استاد علیدوست در خصوص «طرح اصلاح محدوده کتب درسی و آموزش حوزههای علمیه» گفت: نظر من این است که اگر به هر دلیلی اصرار بر اجرای این طرح هست، نباید حوزه را دچار شقاق و اختلاف کرد، طلاب باید طبق برنامه پیش بروند و بدون دغدغه خاطر درسشان را بخوانند. از سوی دیگر استاد عندلیب همدانی بیان داشت: ما هیچ تعصبی نسبت به تغییر و تکامل متون درسی نداریم؛ کتابهای الآن از دوران قدیم که نبوده، آرامآرام کتابی رفته و کتاب دیگری جایگزین شده است. اما این کار نظم و نظام خاصی دارد و نمیشود این را با دستور حل کرد. رسائل و مکاسب را دستوری کتاب درسی نکردهاند که دستوری آنها را برداریم. خودبهخود روحی بر حوزه حاکم است که کتابهای مناسب را میپذیرد و کتابهای غیر را چندان اعتمادی نمیکند.
به گزارش شبکه اجتهاد، استاد ابوالقاسم علیدوست، در خصوص «طرح اصلاح محدوده کتب درسی و آموزش حوزههای علمیه»، گفت: هیچ امضای مرجعی هم پشت این کار نیست. حتی برخی از اساتید محترم، مخالفت برخی از مراجع را نقل کردهاند. از دوستان ثقه و مورد اعتماد ما این مطلب را نقل کردهاند. اما آنچه مسلم است اینکه بسیاری از اساتید در جریان کار نبودهاند.
از سوی دیگر استاد محمد عندلیب همدانی تأکید کرد: اگر بنا است تغییری در متون درسی داده شود، باید نواقص متون موجود حل شود؛ درعینحال که خوبیها و امتیازات آنها باقی باشد. نمیشود از امتیازات کتابهای درسی موجود چشمپوشی کرد. رسائل، کفایه و مکاسب هر کدام امتیازات بسیار بالایی دارد. درعینحالی که باید این امتیازات محفوظ بماند، اگر گوشه و کنار کمبودی هست و طرح بهتری دارند انجام شود؛ آن هم عرض کردم با مشورت قاطبه اساتیدی که با این متون سر و کار داشتهاند.
مشروح گفتگوی این دو استاد سطح خارج حوزه علمیه قم در خصوص «طرح اصلاح محدوده کتب درسی و آموزش حوزههای علمیه» با جماران را با اندکی ویرایش میخوانید:
نظر شما در مورد «طرح اصلاح محدوده کتب درسی و آموزش حوزههای علمیه» چیست؟
علیدوست: آنچه صاحبان طرح مطرح میکنند این است که طلاب با متون موجود مشکلاتی دارند. اولا، به همه محدوده نمیرسند و خیلی از محدودهها میماند. دوم، خوب است برخی مسائل که در این کتابها نیست و در کتابهای دیگر وجود دارد را بخوانند و آشنا شوند. باید بتوان در چهار سال سطوح عالی را جمع کرد و طلاب را به درس خارج رساند، آنچه در رسائل و مکاسب هست، بخشی مطالب لازم، علمی و فنی است اما زوائد قابل حذفی هم وجود دارد.
برای اینکه این دغدغهها عملی شود، نسبت به رسائل و مکاسب تقطیع انجام دادهاند و حدود صد مورد از «فرایض الاصول» را حذف کردهاند. من در یادداشت اول نوشتم که حدود ۳۵ درصد از مکاسب و ۴۵ درصد، یعنی نزدیک به نصف، از رسائل حذف کردهاند. در کفایه بدل اختیاری گذاشتهاند که «حلقات» باشد، بعضی از کتابها را مثل «الفائق» یا «الشخص الاعتباری» را اضافه کردهاند که خوانده شود. این حاصل و فشرده طرح است اما چون طرح جلوی چشم فضلا هست، خودشان میدانند و من نمیخواهم بگویم گزارش من کامل است.
در مقابل، بدون اینکه احدی مخالف تحول باشد اما چون تحول دو قسم «متکامل» و «غیر متکامل» است، دغدغههایی نسبت به آنچه که بیان شد دارند که من در برخی از یادداشتها و مصاحبهها گفتهام. یکی از آنها این است که شاید آنگونه که طلبهها مرتبط با تراث و خواندن رسائل و مکاسب و کفایه به نحو صحیح میشدند، دیگر حاصل نمیشود. البته همان زمان هم مشکلاتی بود و هست اما الآن برخی دغدغهها میگوید این وضعیت تشدید شده و در واقع یک بحران است که طلبه نمیتواند راحت ارتباط با تراث داشته باشد.
آنچه گفته میشد اینها به محدوده نمیرسند، گفته میشود الآن هم نمیرسند. اگر آن موقع نگاه واقعی نبوده الآن هم همین طور است. اینکه ما برخی کتابهایی که محور گفت و گو است، مثل «کفایه الاصول» را حذف کنیم و بهجای آن «حلقات» بگذاریم که من در یکی از یادداشتها فکر میکنم نقدهایی را وارد کردم و تازه برای بخش اندکی از حلقات بوده، این جایگزینی رو به کمال نیست؛ هرچند کتاب فخیم و قابل استفاده و مطالعه است.
اگر نظر شما به تحول بوده، این را محدود برگزار میکردید، آزمایشی اجرا میکردید و بازخوردها را میگرفتید. اگر قصد این بود که به افکار و آراء احترام گذاشته شود و همه حوزه به نوعی دخیل شوند، این شکل کار درست نبود. درعینحال، اگر عقبگرد از موضع خودم حساب نکنید، نظر من این است که اگر به هر دلیلی اصرار بر اجرای این طرح هست، نباید حوزه را دچار شقاق و اختلاف کرد، طلاب باید طبق برنامه پیش بروند و بدون دغدغه خاطر درسشان را بخوانند.
به طور کلی شما این طرح را برای آینده حوزهها مضر میدانید؟
علیدوست: من این طور تعبیر نمیکنم. اگر بخواهم این طور تعبیر کنم میشود مثل کسانی که تعبیرهایی نسبت به بعضی یادداشتهای من دارند. در هر حال، بنده میگویم دغدغههای جدی دارم.
اشاره کردید بهتر بود قبل از اجرا با مراجع، بزرگان و اساتید حوزه مشورت میکردند. این کار چه طور میتوانست انجام شود؟
علیدوست: من مراجع را نمیدانم. فردا بگویند ما با مراجع مشورت کردهایم و گفتهایم، چیزی بروز ندادهاند و هیچکس هم نگفته و امضای هیچ مرجع تلقیدی هم پشت این کار نیست. حتی برخی از اساتید محترم، مخالفت برخی از مراجع را نقل کردهاند. از دوستان ثقه و مورد اعتماد ما این مطلب را نقل کردهاند. اما آنچه مسلم است اینکه بسیاری از اساتید در جریان کار نبودهاند.
یعنی منظورتان این است که لازم بود این طرح به شکل کارشناسی و زیر نظر اساتید پیش برود؟
علیدوست: اگر این طور بگویید بلافاصله جواب میدهند که ما نمیتوانیم همه اساتید را جمع کنیم یا همه اساتید که یک نظر ندارند؛ ما باید کار را جلو ببریم. اما میتوانستند حداکثر اساتید را دخالت بدهند و طرح را آزمایشی اجرا کنند. گاهی اوقات استمزاج پس از طرح است. یعنی مثلاً میگویند ما میخواهیم این طرح را در دو مدرسه اجرا کنیم و موضع اساتید را ببینیم. این معلوم است که خیرخواهانه هست و افراد میخواهند کار درستی را انجام بدهند. اما اگر طرح یک دفعه برای کل حوزهها اعلام شود و بعد هم افراد میخواهند پای آن بایستند و با مخالفین هم درست رفتار نشود، اشتباه است.
مستحضرید یکی از چیزهایی که مطرح شده طرحی از طرف معاونت آموزش، شورای عالی و مرکز مدیریت حوزههای علمیه تحت عنوان «اصلاح متون و محدوده کتب درسی حوزه» مطرح شده است. بهعنوان مقدمه، جزئیاتی از این طرح را برای ما بفرمایید.
عندلیب همدانی: طرحی راجع به تغییراتی در متون آموزشی دوران سطح حوزه توسط شورای مدیریت حوزه تصویب و ظاهراً یکی دو بار هم اصلاح شده است. در این طرح هم حذف از کتابهای درسی دیده میشود و مثلاً بخشهای عمدهای از مکاسب و رسائل حذف شده، هم جا بهجایی دیده میشود و مثلاً بهجای کفایه میتوانند حلقات بخوانند که البته گفتهاند بدل اختیاری است؛ و یا کتابهای دیگری که خود شورا معرفی کرده است. همچنین بخشهایی را با عنوان «برای مطالعه» کنار گذاشتهاند.
اصل حرف بنده و عده دیگری از اساتید بزرگوار حوزه این است که ما هیچ تعصبی نسبت به تغییر و تکامل متون درسی نداریم؛ بالأخره در طول تاریخ حوزه، متون آرامآرام جایگزین پیدا کردهاند. کتابهای الآن از دوران قدیم که نبوده، آرامآرام کتابی رفته و کتاب دیگری جایگزین شده است. اما این کار نظم و نظام خاصی دارد و نمیشود این را با دستور حل کرد؛ نمیشود با اساتید بزرگوار حوزه مشاوره نداشت؛ کسانی که سالها با این متون سر و کار داشتهاند، مشکلات را بهتر میدانند و با طلبهها از نزدیک مأنوس بودهاند. اگر چند نفر استاد دور هم بنشینند و بخواهند برای کل حوزه تصمیمگیری کنند، هرچند آن اساتید هم بسیار محترم و عزیز هستند و حسن نیت دارند و ما در اینها هیچ تردیدی نداریم، اما عرض ما این است که این کار عظیم با این سبک و سیاق نمیتواند نتیجه مطلوبی داشته باشد.
اگر بنا است تغییری در متون درسی داده شود، باید نواقص متون موجود حل شود؛ درعینحال که خوبیها و امتیازات آنها باقی باشد. نمیشود از امتیازات کتابهای درسی موجود چشمپوشی کرد. رسائل، کفایه و مکاسب هر کدام امتیازات بسیار بالایی دارد. درعینحالی که باید این امتیازات محفوظ بماند، اگر گوشه و کنار کمبودی هست و طرح بهتری دارند انجام شود؛ آن هم عرض کردم با مشورت قاطبه اساتیدی که با این متون سر و کار داشتهاند.
این طرح همانطور که عرض کردم، بخشهایی را به اسم «برای مطالعه» کنار گذاشته که به معنای حذف است؛ اسم «برای مطالعه» تعارف است و دیگر خوانده نمیشود. شما بخشهایی از مکاسب و رسائل را حذف میکنید، این طلبه میخواهد درس خارج بنشیند، بدون پشتوانههای لازم و استخوانبندی دقیق علمی چگونه میخواهد در درس خارج بنشیند و نتیجه مطلوبی از آن بگیرد؟!
از من سؤال کردند که این طرح را امضا کردهاید، عرض میکنم خیر؛ آنیک شباهت اسمی است و من هرگز با این طرح موافق نبوده و نیستم و جزو مخالفین قطعی این طرح هستم. در بیانیه هم این را نوشتهام که ما نهتنها برای طلاب تخصصی فقه و اصول به این متون نیاز داریم، بلکه کسانی که میخواهند تخصصی کلام، تفسیر، فلسفه و امثال اینها بروند هم به رسائل و مکاسب نیاز دارند. رسائل و مکاسب یک موضوعیت دارد که فقه و اصول است و یک طریقیت دارد.
سبک و سیاق رسائل و مکاسب بهگونهای نوشته شده که ذهن طلبه را نقاد بار میآورد. ما در دوران سطح باید اساس نقادی را در طلبه پرورش بدهیم. طلبه نباید نقال باشد و باید نقاد باشد؛ و این سه کتاب اساس نقادی را به طلبه میآموزد. ما نمیتوانیم این را از دست بدهیم و جایگزین کنیم با بعضی کتابهایی که در جای خودش خوب است اما هرگز جای این متون را نمیگیرد و هرگز نمیشود امتیازاتی که به این سه کتاب میدهیم را به آنها بدهیم.
گاهی گفته میشود که اینها متون درسی نیست. قبول دارم که اینها کتاب آموزشی -به اصطلاح امروز- نیست، اما اگر استاد مسلط باشد و بتواند دسته بندی شده مطالب این کتابها را تبیین کند، این اشکال قابل برطرف شدن است. این کتابها امتیازاتی دارد که نمیشود به این زودی از آنها دست کشید. کسی که با این کتابها مأنوس باشد میتواند با تراث فقهی و روایی ما ارتباط برقرار کند. اما اگر ما طلبه را بریدیم، اینها بهجای کفایه حلقات را قرار دادهاند، بنده خودم چندین دور هر سه حلقه را تدریس کردهام و شاید اولین نفری باشم که بیش از ۲۵ سال قبل در حوزه درس آزاد حلقات به زبان فارسی گذاشتهام. درس حلقات در حوزه مرسوم نبود و من درس آزاد به زبان فارسی گذاشتم.
من مطلع هستم که حلقات کتاب بسیار خوبی است و بسیار هم طلبهها باید به آن مراجعه کنند و درس بگیرند اما جای کفایه را نمیگیرد. من سفارش میکنم طلبهها این کتاب را بخوانند و درس بگیرند، چون امتیازاتی دارد. ولی در مجموع امتیازات هرگز نمرههایی به رسائل و کفایه میدهیم را نمیتوانیم به این کتاب شریف بدهیم. حلقات نواقص عمدهای دارد و جایگزین رسائل یا کفایه نخواهد بود. درعینحالی که مبانی مرحوم صدر مبانی عمیق و دقیق و خود ایشان بسیار انسان و صاحب مبنایی است، هیچ حرفی نیست و کتاب هم کتاب خوبی است، اما جایگزین درسی کتاب رسائل و کفایه نیست.
اگر بنا است تغییر یا تبدیلی در کتابهای درسی صورت بگیرد، با یک روش سنتی خود حوزه انجام شود که تا به حال بوده است.
حرف ما این است که اگر بنا است تغییر یا تبدیلی در کتابهای درسی صورت بگیرد، با یک روش سنتی خود حوزه انجام شود که تا به حال بوده است. کتابی نوشته و بهصورت خصوصی در جاهایی تدریس و اشکالات آن برطرف میشد و گاهی اوقات خودبهخود در حوزه جا میافتاد و بعضی اوقات هم جا نمیافتاد. «اصول الفقه» مرحوم مظفر خودبهخود در حوزه جا افتاد و هیچکس هم فرمان و دستور نداد. بگذارید از این طریق این کتابها، کتاب درسی شود. رسائل و مکاسب را دستوری کتاب درسی نکردهاند که دستوری آنها را برداریم. خودبهخود روحی بر حوزه حاکم است که کتابهای مناسب را میپذیرد و کتابهای غیر را چندان اعتمادی نمیکند.
با اساتید بزرگوار حوزه جلسات متعدد بگذارید و نظرات آنها را بخواهید. کتاب، اگر بخواهد عوض شود، به این صورت است؛ ولی با این طرح و دستوری برخورد کردن، مناسب شأن و استقلال حوزه نیست.
شما اشاره داشتید که مخالف با تغییر نیستید اما تغییر روش خودش را دارد. چرا در این طرح به مراجع، بزرگان و اساتید حوزه مراجعه نشده و با آنها مشورت نکردهاند؟
عندلیب همدانی: این را باید از خود حضرات بپرسید. ما هم متوجه شدیم که این طرح را نوشتهاند و پخش کردهاند و هیچ اطلاعی از چندوچون آن نداریم. من از دیگر آقایان خبر ندارم، تا آنجایی که رفقای خودمان هستند، گفتند به ما هم چیزی نگفتهاند. با کسی چندان مشورتی نشده؛ مگر اینکه چند نفر از بزرگواران و اساتید خودشان بودهاند و این طرح را نوشتهاند.
پافشاری بر این طرح و اجرای آنچه آسیبهایی را متوجه آینده حوزه میکند؟
عندلیب همدانی: اساس حوزه «عمق»، «تحقیق» و «نقد» است و اگر به این روش جلو برویم طلبه سطحی بار میآید و نقاد و صاحب مبنا بار نمیآید. ما حوزهای را میخواهیم که بزرگان گذشته ما در نجف و قم محصول این حوزهها بودهاند. درعینحالی که باید حوزهها بهروز باشند، شرایط زمان را درک کنند، مشکلات عصر را درک کنند، مسائل مستحدثه را بهخوبی بررسی کند، و درعینحال باشد شیوههای عمیق سنتی خودشان را داشته باشند.
ما بیش از آنکه بخواهیم فرمولی کار و به محفوظات تکیه کنیم، به عمق تکیه میکنیم. بنای طلبه آن است که حرف علمی را نپذیرد، مگر آنکه برای او ثابت شود یک حرف صحیح است. بنای طلبهها نقادی است. به نظر ما این شیوهها نقاد نمیسازد. نهایت این شیوهها طلبهای سطحی با یک سری محفوظات است که نمیتواند در هر رشتهای که وارد شود صاحب مبنا باشد. مگر اینکه خودش در درس خارج کوشش و جبران مافات کند و آن هم عمرش تلف شده تا بخواهد جبران مافات کند.
توصیه شما به مخاطبینی که هم نقدها و هم دفاعیات را میشنوند و نظر شما در خصوص نوع موضعگیریها آنها چیست؟
عندلیب همدانی: من دست هر استادی در حوزه که با این طرح موافق یا مخالف است، یا موافق و مخالف نیست و تعلیقههایی دارد، میبوسم. این خودش از خوبیهای حوزه است که ما اگر بخواهیم برنامهای برای حوزه بگذاریم، همه سمعا و طاعه نمیگویند. اگر همه سمعا و طاعه میگفتند جای نگرانی بود. همین که صدا بلند است و نقادی و اعتراض میکنند خوب است اما باید مؤدبانه باشد. بنده خودم را میگویم که خدا را گواه میگیرم هیچگاه، هیچ سوءظنی ندارم نسبت به اساتیدی که این کار را کردهاند.
اینها با حسن نیت این کار را انجام میدهند. بحث طلبگی است. ما با این نظر مخالف هستیم و نمیتوانیم این شیوه را در حوزهها موفق ببینیم؛ استدلالات خودمان را هم میگوییم و آنها هم استدلالاتشان را بیان کنند. در مجموع اعاظم حوزه هستند؛ اکثریت اساتید و مراجع حوزه هر تصمیمی را گرفتند همه ما میگوییم قابل قبول است ولی تا به آنجا نرسد جای بحث و نقد و بررسی هست. در یک جوّ آرام گفتوگوها انجام شود و در نتیجه هرچه بزرگان حوزه و مراجع گفتند برای همه قابل قبول است.