مرحوم واعظ زاده خراسانی بر اندیشههای آیتالله العظمی بروجردی متمرکز بود؛ وی در این چارچوب، به مهارتها و خطوطی دست یافت که در آثار خود آنها را منعکس کرده است.
شبکه اجتهاد: خطوطی که مرحوم واعظ زاده در مدرسه آیتالله بروجردی آموخت و آنها را پی گرفت، چهار خط فکری است که عبارتند از: “شناخت مختصات فقه تفریع و فقه ما قبل تفریع به عنوان دو مرحله تاریخی”، “شناخت کارکرد تراث فقهی قدما در اجتهاد”، “ضرورت حضور بخشی به شیعه در مناسبات مشترک با اهل سنت” و “باورمندی به برقراری تعامل مباحثه ای میان فقههای مذاهب”.
مرحوم آیتالله واعظ زاده خراسانی دارای کارکردهای قابل توجهی در طول عمر خود بود که برخی از آنها میتواند به جهت کلان بودن از یک طرف، و برخاستگی از مدرسه آیتالله بروجردی از طرف دیگر در دستور کار مطالعاتی حوزه قرار گیرد.
ممکن است (و انتظار هم همین است) که در مواردی یا در ابعادی، قرائت وی از مدرسه آیتالله بروجردی قابل بحث و نقد باشد؛ اما سه چیز مسلم است: یکی این که وی در مقام عرضه و شرح دروندادهای مدرسه آیتالله بروجردی بوده و به این امر خود او تصریح میکرد و دیگر این که وی در مواردی اندیشههای آیتالله بروجردی را به سمت عملیات در فضای جامعه سوق داده است و سوم این که او دست کم در مواردی و ابعادی به لب لباب نگاه آیتالله بروجردی رسیده بود.
البته به دلیل حساسیت نسبت اندیشههایی به مدرسه آیتالله بروجردی، طبیعی بلکه لازم است فضلای حوزههای علمیه رابطه اندیشههای آیتالله واعظ زاده خراسانی را با مدرسه آیتالله بروجردی به مداقه و بحث بگذارند.
آیتالله بروجردی ایده و اندیشه طبقه قدمایی که دارای کتابهای ویژه فقهی بوده ولی تفریعی نیستند را ارائه کرد؛ یکی از ابتکارات مرحوم آیتالله بروجردی این بود که اندیشه کارکرد فقهی قدما و نقش بی بدیل کتابهای این مجموعه را در ارتباط با فقه و اجماع ارائه کردند.
مرحوم واعظ خراسانی از جمله معدود کسانی بود که اندیشه آیتالله بروجردی را با حساسیت و دقت دریافت کرد، بر آن تمرکز نمود و فراتر در احیای آن کتابها کوشش به خرج داد و با مقدمههای عالمانه خود بر برخی از آن کتابها، اندیشه آیتالله بروجردی را به جامعه علمی عرضه نمود.
ایجاد مناسبات مشترک با اهل سنت
مرحوم واعظ خراسانی دارای نگاه جهان اسلامی بود؛ از آنجا که آیتالله بروجردی به شدت خواهان تحسین رابطه جهان اسلام و شیعه با اهل سنت بود و ابتکارات زیادی در این زمینه داشتند و به جای تمرکز کردن به برخی از مسائل که اختلاف را بیشتر میکند به برخی ضوابط و ایجاد اعتماد متقابل در مناسبات تمرکز کردند، به گونهای که بسیار حساس بودند که مناسبات دستخوش اختلاف نباشد، شاگرد ایشان یعنی مرحوم واعظ زاده خراسانی این نگاه را دریافت کرد و از همین خاستگاه وارد تقریب شد و همین تلقی از دیدگاه آیتالله بروجردی بود که او را به سفرهای طولانی کشانید و با شخصیتهای الازهر و دیگر علمای اهل سنت دیدارهایی را به انجام رسانید.
مرحوم واعظ زاده خراسانی در یک دورهای به بخشهای مهمی از جهان اسلام سفر کرد و حتی خاطرات آنها را نوشت و از نزدیک آنچه را که آیتالله بروجردی میخواست از ارتباط با مناسبات، به صورت ملموس در یک سفر طولانی مدت به انجام رساند.
در چارچوب همین مساله بود که وقتی رهبر معظم انقلاب اسلامی به ابتکار تاسیس مجمع تقریب مذاهب اسلامی دست زدند، این شخصیت را به دلیل برخورداری از سابقه تقریبی برای دبیر کلی تقریب مناسب دیدند.
باورمندی به «تعامل علمی و مباحثه ای میان فقههای مذاهب»
مرحوم واعظ زاده خراسانی از همین خاستگاه به گفت و گوهای فقهی و آشنایی فقهای مذاهب از یکدیگر توجه جدی داشت؛ ایشان بر اساس این نگاه طرح تاسیس دانشگاه بی نظیری مانند دانشگاه مذاهب اسلامی را داد تا فقه همه مذاهب در آنجا تدریس، مباحثه و مقارنه شود.
باید دانشگاه مذاهب از یک دانشگاه کوچک از نظر حجم به یک جریان ممتد و فعال از نظر اندیشهای و فقهی و ارتباطی تغییر یابد تا بتواند یک جریان باشد.
در یکی از جلسات مجمع جهانی فقه که با حضور مذاهب مختلف در الجزایر تشکیل شده بود، آیتالله واعظ خراسانی بعد از جلسه گفت این مدل (که اصحاب آراء از مذاهب کنار هم جمع میشوند و راجع به موضوعاتی مناقشه میکنند) مدل گفت وگوی فقهی خوبی است.
مرحوم واعظ زاده خراسانی، معتقد بود که مذاهب باید با هم گفت و گو کنند.