حجتالاسلام خسروپناه گفت: این که گوشهای از تاریخ را بدون توجه به بسترسازی و زمینههای هر دوره بگیریم یک مغالطه تاریخی است، پیامبر(ص) عملکردی مبتنی بر عزت برای مردم داشت نه ذلت و خواری.
به گزارش شبکه اجتهاد، حجتالاسلام والمسلمین دکتر حسن روحانی، رئیس جمهور که به تازگی در سخنان خود به مواردی اشاره کرد که نه تنها از منظر سیاسی که البته جای خود دارد، بلکه از نقطه نظر تاریخی جای بحث و اِن قُلت فراوان داشت. او گفت: «خط قرمز ما این است حقوق ما محفوظ بماند و در مسیری که حرکت میکنیم عزت ملی ما محفوظ بماند و اینکه بنشینیم و برای منافع ملی در چارچوب عزت ملی حرف بزنیم، چیزی است که خداوند به ما امر کرده و راه ما بوده و پیامبر ما با همه حرف میزد و پیمان میبست و با کفار پیمان میبست و پیمان را میشکستند، دوباره پیمان میبست؛ راه این است و کسی که پیمان میشکند، ضرر میکند».
این اظهارات از سوی روحانی در حالی مطرح شده است که تورقی ولو سطحی در تاریخ اسلام و سیره نبی مکرم اسلام نشان میدهد که حضرت(ص) متناسب با اقتضاء و شرایط بهترین تصمیم را اتخاذ کرده و با گروهی هم اگر وارد صلح میشدند با دوراندیشی و در نظر گرفتن صلاح جامعه مقتدر اسلام بوده است.
درباره سیره حضرت محمد(ص) در باب عهد بستن، نوع برخورد با عهدشکنان و تعامل حضرت با اقشار مختلف «مهر» با حجتالاسلام والمسلمین دکتر عبدالحسین خسروپناه، رئیس سابق موسسه حکمت و فلسفه ایران و معاون علوم انسانی و هنر دانشگاه آزاد اسلامی گفتگویی انجام داده است که در ادامه میخوانید؛
حجتالاسلام خسروپناه، با بیان اینکه پیامبر گرامی اسلام در سیره و عملکرد خود هم صلح داشت و هم جهاد، اظهار کرد: برای مثال در صلح حدیبیه شرایطی وجود دارد. اگر پیامبر(ص) در برابر یک عهدشکنی، مجدد پیمانی را میبندد از سر اقتدار حضرت است نه از سر ضعف چرا که رسول گرامی اسلام میخواهد اسلام را با اقتدارش توسعه دهد که زمینه فتح مکه فراهم شود که شد. قیاس معالفارق جناب روحانی این است که با وجود عهدشکنی آمریکا ما هم دوباره بیاییم و پیمان ببندیم. آمریکا در صورتی پیمان میبندد که ما کار علمی و بسیاری از فعالیتها را تعطیل کنیم. در واقع حرف آمریکا همین است. آمریکا که با این ادبیات مستکبرانه حرف میزند و از این طرف شما با ادبیات ذلیلانه حرف میزنید، در حالی که روابط خارجی زمانی با توفیق همراه میشود که حکمت و اقتدار و عزت و مصلحت با هم جمع شوند و این روال اگر باشد سیره و رویکرد اسلام و نبی مکرم(ص) است. اینکه ما فقط بگوییم که مصلحت جامعه است و هیچ توجهی به عزت ملت نکنیم که عین ذلت است. کجا پیامبر(ص) چنین بود؟
اگر پیامبر(ص) در برابر یک عهدشکنی، مجدد پیمانی را میبندد از سر اقتدار حضرت است نه از سر ضعف چرا که رسول گرامی اسلام میخواهد اسلام را با اقتدارش توسعه دهد که زمینه فتح مکه فراهم شود که شد
وی با تأکید بر اینکه باید بستر تاریخی هر واقعه را به درستی مطالعه کنیم، افزود: به قول اعراب «حفظت شیئا و غابت عنک الاشیا». آقای روحانی گوشهای از تاریخ را میگیرد بدون اینکه در کل بستر تاریخی آن مطالعه کند، مثل اینکه بگوییم قرآن فرمود تا میتوانید بخورید و بیاشامید! در حالی که خداوند در این آیه قرآن فرموده است: «کُلُوا وَاشْرَبُوا وَلَا تُسْرِفُوا» (بخورید و بیاشامید و اسراف نکنید). لا اله الا الله نفی بر ایجاب است. من میخواهم بگویم تاریخ را این گونه نقل کردن و استفاده ابزاری از آن بدون زمینه سازی و بسترسازی که در کل آن پدیده تاریخی اتفاق افتاده در واقع یک مغالطه تاریخی است و از نظر متدولوژی تاریخی غلط است، من حمل بر این گرفتم که آقای روحانی مشغله اش زیاد است و این مشغله اجازه مطالعه را به او نمیدهد.
رئیس سابق موسسه پژوهشی حکمت و فلسفه ایران ادامه داد: عهد شکنی دو قسم دارد؛ یک قسم از عهد شکنی آن است که در واقع نه تنها یک پیمان شکسته شده است، بلکه یک ظلم و یک جنبه استکبارگرایانهای نسبت به یک ملت حاکم میشود، پیامبر اکرم(ص) در برابر این نوع عهدشکنیها از سوی منافقین یا خیبریان سکوت نمیکردند، اما مواردی هم که پیامبر(ص) دوباره پیمان میبست از باب اقتدار بود و بعد زمینهای برای فتح مکه.
معاون علوم انسانی و هنر دانشگاه آزاد تصریح کرد: در طول تاریخ کسانی را داشتیم که رفتار منافقانه داشته و با اینکه اظهار مسلمانی میکردند پیامبر دستور اعدام آنها را صادر کرد، چراکه نقاب دین داری داشتند. خوب است کمی تاریخ بخوانیم، سوال من این است آیا پیامبر(ص) جنگ با کفار داشت یا نداشت؟ چرا به جای این جنگها عهدنامه و پیمان نبست؟ پاسخ آن است که در مواردی جنگ به نفع جامعه اسلامی بود و آن هم جهاد دفاعی بود که شکل گرفت، مثل این است که ما در جنگ با رژیم صدام هشت سال مقاومت کردیم و بعد هم عهدنامهای را بستیم، اما مقتدرانه بستیم؛ بنابراین ما مخالف با عهد و پیمان بستن نیستیم و اصلاً یکی از کتابهای فقهی ما «صلح» است، اما عهد و پیمانی که نتیجه اش پیروزی جامعه اسلام باشد و البته با اقتدار و نَه با شکست، خواری و ذلت اقتصادی مردم.
تاریخ را این گونه نقل کردن و استفاده ابزاری از آن بدون زمینه سازی و بسترسازی که در کل آن پدیده تاریخی اتفاق افتاده در واقع یک مغالطه تاریخی است و از نظر متدولوژی تاریخی غلط است
خسروپناه گفت: آیا آقای روحانی تاریخ نخوانده است؟ سوال این است که پیامبر چه طور در جنگ بدر، احد، خندق، خیبر حضور داشت؟ این مبارزات نظامی حضرت در برابر کفار چه معنایی دارد؟ سخن رئیس جمهور تفسیر ظالمانهای از سیره پیامبر است ضمن اینکه این نص قرآن است که فرمود: «مُحَمَّدٌ رَسُولُ اللَّهِ وَالَّذِینَ مَعَهُ أَشِدَّاءُ عَلَی الْکُفَّارِ رُحَمَاءُ بَیْنَهُمْ». جناب روحانی وقتی نسبت به استکبار جهانی میخواهد صحبت کند مداوم از پیمان و مذاکره دم میزند و میگوید ما ارتباط برقرار میکنیم در حالی که آنها مداوم طرد میکنند اما ایشان همچنان میگوید میخواهم ارتباط برقرار کنم اما با خودیها و کسانی که قبل از انقلاب و بعد از انقلاب همراهش بودند با خشونت و تندی رفتار میکند. من نمیدانم این همدلی و مذاکره با رحما باید باشد یا با عهدشکنانی که مرتب عهدشکنی میکنند؟
وی افزود: یک مورد از موارد درخواست ایران اجابت نشده است، حال زمانی که طرف مقابل یک سانت به طرف شما نیامده چرا باید این قدر سینه خیز به سویشان بروید؟ میخواهم بگویم که اگر روحانی بداند که مثلا با یک پیمان بستن دیگر میتواند امتیازاتی را از غرب بگیرد ایرادی ندارد اما چه قرینهای دیده است که بتواند امتیازاتی برای ایران بگیرد؟ هرچه قرینه است خلاف چیزی است که رییس جمهور ادعا میکند و این نشان دهنده شکست در سیاست داخلی و خارجی است. این وضع داخل است که مردم با سیلی صورت خود را سرخ نگه داشته اند و تجار ورشکست شده اند و این وضع بین المللی که ولو به اندازه یک سانت امتیاز دریافت نکردیم، این ایده پیامبر نبوده است. رئیس جمهور اگر مقداری تاریخ اسلام بخواند میبیند که حضرت با اقتدار رفتار کرد.