شبکه اجتهاد: «احیای امر»، یکی از مهمترین دستورات ائمه علیهمالسلام به شیعیان است که در دورهای از تاریخ نسبت به آن تأکید بیشتری داشتند و روایات فراوانی را غالباً با تعبیر «اَحیُوا اَمرَنا» و «رَحِمَ اللَّهُ مَن أَحیا اَمرَنا» بیان فرمودهاند. آیتالله خامنهای در بیانات اخیر خود، با ذکر بستر تاریخی صدور این روایات، «جهاد تبیین» را تفسیر آن بیان کردند و فرمودند: «هیئت، محل جهاد تبیین است. به نظر من از این «اَحیُوا اَمرَنا» این نکته بسیار مهم استفاده میشود.»(۱)
در این یادداشت به تبیین این روایات پرداخته و به سه سؤال اساسی زیر پاسخ میدهیم:
۱. منظور از امر و احیای آن چیست؟
۲. احیای امر چگونه انجام میپذیرد؟
۳. آیا امروز هم امر ائمه علیهمالسلام نیاز به احیا دارد؟
شایان ذکر است، مجموع این روایات از جهت سندی، معتبرند و در جای خود مورد بحث قرار گرفته است. (۲)
بستر تاریخی بیان روایات
یکی از مهمترین روشهای فهم روایات، بررسی بستر تاریخی آنها و شرایط سیاسی حاکم بر جامعه است که باعثشده امام علیهالسلام روایات خاصی را بیان کنند. در روایات مربوط به «احیای امر» نیز از آنجا که غالب آنها از امام باقر و امام صادق علیهمالسلام نقل شده است، لازم است درباره وضعیت فکری و سیاسی آن دوره گفتوگو کرد.
بهطور خلاصه، میتوان گفت «بر اثر ضعف دستگاه خلافت، یک فرصت بزرگى در اختیار امام باقر علیهالسلام قرار گرفت. این فرصت، عامل دیگرى هم داشت و آن، کثرت جمعیت شیعه در زمان امام باقر علیهالسلام است.» (۳) امام باقر علیهالسلام در دوران خود دو راهبرد مهم داشتند: «[اولاً]، از زبان پیغمبر صلىاللهعلیهوآله معارف اسلامى و احکام اسلامى را بیان میکند. [ثانیاً]، در ظِلّ این تعلیمات و تعقیب آن جریان فکرى، امام باقر علیهالسلام مسائل تشکیلاتىِ خاص شیعه را هم تعقیب میکند.» (۴) همین دو راهبرد و برنامههای حضرت، خلافت بنیامیه را به این نتیجه رساند که حضرت را به شام احضار کند و بعد نقشه قتل ایشان را بکشد.
اما دوره امام صادق علیهالسلام دوره حساستر و دقیقتری است. «اواخر دوران بنىامیه، اوایل نشاط امامت امام صادق علیهالسلام است … در این دوران، امام صادق علیهالسلام مبارزاتش خیلى حاد، خیلى صریح و خیلى قاطع بود»(۵) تا جایی که «نقشه امام صادق علیهالسلام این بود که بعد از رحلت امام باقر علیهالسلام کارها را جمعوجور کند، یک قیام علنی به راه بیندازد و حکومت بنیامیه را واژگون کند.» (۶) اما «در هنگامی که پیروزی او بر بنیامیه حتمی بود، بنیعباس بهعنوان یک جریان مزاحم و فرصتطلب آمدند میدان را گرفتند.» (۷) با روی کار آمدن بنیعباس و فریب مردم و جذب آنها به خود، اوضاع جامعه دوباره دچار رکود شد تا جایی که حضرت، یارانی برای قیام نداشتند. (۸) علاوه بر این، دستگاه خلافت (بنیامیه و بنیعباس) تبلیغات منفی زیادی را علیه ائمه علیهمالسلام انجام میدادند. (۹)
حال در این وضعیت، «امام صادق علیهالسلام باید بسازد، باید درست کند، باید آدم بتراشد از سنگهایى که دشمنانش بهوجود آوردهاند؛ و شروع کرد.» (۱۰)«امام صادق علیهالسلام باید دست به یک ابتکار خیلى عالى بزند؛ اوّل باید تبلیغات خود را از نو شروع کند، زمینههاى فکرى را آماده کند … ثانیاً، باید طرز فکر تشیع … را هم در بین مردم ترویج کند. ثالثاً، باید آن جمعیتى را که کنار دست او باید بایستند و حرکت و قیام کنند … تربیت کند.» (۱۱)
در همین بستر تاریخی است که امام صادق علیهالسلام برای تحقق اهداف خود دائماً دستور «تشکیل جلسات و اجتماعات» میدهند تا شیعیان در این مجالس به «احیای امر ائمه علیهالسلام» بپردازند.
آیتالله خامنهای با توجه به همین فضای سیاسی جامعه، «احیای امر» در آن دوران را «جهاد» مینامند. «امروز برای شما که در محیط شیعی، در محیط جمهوری اسلامی، در کشور مسلمان و شیعه نشستهاید، شاید اصلاً خیلی مفهوم نیست آن وقتی که امام صادق علیهالسلام میگویند «اَحیوا اَمرَنا»، یعنی چه. در آن دورهای که امام صادق علیهالسلام فرمودند اَحیوا اَمرَنا، احیای امرِ اهلبیت جزو سختترین و خطرناکترین کارها بود؛ یک جهاد عظیم بود.» (۱۲)
در حقیقت، امام صادق علیهالسلام با دستور به «احیای امر»، به همه شیعیان فراخوان عمومی «جهاد» دادهاند و این فراخوان درخواست کمک از شیعیان برای تحقق دین الهی است. لذا، در روایتی میفرمایند: «فَأَعِینُونَا عَلَى ذَلِکَ»؛ (۱۳) ما را برای تحقق دین الهی کمک کنید. البته، این درخواست جهاد نه از نوع جهاد نظامی، بلکه از نوع «جهاد روشنگری» است. «خب ائمه علیهمالسلام … جهادشان چه بود؟ جهاد تبیین.» (۱۴) همان جهادی که همه ائمه تمام دوران امامت خودشان را صرف آن کردند.
باری «زندگی، زندگی مبارزه بود. در یک چنین شرایطی امام میفرماید اَحیوا اَمرَنا؛ شما که مینشینید در آن جلسات هیئتی، احیای امر ما را بکنید؛ یعنی امام بزرگترین و خطرناکترین مبارزات را از اینها مطالبه میکند.» (۱۵)
ولایت؛ محور امر ائمه (ع)
حال سؤال این است که منظور از «امر» و «احیاء» آن چیست؟
روایات مورد بحث، گویای این است که منظور از امر، «ولایت و حکومت» ائمه علیهمالسلام است و منظور از احیای آن، یک مبارزه همهجانبه برای تبیین «اسلام ناب» و «علوم و معارف ائمه علیهمالسلام» و «عمل به دستورات» آن است بهگونهای که باعث «ولایتپذیری» محض شیعیان و «تربیت انسانها»یی شود که علیه حکومت طاغوت شوریده و «ولایت ائمه علیهمالسلام» را محقق سازند.
در ادامه بسیاری از این روایات را مرور میکنیم:
امام باقر علیهالسلام در حدیثی میفرمایند: «فَإِذَا وَقَعَ أَمْرُنَا وَ جَاءَ مَهْدِیُّنَا کَانَ الرَّجُلُ مِنْ شِیعَتِنَا أَجْرَى مِنْ لَیْثٍ وَ أَمْضَى مِنْ سِنَان»؛ (۱۶) حضرت در این روایت، برپایی حکومت توسط امام زمان عجلالله را «تحقق امر ولایت» شمردهاند و شیعیان را انسانهایی که از شیر شجاعتر و از نیزه تیزترند، معرفی میکند. در روایت دیگری میفرمایند: «یَأْتِی عَلَى النَّاسِ زَمَانٌ یَغِیبُ عَنْهُمْ إِمَامُهُمْ فَیَا طُوبَى لِلثَّابِتِینَ عَلَى أَمْرِنَا فِی ذَلِکَ الزَّمَان»؛ (۱۷) در این روایت نیز حضرت دورانی را یاد میکنند که پایداری بر ولایت ایشان برای عدهای سخت است. لذا، میفرمایند خوشا به حال کسانى که بر امر ما در آن زمان ثابتقدم باشند.
با نگاهی به ادامه روایت و بافت آن که درباره ایمان به خدا و آخرت، اطاعت از خداوند، ورع و … سخن میگویند، منظور از امر در این روایت، پایداری و ایستادگی بر دین الهی، ولایت ائمه علیهمالسلام و دستورات آنهاست.
امام صادق علیهالسلام (۱۸) نیز در روایتی میفرمایند: «إِنَّ أَمْرَنَا قَدْ کَانَ أَبْیَنَ مِنْ هَذِهِ الشَّمْسِ ثُمَّ قَالَ یُنَادِی مُنَادٍ مِنَ السَّمَاءِ فُلَانُ بْنُ فُلَانٍ هُوَ الْإِمَام»؛ (۱۹) حضرت در این روایت، امر را در معنای حکومت و تحقق ولایت ایشان بهکار بردهاند و آن را از آفتاب روشنتر میدانند. ضمن اینکه صراحتاً خود را امام و زمامدار فکری و سیاسی جامعه معرفی میکنند.
نکته قابلتأملی که از مجموع احادیث بهدست میآید این است که معنای «امر» نزد شیعیان آشکار بوده؛ لذا، آنگاه که ائمه علیهمالسلام درباره احیای امر سخن میگویند، شیعیان از چیستی آن سؤال نمیکنند، بلکه درباره کیفیت آن سؤال میکنند. ائمه علیهمالسلام نیز بیشتر به کیفیت آن اشاره میکنند گرچه «امر امام» در نزد آنان کاملاً واضح بوده و میدانستند امام بهدنبال چیست.
مجالس؛ ابزار احیای امر
حال سؤال دیگر این است که احیای امر چگونه باید صورت پذیرد؟
آنچه بهوضوح در روایات به چشم میخورد این است که ائمه علیهمالسلام برای تحقق احیای امر به «تشکیل مجالس، اجتماعات، جلسات خانگی و مجلس عزا» توصیه میکردند. امام باقر علیهالسلام درباره صفات شیعیان میفرمایند: «الْمُتَزَاوِرُونَ فِی إِحْیَاءِ أَمْرِنَا»؛ (۲۰) شیعیان کسانیاند که برای زنده نگاهداشتن امر ما به دیدار یکدیگر میروند و جلسه تشکیل میدهند. یا در روایت دیگری به شیعیان توصیه میکنند: «أَنْ یَتَلَاقَوْا فِی بُیُوتِهِمْ فَإِنَّ لُقِیَّا بَعْضِهِمْ بَعْضاً حَیَاه لِأَمْرِنَا»؛ (۲۱) به ملاقاتکردن یکدیگر بروید، زیرا این ملاقاتها زنده نگاهداشتن امر ماست. همچنین آنگاه که حضرت برای احیاکنندگان امر دعا میکنند، راوی از کیفیت آن سؤال میکند و حضرت پاسخ میدهند: «بِالتَّذاکُرِ لَهُ»؛ (۲۲) با گفتوگوها و یادآوریهای دوطرفه!
امام صادق علیهالسلام نیز از یکی از یاران خود درباره جلسات خانگی و اجتماعات شیعیان سؤال میکنند و پس از پاسخ او میفرمایند: «إِنَّ تِلْکَ الْمَجَالِسَ أُحِبُّهَا، فَأَحْیُوا أَمْرَنَا»؛ (۲۳) حضرت ابتدا با بیان علاقه خود به اینگونه جلسات، آنها را تشویقکرده و میفرماید من این مجالس را دوست دارم. سپس، دستور به احیای امر بهوسیله این جلسات میدهند. نکته مهم اینکه ادامه حدیث نشان میدهد این روایت درباره جلسات ذکر مصیبت «یعنی همین مجموعه هیئات» (۲۴) صادر شده است.
همچنین در روایت دیگری به شیعیان دستور دادهاند مجالس و اجتماعات دینی برگزار کنند، زیرا «فَإِنَّ فِی اجْتِمَاعِکُمْ وَ مُذَاکَرَتِکُمْ إِحْیَاؤَنَا»؛ (۲۵) اجتماعات و جلسات شما و گفتوگو درباره ما، زنده نگاهداشتن یاد ماست. در روایت دیگری ضمن توصیه به تشکیل جلسات و گفتوگو از علوم و روایات ائمه علیهمالسلام میفرمایند: «وَ بِالْحَدِیثِ إِحْیَاءُ أَمْرِنَا»؛ (۲۶) با گفتوگوی علمی، امر ما زنده نگاه داشته میشود.
خلاصه اینکه اصلیترین راهبرد ائمه علیهمالسلام برای احیای امرشان این است که «تَزَاوَرُوا وَ تَلَاقَوْا وَ تَذَاکَرُوا أَمْرَنَا وَ أَحْیُوهُ»؛ (۲۷) یعنی کار تشکیلاتی، اجتماعات، جلسات و دیدارهای مؤمنانه. بهعنوان مثال، فرض کنید «اگر چنانچه مفضَّلبنعمر که در مدینه زندگى میکند، یا معلّىبنخُنَیس که در مدینه زندگى میکند، با زرارهبناعین که در کوفه زندگى میکند، با فلانبنفلان که در بلوچستان دارد زندگى میکند، با زیدبنعمرو که در خراسان دارد زندگى میکند، از حال هم بااطلاع باشند، فرامین امام را به یکدیگر برسانند، یکدیگر را توصیه کنند به پیروى هرچه بیشتر از امام و به مراقبت هرچه بیشتر از فرمان امام، یکدیگر را از اشتباهات بر حذر بدارند و خلاصه، کارهاى خود را با هم هماهنگ و همگام بکنند، پیشرفت تشیع در زمان امام صادق علیهالسلام بسى سریعتر و حکومت حق و عدالت بسى نزدیکتر و قریبالوقوعتر خواهد شد.» (۲۸)
احیای امر، وظیفه همگانی
سؤال پایانی اینکه آیا در دوره کنونی احیای امر نیز یک وظیفه است و آیا امام صادق علیهالسلام شیعیان جامعه اسلامی کنونی را هم به کمک طلبیدهاند؟ حقیقت این است که روایات ائمه علیهمالسلام و دستورات آنان هرچند در یک بستر تاریخی بیان شده است، اما هیچگاه منحصر در آن زمان نمیشود و درست مانند آیات قرآن کریم، تمام عصرها و عرصهها را دربر میگیرد تا جایی که برخی فقها از روایات مذکور استفاده میکنند که احیای امر ائمه علیهمالسلام واجب کفایی است و استحباب نفسی دارد. (۲۹)
نکته مهم اینکه احیای امر در دوره کنونی دو هدف میتواند باشد:
۱. با هدف مبارزه با دشمن و جلوگیری از غلبه آنان و ترویج شبهات در جامعه؛ همانطور که برخی شارحان گفتهاند: «إحیاء دیننا و ذکر فضائلنا و علومنا و إبقائها لئلا تندرس بغلبه المخالفین و شبهاتهم»؛ (۳۰) لذا، احیای امر همچنان باقی است، زیرا حکومتهای کفر همچنان علیه مکتب امام صادق علیهالسلام تبلیغات میکنند. بر همین اساس، آیتالله خامنهای میفرمایند: «هیئت، کانون جهاد است؛ جهاد فیسبیلالله، جهاد در راه احیای مکتب اهلبیت، مکتب امام حسین علیهالسلام، مکتب شهادت.» (۳۱)
۲. با هدف خالصسازی افکار خود از انحرافات و کژیها؛ منظور از احیای امر این نیست که تعالیم اسلام و معارف ائمه علیهمالسلام مرده و نسخ شده است و اکنون ما باید آنها را زنده کنیم، بلکه منظور «احیاء فکر دینى است یعنى احیاء طرز تفکر ما درباره دین و بهعبارت دیگر شستوشوى مغزها و ذهنهاى ما.» (۳۲) به تعبیر دیگر، گاهی «طرز تفکر ما درباره دین صحیح نیست و طرز تفکر مردهاى است»؛ (۳۳) لذا، «احتیاج به مجدد و محیى دارد، کهنه مىشود و باید نو کرد، روبه مردن مىرود و باید احیاء کرد.» (۳۴)
سخن پایانی اینکه کمکخواهی ائمه علیهمالسلام به احیای امر و فراخوان به جهاد تبیین علیه تبلیغات جبهه استکبار همچنان به گوش میرسد و وظیفه ما این است که با روشنگری خستگیناپذیر «آمادگی برای طلوع خورشید ولایت عظمیٰ ارواحنافداه» را فراهمکرده و برای تحقق کامل ولایت ائمه علیهمالسلام زمینهسازی کنیم.
———————————-
منابع:
۱) بیانات در دیدار مداحان اهلبیت علیهمالسلام، ۱۴۰۰/۱۱/۰۳
۲) در کتب رجالی، راویان روایات مذکور، مورد بحث قرار گرفته است.
۳) همرزمان حسین (ع)، ص ۱۶۱
۴) همرزمان حسین (ع)، ص ۱۶۱
۵) همرزمان حسین (ع)، ص ۱۹۵
۶) انسان ۲۵۰ ساله، ص ۲۶۱
۷) انسان ۲۵۰ ساله، ص ۲۶۳
۸) به عنوان نمونه جریان اشاره حضرت به نبود یارانی به تعداد گوسفندان، مشهور است.
۹) برای نمونه، رک: همرزمان حسین (ع)، صفحه ۲۰۱ به بعد.
۱۰) همرزمان حسین (ع)، ص ۲۰۷
۱۱) همرزمان حسین (ع)، ص ۱۹۹
۱۲) بیانات در دیدار مداحان اهلبیت علیهمالسلام، ۱۴۰۰/۱۱/۰۳
۱۳) دعائم الإسلام، ج ۱، ص ۶۲
۱۴) بیانات در دیدار مداحان اهلبیت علیهمالسلام، ۱۴۰۰/۱۱/۰۳
۱۵) بیانات در دیدار مداحان اهلبیت علیهمالسلام، ۱۴۰۰/۱۱/۰۳
۱۶) بصائر الدرجات فی فضائل آل محمد صلى الله علیهم، ج۱، ص ۲۴
۱۷) کمال الدین و تمام النعمه، ج۱، ص ۳۳۰
۱۸) این روایت از امام باقر (ع) نیز نقل شده است.
۱۹) فی تفسیر القرآن، ج۳، ص ۲۹
۲۰) الکافی، چاپ الإسلامیه، ج۲، ص ۲۳۷
۲۱) الکافی، چاپ الإسلامیه، ج۲، ص ۱۷۶
۲۲) مناقب الإمام أمیر المؤمنین علیه السلام، ج ۲، ص ۲۹۶
۲۳) قرب الإسناد، چاپ جدید، النص، ص ۳۶
۲۴) بیانات در دیدار مداحان اهلبیت علیهمالسلام، ۱۴۰۰/۱۱/۰۳
۲۵) الأمالی، شیخ طوسی، ص ۲۲۴
۲۶) بحار الأنوار، چاپ بیروت، ج۱، ص ۲۰۲
۲۷) الکافی، چاپ الإسلامیه، ج۲، ص ۱۷۵
۲۸) همرزمان حسین (ع)، ص ۳۴۳
۲۹) آیت اللههاشمی شاهرودی، موسوعه فقه اهل البیت (ع)، ج ۷، ص ۱۵۲
۳۰) علامه مجلسی، بحار الأنوار، چاپ بیروت، ج۶۵، ص ۱۹۰
۳۱) بیانات در دیدار مداحان اهلبیت علیهمالسلام، ۱۴۰۰/۱۱/۰۳
۳۲) یادداشتهاى استاد مطهرى، ج۱، ص ۱۶۲
۳۳) یادداشتهاى استاد مطهرى، ج۱، ص ۱۶۶
۳۴) یادداشتهاى استاد مطهرى، ج۱، ص ۱۶۴