سید جمال الدین را میتوان هم پایه گذار «احیای اسلامی سیاسی» و هم «یک نواندیش» خواند که به موازات قبول مبانی فکری مذهبی، به فکر نوگرایی بود که آن را در چارچوب باز بودن باب اجتهاد خواستار بود.
به گزارش شبکه اجتهاد، حجتالاسلام والمسلمین سیدهادی خسروشاهی از جمله پژوهشگران پرکاری است که زندگی خود را وقف نشر آثار و افکار اندیشمندانی هم چون سید جمال الدین اسدآبادی کرده. تدوین، تحقیق و نشر مجموعه آثار سیدجمال الدین حسینی (افغانی) در ۱۰ جلد و در بیش از سه هزار صفحه، در ایران و مصر، یکی از خدمات ارزنده ایشان است. این مجموعه که محصول نیم قرن تلاش، کوشش، تحقیق و بررسی در کشورهای اسلامی است، تنها گوشهای از فعالیتهای پژوهشی استاد خسروشاهی در این رابطه است. برحسب همین سابقه بر آن شدیم گفت و گویی با ایشان ترتیب دهیم که در ادامه میخوانید.
آشنایی جنابعالی با افکار سید جمال الدین از چه تاریخی آغاز شد و دلیل اهتمام شما به نشر اندیشههای وی چیست؟
خسروشاهی: آشنایی اینجانب با سید جمال الدین حسینی و اندیشهها و آثار او، به دوران نوجوانی و مطالعه رساله «نیچریه یا ناتورالیسم» آغاز گردید. پس از آن به مطالعه کتابها و مقالاتی که درباره سید چاپ میشد، پرداختم. به موازات این امر، با کتابها و مقالاتی ضد سید جمال روبه رو شدم.
متأسفانه این نوع مقالات شامل اکاذیب و اتهامات، علاوه بر کشورهایی چون مصر و ترکیه در ایران دوره پهلوی از سوی نویسندگان درباری به طور مستمر به شکل کتاب، رساله و مقاله، در جراید و مجلات چاپ و منتشر میگردید و جز شادروان استاد سید محمد محیط طباطبایی، فرد دیگری پاسخگوی این هجمهها نبود. درواقع رژیم پهلوی میخواست رهبری و اندیشه هر نوع حرکت ضد استعماری و ضد استبدادی را پیشاپیش سرکوب نماید و با متهم ساختن و ملکوک نمودن سید جمال، به عنوان رهبر و طلیعه دار نهضتهای اسلامی مشرق زمین، بستر اصلی خیزش مردم را از بین ببرد و زمینه را برای استمرار سلطه جابرانه خود مساعد سازد.
در بین شخصیتهای اسلامی معاصر، کسی را هم تراز سید میدانید؟
خسروشاهی: شخصیتهایی که در فکر اصلاح جامعه و بیداری مردم در بلاد اسلامی یا کشورهای دیگر باشند، همواره وجود داشتهاند، ولی همه آنها را نمیتوان هم تراز با سید حسینی دانست. برای نمونه میشود به شیخ حسن البنا، موسس حرکت اخوان المسلمین در مصر اشاره کرد که در کتاب خاطرات خود (مذاکرات الدعوه و الداعیه) حرکت خود را ادامه راه سید جمال و عبده مینامد. یا در شبه قاره هند، سید ابوالاعلی مودودی (امیر جماعت اسلامی) و محمد اقبال لاهوری در همین راستا حرکت میکردند یا در ترکیه، ملا سعید نورسی پایه گذار حرکت «نورجیها» چنین بوده و فردی چون محمد عاکف (شاعر ملی ترک) و محمد کامل نامق را میتوان نام برد که هر کدام به نحوی این مسیر را طی میکردند.
آیا اندیشه و عملکرد سید قابل نقد است؟
خسروشاهی: صرف تمام عمر در راه بیداری مردم و اصلاح جامعه خود یا کل مشرق زمین، امر مبارکی است و به طور طبیعی هر انسانی که در این مسیر گام نهد، در معرض خطا و اشتباه هم خواهد بود که میتواند قابل انتقاد و ارزیابی باشد. سید حسینی هم از این قانون کلی مستثنی نیست و میتوان بعضی از عملکردهای وی را مورد ارزیابی مجدد و انتقاد قرار داد.
به نظر شما سید احیاگر یا یک نواندیش دینی است؟
خسروشاهی: سید جمال الدین را میتوان هم پایه گذار «احیای اسلامی سیاسی» و هم «یک نواندیش» خواند که به موازات قبول اصول اساسی و مبانی فکری مذهبی، به فکر تجدید و نوگرایی بود که آن را در چارچوب باز بودن باب اجتهاد خواستار بود.
برای سید میان مبارزه با استعمار و استبداد، کدام در اولویت بود؟
خسروشاهی: سید جمال الدین استبداد و استعمار را دو روی یک سکه میدانست و مبارزه با آن دو را هم زمان میخواست و روی همین اصل در طول زندگی مبارزاتی خود، همواره مورد فشار و هجمه قرار داشت و در همه بلاد عربی ـ اسلامی یا شرقی و غربی، به نحوی با محدودیتهایی روبه رو بود و در نتیجه همواره با تبعید و آوارگی و حتی زندان همراه بود.
سید جمال الدین حسینی در ایجاد نهضت مشروطیت چه نقشی داشت؟
خسروشاهی: شکی نیست که سید در دو سفری که به ایران داشت، به ویژه در سفر دوم خود که به مبارزه علنی ضد سلطنت ناصرالدین شاه پرداخت و خواستار اجرای قانون گردید، در واقع بذر عدالت خواهی و قانون گرایی را پاشید که نتیجه آن مدتی بعد و در زمانی نه چندان زیاد پس از وی، به ثمر رسید و مردم ایران شاهد پیدایش عدالتخانه و مشروطیت شدند.
چرا سید با حکام و سلاطین قاجار، عثمانی و دیگران تماس میگرفت و ملاقات میکرد؟
خسروشاهی: حکام و پادشاهان در مصر، ایران، عثمانی و جاهای دیگر، همواره سعی میکردند از موقعیت اجتماعی ممتاز سید حسینی در بلاد مشرق زمین، به نفع خودشان استفاده کنند و به همین دلیل از سید دعوت میکردند. ولی تماس سید با علما و مردم با نقشه حکام و سلاطین هماهنگ نبود؛ لذا چندی نمیگذشت که سید مغضوب میشد و از آن کشور اخراج و تبعید میگردید. البته تماس سید با اینها هم در راستای تحقق اهداف عالی وی در اصلاح جامعه بود که اغلب در دراز مدت با موفقیت همراه بود.
آیا سید با تودههای مردمی هم ارتباط داشت؟
خسروشاهی: در اغلب کشورها به ویژه در مصر، هند، افغانستان، ایران و عثمانی، سید به موازات ملاقات با حکام، به میان توده مردم میرفت و با آنها دیدار و گفتوگو میکرد و برایشان در مساجد و مراکز فرهنگی و حتی در قهوه خانههای عمومی ـ به ویژه در مصر ـ سخنرانی میکرد. این اقدامات بسیار ثمربخش بود و البته اغلب با برخوردهای خشن و تند عوامل وابسته به حکومتها همراه بود.
عامل اصلی نشر اتهام و ارتباط سید با روسیه و انگلیس چیست؟
خسروشاهی: شاید دیدارهای سید با مقامات رسمی کشورهای مختلف این اتهامات را شایع کرد ولی سید در این دیدارهای رسمی و غیر رسمی دنبال تقرب به آنان یا تحصیل پول و مقام نبود و برای همین به هنگام درگذشتش، هیچ ثروتی نداشت و صاحب هیچ پست و مقامی هم نبود، بلکه او در این دیدارها میخواست از موقعیت آنها در راه هدفی که دارد استفاده کند و این روش معقول در میان همه سیاستمداران دوراندیش، معمول است.
رجال و شخصیتهای بزرگ دنیای اسلام درباره سید چه نظری داشتند؟
خسروشاهی: تجلیلها و تعبیرات مثبت بسیاری از بزرگان دنیای علم و فلسفه و سیاست درباره سید جمال الدین حسینی نقل شده که ناشی از شناخت دقیق آنها از افکار اوست؛ یعنی در این مورد علمای شیعه و سنی یا سیاستمداران و فلاسفه بلاد مختلف، بیانات جالبی دارند.
به عنوان مثال شیخ محمد عبده، مفتی دیار مصر که خود شاگرد سید هم بوده، در مقدمه ترجمه عربی رساله «نیچریه یا ناتورالیسم» که در قاهره و تحت عنوان «لرد علی الدهریین» چاپ شده، شرح حال سید را مینویسد و در آخر همان مقدمه مینویسد: «اگر بگویم خداوند از نیروی ذهن و وسعت عقل، اندیشه و بصیرت نافذ به او به آن مقدار داده است که از همه مردمان، به غیر از پیامبران برتر است، سخن به گزاف نگفته ام. و ذلک فضل الله یوتیه من یشاء».
شهید آیتالله مرتضی مطهری هم در کتاب نهضتهای اسلامی صد ساله مینویسد: «بدون تردید سلسله جنبان نهضتهای صد ساله اخیر سید جمال الدین اسدآبادی معروف به افغانی است». ایشان سپس به امتیازات سید اشاره میکنند.
شاید بیمناسبت نباشد که به نظر یک فیلسوف غربی هم اشارهای بشود. ارنست رنان فیلسوف معروف فرانسوی که دارای آثار ارزشمندی درباره مسائل فلسفی است، پس از دیدار با سید جمال الدین حسینی در پاریس و در دانشگاه سوربن، به ایراد سخنرانی درباره اسلام و علم پرداخت که بخشی از آن موجب بحث و جدل شد و سید جمال هم توضیحی درباره این سخنرانی رنان، در ژورنالی که چاپ پاریس بود منتشر ساخت. طبق نوشته محقق مصری استاد احمد امین در کتاب زعماء الاصلاح، رنان درباره سید میگوید: «من در وقت مباحثه با سید، هنگام دیدن آزادی فکر و دانش وسیع و صراحت لهجه او به فکرم رسید با یکی از دانشمندان بزرگ قدیمی گفت و گو میکنم. با ابن سینا و ابن رشد روبه رو هستم یا با یکی از آزادگانی که در قرن گذشته برای آزادی انسانیت از اسارت کوشش کرده اند، سخن میگویم». (زعماء الاصلاح چاپ قاهره ص ۶۲) این اعتراف یک محقق و فیلسوف معروف فرانسوی، نشان دهنده عظمت علمی، فکری و روحی سید است.
آیا ما در عصر خود نیازی به اشخاصی چون سید نداریم؟
خسروشاهی: بی تردید همیشه نیازمند سید جمالها هستیم ولی شخصیتهایی چون سید، در آن سطح از علم، فلسفه، شجاعت، کیاست، سیاست و بلاغت، همیشه ظهور نمیکنند. طبق بعضی از روایات، در رأس هر یکصد سال، خداوند احیاگر فرهیختهای برای انجام این تکلیف، آماده میسازد.
جمال الدین حسینی در پیدایش حرکتهای اسلامی معاصر، از قبیل اخوان المسلمین چه نقشی داشت؟
خسروشاهی: بی تردید در پیدایش حرکتهای اسلامی در مصر، تأثیر اساسی مثلا شیخ عبدالرحمن البنا، پدر شهید شیخ حسن البنا، موسس اخوان المسلمین هم یکی از شاگردان مع الواسطه سید بود و اتفاقا شیخ حسن البنا در خاطرات خود به صراحت مینویسد که هدف ما، ادامه دادن راه سید جمال الدین و شیخ محمد عبده است.
درباره عملکرد و اندیشه سید در کشورهای اسلامی و اروپایی چه نوع مطالعاتی انجام شده است؟
خسروشاهی: طبق برآورد بعضی از پژوهشگران مانند آلبرت قدسی زاده، صدها اثر درباره افکار و کارهای سید به زبانهای متعدد در کشورهای مختلف، منتشر شده است. بنده کتاب آقای قدسی زاده (مسیحی ایرانی مقیم اروپا) را به هنگام اقامت در ایتالیا ترجمه کرده ام و امیدوارم بتوانم آن را در اضافاتی به علاقه مندان عرضه کنم. البته با توجه به اینکه هنوز همه اسناد مربوط به سید جمال الدین در کشورهای گوناگون، به ویژه در مصر، افغانستان، ترکیه و فرانسه، به دست نیامده یا انتشار نیافته است، نمیتوان کارها و مطالعات انجام شده را کامل دانست./ فارس