قالب وردپرس افزونه وردپرس
خانه / آخرین اخبار / فهم تمدنی سیره فاطمی/ محسن الویری
تنوع واژگان یادکرد صلح امام حسن (ع) و دلالتهای آن/ محسن الویری

فهم تمدنی سیره فاطمی/ محسن الویری

سخن درباره سطح برداشت از زندگی و سیره زهرای مرضیه (س) است. آورده‌های آن چه امروزه در مجالس مربوط به حضرت زهرا (س) می‌گذرد چقدر است؟ آیا اینها همه آن چیزی است که می‌توان از سیره این صاحب سرّ مستودع الهی برداشت کرد؟ آیا با این سطح از مطالب می‎توان با اسم حضرت زهرا (س) نقش تمدنی برای همه جهانیان داشت؟ آیا این سطح مطالب پیامی برای همه بشر امروز دارد؟ یا می‎تواند گره از مشکلات همه مسلمانان باز کند؟ یا پاسخگوی همه نیازهای فکری شیعیان با تنوع مذهبی زیدی و اسماعیلی و بُهره‌ای در برابر غیرشیعیان باشد؟ یا سامان‌دهنده نظام فکری و رفتاری امامیه باشد؟ و یا این که تنها تسکین‌دهنده درد و رنج محبان آن حضرت است؟

شبکه اجتهاد: پیش از این در یادداشتها و سخنرانی‌هایی مانند «فهم تمدنی سیره امام رضا علیه‌السلام» و «ما مبلغان و مسأله تمدن نوین اسلامی» و «بینش تمدنی؛ بایستگی‌ها و چالشهای آن در ایران کنونی» که متن آنها در پایگاه‌های مختلف اطلاع‌رسانی در دسترس است، مطالبی ارائه شده است و این مباحث پیش‌روی در حقیقت ادامه آنهاست. بنا بر این ضمن پرهیز از تکرار مطالب پیشین، تأکید می‌نماید توجه به آنها برای ایجاد ارتباط با این بحث ضروری است. مهمترین محورهای ارائه شده پیش از این چنین است:

۱- اهمیت سیره‌پژوهی و سیره‌نگاری در کنار دو شکل دیگر پرداختن به تاریخ زندگی ائمه معصوم علیهم السلام، یعنی: گاه‌نگاری و تراجم‌نگاری.

۲- سیر تحول سیره‌نگاری از فرد محوری به جامعه‌گرایی و قرار گرفتن در آستانه ورود به مرحله رویکرد تمدنی به عنوان مرحله‌ای نو

۳- ویژگیهای عمومی رویکرد تمدنی یا تمدن‌گرا در شناخت سیره معصومان علیهم السلام؛ مانند: جامعیت، دربردارنده همه ابعاد و انواع سیره(سیره تبلیغی، سیره علمی، سیره آموزشی، سیره سیاسی، سیره اخلاقی، سیره معاشرتی، سیره خانوادگی، …)، کلان‌نگری، گره‌گشایی نسبت به دوگانه عدم مشروعیت حکومتها و وظیفه نقش‌آفرینی در جامعه اسلامی.

۴- مهمترین راهکارها برای تقویت بینش تمدنی: بالا بردن آگاهی تاریخی در باره فرایند گسترش اسلام و تحقق تمدن پیشین اسلامی، توجه به امتداد اجتماعی عبادات و آموزه‌های دینی، استخراج نمونه‌های کلان‌نگری در روایات و آشنا کردن مردم با آن، افزایش اطلاعات جهانی و تحلیل مسائل سیاسی روز در پرتو آن، اخلاق‌گرایی، عدم برخورد گزینشی با سخنان امام و رهبری و انس با روح دیدگاههای آنها، تشویق همگان به ترجیح منافع امت اسلامی و منافع ملی بر منافع فردی و جناحی و پای‌بندی خود به آن.

با این معیارها می‌توان سیره همه معصومان (علیهم‌السلام) ‌را مورد بازخوانی قرار داد. این معیارها ثابت است ولی مصادیق آن در سیره هر یک از معصومان (علیهم‌السلام) ‌تفاوت می‌کند.

بر این اساس، آنچه در باره خوانش تمدنی سیره حضرت زهرا (سلام‌الله‌علیها) می‌توان گفت تحلیل و تطبیق معیارهای پیش‌گفته بر حیات پر برکت ایشان و رویدادهای زمانه ایشان و چگونگی مواجهه صدیقه کبری (سلام‌الله‌علیها) با آنهاست. این نگاه آمیخته‌ای از استخراج و برجسته ساختن موضوعات تمدنی در سخنان ایشان و یا فهم رفتار ایشان با رویکرد تمدنی است. در فهم تمدنی سیره حضرت زهرا (سلام‌الله‌علیها) قرار نیست که یک گزارش تاریخی جدید کشف شود و یا بخشی از گزارشهای تاریخی قبلا کشف شده کنار گذاشته شود، بلکه قرار است فهم ما از این رویدادها تغییر کند و ارتقا یابد. این فهم باید به گونه‌ای باشد که تنها جمعی محدود از موالیان ایشان یا شیعیان ایران یا شیعیان اثنی‎عشری یا همه فرق شیعی و یا همه مسلمانان و یا همه پیروان ادیان آسمانی و یا همه حق‌طلبان و یا همه انسانها در جهان امروز از آن بهره نبرند، بلکه باید به گونه‌ای باشد که همه انسانها حتی در آینده هم از آن بهره‌مند باشند، یعنی برجسته ساختن ابعادی از زندگی و سیره ایشان که نمی‌توان دایره کاربرد آن را محدود به زمان و مکان حیات مبارکشان دانست، بلکه پیامهای آن می‌تواند در همیشه تاریخ و همه مکانها در گسترده‌ترین سطح مناسبات انسانی کارایی داشته باشد.

اگر گفته شود همه سخنان و رفتارهای همه معصومان (علیهم‌السلام) ‌چنین است و این امر اختصاصی به حضرت زهرا (سلام‌الله‌علیها) ندارد، پاسخ این است که سخن در نوع و سطح مواجهه ما با این سخنان و رفتارهاست که آیا ما واقعا به پیامها و دلالتهای جاودانه و تمدنی آنها توجه داریم و یا از آنها تنها در قلمرو محدودی بهره می‌گیریم و عملا با رفتارها و سخنان خود جلوی چشمه‌هایی که توان سیراب کردن همه بشریت را د ارد سنگ‌چین کرده‌ایم تا جز خودمان کسی دیگر از آنها بهره نبرد؟ آیا از این معدن پایان‌ناپذیر برای نقش‌آفرینی در مقیاس تمدنی هم بهره می‌بریم یا سطح بهره بردن از آن را به یک مفاخره مذهبی تنزل داده‌ایم؟

دوباره و بلکه چندباره تأکید می‌کند سخن در این نیست که از یک گزارش تاریخی یا یک باور مذهبی دست کشیده شود، به هیچ وجه اینطور نیست، نگاه تمدنی هیچ منافاتی با باورهای هویت‌بخش شیعی ندارد، بلکه سخن درباره سطح برداشت از زندگی و سیره زهرای مرضیه سلام الله علیهاست. آورده‌های آن چه امروزه در مجالس مربوط به حضرت زهرا (سلام‌الله‌علیها) می‌گذرد چقدر است؟ آیا اینها همه آن چیزی است که می‌توان از سیره این صاحب سرّ مستودع الهی برداشت کرد؟ آیا با این سطح از مطالب می‎توان با اسم حضرت زهرا (سلام‌الله‌علیها) نقش تمدنی برای همه جهانیان داشت؟ آیا این سطح مطالب پیامی برای همه بشر امروز دارد؟ یا می‎تواند گره از مشکلات همه مسلمانان باز کند؟ یا پاسخگوی همه نیازهای فکری شیعیان با تنوع مذهبی زیدی و اسماعیلی و بُهره‌ای در برابر غیرشیعیان باشد؟ یا سامان‌دهنده نظام فکری و رفتاری امامیه باشد؟ و یا این که تنها تسکین‌دهنده درد و رنج محبان آن حضرت است؟

نمونه‌هایی از سخنان و یا رفتار حضرت زهرا (سلام‌الله‌علیها) که دارای دلالت تمدنی است چنین است:

الف. تبیین جایگاه قرآن به عنوان کتاب مشترک هدایت همه انسانها

حضرت زهرا (سلام‌الله‌علیها) در بخشی از خطبه لُمّه که نزد ما بیشتر به خطبه فدکیه شناخته می‌شود، در باره قرآن چنین گفته‌اند: اَنْتُمْ … زَعیمُ حَقٍّ لَهُ فیکُمْ، وَ عَهْدٍ قَدَّمَهُ اِلَیکُمْ، وَ بَقِیهٍ اِسْتَخْلَفَها عَلَیکُمْ: کِتابُ اللَّـهِ النَّاطِقُ وَ الْقُرْانُ الصَّادِقُ، و النُّورُ السَّاطِعُ وَ الضِّیاءُ اللاَّمِعُ، بَینَهً بَصائِرُهُ، مُنْکَشِفَهً سَرائِرُهُ، مُنْجَلِیهً ظَواهِرُهُ، مُغْتَبِطَهً بِهِ اَشْیاعُهُ، قائِداً اِلَی الرِّضْوانِ اِتِّباعُهُ، مُؤَدٍّ اِلَی النَّجاهِ اسْتِماعُهُ، بِهِ تُنالُ حُجَجُ اللَّـهِ الْمُنَوَّرَهُ، وَ عَزائِمُهُ الْمُفَسَّرَهُ، وَ مَحارِمُهُ الْمُحَذَّرَهُ، وَ بَیناتُهُ الْجالِیهُ، وَ بَراهینُهُ الْکافِیهُ، وَ فَضائِلُهُ الْمَنْدُوبَهُ، وَ رُخَصُهُ الْمَوْهُوبَهُ، وَ شَرائِعُهُ الْمَکْتُوبَهُ.

این نگاه به قرآن و ویژگیها و کارکردهای آن یک نکاه یکسره تمدنی است، با این نگاه به قرآن می‌توان این کتاب جاودان را در جایگاه بلند معنی‌بخشی به یک تمدن قرار داد. به راستی جای این نگاه به قرآن در مجالس فاطمی کجاست؟

ب. تبیین جایگاه پیامبر به عنوان هدایتگر مشترک همه مسلمانان

در بخش دیگری از همین خطبه، در وصف پیامبر چنین آمده است: وَ اَشْهَدُ اَنَّ اَبی مُحَمَّداً عَبْدُهُ وَ رَسُولُهُ، اِخْتارَهُ قَبْلَ اَنْ اَرْسَلَهُ، وَ سَمَّاهُ قَبْلَ اَنْ اِجْتَباهُ، وَ اصْطَفاهُ قَبْلَ اَنْ اِبْتَعَثَهُ، اِذ الْخَلائِقُ بِالْغَیبِ مَکْنُونَهٌ، وَ بِسَتْرِ الْاَهاویلِ مَصُونَهٌ، وَ بِنِهایهِ الْعَدَمِ مَقْرُونَهٌ، عِلْماً مِنَ اللَّـهِ تَعالی بِمائِلِ الْاُمُورِ، وَ اِحاطَهً بِحَوادِثِ الدُّهُورِ، وَ مَعْرِفَهً بِمَواقِعِ الْاُمُورِ. اِبْتَعَثَهُ اللَّـهُ اِتْماماً لِاَمْرِهِ، وَ عَزیمَهً عَلی اِمْضاءِ حُکْمِهِ، وَ اِنْفاذاً لِمَقادیرِ رَحْمَتِهِ، فَرَأَی الْاُمَمَ فِرَقاً فی اَدْیانِها، عُکَّفاً عَلی نیرانِها، عابِدَهً لِاَوْثانِها، مُنْکِرَهً للَّـهِ مَعَ عِرْفانِها. فَاَنارَ اللَّـهُ بِاَبیمُحَمَّدٍ صَلَّی اللَّـهُ عَلَیهِ و الِهِ ظُلَمَها، وَ کَشَفَ عَنِ الْقُلُوبِ بُهَمَها، وَ جَلی عَنِ الْاَبْصارِ غُمَمَها، وَ قامَ فِی النَّاسِ بِالْهِدایهِ، فَاَنْقَذَهُمْ مِنَ الْغِوایهِ، وَ بَصَّرَهُمْ مِنَ الْعِمایهِ، وَ هَداهُمْ اِلَی الدّینِ الْقَویمِ، وَ دَعاهُمْ اِلَی الطَّریقِ الْمُسْتَقیمِ.

و یا در دعای ۲۰ الصحیفه الفاطمیه که مرحوم آیت‌الله سیدمحمدباقر موحد  ابطحی آن را گردآوری و تدوین کرده‌اند و اتفاقا امروز ۱۶ بهمن سالروز رحلت ایشان هم هست، حضرت حدود سی سطر در صفحات ۳۶ و  ۳۷ و در چندین جای دیگر در قالب دعا ویژگیهایی برای پیامبر برشمرده‌اند و یا جایگاهی برای ایشان در نظر گرفته‌اند که اغلب از نگاه ما پنهان مانده است. این نگاه را هم می‌توان یک نگاه تمدنی دانست، زیرا پیامی روشن برای گسترده‌ترین سطح مناسبات انسانی در زیست این‌جهانی انسان دارد.

ج. قلمرو نقش‌آفرینی امت اسلامی

تحلیل حضرت زهرا (سلام‌الله‌علیها) در باره امت اسلامی نیز مبتنی بر یک نگاه تمدنی است. به عنوان نمونه در بخشی دیگر از خطبه لُمّه چنین می‌خوانیم: اَنْتُمْ عِبادَ اللَّـهِ نُصُبُ اَمْرِهِ وَ نَهْیهِ، وَ حَمَلَهُ دینِهِ وَ وَحْیهِ، وَ اُمَناءُ اللَّـهِ عَلی اَنْفُسِکُمْ، وَ بُلَغاؤُهُ اِلَی الْاُمَمِ.

این نگاه به امت اسلامی و ویژگیها و نقشهای محوّل آن که از جمله آنها رساندن پیام اسلام به دیگر امتهاست و به آشکارا امت اسلامی در یک مقیاس تمدنی مورد توجه قرار می‌دهد، در کدام مجلس وعظ و خطابه و روضه ما بازتاب دارد؟

د. توجه به پیامبران پیشین

یکی دیگر از آموزه‌های تمدنی در سخنان حضرت زهرای مرضیه (سلام‌الله‌علیها) توجه به پیامبران پیشین و کتاب مقدس آنهاست. به عنوان نمونه در دعای ششم (ص ۲۵)، دوازدهم (ص ۲۹) و بیستم (ص ۴۰) الصحیفه الفاطمیه الجامعه از تورات و انجیل نام برده شده است و در دعاهای ششم (ص ۲۴)، هفتم (صص ۲۷ ـ ۲۸)، دعای چهاردهم (ص ۳۱)  و دعای سی و پنجم (ص ۵۶) از چند تن از پیامبران نام برده شده است: أسألک بالاسم الذی دعاک به {ابراهیم} خلیلک حین القی فی النار … و بالاسم الذی دعاک به موسی من جانب الطور الایمن … و بالاسم الذی خلقت به عیسی من روح القدس و بالاسم الذی تُبتَ علی داود و بالاسم الذی وهبت به لزکریا یحیی و بالاسم الذی کشفتَ به عن أیوب … (دعای هفتم، ص ۲۷)

یادکرد پیامبران پیشین و کتابهای آسمانی پیشین که در آن زمان هم پیروان زیادی در جهان داشتند، توجه دادن به سرمایه‌های مشترک بشری و در نتیجه اقدامی تمدنی است.

هـ . تبیین عقلی آموزه‌ها و احکام دینی

یکی از مهمترین و ماندگارترین بخشهای خطبه لُمّه تعلیل برخی آموزه‌ها و احکام دینی است: فَجَعَلَ اللَّـهُ الْایمانَ تَطْهیراً لَکُمْ مِنَ الشِّرْکِ، وَ الصَّلاهَ تَنْزیهاً لَکُمْ عَنِ الْکِبْرِ، وَ الزَّکاهَ تَزْکِیهً لِلنَّفْسِ وَ نِماءً فِی الرِّزْقِ، وَ الصِّیامَ تَثْبیتاً لِلْاِخْلاصِ، وَ الْحَجَّ تَشْییداً لِلدّینِ، وَ الْعَدْلَ تَنْسیقاً لِلْقُلُوبِ، وَ طاعَتَنا نِظاماً لِلْمِلَّهِ، وَ اِمامَتَنا اَماناً لِلْفُرْقَهِ، وَ الْجِهادَ عِزّاً لِلْاِسْلامِ، وَ الصَّبْرَ مَعُونَهً عَلَی اسْتیجابِ الْاَجْرِ. وَ الْاَمْرَ بِالْمَعْرُوفِ مَصْلِحَهً لِلْعامَّهِ، وَ بِرَّ الْوالِدَینِ وِقایهً مِنَ السَّخَطِ، وَ صِلَهَ الْاَرْحامِ مَنْساءً فِی الْعُمْرِ وَ مَنْماهً لِلْعَدَدِ، وَ الْقِصاصَ حِقْناً لِلدِّماءِ، وَ الْوَفاءَ بِالنَّذْرِ تَعْریضاً لِلْمَغْفِرَهِ، وَ تَوْفِیهَ الْمَکائیلِ وَ الْمَوازینِ تَغْییراً لِلْبَخْسِ. وَ النَّهْی عَنْ شُرْبِ الْخَمْرِ تَنْزیهاً عَنِ الرِّجْسِ، وَ اجْتِنابَ الْقَذْفِ حِجاباً عَنِ اللَّـعْنَهِ، وَ تَرْکَ السِّرْقَهِ ایجاباً لِلْعِصْمَهِ، وَ حَرَّمَ اللَّـهُ الشِّرْکَ اِخْلاصاً لَهُ بِالرُّبوُبِیهِ. فَاتَّقُوا اللَّـهَ حَقَّ تُقاتِهِ، وَ لاتَمُوتُنَّ اِلاَّ وَ اَنْتُمْ مُسْلِمُونَ، وَ اَطیعُوا اللَّـهَ فیما اَمَرَکُمْ بِهِ وَ نَهاکُمْ عَنْهُ، فَاِنَّهُ اِنَّما یخْشَی اللَّـهَ مِنْ عِبادِهِ الْعُلَماءُ.

جایگاه عبودیت انسانها در برابر خداوند ایجاب می‌کند که در برابر احکام الهی خضوع و تعبد و فرمانبرداری داشته باشد ولی وقتی معصومان سلام الله علیهم خود به تحلیل عقلی و توجه به مصالح اوامر و مفاسد منهیات می‌پردازند، عملا دریچه‌ای به سوی اجازه یافتن عقل بشری برای اظهار نظر در این موارد می‌گشایند و چنین فضایی یک فضای تمدنی است، زیرا احکام و آموزه‌های دینی را قابل فهم و استدلال در سطح بشری در گسترده‌ترین سطح مناسبات انسانی می‌کند. صاحب این قلم قبلا در یادداشتی به تفاوت فلسفه امر به معروف و فلسفه نهی از منکر در این بخش از سخنان حضرت زهرا (سلام‌الله‌علیها) پرداخته است. این پرسش را باید بار دیگر مطرح کرد که براستی جای این آموزه‌های ژرف در مجالس مربوط به حضرت زهرا (سلام‌الله‌علیها) کجاست؟

توجه گستره به مباحث اخلاقی و معنوی فردی و اجتماعی و نیز تبدیل تهدیدها به فرصت برای روشن نگاه داشتن چراغ حق به ویژه در چگونگی مواجهه با مصائب از دیگر مواردی است که می‌توان به وجه تمدنی آنها اشاره کرد.

روا نیست که اندیشه‌ها و زندگی و سیره حضرت زهرا (سلام‌الله‌علیها) که ظرفیت جامعه‌سازی و هدایت جامعه به سوی تمدن را دارد، اسیر محدودنگریهای ما بماند و امید است مبلغان فاطمی پرچمداران شناساندن این بانوی بزرگوار متناسب با تحولات تمدنی جهان امروز باشند.

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

Real Time Web Analytics