده است. امروز این قدرت نظامسازی رهبری معظم انقلاب تحسین دوست و دشمن را برانگیخته و دقیقا مثل زمان امام(ره) دیگر بزرگی نمانده که در قبال عظمت و کاردانی ایشان سر تسلیم فرود نیاورد.
جامعیت و ورود کارشناسانه به مسائل: از ویژگیهای این رهبر فرزانه، جامعیت ایشان در امور مربوط به رهبری یک ملت و جامعه است. ایشان با جوانها، جوان است، با شعرا به زبان شعر سخن میگوید، با ادیبان، ادبی و با هنرمندان، هنرمندانه، با قاریان قرآن، قرآنی، با مداحان و مرثیهسرایان، با لطافت و احساس و با متخصصان فنون مختلف، عالمانه و کارشناسیشده سخن میگوید و با مدیریت مثالزدنی توانسته از هر قشر و گروهی جبههای متشکل در راستای اهداف انقلاب تاسیس کند و آنجا که وظیفه دیگران است که متخصصانه ورود کنند، در قبال آرای آنان تمکین کرده و ترتیب عملی میدهد. با مجتهدان و عالمان دینی، سیاستمداران کشوری و بینالمللی بهگونهای عالمانه و مسلط سخن میگوید که حظ میبرند و زانوی تواضع میزنند و ناخودآگاه به کرنش مینشینند. با مراجع عظام تقلید بسیار دوستانه و محترمانه ارتباط دارد و همچنان مشاوره و دیدارهای خصوصی خود را با آنان حفظ کرده است. نظرات کارشناسانهای که در امور حوزه و دانشگاه داده هر جا اجرا شده، ثمرات آن آشکار و موجب تحرک بیشتر این مراکز در راستای اهداف بلند انقلاب شده است.
استکبارستیزی قدرتمندانه: استکبار و در راس آن آمریکا از ابتدا سر سازگاری با انقلاب مردمی ایران نداشت و سنگینترین سناریوها را علیه آن اجرا کرده و میکند. امام هم از ابتدا اینها را خوب شناخته بود؛ فرمود آمریکا امالفساد قرن است؛ هرچه فریاد دارید بر سر آمریکا بکشید. در بین سیاستمداران جهان کسی را جز آیتالله خامنهای نمیشناسیم که در عمر سیاسی خود ۱۰ دوره با ۶ رییسجمهور آمریکا (دونالد ریگان(یک دوره)، بوش پدر (دو دوره)، بیل کلینتون (دو دوره)، بوش پسر (دو دوره)، باراک اوباما (دو دوره) و اخیرا ترامپ) پنجه در پنجه افکند و تماما از صحنه کارزار پیروزمندانه بیرون آید و امروز مکرر در مکرر سخن از افول سیاست لیبرالدموکراسی آمریکا بزند و به طور قطعی ادعا کند که افول تدریجی آمریکا آغاز شده و لب گودال سقوط است. خود آنان در توصیف ایشان گفتهاند سیاستها و نقشههای پیچیده ما با یک سخنرانی ایشان نابود میشود. صبحنو