قالب وردپرس افزونه وردپرس
خانه / آخرین اخبار / مطالبات و دغدغه‌هایی که بی‌پاسخ ماند!/ سید حمید علوی آزیز
مطالبات و دغدغه‌هایی که بی‌پاسخ ماند!/ سید حمید علوی آزیز

به بهانه دیدار مجدد فضلای حوزه‌های علمیه سراسر کشور با رهبر انقلاب؛

مطالبات و دغدغه‌هایی که بی‌پاسخ ماند!/ سید حمید علوی آزیز

اختصاصی شبکه اجتهاد: در خبرها آمده امروز چهارشنبه دوم ماه مبارک رمضان، مدیران، اساتید، فضلا و طلاب حوزه‌های علمیه سراسر کشور با رهبر معظم انقلاب دیدار خواهند داشت، دوازده سال از دیدار قبل مجموعه فضلای حوزه‌های علمیه سراسر کشور با رهبر معظم انقلاب‌ می‌گذرد.

آذرماه ۱۳۸۶ مجموعه اساتید و فضلا و طلاب حوزه‌های علمیه قم و مشهد و اصفهان و… با رهبر معظم انقلاب دیدار مفصلی داشتند که بیش از چهار ساعت به طول انجامید. در آن دیدار هفده نفر از فضلای حوزه‌های سراسر کشور به بیان دیدگاه‌های خود پرداختند و رهبر معظم انقلاب نیز مطالب مهمی در باب تحول در حوزه‌های علمیه ایراد کردند، بازخوانی برخی از آنچه در دیدار قبل، رهبری معظم از مدیریت حوزه‌های علمیه قم و مشهد و … مطالبه کرده بودند نه تنها خالی از لطف نیست بلکه امر لازم و بایسته است.

دوازده سال از مطالبه تحول در حوزه‌های علمیه برای جلوگیری از انزوا یا مرگ حوزه‌ می‌گذرد و بایسته است همگان ببینند حوزه منزوی تر شده یا با اقدامات تحولی به دامنه تاثیرگذاری و نفوذ علمی و معنوی حوزه‌ها افزون شده است. تغییر در شیوه مدرک دهی در حوزه‌های علمیه، تالیف جایگزین‌هایی برای کتابهای درسی کفایه و مکاسب، توجه به منزلت اجتماعی فضلا و اساتید، جدی گرفتن کرسی‌های آزاداندیشی، ایجاد مرکزی برای تربیت مبلغان در عرصه بین الملل و ایجاد یک مرکز آمار قوی در حوزه‌های علمیه بخشی از مطالباتی است که دوازده سال قبل رهبری معظم از مدیریت حوزه‌های علمیه داشتند.

نگارنده بی اطلاع از مجموعه اقدامات و تلاشهایی که در این ده، دوازده سال در حوزه‌های علمیه شده نیست اما حسب اطلاع، بدنه حوزه علمیه و مجموعه اساتید، طلاب و فضلا این اقدامات را ملموس‌ نمی‌بینند و رشد حوزه علمیه قم در بخش‌های پذیرش و گزینش، آموزش، پژوهش و … مشخص نیست و این عدم اطلاع از آنچه در قبال مطالبات قبلی رهبر معظم انقلاب صورت گرفته، تردیدهایی را نسبت به مطالبات بعدی و آنچه در این جلسه مطرح‌ می‌شود را موجب‌ می‌شود، لذا پیشنهاد‌ می‌کنم در ابتدای این دیدار مسئولان حوزه‌های بزرگ کشور گزارشی از اقدامات انجام شده در هریک از محورهای زیر را به اطلاع حاضران و رهبری معظم برسانند تا امیدها نسبت به جدی گرفتن مطالبات رهبری از سوی متولیان بیشتر شود.

مطالب ذیل دغدغه‌های ۱۲ سال گذشته رهبر انقلاب در آذر ۸۶ نسبت به وضعیت حوزه علمیه و مطالبات معظم‌له از مجموعه شورای عالی و مدیریت حوزه‌های علمیه است.

۱- تحول اجتناب ناپذیر است، ما امروز باید به فکر حوزه قم یا اصفهان یا مشهد یا بقیه شهرها در بیست سال آینده باشیم، در ۳۰ سال آینده باشیم. تحول، طبیعت و سنت آفرینش الهی است، این را بارها من مطرح کردم، گفتم تحول رخ خواهد داد. خوب حالا یک واحدی را، یک موجودی را فرض کنیم که تن به تحول ندهد، از یکی از دو حال خالی نیست، یا خواهد مُرد، یا منزوی خواهد شد،

۲- اگر حوزه بخواهد از تحول بگریزد منزوی خواهد شد، اگر نمیرد، اگر زنده بماند. البته مایه دین مانع مردن‌ می‌شود؛ اما منزوی خواهد شد، روز به روز منزوی تر خواهد شد. تحول حتمی است؛ منتها تحول دو طرف دارد، تحول در جهت صحیح و درست، تحول در جهت باطل و غلط. ما مدیریت کنیم که این تحول در جهت درست انجام گیرد. این وظیفه ما مؤثرین در حوزه است؛ مدیران حوزه، فضلای حوزه، صاحب نظران حوزه، باید همتشان این باشد. از تحول نباید گریخت. حالا آقایان بیان کردید در شیوه آموزش، در شیوه پژوهش، در شیوه پذیرش، در کتاب درسی، همه اینها تحول‌ می‌خواهد.

۳- ببینید! اینجا صحبت مدرک شد، بنده جزء کسانی هستم که از اوائل بر روی مدرک مستقل حوزه ای تکیه کردم، الآن هم اصرار دارم مدرک، خود حوزه با اعتبار خودش نه به اعتبار وزارت علوم؛ چون اعتبار حوزه عمیق تر، ثابت تر و مهم تر از اعتبار هر وزارتی است. با اعتبار خودش حوزه مدرک بدهد.

۴- اصل مدرک را بنده قبول دارم؛ امّا مدرک زدگی آفت مدرک است. طلبه برای مدرک درس بخواند، این عیب بزرگی است. این همان خط میانه تحول است. مسئول، حوزه علمیه است، مسئولِ دینداری مردم روحانیت است، روحانیت هم مولود و ساخته دست حوزه علمیه است. با این نگاه مسئولیت را بسنجید. این جوری توزین بکنیم مسئولیت را تا بفهمیم بر دوش ما بار سنگینی که هست.

۵- این مدیریت تحول است در زمینه مدرک. مدرک بدهیم، از مدرک گرایی و مدرک زدگی که همیشه عیب تعلیمات جدید، ما‌ می‌دانستیم، پرهیز کنیم. این یک نمونه است.

۶- خوب کفایه را تبدیل کنیم به کفایه جدید چه اشکالی دارد؟ مکاسب را که در او شیوه شیخ در بیان مطلب، هی آمد و رفت اجتهادی است، خوب درس خارج شیخ است، مکاسب را دست کم نباید گرفت، درس خارج شیخ انصاری است، حالا کی مثل شیخ انصاری است؟ این همه مکاسب نوشتند، اما این درس خارج که حالا به صورت تدوین شده در آمده، خصوصیتش برای آن کسی که درس خارج شیخ نشسته خوب است، مطلب راهی به این طرف بکشاند، به آن طرف بکشاند، هی ابداع احتمال کند؛ اما برای کسی که‌ می‌خواهد فقه استدلالی را از روی متن یاد بگیرد، نه، خوب نیست، طلبه دچار مشکل است. مکاسب را تسهیل کنند، همان مطالب شیخ را بیاورند در یک کتاب دیگری، منتها سرراست، روشن، تحقیق شیخ را در هر مسئله ای قشنگ بیان کنند، متعبد و مقید باشند به همان که شیخ بیان کرده، آن را بیان کنند در این کتاب جدید، این‌ می‌شود مکاسب جدید.

۷- یک چشم انداز روشنی برای آینده حوزه علمیه باید ترسیم بشود؛ همانطور که در مسائل کشور چشم انداز بیست ساله ترسیم شد. بیایید یک چشم انداز بیست ساله، ده ساله، برای حوزه تشکیل بدهید، این کار شورای عالی حوزه علمیه است. خوب کِی‌ می‌تواند شورای عالی این کار را انجام بدهد؟ وقتی که افراد محترم شورای عالی برای این کار فرصت کافی بگذارند، متفرّغ باشند، یعنی عضویت در شورای عالی حوزه یک شأنی در کنار شئون اصلی به عنوان یک شأن فرعی نباشد. شما ببینید یک دانشگاه مدیریتش یا فرض کنید که دستگاه سیاست گذاریش چه جوری عمل‌ می‌کند؟ حوزه علمیه به این عظمت؛ حالا چه حوزه قم، چه حوزه مشهد، چه حوزه اصفهان،‌ نمی‌تواند به صورت حاشیه ای اداره بشود. باید وقت بگذارند. این یک.

۸- یکی از کارهایی که در سازماندهی حوزه لازم است، آمارگیری است که من اشاره ای کردم وسط صحبت دوستان. ما از حوزه آمار درستی نداریم، به طریق اولی آن وقت از مجموعه روحانیت آمار درستی نداریم. تعداد روحانیون در کشور، حدود تحصیلی اینها، میزان فضل اینها، تواناییهای تبلیغی اینها، تأثیرگذاری اینها در محیطشان، اینها چیزهایی است که اصلاً در آمارهای ما، در اطلاعات ما منعکس نیست. ما آمارگیری نداریم. آمارگیری هم یک دانش است. یکی از کارهایی که باید حتما انجام بگیرد، سریع هم باید شروع بشود و چند سال هم طول خواهد کشید اما برکاتش خیلی زیاد خواهد بود، همین مسئله آمارگیری است. از طلاب حوزه، از سطوحشان، از مقدار و اندازه درکشان، از درسی که خوانده اند، پیشرفت تحصیلی شان، از اینها آمارگیری داشته باشیم، بدانیم زیردست مجموعه مدیریت حوزه علمیه چیست، با چی‌ می‌خواهد کار بکند، این کمبود را هم داریم که البته آن وقت دنبال آمارگیری نظام ارزشیابی و اینها پیش‌ می‌آید. این هم یکی از چیزهایی است که در مسئله سازماندهی عرض‌ می‌کنیم.

۹- یکی از موضوعاتی که حتما من لازم است عرض بکنم، مسئله آزاداندیشی است که توی بعضی از صحبتهای آقایان بود.

چرا این کرسیهای آزاداندیشی در قم تشکیل‌ نمی‌شود؟ چه اشکالی دارد؟ حوزه‌های علمیه ما مرکز و مهد آزاداندیشی علمی بوده، همیشه، هنوز که هنوزه ما افتخار‌ می‌کنیم و نظیرش را نداریم در حوزه‌های درسی غیر حوزه علمیه که شاگرد پای درس به استاد اشکال کند، پرخاش کند و استاد از او استشمام دشمنی و غرض و مرض نکند. طلبه آزادانه اشکال‌ می‌کند، هیچ ملاحظه استاد را هم‌ نمی‌کند، استاد هم مطلقا از این رنج‌ نمی‌برد و ناراحت‌ نمی‌شود. این خیلی چیز مهمی است.

در قم باید این جوری باشد. خوب نظر فقهی یک نفری‌ می‌دهد، خوب نظر شاذی است، خیلی خوب، قبول ندارید کرسی نظریه پردازی تشکیل بشود و مباحثه بشود، پنج نفر، ده نفر فاضل بیایند این نظر فقهی را رد کنند با استدلال اشکال ندارد. نظر فلسفی داده‌ می‌شود همین جور، نظر معارفی و کلامی داده‌ می‌شود همین جور، مسئله تکفیر و رمی و این حرفها را بایستی از حوزه برانداخت، آن هم در داخل حوزه نسبت به علمای برجسته و بزرگ. یک گوشه ای از حرفشان با نظر بنده حقیر مخالف است، بنده دهن باز کنم رمی کنم،‌ نمی‌شود این جوری. این را باید از خودِ داخل طلبه‌ها شروع کنیم، این یک چیزی است که جز از طریق خود طلبه‌ها و تشکیل کرسیهای مباحثه و مناظره و همان نهضت آزاد فکری و آزاداندیشی که عرض کردیم، جز از این طریق ممکن نیست. این را عرف کنید در حوزه علمیه، در مجلات، در نوشته‌ها گفته بشود، یک حرف فقهی یک نفر‌ می‌زند، یک نفر رساله ای بنویسد در رد آن، کسی او را قبول ندارد رساله ای در رد او بنویسد، بنویسد اشکالی ندارد، با هم بحث علمی کنند، بحث علمی به نظر من خوبه.

۱۰- یکی هم مسئله منزلت اجتماعی فضلا و اساتید است که این هم جزء مشکلات ماست. حالا یک پیشنهادی بعضی از دوستان به ما کردند، به ما دادند که حالا من مطرح‌ می‌کنم و آن اینکه هیئت علمی تشکیل بشود در قم؛ یعنی هیئتهای علمی برای سطوح مختلف، برای رشته‌های مختلف رسمیت پیدا کنند که یک نفری به یک حدی که رسید، از یک آزمونی که عبور کرد، جزء هیئت علمی قم بشود، این یک عنوانی باشد.

۱۱- یکی از پیشنهادهایی که آقایان کردید و من‌ می‌پسندم آن پیشنهاد را، تشکیل یک مؤسسه آموزشی است برای تبلیغات بین المللی، حالا این گوی و این میدان. شما بروید در قم یک مدرسه برای تربیت مبلغین دینی برای دنیای خارج از ایران در قم برنامه ریزی بکنید و عَلَیَّ نَفَقَهُ عِیالِه و همین جور گفتم، گفتم خرجش با من، هزینه‌هاش را من متحمل‌ می‌شم، یکی از پیشنهادهایی که آقایان کردید و من‌ می‌پسندم آن پیشنهاد را، تشکیل یک مؤسسه آموزشی است برای تبلیغات بین المللی.

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

Real Time Web Analytics