از نگاه امام خمینی (ره) یکی از مهمترین حربههای استکبار جهانی، ایجاد فضای بیاعتمادی و بدبینی نسبت به انقلاب ایران بود و این مسئله ناشی از آن بود که وقوع انقلاب ایران، بسیاری از معادلات سیاسی در منطقهی خاورمیانه را به هم ریخته بود.
شبکه اجتهاد: واژههایی مانند استضعاف، مستضعف، استکبار و مستکبر، اساسا دارای ریشهای قرانی هستند و در بسیاری از آیات قرآنی از آنان یاد شده است، اما این مهم بعد از دوران ائمه اطهار(ع) تا مدتهای مدیدی به فراموشی سپرده شده بود تا اینکه در گفتمان امام خمینی (ره)، همانند دالهایی سرگردان، مجددا مفصلبندی شد و بار دیگر استیلای خود را در قالب خردهگفتمانهایی مانند استکبارستیزی و مستضعفپروری در درون گفتمان بزرگتر حکومت اسلامی و احیای سیره نبوی بازیافت.
بنیانگذار جمهوری اسلامی ایران، در طول نهضت الهی خود، به مبارزه اصولی با مستکبرین و اعلام حمایت از مستضعفان و کوخنشینان پرداختند و انقلاب اسلامی ایران را یکی از نمودهای بارز مبارزه حقگویان با مستکبرین میدانستند.(۱)
بدون تردید تراوشات فکری یک نظریهپرداز، فیلسوف یا متفکر بسیار نشئتگرفته از جهانبینی و نظام ارزشی مورد پذیرش وی است و در ارتباط با امام خمینی (ره) نیز این مسئله صادق است.
استکبارستیزی را باید یکی از محوریترین مفاهیم موجود در اندیشه و گفتمان امام خمینی (ره) دانست که ردپای ان در قول و فعل ایشان در طول دوران حیاتشان اشکارا قابل مشاهده است.
در این مقاله تلاش میشود تا رویکرد بنیانگذار جمهوری اسلامی ایران نسبت به مقوله استکبار جهانی مورد بررسی و تبیین قرار بگیرد. سوال اصلی در این یادداشت این است که مهمترین مولفههای استکبار و عوامل ایجادکننده ان از نگاه بنیانگذار انقلاب اسلامی ایران چیست؟ به این منظور، از سویی، چیستی استکبار به عنوان یک درد اساسی و مشکل در اندیشه امام مورد بررسی قرار میگیرد و از سویی دیگر، علائم ایجابی و تشدیدکننده این درد و همچنین مهمترین مولفههای تشکیلدهنده استکبار جهانی در ایینه اندیشه ایشان مورد بررسی قرار میگیرد و در نهایت راهکارهای علاج استکبار و به عبارتی راهکارهای استکبارستیزی نیز از نگاه امام راحل بررسی میشود.
۱- چیستی و مصادیق استکبار
در قران کریم برای مستکبران چند نشانه ذکر شده است: برتریجویی و خودبزرگنمایی، نه برتری واقعی؛(۲) تفرقهافکنی در میان مردمان محروم و مستضعف؛(۳) تحقیر و توهین به مردم.(۴)
از دید مفسران کلام پروردگار نیز استکبار و تکبر در معنای کلی یعنی اینکه انسان خود را بزرگ شمرد و در موضعی قرار دهد که لایق ان نیست و از همین رو، جزء رذایل اخلاقی شمرده میشود. مستکبر خود را صاحب اختیار و «رب» مردم میداند و تلاش میکند تا در میان مردم مستضعف بر مسند الوهیت نشیند.(۵)
آنچه در دستگاه فکری امام خمینی (ره) نیز در باب استکبار قید شده است، شباهت بسیار زیادی با این تعاریف لغوی از استکبار دارد.
امام خمینی (ره) استکبار را معادل کوچک شمردن بنده خدا، تعدی و تجاوز به زیردستان و فخرفروشی بر دیگران عنوان میکنند.
ایشان همچنین در بیان مصادیق مستکبران، گروه معدودی را مثال نمیزنند، بلکه تمام افرادی که خصوصیات فوق را داشته باشند، از نگاه ایشان ممکن است به استکبارگری روی بیاورند:
«…مستکبرین منحصر نیستند به سلاطین، منحصر نیستند به روسای جمهور، منحصر نیستند به دولتهای ستمگر.
استکبار یک معنای اعمی دارد؛ یک مصداقش همان اجانب هستند که تمام ملتها را ضعیف شمردند و مورد تجاوز و تعدی قرار دادند؛ یک مورد هم همین دولتهای جائر، سلاطین ستمگر که ملتهای خودشان را ضعیف میشمرند و به انها تعدی میکنند، دست تعدی به ملتها دراز میکنند. ملت را ضعیف میشمردند و ملت را از روی استکبار نظر میکردند و به ملت تعدی و تجاوز میکردند. هر فرد، میشود که مستضعف باشد و میشود مستکبر باشد. اگر من به زیردستهای خودم، ولو چهار نفر باشد، تعدی و تجاوز کردم و انها را کوچک شمردم، بنده خدا را کوچک شمردم، من مستکبرم و او مستضعف.»(۶)
۲- مولفههای شکلگیری استکبار جهانی
یکی از مهمترین ویژگیهای اندیشه سیاسی امام راحل (ره) در زمینه مولفهها و عوامل تشکیلدهنده استکبار جهانی این است که حرکت و سیر اندیشه ایشان، حرکت از درون است و یک سره به سراغ عوامل بیرونی ایجاد استکبار جهانی نمیرود. امام خمینی (ره)، در مرحله نخست، عدم بیداری و اگاهی مستضعفین و همچنین غفلت انها را به عنوان مولفه نخست، ایجاد استکبار معرفی میکنند. بنیانگذار جمهوری اسلامی ایران معتقدند بسیاری از مردم، به دلیل جهل و نادانی، از خصایص استکبار و همچنین عملکرد ان اگاهی ندارند و در این زمینه باید روشنفکران دیندار و دغدغهمدار رسالت اگاهسازی تودهها را بر عهده بگیرند: «مستضعفین وظیفهشان را با مستکبرین بفهمند.
این مستضعفین اکثرا نمیدانند. ما هم نمیدانیم؛ نمیدانیم که اینها چه به سر ما اوردهاند، بعضی از ورقههای کوچکش دست ماست و میدانیم.»(۷)
دوری از اسلام و قران نیز مشکل دیگری است که دنیای اسلام به ان مبتلا شده است و اگر مسلمین به حسب امر خدای متعال، متفرق نمیشدند و به ریسمان الهی چنگ میزدند، تمام مشکلاتشان، اعم از سیاسی و اجتماعی و اقتصادی، رفع میشد و هیچ قدرتی نمیتوانست با انها مقابله کند. لکن به واسطه غفلت بعضی و عدم توجه و تغافل بعضی، از این امر محروم ماندند و تا این امر الهی تحقق پیدا نکند، باید مسلمین انتظار گرفتاریهای بیشتری را داشته باشند.(۸)
بنیانگذار جمهوری اسلامی ایران، در ادامه، وابستگی به قدرتهای بزرگ و ترس از تهدیدهای انان را به عنوان مولفه دیگر ایجاد استکبار جهانی معرفی میکند. ایشان ضمن تاسف از انحطاط برخی سران کشورهای اسلامی و رفتارهای ذلتاورشان در برابر مستکبران میفرماید: «این ابرقدرتها میخواهند به همه جا مسلط بشوند و این بدبختهای خلیج فارس هم مثل کویت گرفتار این وسوسه شده است، خیال میکند که اگر در دامن امریکا برود، خلاص میشود و این اشتباه است.»(۹)
سپس ایشان در خارج از جهان مسلمین نیز مولفههای ایجاد استکبار جهانی را جستوجو میکنند و بیماری روحی مستکبران را به عنوان مهمترین عامل، مد نظر قرار میدهند: «مستکبرین، جهان را از دید خاص استکباری خود و ان بیماری روحی که در انها هست، نگاه میکنند و این بیماری موجب این شده است که تودههای بزرگ ملتها را اینها از جهان حساب نمیکنند. این دید مستکبرین است که سایر قشرهای بزرگ ملتها را، انهایی که دریایی هستند، اینها را نمیبینند؛ یعنی این بیماری اسباب این شده است که انها را نبینند.»(۱۰)
۳- حربههای استکبار از نگاه امام خمینی (ره)
امام خمینی (ره) معتقد بودند استکبار جهانی برای نیل به اهداف خود، راهکارهای مختلفی را مد نظر قرار میدهد و ضرورت دارد که مسلمانان با این حربهها اشنایی کامل داشته باشند. برخی از این راهکارها از نگاه ایشان عبارتاند از:
۱-۳- استفاده ابزاری از دولتهای منطقه
برخی از دولتها که از پشتوانه محکم ملی و درونی برخوردار نیستند، به دام استعماری قدرتهای بزرگ گرفتار میایند و در بحرانافرینیهای استکبار در جهان اسلام نقشافرینی میکنند. امام خمینی (ره) در این باره توصیه میفرمایند: «از گرگها و درندهها برای شبانی و حفظ منافع خود استمداد نطلبید. این ابرقدرتها ان لحظهای که منافعشان ایجاب کند، شما و دوستان خود را قربانی میکنند و پیش انان دوستی و دشمنی و صداقت، ارزشی ندارد.»(۱۱)
۲-۳- مقابله با انقلاب اسلامی
از نگاه امام خمینی (ره) یکی از مهمترین حربههای استکبار جهانی، ایجاد فضای بیاعتمادی و بدبینی نسبت به انقلاب ایران بود و این مسئله ناشی از ان بود که وقوع انقلاب ایران، بسیاری از معادلات سیاسی در منطقه خاورمیانه را به هم ریخته بود. ایشان در توصیهای به سران کشورهای اسلامی میفرمایند: «القای شبهه و بزرگ جلوه دادن خطر اسلام و انقلاب و جمهوری اسلامی ایران برای کشورهای منطقه همان ترفند قدیم و جدید جهانخواران بوده است که از این طریق، از پیدایش جو تفاهم و همکاری مسالمتامیز جلوگیری نمایند.»(۱۲)
۴- استکبارستیزی و راهکارهای آن در اندیشه امام خمینی (ره)
در آیینه اندیشه امام خمینی (ره)، پیکار مستضعفین و مستکبرین، بر اساس تضاد طبقاتی نیست، بلکه یک مبارزه اصولی و برخاسته از پایههای فکری و اعتقادی است که ریشه در دین دارد. به این معنا که بین دستگاههای استکباری و حکومتهای الهی، همواره یک تقابل ذاتی وجود دارد؛ به نحوی که تاریخ بشر همواره شاهد جنگ و ستیز مستکبرین با مستضعفین بوده است.
معمار کبیر انقلاب، به تاسی از اموزههای اسلامی، محیط بینالملل را به صورت دوقطبی و بر مبنای مواجهه ایدئولوژیک دو جناح مستکبرین و مستضعفین مینگریست و سیاست اصلی انقلاب را حول محور تقابل و منازعه اشتیناپذیر با کانونهای استکبار جهانی در شرق و غرب و گسست کامل از انان تعریف مینمود.
ایشان مبارزه با استکبار را همواره سرلوحه مکتب فکری و عملی خود قرار داده بودند و علاج درد استکبار نیز در اندیشه و نهضت ایشان قابل بررسی است.
۱-۴- بیداری و هوشیاری مسلمین
امام راحل همچنان که در مقوله شکلگیری استکبار، ابتدا به بررسی عوامل درونی پرداخته بودند، برای مبارزه با ان نیز ابتدا تلنگر اصلی را به خود مسلمانان میزنند و خواهان بیداری انها هستند: «باید مظلومان جهان بیدار و هوشیار باشند و از این توطئهها و حیلهها گول نخورند و به فعالیت خود در راه رسیدن به ازادی و خروج از قیدوبندهای استعماری و استثماری ادامه دهند…»(۱۳)
ایشان سپس در ادامه مستضعفین را به خیزش علیه ابرقدرتها ترغیب میکنند: «ای ملتهای مسلم، ای ملتهای مظلوم همه کشورهای اسلامی، ای ملتهای عزیزی که در تحت سلطه اشخاصی واقع شدید، بیدار بشوید، برخیزید از جا. ای مستضعفین جهان، برخیزید و در مقابل ابرقدرتها بایستید که اگر ایستادید، اینها هیچ کاری نمیتوانند بکنند.»(۱۴)
۲-۴- تشکیل حزب مستضعفین
هر اندیشهای برای نهادینه شدن، نیازمند نهادسازی است. به عبارت دیگر، از طریق نهادها میتوان اندیشهها را از حالت تئوریک صرف خارج کرد و انها را در عرصه عمل نیز محک زد.
امام خمینی (ره) نیز به خوبی ضرورت این مسئله را درک کرده بودند. بنابراین ایشان مبارزه کورکورانه و بیهدف علیه مستکبران را توصیه نمیکنند و از مسلمانان میخواهند تا در این زمینه یک جبهه واحد تشکیل دهند:
«من امیدوارم که یک حزب به اسم «حزب مستضعفین» در تمام دنیا به وجود بیاید و همه مستضعفین با هم در این حزب شرکت کنند و مشکلاتی که سر راه مستضعفین است از میان بردارند و قیام در مقابل مستکبرین و چپاولگران شرق و غرب کنند و دیگر اجازه ندهند که مستکبرین بر مستضعفین عالم ظلم کنند و ندای اسلام را و وعده اسلام را، که حکومت مستضعفین بر مستکبرین است و وراثت ارض برای مستضعفین است، متحقق کنند.»(۱۵)
ایشان همچنین در وصیتنامه سیاسیـالهی خویش، خطاب به مستضعفان میفرمایند: «شما ای مستضعفان جهان و ای کشورهای اسلامی و مسلمانان جهان، به پا خیزید و حق را با چنگ و دندان بگیرید و از هیاهوی تبلیغاتی ابرقدرتها و عمال سرسپرده انان نترسید و حکام جنایتکار را از کشور خود برانید و همه در زیر پرچم پرافتخار اسلام مجتمع و با دشمنان اسلام و محرومان جهان به دفاع برخیزید و به سوی یک دولت اسلامی به پیش روید.»(۱۶)
۳-۴- الگوگیری از انقلاب ایران
انقلاب اسلامی ایران، به عنوان پدیدهای بینظیر، با تمسک به اموزههای دینی قدرتهای بزرگ را ساقط کرد و کارایی قدرت اسلام را در عرصه سیاست داخلی و خارجی اثبات کرد.
امام خمینی (ره) با توجه به موفقیت این الگو، مستضعفان جهان را به پیروی از ان توصیه میکنند؛ زیرا این انقلاب از نگاه امام راحل ویژگیهای خاصی دارد:
«این انقلاب اسلامی یک انقلاب عادی نیست و متکی به هیچ یک از دو قطب شرق و غرب نیست. از این جهت، ویژگیهای خاص خود را داشته و دارد و با پیمودن صراط مستقیم «لاشرقیه و لاغربیه» در مقابل هر دو قطب ایستاده است و از هیچ یک از قدرتهای افسانهای نهراسیده است که همین موجب پیروزیهای معجزهاسایش گردید؛ گرچه موجب توطئهها و اتشافروزیهای فراوان علیه خودش هم شد، لکن در هیچ مرحلهای عقبگرد نکرد.»(۱۷)
ایشان سپس میفرمایند: «امروز ایران اسلامی به برکت ایمان قوی و تعهد به اسلام و تحول عظیمی که در اقشار مختلف حاصل شده است، دست شرق و غرب و انگلهای منحرف را از کشور خود کوتاه و به هیچ قدرتی اجازه نمیدهد کوچکترین دخالتی در کشور اسلامی ایران نماید و این خود حجت قاطعی است برای مسلمانان و مظلومان جهان.»(۱۸)
فرجام سخن
بنیانگذار جمهوری اسلامی ایران، با رهبری بزرگترین انقلاب ضداستکباری تاریخ معاصر جهان، تحول شگرفی در محیط بینالملل ایجاد کرد و علاوه بر شکست ابرقدرتها، موجب بیداری ملتهای ازادیخواه تحت سلطه مستکبران شد.
در دستگاه اندیشه سیاسی ایشان، استکبارستیزی و مقابله با قدرتهای جهانخوار همواره دارای جایگاه خاصی بوده است و یکی از مهمترین دلایل این مسئله، بینش قرانی و الهی امام راحل است. نقطه حرکت ایشان در مقابله با استکبار، قران است و راهکارهای این مسئله را نیز در نهایت با استفاده از اموزههای قرانی ارائه میکنند.
ایشان با تاکید دوباره بر راهبرد استکبارستیزی و تحریک تودههای انسانی به خیزش علیه ابرقدرتها، نشان میدهد که این راهبرد ویژگی مقطعی ندارد، بلکه تا رسیدن به مقصود نهایی باید پیوسته سرلوحه کار جبهه مستضعفین باشد. ایشان راهبرد اصلی مقابله با استکبار جهانی را وحدت مستضعفین معرفی میکند و از انها میخواهد حول محوری با عنوان جبهه و حزب مستضعفین، گرد هم بیایند و در مقابل مستکبران، یک امت واحده را تشکیل دهند.
علاوه بر این، الگوی انقلاب اسلامی ایران نیز باید همواره از سوی مستضعفان مد نظر قرار بگیرد، زیرا ویژگی بارز این انقلاب، استکبارستیزی ان و عدم وابستگی ان به دو جناح شرق و غرب بوده است. برهان
نویسنده: محمد شیخانی
پینوشتها:
۱٫ استضعاف و استکبار از دیدگاه امام خمینی، موسسه تنظیم و نشر اثار امام خمینی، چاپ اول، تابستان ۱۳۸۰٫
۲٫ سوره احقاف، ایه ۲۰٫
۳٫ سوره قصص، ایه ۴٫
۴٫ سوره زخرف، ایه ۵۴٫
۵٫ احمد بهشتی، ویژگیهای استکبار، مجله مکتب اسلام، سال بیستویکم، شماره ۶، ص ۳۸٫
۶٫امام خمینی (ره)، صحیفه نور، ج ۶، ص ۲۷۲٫
۷٫ همان، ج ۱۱، ص ۱۷٫
۸٫ همان، ج ۷، ص ۱۷۶٫
۹٫همان، ج ۲۰، ص ۹۰٫
۱۰٫ همان، ج ۱۱، ص ۸۸٫
۱۱٫ همان، ج ۲۰، ص ۱۲۰٫
۱۲٫ همان.
۱۳٫ همان، ج ۱۹، ص ۱۰۲٫
۱۴٫ همان، ج ۱۶، ص ۳۹٫
۱۵٫ همان، ج ۱۱، ص ۲۶۵٫
۱۶٫ امام خمینی (ره)، وصیتنامه سیاسی ـ الهی رهبر کبیر انقلاب اسلامی و بنیانگذار جمهوری اسلامی ایران، تهران، سازمان چاپ و انتشارات وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی، چاپ اول، ۱۳۶۸، صص ۳۴ و ۳۵٫
۱۷٫ صحیفه نور، ج ۱۹، ص ۵٫
۱۸٫ همان، ص ۲۰۳٫