درباره دلایل شکاکیت مورخان نسبت به حدیث

گزارشی از دیدگاه دکتر جاشوا لیتل،
درباره دلایل شکاکیت مورخان نسبت به حدیث

دکتر جاشوا لیتل، پژوهشگر حوزه حدیث و اسلام‌شناس دانشگاه آکسفورد در یک گفتگویی به بررسی دیدگاه‌های تاریخی-انتقادی درباره حدیث می‌پردازد. او به ۲۱ دلیل اشاره می‌کند که چرا مورخان نسبت به صحت احادیث اسلامی شکاک هستند! در ادامه، ترجمه بخش‌های مهم این مصاحبه را می‌خوانید.

اختصاصی شبکه اجتهاد: دکتر جاشوا لیتل در مصاحبه عمدتاً بر احادیث منسوب به پیامبر اسلام (ص) تمرکز دارد. او احادیثی را که به پیامبر (ص) نسبت داده شده‌اند از منظر تاریخی-انتقادی بررسی می‌کند و به مشکلات مرتبط با اعتبار و صحت این احادیث می‌پردازد. با این حال، برخی از نقدهای او ممکن است به احادیث منسوب به صحابه و تابعین نیز مرتبط باشد، زیرا در سنت حدیثی، نقل از صحابه و تابعین نیز نقش مهمی دارد. این اشکالات بیشتر ناظر به احادیث موجود در منابع اهل سنت است.

لیتل چارچوب بحث را روشن می‌کند: این گفتگو درباره دیدگاه پژوهشگران روش تاریخی-انتقادی «سکولار» درباره اعتبار یا اصالت احادیث است. او به تفاوت بین اصطلاحات «تجدیدنظرطلب» (revisionist) و «سنت‌گرا» (traditionalist) از سویی و «شکاک» (skeptical) و «خوش‌بین» (sanguine) از دیگر سو اشاره می‌کند.

مقدمه و توضیحات کلی

دیدگاه لیتل احتمالاً ارزیابی خوش‌بینانه‌ای از امکان صدور احادیث پیامبر اسلام (ص) که در ادبیات حدیثی است ارائه نخواهد کرد. اما این نکته مهم است که بدانیم حتی اگر روش تاریخی-انتقادی ارزیابی منفی از احادیث داشته باشد، از منظر دینی ممکن است روش‌هایی برای اعتبار و بهره‌مندی از احادیث وجود داشته باشد. دکتر لیتل نیز این نکته را تایید می‌کند.

۲۱ دلیل شکاکیت تاریخی نسبت به حدیث

۱. فاصله زمانی طولانی: نخستین مجموعه‌های حدیثی که به صورت سیستماتیک ثبت شدند، از حدود سال ۸۰۰ میلادی (یعنی بیش از ۱۵۰ تا ۲۰۰ سال پس از وفات پیامبر) به بعد تدوین شده‌اند. این امر احتمال تحریف و تغییر را افزایش می‌دهد.

۲. تناقضات در احادیث: احادیث نقل‌های متناقضی درباره وقایع، احکام، و شخصیت‌های اسلامی ارائه داده‌اند.

نمونه‌هایی از تناقضات: هویت اولین مسلمان مرد (ابوبکر، علی، زید؟).

آمار و عددهای مختلف در روایات تاریخی (مثلاً درباره تعداد همسران پیامبر).

تاریخ دقیق وقایع مهم، مانند زمان هجرت یا غزوات.

۳. نفوذ مسائل فرقه‌ای و سیاسی: بسیاری از احادیث در ادوار پس از پیامبر، برای حمایت از گروه‌های خاص برساخته شده‌اند.

۴. بازتاب مسائل تاریخی بعدی: احادیثی وجود دارند که به‌وضوح به رویدادهای دوران عباسیان و امویان اشاره دارند، درحالی‌که مدعی‌اند مربوط به زمان پیامبر هستند. این خود شک‌برانگیز است و احتمال صدور را کاهش می‌دهد.

۵. عدم وجود کنترل دقیق در اوایل تدوین حدیث: در قرون اولیه اسلام، نظارت دقیقی بر نقل حدیث وجود نداشت و جعل گسترده‌ای رخ داد. حتی در متون کلاسیک حدیثی، روایت‌های متعددی درباره جعل گسترده احادیث وجود دارد (برای نمونه: در این امت، دروغ‌پردازانی خواهند آمد که به اسم من حدیث جعل می‌کنند).

بسیاری از محدثان، فهرست‌های بلندبالایی از احادیث جعلی آورده‌اند.

۶. مشکلات نقل شفاهی: روش شفاهی انتقال حدیث در برابر تحریف و خطا بسیار آسیب‌پذیر بود.

۷. تأخیر در ثبت اسناد و پیدایش سیستم حدیث‌نگاری: سیستم اسنادی حدیث تنها در اواخر قرن اول و دوم هجری شکل گرفت. این یعنی تا حدود ۶۸۵-۷۰۰ میلادی، احادیث بیشتر شفاهی و بدون زنجیره‌های معتبر و مستند نقل می‌شدند.

۸. وجود انگیزه‌های شخصی و گروهی در جعل حدیث: بسیاری از احادیث برای توجیه مواضع شخصی، خانوادگی، و قبیله‌ای ساخته شده‌اند.

۹. نقش حاکمان در تدوین و ترویج احادیث: کی دیگر از مسائل مورد توجه پژوهشگران انتقادی، نقش خلفا و حاکمان در شکل‌گیری و ترویج احادیث است. در تاریخ اسلام، بسیاری از احادیث در حمایت از حاکمان و سیاست‌های آنان یا در ضدیت با مخالفانشان ساخته شده‌اند. به عنوان نمونه:

امویان و عباسیان در دوران خلافتشان، با استفاده از حدیث، مشروعیت حکومت خود را تقویت کردند. برخی احادیثی که فضائل خاصی را به امویان یا عباسیان نسبت می‌دهند، احتمالاً در همین راستا ساخته شده‌اند.

نمونه‌ای از این دست، برخی از احادیثی است که شخصیت‌هایی مثل معاویه را تمجید کرده و یا خلفای عباسی را وارثان برحق پیامبر معرفی می‌کنند.

 جاشوا لیتل به برخی اسنادی اشاره می‌کند که نشان می‌دهد دستگاه خلافت در تولید و گسترش احادیث مداخله داشته و به محدثان مورد اعتماد خود دستور داده که روایات خاصی را نقل کنند. به همین دلیل، احادیثی که در منابع حدیثی آمده‌اند، باید با دقت از نظر انگیزه‌های سیاسی بررسی شوند.

۱۰. عدم تطابق با قرآن: برخی احادیث با متن قرآن تناقض دارند که باعث ایجاد تردید در صحت آن‌ها می‌شود.

۱۱. وجود نسخه‌های مختلف از احادیث: برخی از احادیث در منابع مختلف با متن‌های متفاوت نقل شده‌اند.

۱۲. وابستگی به راویان غیرقابل اعتماد: برخی از مشهورترین محدثان خود از راویانی حدیث نقل کرده‌اند که به جعل حدیث متهم شده‌اند.

۱۳. مسائل مرتبط با علم رجال: روش علم رجال که برای سنجش اعتبار راویان استفاده می‌شود، خود گاه دچار تعصب‌ها و اشکالات و سوگیری‌های رجالیان است.

۱۴. استفاده از حدیث برای اهداف فقهی و سیاسی:  بسیاری از احادیث در راستای حمایت از فقه یا سیاست‌های خاص تدوین شده‌اند.

۱۵. وجود احادیث جعلی در منابع معتبر: حتی در صحیح بخاری و صحیح مسلم احادیثی یافت شده‌اند که به جعل آن‌ها شک وجود دارد.

۱۶. نقدهای داخلی در سنت اسلامی: حتی برخی از علمای حدیث در سنت اسلامی به مشکلات گسترده جعل حدیث اشاره کرده‌اند.

۱۷. تحلیل مقایسه‌ای بین احادیث و سایر منابع تاریخی: محققان دانشگاه هاروارد و گوتینگن در پژوهش‌های خود نشان داده‌اند که قیاس احادیث اسلامی با متون غیرمسلمانان هم‌دوره (مانند نوشته‌های بیزانسی‌ها، سُریانی‌ها و ایرانیان ساسانی) اشکالاتی را در مورد صحت برخی احادیث نشان می‌دهد.

برخی از رویدادهایی که در احادیث نقل شده‌اند، در منابع هم‌عصر هیچ اشاره‌ای به آن‌ها نشده است.

برخی احادیث درباره جنگ‌های صدر اسلام، در منابع تاریخی دیگر، خصوصاً متون رومی و ایرانی، به شکلی متفاوت ذکر شده‌اند که نشان می‌دهد احتمالاً جزئیات این روایات در دوره‌های بعدی تغییر کرده است.

۱۸. عدم وجود نسخه‌های اولیه حدیث: نسخه‌های اصلی حدیث که به پیامبر یا صحابه منسوب باشند، در دسترس نیستند.

۱۹. شواهدی از تغییر و تحریف حدیث: شواهدی وجود دارند که نشان می‌دهند برخی احادیث در دوره‌های بعدی دستکاری شده‌اند.

۲۰. عدم امکان تعیین دقیق اصل حدیث: حتی با روش‌های مدرن مانند «تحلیل متن-سند»، نمی‌توان به طور قطعی مشخص کرد که کدام حدیث به پیامبر می‌رسد.

۲۱. مشکل اساسی در روش‌های اعتبارسنجی سنتی: روش‌های سنتی حدیث‌شناسی مانند بررسی سلسله اسناد، برای تشخیص جعل کافی نیستند.

تفاوت قرآن و حدیث از نظر انتقال تاریخی

دکتر لیتل توضیح می‌دهد که انتقال قرآن از زمان عثمان به‌صورت مکتوب و با دقت انجام شد، اما حدیث چنین روندی را نداشت و بیشتر به‌صورت شفاهی منتقل شد که زمینه جعل و تغییر را فراهم کرد.

در نهایت دکتر لیتل نتیجه می‌گیرد که احادیث مشکلات متعددی دارند که باعث می‌شود نتوان آن‌ها را به‌عنوان منابع تاریخی کاملاً قابل اعتماد در نظر گرفت. او پیشنهاد می‌دهد که مطالعه حدیث باید با روش‌های دقیق‌تر و انتقادی‌تری انجام شود تا بتوان میان واقعیت‌های تاریخی و جعل‌ها تمایز قائل شد.

این مصاحبه تصویری جامع از چالش‌های تاریخی مرتبط با حدیث ارائه می‌دهد و بر ضرورت تحلیل انتقادی آن‌ها (به ویژه تراث اهل تسنن) تأکید دارد. گرچه نقدهایی به آن وارد است که در دیگر فرسته‌های پرونده مطالعات اعتبارسنجی حدیث (مانند فرسته تاریخ حدیث شیعه، بر پایۀ شفاهی یا مکتوب؟) اشاره شده است.

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

Real Time Web Analytics