در گذشته، مهریه آن گونه که باید به چشم نمیآمد و مثلهای «مهریه را کی داده و کی گرفته» و «عروس با لباس سفید میآید و با کفن میرود» در آن دوران بیشتر به گوش میرسید و در حقیقت مهریه به منزله رعایت ارزش و منزلت بانوان و در راستای رعایت شرع، در سند ازدواج قید میشد، ولی امروزه، مهریه بلای جان برخی خانوادهها شده و مشکلات بزرگی را برای آنها به وجود آورده است. در کنار محاکم خانواده اگر سری بهزندانها هم زده شود مشاهده میشود که بسیاری از محکومان مالی به دلیل عدم توان در پرداخت مهریه مشغول گذراندن ایام در زندانها هستند. درباره همین موضوع تاکنون بسیار گفته شده و مسئولان امر و فعالان اجتماعی هم راهکارهای مختلفی ارائه کردهاند اما آنچه که پابرجاست همان رویه و همان گلایههاست.
به گزارش شبکه اجتهاد، حمایت و مخالفت با مهریه و آثار آن آنچنان گسترده شده که اخیراً آیتالله جعفر سبحانی، در دیدار با رییس سازمان بازرسی کشور بیان داشت: غالب استفتائاتی که از ایشان میشود، درباره مهریه است. آیتالله سبحانی به حجتالاسلام درویشیان، رییس سازمان بازرسی کشور گفت: «غالب استفتائات از بنده مرتبط با مهریه است، بنده کراراً گفتهام مهریه عندالمطالبه خلاف شرع است و قرار شد، با پیگیری آقای رئیسی، لایحهای به مجلس ارائه شود تا عندالاستطاعه شود.»
در همین ارتباط، دکتر محمدعلی معیر محمدی، عضو گروه فقه و مبانی حقوق دانشگاه عدالت استاد دانشگاه و پژوهشگر حقوق خانواده درباره ویژگیهای فقهی و حقوقی مهریه و آثار مترتب با آن به «تابناک» گفت: «مهریه، دینی است که با توجه به عقد نکاح و متعاقب نکاح گاهی اوقات بر ذمه مرد ثابت میشود. به این خاطر میگوییم گاهی اوقات، چون ذکر مهر در نکاح دائم واجب نیست بلکه مستحب است لذا ما میتوانیم نکاحی را متصور باشیم که آن نکاح بدون ذکر مهر شکل گیرد و منعقد شود، اما همانطور که عرض شد این برای نکاح دائم است نه نکاح منقطع، چون در این نوع نکاح باید حتما ذکر شود.»
وی در ادامه افزود: «لذا نکته مهم این است که بدانیم این دین با سایر دیون کاملا متفاوت است، چون دیگر دیون ممکن است، برگرفته از مناشی متفاوت و مختلفی باشند؛ مثل اینکه شخصی معامله تجاری میکند و بر اثر این اقدام دینی بر ذمه او میآید یا شخصی چکی صادر میکند و دینی بر ذمه او قرار میگیرد یا شخصی ضامن فرد دیگری شده و دینی بر او ثابت میشود و یا حالات دیگر لیکن در نکاح به این صورت نیست.»
معیر محمدی تصریح کرد: «در نکاح دین حاصل شده که عنوان مهر را میگیرد، متعاقب معاملات تجاری یا اسناد تجاری نیست بلکه متعاقب یک عقد متفاوتی است به نام نکاح. چرا میگوییم نکاح با سایر عقود متفاوت است؟ به این دلیل که نکاح جنسش با سایر عقود متفاوت است. فقها مثل شهید ثانی در شرح لمعه به ظرافت این نکته را بیان میفرمایند که نکاح ماهیت معاوضهای صرف ندارد، بلکه ماهیت شبهه معاوضی دارد لذا وقتی ثابت کنیم که نکاح ماهیت شبهه معاوضی دارد، لذا جنس آن دینی هم که متعاقب او و برای او حاصل میشود، باید با سایر دیون متفاوت باشد و احکامی هم که مترتب بر آن دین میشود، با سایر دیون متفاوت است؛ لذا اگر دینی را که حاصل از عقد بیع است و قواعدی را بر فرد مدیون مترتب میدارد و طبق قانون نحوه اجرای محکومیتهای مالی در ماده ۳ محکوم به زندان مین ماید در مهریه باید اتفاق دیگری رخ دهد.»
این پژوهشگر حقوق خانواده افزود: «در متون دینی و روایات، واژه مهر کمتر دیده میشود یا در قرآن کریم که اصلا از این لفظ استفاده نشده بلکه از لفظ نحله و از واژه صداق در قرآن کریم استفاده شده است. صداق از صداقت میآید و نحله از محبت میآید. این دین در اصل ثابت کننده صداقت و محبت آن مرد به آن زن است و مرد برای اظهار محبت و صداقت خود این صداق و نحله را برای همسرش تعیین میکند، وگرنه معاملهای که صورت نگرفته و چیزی که معامله نشده، لذا باید در نظر بگیریم قرآن کریم و متون دینی زیاد از واژه مهر استفاده نکرده و این خودش نکته مهمی است.»
وی درباره توصیه آیتالله سبحانی، مبنی بر عندالاستطاعه قرار دادن مهریه گفت: «این فرمایش به دلیل نگرانیهایی است که به مراجع منتقل شده است. نگرانی از اوضاع جامعه و وضعیت خانوادهها و زندانیان بدهکار مهریه همه و همه نگرانیهایی است که در این سالها، بارها مطرح و به مراجع تقلید هم منتقل شده است.»
وی درباره تفاوتهای عندالمطالبه و عندالاستطاعه خاطرنشان کرد: «وقتی اصل دین به وجود میآید، باید عندالمطالبه باشد؛ یعنی هر موقع زن درخواست کرد و چون ماهیتش این است که در ضمن عقد نکاح ذکر شده و قرار داده شده، به محض اینکه علقه زوجیت برقرار شد این مهر بر ذمه مرد مستقر میشود و زن هم حق مطالبه آن را دارد و البته این حق به طور متزلزل برقرار میشود؛ یعنی زن زمانی میتواند مطالبه کند که تمکین کند که آن احکام و مسائلی دارد؛ لذا عندالمطالبه یعنی اینکه هر زمانی که زوجه مهرش را خواست، مرد موظف است که پرداخت کند و واژه عندالاستطاعه هم یعنی اینکه هر زمانی که مرد یا زوج استطاعت مالی داشت، آن مهر بر ذمه مرد مستقر میشود.»
معیر محمدی اظهار داشت: «از لحاظ فقهی و حقوقی در اینکه مهریه، عندالاستطلاعه قرار بگیرد اشکالاتی وجود دارد. بنده اخیرا در مقالهای با نام «تفاوت مهر با سایر دیون در پرتو اشتراط قدرت پرداخت زوج» مبسوط بحث کرده ام. این عندالاستطاعه یعنی زمانی که زوج استطاعت مالی پیدا کرد، اما از نظر حقوقی این استطاعت مالی روشن و شفاف نیست که چه زمانی محقق میشود و این مانند این است که پرداخت را مشروط به شرطی کردهاید که معلق است و زمان پرداخت معلوم نیست؛ لذا حقوقدانان به تبع فقها به درستی گفته باشند که آن عقد باطل است؛ لذا اینجا عندالاستطاعه بودن کمی محل بحث است.»
وی در ادامه گفت: «باید بدانیم که موضوع مهر، پیامدی اجتماعی و قضایی با هم است و نباید بگوییم یک موضوع صرفا حقوقی و قضایی است. باید این موضوع را در زمینه اجتماعی هم کنکاش کنیم و نیاز به مطالعه میان رشتهای دارد. به صورت اجمالی و فهرست وار باید بگوییم، این جامعه ماست که رفته رفته به سمتی میرود که دختران مهرهای بالا بخواهند و توقع دخترها و پسرها بالا رود تا در اثر آن هم سن ازدواج بالا رود و نزاعها و دشمنیهای بوجود بیاد تا مهریههای بالا منعقد شود. بدهکار بودن مرد به زن ایجاد پرونده بیشمار قضایی، همه و همه از پیامدهای منفی مهرهای سنگین است.
معیر محمدی درباره راهکار عملی برای رفع مشکلات این حوزه خاطرنشان کرد: «قانونگذار در ماده ۲۲ قانون حمایت از خانواده مصوب ۹۱ یک حرکت بسیار مثبتی که کرد این بود که ضمانت اجرای مهر را تا ۱۱۰ عدد سکه بهار آزادی قرار داد و آن را مشمول ماده ۳ قانون اجرای محکومیت مالی کرد؛ بنابراین، جا داد ما این را تکمیل کنیم و بگوییم که اولا زمانی مهر مستقر بشود که عندالاستطاعه باشد و نه زمان مطالبه زوجه. نکته دیگر اینکه ما شرطیت قدرت پرداخت در مهر را مدنظر قرار بدهیم.»
وی در تکمیل پیشنهاد خود اظهار داشت: «بدین صورت که عقلا در معاملاتشان اگر چنانچه شخصی قدرت در پرداخت مورد معامله را نداشته باشند، آن معامله را باطل میدانند و آن دین را از او نمیپذیرند مثل مراودات بانکی. وقتی شما میخواهی وام زیادی بگیرید، آن بانک باید بررسی کند که قدرت پرداخت دارید یا خیر. در مورد مهریه هم باید چنین سازوکاری تعریف شود. در واقع اگر قدرت پرداخت نیست، اصلا آن دین باطل است و تبدیل به مهرالمثل و یا مهرالمتعه میشود. مهرالمثل یعنی به مانند آن دختر چقدر برایش مهریه تعلق میگیرد و مهرالمتعه یعنی مقدار توان زوج چیست که به نظر ما مهرالمتعه بر عهده زوج تعلق میگیرد.»
این استاد دانشگاه افزود: نکته در اینجاست که همه کاستیهای قانون به آنچه برمی گردد که اول عرض کردم. باید جنس دین مهر با سایر دیون متفاوت دیده شود. وقتی جنسش متفاوت باشد، نحوه اجرای محکومیت مالی آن هم باید متفاوت باشد. چطور ما میگوییم برای نکاح و خانواده قانون مجزا نوشته شده؛ پس برای آن دین هم باید و نحوه مطالبه آن هم قانون مجزا نوشته شود.
وی تصریح کرد: قطعا جامعه ما به رویکرد جدیدی به قوانین خانواده نیاز دارد. درست است که قانونگذار به درستی اصلاحات بسیار مثبتی انجام داده ـ هرچند برخی مواد آن خالی از مناقشه نیست ـ باز هم نیاز به اصلاح دارد و از طرفی این نباشد که حقوق زن پایمال شود. تبعات این مهرهای سنگین باید از دید زنان و مردان تعدیل شود و مهر به عنوان یک مستمسک برای طلاق دیده نشود. همانطور که گفته شد، به عنوان یک علقه و عشق و محبت دیده شود و از طرفی متعاقبا حق و حقوق زن حفظ شود. باید یک نگاه جامع و کامل به نظریه حقوقی اسلام در باب خانواده داشته باشیم و این نباشد که به قول قرآن کریم «نُؤمنُ بِبَعضٍ وَ نَکفُرُ بِبَعض» باشیم. نگاه ما باید با دید جامع نگر باشد و نظام واره خانواده در حقوق اسلام به صورت دقیق احصا شود.»
معیر محمدی در پایان خاطرنشان کرد: نکته اساسی در ساختار آموزش و پرورش است که باید به این موضوع توجه داشته باشد و طوری به فرزندان آموزش دهند که مهریه سنگین ارزش نباشد. نکته بعد ایجاد امنیت اقتصادی برای زنان خانه دار مطلقه است که اصلا نیازی به مهر نداشته باشند.