اختصاصی شبکه اجتهاد: حجتالاسلام عباسعلی مشکانی سبزواری، رئیس مؤسسه معارف و اندیشه تمدنی اسلام محقق و مدرس فقه سیاسی دانشگاه باقرالعلوم(ع) در یادداتشتی تحلیلی درباره جریان کمونیسم در عراق و مبارزه و مقابله فقهای معاصر و رویکرد جدید مقتدی صدر و نحوه فعالیتهای او در عراق مینویسد:
۱- پس از جنگ جهانی اول و اضمحلال امپراتوری عثمانی و کوتاهی دست دولت ترکیه از عراق و بهموازات آن تسلط، نفوذ و حضور پیدا و پنهان دولت بریتانیا در صحنه سیاسی و اجتماعی عراق، به سبب حمایتهای گوناگون بریتانیا، برخی نظامیان سنی موفق به تصاحب قدرت و تشکیل حکومت شدند. این گروه از نظامیان سنی همانهایی بودند که پیشتر در ارتش عثمانی خدمت میکردند، اما در جریان انقلاب ۱۹۱۶ با خیانت به عثمانی، همدست و همدوش با دولت بریتانیا علیه ترکیه قیام کردند و پس از آن نیز در مقابل خوشخدمتی خود به روباه پیر، در معیت شاهزاده فیصل به عارق بازگشته و بهعنوان عمال بریتانیا امور عراق را در اختیار گرفتند (صالحی، ۱۳۹۶: ۲۵).
۲- علما، نخبگان و جوانان شیعی اما، از ابتدای حضور بریتانیا در جهان اسلام، بخصوص در جریان جنگ علیه دولت عثمانی و در ادامه در جریان حضور و تسلط بریتانیا در عراق و تسلطش بر امور، از مخالفین سرسخت استعمارگری روباره پیر به شمار میرفتند و گاه نیز این مخالفت جنبه عملی پیدا میکرد و در واقعه مبارزات دولت بریتانیا و عُمالش علیه ترکان عثمانی، شیعیان دوشادوش ترکها به مبارزه با استعمارگران پرداختند. دولت بریتانیا نیز پس از تسلط بر عراق، به حمایت از نظامیان سنی پرداخت و تلاش کرد امور عراق را از طریق گماشتن برخی از آنان، کماکان در اختیار داشته باشد، چه اینکه خوب میدانست در صورت بهقدر رسیدن شیعیان، بریتانیا و منافع استعماریاش در عراق محلّی از إعراب نخواهد داشت! بر این اساس تلاش شد شیعیان در حکومت هیچ حضوری نداشته باشند و در صورت حضور نیز، کمترین مناصب و تأثیر را داشته باشند. سیاست نادیده گرفتن شیعیان در سطوح دیگر نیز ادامه یافت و در امور اجتماعی، فرهنگی و اقتصادی نیز نابرابری آشکار میان سنیان و شیعیان دامن زده شد، بهگونهای که شیعه ناچار شد در قامت اپوزسیون و مخالف در حکومت عراق نقش بازی نماید (ن.ک. همان: ۲۶).
۳- به دنبال تلاش حاکمیت وابسته به بریتانیا برای حذف و قلعوقمع اجتماعی و سیاسی شیعه، جوانان و شیعیان عراقی، جذب احزاب انقلابی مخالف و خارج از چارچوب سیاسی موجود شدند.
جوانان شیعی در این برهه به سبب محرومیتهای تحمیلی حاکمیت در ساحات مختلف سیاسی، فرهنگی، اجتماعی و اقتصادی، مجذوب شعارها و ایدههای کمونیستی میشدند، چه اینکه مرام کمونیسم ترسیمگر ایدهآلهای عدالت اجتماعی، برابری طبقاتی و توزیع عادلانه ثروت بود. در دهههای ۱۹۵۰ و ۱۹۶۰ عضویت جوانان شیعی در احزاب کمونیستی حرکتی روبه رشد و تصاعدی داشت، بهگونهای که کمونیسم با تشیع یکسان انگاشته میشد! (همان: ۳۰).
۴- به دنبال نفوذ و رسوخ کمونیسم در میان جوانان شیعی به دلیل شرائط اجتماعی حاکم بر عراق، بزرگان و رهبران شیعه که خطر نفوذ کمونیسم را بهخوبی و فرصت دریافته بودند با تشکیل احزاب و سازماندهی علما و طلاب دینی، سعی میکردند اهداف کمونیسم در جذب جوانان شیعه را ناکام بگذارند.
۵- شهید سید محمدباقر صدر(ره) از جمله بزرگان شیعه در عراق بود که به خطر نفوذ کمونیسم در میان جوانان شیعه التفات یافته و در صدد مبارزه با آن برآمده بود. شهید صدر با برنامهریزی راهبردی و حسابشده، توانست بزرگترین و قویترین حزب سیاسی عراق را که اولین سازمان سیاسی اسلامی شیعی نیز محسوب میشد، یعنی حزب «الدعوه الاسلامیه» را با هدف مبارزه و مقابله با آموزههای عربیسم و کمونیسم، در سال ۱۹۵۸ پایهگذاری و در سال ۱۹۶۸ به صورت رسمی تأسیس نماید. فعالیت بزرگان و رهبران شیعه در «حزب الدعوه» و نیز در نهادهایی همچون «جماعه العلما» و «تشکل الشباب الحسینی» به سرعت توانست از شیوع کمونیسم در میان جوانان و جامعه شیعی جلوگیری نماید و کمونیستها را در وصول به اهداف شیطانیشان ناکام بگذارد. بزرگان و رهبران شیعه در جریان مبارزه با کمونیسم، با کسب آگاهیهای لازم نسبت کمونیسم و ایدههای آن، از طریق اقدامات فرهنگی خود توانستند سطح آگاهی مردم را افزایش داده، ماهیت شیطانی کمونیستها را نمایان نمایند و مبارزه خود علیه آن را مدیریت کرده به پیروزی برسانند (همان:۳۱-۳۲).
۶- هماکنون در عراق، برخی از جریانهای شیعی مدعی پیروی از تفکر شهید صدر بوده، خود را «جریان صدر» میدانند و مینامند! از بارزترین این مجموعهها میتوان به «جریان مقتدی صدر» (التیار الصدری الرئیسی) به ریاست مقتدی صدر فرزند سید محمد صدر اشاره کرد.
۷- جریان صدر و در رأس آن مقتدی صدر، در جریان انتخابات پارلمانی اخیر عراق که موفق به کسب تعدادی از صندلیهای پارلمان شده، در حرکتی اعجابانگیز، به دلیل ناتوانی از تشکیل دولت به صورت مستقل، به جای یارگیری از دیگر جریانهای اسلامی و شیعی حاضر در صحنه، دست همکاری و ائتلاف به سوی حزب کمونیست عراق دراز کرده است! در پرتو این اقدام، شعارهای پیشین و کنونی مقتدی صدر از قبیل: مبارزه با فساد، پیگیری عدالت اجتماعی و … نیز رنگ و بویی دیگر و همسو و همساز با شعارهای کمونیستی به خود گرفته است. علاوه بر اینها برخی اقدامات مقتدی صدر در حمایت از کمونیستهای عراق از قبیل: برخورد و کنار گذاشتن «اسامه الموسوی» خطیب نماز جمعه شهر صدر واقع در مرکز بغداد، بعد از سخن گفتن علیه لائیکها و کمونیستها در جریان خطبه نماز جمعه، گمانهزنیها درباره تلاش مقتدی صدر برای نامزدی «رائد فهمی» دبیر کنونی حزب کمونیست عراق برای نخستوزیری و کارهایی از این دست نیز گرایش صدر به کمونیستها را روشنتر و واضحتر مینماید. فارغ از موفقیت یا عدم «موفقیت سیاسی» کمونیستهای عراق در این انتخابات، موضوع دیگری که برای آنها (حزب کمونیست عراق) اهمیت دارد، نفس ائتلاف با جریانهای شیعی در عراق و بازگشت به صحنه سیاست در معیت آنهاست و این یک «موفقیت راهبردی» برای کمونیستها به شمار میرود.
بازگشت دوباره بخشی از بدنه جوانان شیعی عراق در معیّت مقتدی صدر به گرداب فریبنده کمونیستها، علاوه بر انحراف از مسیر راهبردی رهبران شیعی عراق و در رأس آنها شهید محمدباقر صدر در مبارزه با کمونیسم، با توجه به محبوبیت بالای مقتدی صدر در میان جوانان شیعه عراقی، زنگ خطری برای جامعه شیعی عراق به شمار میرود.