عضو گروه اخلاق و معنویت پژوهشکده امر به معروف گفت: فقه نیاز به مکملهای اخلاقی هم دارد، مثلاً در بحث صلاه از یک طرف میگویند که «الصلاه قربان کل تقی» و از طرف دیگر در فقه شروط صحت صلاه را مطرح میکنند، شروط صحت یعنی اینکه اگر این نماز با شروط حداقلی خوانده شود مورد پذیرش است، اما آیا این به «تنهی عن الفحشا والمنکر» منتهی میشود و تقرب الهی به دست میآید؟ اینجا ما به یک چیز تکمیل کننده نیاز داریم که اسم آن را اخلاق میگذاریم و اگر بخواهد این فقه اصغر کامل شود باید با اخلاق و معنویت کامل شود.
به گزارش شبکه اجتهاد، سومین جلسه از سلسله نشستهای نقد و بررسی مسائل امر به معروف و نهی از منکر با موضوع «نسبت فقه و اخلاق در مسئله امر به معروف و نهی از منکر» با ارائه حجتالاسلام مهدی فصیحی، پژوهشگر حوزه اخلاق و عضو پژوهشکده امر به معروف و نهی از منکر ستاد و با حضور جمعی از مسئولان ستاد و همچنین منتقدان و صاحب نظران برگزار شد.
حجتالاسلام فصیحی در ابتدای نشست اظهار داشت: حدود دو سال پیش فعالیت در پژوهشکده امر به معروف را آغاز کردیم و گروه «اخلاق و معنویت» را در این پژوهشکده تشکیل دادیم. به جهت رویکرد سکولاری که نسبت به اخلاق هست، به این نتیجه رسیدیم که هر جا سخن از اخلاق هست عبارت معنویت هم به آن اضافه شود. بنای ما این است که آموزههای اسلامی را یکبار از منظر اخلاقی بازخوانی کنیم. در رابطه با امر به معروف و نهی از منکر نگاه فقهی بیشتر از سایر حوزهها غلبه دارد و احساس کردیم که نکات ظریف اخلاقی در خصوص این آموزه باید کاویده شود. بنایراین پیشنهاد ما این بود که یکبار بحث امر به معروف و نهی از منکر را با نگاه اخلاقی بررسی و بازخوانی کنیم تا ظرافتهای آن پیدا شود.
وی افزود: در حوزه اخلاق سه دانش وجود دارد که در چند دهه اخیر در آنها پیشرفتهای خوبی داشتیم. اگر میخواهیم یک بحث اخلاقی دقیق داشته باشیم باید از ظرفیت این سه دانش استفاده کنیم. یک حوزه روانشناسی اخلاق هست که شدیداً سکولار است و بر اساس روش و متدولوژی کار میکند و دنبال پیش بینی، تبیین، تحلیل و تفسیر است، یعنی همان منطقی که در روانشناسی داریم. ما باید از ظرفیتهای مثبت این دانش استفاده کنیم. دانش دوم جامعه شناسی اخلاق است، یک رویکردی در جامعه شناسی هست که ما اگر به افراد به عنوان عامل نگاه فردی داشته باشیم و به ساز و کارهای درون ساختار اجتماعی توجه نکنیم، عامل اخلاقی به تنهایی نمیتواند فعل اخلاقی را انجام دهد. خیلی از مواقع ساختارها، آیین نامهها، قوانین و مقررات هستند که روی رفتار افراد سایه میاندازند. شهید مطهری هم معتقد است که باید در امر به معروف و نهی از منکر به علم النفس و علم الاجتماع توجه شود که با همین بحث جامعه شناسی اخلاق مطابقت دارد.
عضو گروه اخلاق و معنویت پژوهشکده امر به معروف همچنین گفت: بحثهایی مثل نقش و جایگاه اجتماعی، نهادهای اجتماعی، خورده نهادهای اجتماعی، فرهنگ و دین بسیار مهم است که مورد مطالعه است و ما هم نیاز داریم که به آنها بپردازیم. بحث بازی و تربیت اخلاقی و رسانه و اخلاق همه از مباحثی است که در این حوزه مطالعه میشود. دانش سوم اخلاق کاربردی و حرفهای است. امروز بحث اخلاق را از حوزه سنتی فردی خارج کرده اند. وقتی وارد فضای سازمانی میشویم در آنجا مناسباتی هست که دیگر آن نگاه سنتی و فردی به اخلاق در این مناسبات به شکل دیگری در میآید. ممکن است شما در جامعه به فردی بگویید دروغ نگو، اما وقتی آن فرد نقش سازمانی میگیرد در قالب آن نقش سازمانی به لحاظ طولی و عرضی برخی روابط و ضوابط بر او حاکم میشود که او مجبور میشود گزارشات خلاف بدهد. این موارد امروز تحت عنوان اخلاق حرفهای مورد بررسی قرار میگیرد. سازمانها وقتی منشور اخلاقی تدوین میکنند ذیل همین دانش اقدام میکنند که شاه راه اصلی آن فلسفه اخلاق است. به نظر میرسد این سه دانش برای مدلسازی در حوزه اخلاق بسیار مهم هستند و ما باید از ظرفیتهای اینها استفاده کنیم، علیرغم اینکه آسیبهایی هم دارند. چون موطن برخی از اینها غرب است اما در عین حال قابل استفاده هستند.
اخلاق مکمل فقه در موضوع امر به معروف و نهی از منکر است
فصیحی ادامه داد: پرسش این است که چرا باید به امر به معروف و نهی از منکر نگاه اخلاقی داشته باشیم؟ آیا نگاه فقهی و کلامی و حقوقی کافی نیست؟ ضرورت ورود به این حوزه از نگاه اخلاقی چیست؟ وقتی وارد فضاهای مختلف دانشی میشویم چیزی که مغفول واقع میشود گفتمان سازی است. گفتمان مرزها و انسجام یک دانش را مشخص میکند. مثلاً وقتی میگوییم گفتمان دانش حقوق، گفتمان دانش کلام یا فقه، حیطه آن دانش را مشخص کرده ایم. اگر ما از این منظر نگاه کنیم و گفتمان پژوهی کنیم، میبینیم که بین گفتمان فقه و اخلاق اندک تفاوتهایی وجود دارد. در گفتمان فقهی ما به دنبال تنجیز و تعزیر هستیم، یعنی با حکم شرعی و احکام خمسه سر و کار داریم و غایت اصلی ما هم این است که در برابر پروردگار حجت شرعی داشته باشیم. پس اینجا نگاه کاملاً تکلیف و حجت شرعی است. مطالعات فلسفه اخلاق نشان میدهد که گفتمان اخلاق اسلامی با گفتمان اخلاقهای رقیب در فلسفه غرب متفاوت است. مثلاً نتیجه گرایی یا سودگرایی به دنبال نتایج یک عمل است، یعنی نتیجه عمل روشن میکند که من کاری را انجام بدهم یا نه.
وی افزود: اما در اخلاق اسلامی گفتمان، گفتمان کمال و سعادت است؛ یعنی وقتی به همه آثار اخلاقی از فارابی تا رازی نگاه کنیم به مکارم الاخلاق اشاره دارند. نگاه شکوفا سازی ظرفیتهای فردی و اجتماعی است که البته غلبه در اخلاق اسلامی با نگاه فردی است، اما آثار شهید مطهری را که نگاه میکنیم مباحث اجتماعی را مطرح میکند؛ بنابراین آن گفتمانهایی که ما در بحث اخلاق شناسایی کردیم و تبیین میشود گفتمان اخلاقی کمال و سعادت است که البته این دو عبارت تفاوتهایی دارند که میشود مسامحتا آنها را باهم در نظر گرفت. در لا به لای مباحث فقهی ما به این موضوع اشاره شده که فقه نیاز به مکملهای اخلاقی هم دارد، مثلاً در بحث صلاه از یک طرف میگویند که «الصلاه قربان کل تقی» و از طرف دیگر در فقه شروط صحت صلاه را مطرح میکنند، شروط صحت یعنی اینکه اگر این نماز با شروط حداقلی خوانده شود مورد پذیرش است، اما آیا این به «تنهی عن الفحشا والمنکر» منتهی میشود و تقرب الهی به دست میآید؟ اینجا ما به یک چیز تکمیل کننده نیاز داریم که اسم آن را اخلاق میگذاریم و اگر بخواهد این فقه اصغر کامل شود باید با اخلاق و معنویت کامل شود.
عضو گروه اخلاق و معنویت پژوهشکده امر به معروف گفت: برخی تلاش میکنند تا گفتمان اخلاق را به جای گفتمان فقه بگذارند. مثلاً تعبیر مدیریت اخلاقی به جای مدیریت فقهی که این یک مغالطه کاملاً رهزن است. نگاه ما در اینجا تکمیلی است؛ یعنی اخلاق و فقه مکمل هم هستند. این نکته با آن گفتمان سازی حل میشود؛ بنابراین اگر ما بخواهیم از منظر اخلاق به آموزههای دینی نگاه کنیم باید از منظر سعادت و کمال باشد. پس باید ببینیم امر به معروف و نهی از منکر چه نقشی در سعادت و کمال فردی و اجتماعی دارد.
متاسفانه ما از آموزههای اسلامی مدل نمیسازیم
وی در ادامه اظهار داشت: متاسفانه ما از آموزههای اسلامی مدل نمیسازیم و این ناشی از همان نگاه فردی است. ما به بحثهای اخلاقی به عنوان یک موعظه کلی توجه میکنیم اما این نگاه به مدل نمیرسد. تقاطع نگاه علم الاجتماعی و انفسی باید در هم ضرب شود تا یک مدل به دست بیاید. پس وقتی ما درباره مدلسازی در امر به معروف صحبت میکنیم باید یک نگاه درونی و یک نگاه بیرونی داشته باشیم. کسی که میخواهد آمر باشد با چه ساحاتی درگیر میشود؟ یک ساحت، ساحت شناختی است؛ یعنی او از این پدیده چه شناختی دارد؟ این مباحث در فقه جایی ندارد و نمیشود در آن چارچوب بحثهای لایهای ساحات را مطرح کرد و آنجا فقط تکلیف شرعی مطرح است. گفتمان فقهی از گفتمان اخلاقی بهره میبرد آنجا که کلید واژه «تاثیر» پیدا میشود. شهید مطهری میگوید که بین آموزههای دینی ما عبادیات را داریم که این عبادیات منوط و وابسته به تاثیر نیست؛ اما چرا امر به معروف منوط به تاثیر شده است؟ استاد مطهری اشاره میکند که این یک شان فقهی دارد مبنی بر اینکه اگر اثر دارد بر من تنجیز میشود و اگر ندارد تعزیر میشود، اما یک منظر دیگر هم هست که آن نگاه تربیتی و اخلاقی است.
فصیحی تاکید کرد: مدل ما به لحاظ درونی بر ساحات چهارگانه مبتنی است. یک فضا این است که ما چه درکی از شخص و موقعیت امر به معروف و یا نهی از منکر داریم و از آن پدیده و موقعیت داریم. این مربوط به ساحت شناختی است که شناخت گرایان مفصل روی آن مطالعه کرده اند. اگر ما میخواهیم پل بزنیم به درک شخص باید ببینیم او چه قضاوت اخلاقیای در این موقعیت دارد. لایه دوم لایه معنوی است، یعنی باید با نیت الهی امر به معروف و نهی از منکر کنیم. لایه بعدی لایه عاطفی است که تحت عنوان احساسات اخلاقی مطالعات مفصلی روی آن انجام شده است؛ یعنی کسی که امر به معروف میکند چه احساسی دارد؛ آیا نگاه آمر انسانی است؟ مثلاً شهید مطهری معتقد است که نگاه آمرانه همراه با خشونت در امر به معروف و نهی از منکر نتیجه خوبی ندارد. لایه چهارم ساحت رفتاری است؛ یعنی باید تکنیکهای رفتاری امر به معروف و نهی از منکر را بدانیم.
در ادامه دکتر هاشمی گلپایگانی دبیر ستاد امر به معروف و نهی از منکر اظهار داشت: شما در صدد این هستید که با نگاه اخلاقی به امر به معروف و نهی از منکر یک مدلسازی داشته باشید. آیا پس از اتمام تحقیقات خود میتوانید یک مدل ارائه بدهید و بگویید که امر به معروف با تاثیر گذاری اخلاقی باید به چه نحو باشد؟ آیا هر آمر به معروفی باید منتظر شود که علم النفس و علم الاجتماع را فرا بگیرد تا بتواند امر به معروف و نهی از منکر کند؟ آیا این مباحث شامل تعدادی از افراد آموزش دیده میشود یا اینکه بحث اخلاقی آحاد مردم را هم درگیر میکند؟ رابطه فقه و اخلاق چیست؟ آیا فقه قانون است و اخلاق فراقانون؟
حجتالاسلام فصیحی در پاسخ به سوالات مطرح شده گفت: فرآیند تولید مدلها به شکلی که ما الان در کشور داریم نیست. بستر مدلسازی باید ایجاد شود و رویکردهای مختلف شروع به طراحی مدل کنند. گام بعدی این است که کسانی متناسب با نیاز خود این مدل را کاربردی میکنند. مدلسازی بیشتر یک بحث استراتژیک است و کسانی که راهبرد نویس هستند مدلسازی میکنند.
اخلاق مشخص کننده چارچوبهای رفتاری امر به معروف و نهی از منکر
وی در رابطه با نسبت اخلاق و امر به معروف و نهی از منکر تاکید کرد: اخلاق چارچوبهای رفتاری امر به معروف و نهی از منکر را مشخص میکند. مثلاً شما در مرحله اول باید انزجار خود نسبت به عمل منکر را ابراز کنید اما این ابراز انزجار باید در چارچوب اخلاق باشد؛ یعنی اگر در آن بستر اجتماعی نشان دادن انزجار در چهره اثر نهی از منکر را بالا ببرد خوب است و اگر پایین بیاورد درست نیست.
عضو گروه اخلاق پژوهشکده امر به معروف و نهی از منکر گفت: از نظر فقهی حسد حکم شرعی ندارد، چون فقه مدعی است که موضوع مورد بررسی او رفتار مکلف است و با مطلبی که در درون افراد هست و اظهار نمیشود کاری ندارد. بحث نسبت اخلاق و فقه بسیار دامنه دار است. این بحث اخلاقی که ما روی آن تمرکز کردیم اخلاق به مثابه چارچوب و باید و نبایدها است. اگر کسی در حال ذبح غیر شرعی است ما موظفیم که او را امر به معروف و نهی از منکر کنیم اما موضوع مورد امر یا نهی اخلاقی نیست بلکه باید اصول اخلاق را در این مورد در نظر آورد. فقه متکفل این چارچوبها به معنای عام نیست.
بنابر گزارش روابط عمومی و امور بین الملل ستاد امر به معروف و نهی از منکر کشور، حجتالاسلام فصیحی در پایان سخنان خود افزود: آثار زیادی در رابطه با مراعات اخلاق در مواجهه با مسائل نوشته شده اما اثر چندانی نداشته چون مدلسازی نشده است. اگر ما بتوانیم بر اساس مباحث اخلاقی مدلسازی کنیم و در قالب یک روندی اجرا کنیم و بازخورد بگیریم طرح مباحث اخلاقی در امر به معروف و نهی از منکر حتماً مفید خواهد بود.