نویسنده(گان): جلالالدین قیاسی؛ مرتضی میرزاییمقدم
نشریه: پژوهشهای فقهی
شماره: دوره ۱۱، شماره ۱، بهار ۱۳۹۴
دانلود: کلیک کنید.
چکیده:
سرایت جنایت از موضوعاتی است که در بحث قتل مطرح میشود. در اینجا مسئله این است که سرایت، اگر فرجامش مرگ مجنیعلیه باشد، چه حکمی خواهد داشت؟ در جایی که جانی قصد قتل داشته یا جنایتش غالباً سرایتکننده به نفس است، مشکلی وجود ندارد و قتل عمدی است، لکن چالش هنگامی رخ میدهد که نه قصد قتل وجود دارد و نه جنایت غالباً سرایتکننده به نفس است. این موضوع هم در فقه و هم در حقوق امکان بررسی دارد. فقها در این مورد به دو دستۀ مشهور و غیرمشهور تقسیم میشوند. مشهور بر پایۀ ادلهای چون اجماع، بهرهگیری از قاعدۀ ضمان اثر جنایت غیرمأذون، اینکه سرایت ذاتاً کشنده است و سایر قواعد فقهی، حکم به قتل عمدی دادهاند. در حالیکه غیرمشهور با استناد به روایت، عمومات راجع به قتل عمد، بحث قتل عمدی را منتفی و بر قتل شبهعمدی تأکید کردهاند. بررسی ادلۀ هر دو طرف آشکار میکند که دیدگاه غیرمشهور (شبهعمدی تلقی کردن این نوع قتل) با عمومات قتل عمد سازگاری بیشتری دارد. بررسی حقوقی مسئله نیز مشخص میکند که معیارهای حقوقی بر دیدگاه غیرمشهور منطبق است، زیرا نظامهای حقوقی مختلف (فرانسه، انگلیس و ایران ) تنها تا اندازهای از توجه به قصد صریح منصرف شدهاند که بتوان با توجه به رفتار مرتکب که نوعاً، و در برخی نظامها، قطعاً کشنده است، قصد را احراز کرد.