قالب وردپرس افزونه وردپرس
خانه / آخرین اخبار / کارهای ناتمام سید خویی
کارهای ناتمام سید خویی

یادداشت؛

کارهای ناتمام سید خویی

شبکه اجتهاد: آیت‌الله سید ابوالقاسم  موسوی خویی از اثرگذارترین فقهای تاریخ تشیع است که ۱۷ مرداد ۱۳۷۱ در حصر خانگی در کوفه درگذشت. برخی وقایع زندگی ایشان همچنان مورد بحث است.

ماجرای نیمه‌تمام ماندن تفسیر قرآن ایشان یکی از پرسش‌هایی است که می‌شود به آن پرداخت. مرحوم خویی که در نجف شروع به تفسیر قرآن کرده بود، ناگهان این کار را رها می‌کند. وی حتی در وصف علامه طباطبایی که اقدام به تفسیر قرآن کرده بود می‌گوید که علامه خود را تَضحیه(قربانی) کرده است.(۱)

اگرچه گفته شده وی تحت فشارها تفسیر را رها کرد، ولی نواده‌اش حجه‌الاسلام‌ سید امین خویی گزارش دیگری می‌دهد:

«آقا می‌فرمودند که من برای تفسیر قرآن نیاز به پنج طلبه فاضل دارم که روزی هشت ساعت با بنده کار کنند که بتوانیم تفسیر قرآن را تألیف کنیم. در مکاتبات آقای خویی و آقای سید صادق روحانی هم آمده که نمی‌شود با سهل‌انگاری به تفسیر پرداخت و مثل روش کتب فقه و اصول با آن برخورد کرد. در این نامه ایشان به آقای روحانی گفته که اقلا بیست سال باید وقت بگذاریم تا تفسیر قابل اطمینانی عرضه کنیم» (۲)

سلوک ناتمام دیگر مرحوم خویی، نیمه‌تمام گذاشتن سیر و سلوک عرفانی است. گفته می‌شود که ایشان در جوانی به وادی عرفان و سلوک وارد می‌شود و به کشف‌هایی نیز نائل می‌گردد، اما این رویّه را ادامه نداده و فقه و اصول را ترجیح می‌دهد.

در این خصوص برخی روایت‌ها وجود دارد. گفته می‌شود که مرحوم آیت‌الله‌ بهجت واسطه شده و دیداری میان مرحوم آیت‌الله سید علی قاضی و آیت‌الله خویی صورت می‌گیرد. فرزند مرحوم بهجت در این خصوص گفته است:

«آقای قاضی و آقای خویی در حرم حضرت ابوالفضل(ع) همدیگر را می‌بینند. آقای خویی می‌گوید: وقتی بگذارید که من خدمت شما بیایم. آقای قاضی می‌گوید همین الان. یک ساعت و خُرده‌ای در صحن با هم حرف می‌زنند و آقای قاضی ایشان را قانع می‌کنند و آقای خویی مجذوب ایشان می‌شوند و همان جا دستور می‌گیرند که باید فلان‌جور لباسی را تهیه کند، فلان‌طور غسل کند و در مکانی که در معرض نباشد، برود و دو رکعت نماز بخواند و فلان ذکر را بگوید. آقای خویی همه این مقدمات را فراهم می‌کند و جا هم مشخص بوده که ایوان امیرالمؤمنین(ع) است و ساعت خلوت هم دو بعداز ظهر. ایشان مدتی آنجا می‌رود و با تمام آداب و مقدماتی که آقای قاضی گفته بود، نماز می‌خواند اما هر کاری که می‌کند ذکر یادش نمی‌آید. می‌فهمد که اسباب عدم توفیق در درون ایشان هست. اما بار دوم امداد حاصل می‌شود. آقای خویی گفته بود: من خیلی مایلم در عوالم سلوک سیر کنم، اما چه کنم در دریای فقه غرق هستم و نمی‌توانم بیایم، جمع بین این دو هم ممکن نیست. آقای قاضی بعدا گفته بود می‌دانستم که موفق نمی‌شود ولی اگر توفیق پیدا می‌کرد از همه جلوتر می‌رفت»(۳)

آیت‌الله‌ شبیری زنجانی روایت متفاوتی از سلوک عرفانی نیمه‌تمام سید خویی دارد. به گفته ایشان، مرحوم خویی به دستور پدرش، این‌گونه سلوک را ادامه نداده است:

«زمانی که مرحوم آقای خویی با آقای قاضی ارتباط داشته و مشغول سلوک بوده و به دستور ایشان کارهایی انجام می‌داده، از آقای خویی نقل شده است که من آن وقت تسبیح موجودات را حس کردم، حتی گربه‌ای از یک طرف دیوار به آن طرف دیوار پرید، پرش گربه هم تسبیح می‌کرد. پرش که خودش یک چیز است، خود آن پرش هم تسبیح می‌کرد … آسید علی خلخالی می‌گفت که من آقای خویی را از این مسیر برگرداندم. گفت چون دیدم برای فقاهت خیلی مستعد است، به پدرش نامه نوشتم و گفتم شما به گونه‌ای که نداند از جایی تحریک شده است، ادامه این جور کارها را تحریم کنید. می‌گفت که پدرش هم نامه نوشت: غیر از فقه و اصول وارد شدن در اشتغال‌های دیگر را بر شما حرام می‌کنم. ایشان هم شبهه شرعی کرد و دیگر سلوک را تعقیب نکرد» (۴)

آخرین سلوک ناتمام سید در میدان سیاست بود. او اگرچه در ابتدای دهه چهل شمسی بیانیه‌هایی در حمایت از اعتراضات علمای ایران علیه حکومت پهلوی صادر کرده بود، اما در سال‌های اصلی مرجعیت خود (۱۳۷۱-۱۳۴۹ش) می‌کوشید حوزه نجف را از نزاع‌های سیاسی دور نگه‌دارد تا کمتر لطمه ببیند. با این حال پس از شکست صدام در جنگ اول خلیج فارس و قیام شیعیان عراق، وی کوشید با بهره‌گیری از نفوذ خود به سامان دادن وضعیت بغرنج شهرهای شیعه‌نشین بپردازد. همین اقدام او بهانه صدام برای قتل و حبس برخی شاگردان و نزدیکان وی و بازداشت تحقیرآمیز آیت‌الله شد. او را نزد صدام بردند و در دیداری فرمایشی تلاش کردند آتش خشم شیعیان را مهار کنند. سید در سال پایانی عمر گرفتار حصر خانگی شد و از تشییع مردمی او نیز جلوگیری کردند./ مجموعه خبری روای

۱- گفتگو با شماره اول مجله تقریرات

۲- مؤسسه مطالعات تاریخ معاصر ایران، گفتگو با شیخ علی بهجت

۳- جرعه‌ای از دریا، ج ۱، ص۶۱۶

۴- شهید مطهری، ده گفتار، ص۲۲۷).

اطلاعات عکس: دیدار اجباری با صدام، اسفند ۱۳۶۹

۲ دیدگاه

  1. نوکر نوکران حضرت ولی عصر عجه الله تعالی فرجه الشریف

    چه طور است شما طلبه های بی سواد افراطی ، افرادی که در سطح باعظمتی در قیاس با علمای فاضلی چون آیت الله العظمی خویی را در درجات بالایی قرار میدهید ولی به شخص این عالم ربانی که میرسید میشود (سید خویی ) امثال شما جاهلانی که ظاهر را بر باطن اعلم میدانید باعث کندی پیشرفت حوزه و پیوند آن با مردم و جلوگیری از گسترش تشیع میشوید
    توبه کنید و این شبهات ناسنجیده عمدی خود را به خورد مردم ندهید ….

    • ظاهرا جنابعالی اولا متن یادداشت را کاملا مطالعه نکرده اید وگرنه قائل به تنقیص جایگاه ایشان در این متن نمی شدید؛ ثانیا با فضای القاب و تکریم ها در حوزه آشنا نیستید، چرا که در حوزه عبارت شیخ، سید، … مانند شیخ طوسی، شیخ مفید، سیدبن طاووس، سید رضی، … بار معنایی خاص خودش را دارد که با ذهن عوام تفاوت دارد؛ ثالثا با کار رسانه ای و تیترزنی هم آشنا نیستید و گرنه متوجه جذابیت تیتر می شدید.
      ضمنا نوکری، صفت و اعتقادی شخصی است و بیان آن در فضای عمومی، وجهی ندارد.

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

Real Time Web Analytics