قالب وردپرس افزونه وردپرس
خانه / آخرین اخبار / امنیتی کردن علم، عالمان را وادار به عقب‌نشینی می‌کند/ از حیث علمی نباید هیچ خط قرمزی در حوزه علمیه وجود داشته باشد
مشارکت در منطق تئوریک جمهوری اسلامی

رئیس پژوهشکده نظام‌های اسلامی:

امنیتی کردن علم، عالمان را وادار به عقب‌نشینی می‌کند/ از حیث علمی نباید هیچ خط قرمزی در حوزه علمیه وجود داشته باشد

حجت‌الاسلام ایزدهی معتقد است امنیتی کردن علم عالمان را وادار به عقب‌نشینی می‌کند. او می‌گوید باید بین حوزه علم و ژورنالیسم و فضای عمومی و نخبگانی فرق گذاشت، چون بسیاری واهمه دارند که مباحثشان را در فضای فشار و هراس و امنیتی بیان کنند. همچنین از حیث علمی نباید هیچ خط قرمزی در حوزه علمیه وجود داشته باشد. البته باید فضا مدیریت شود تا رویکرد شفاف و علمی و نخبگانی نه ژورنالیستی و غیرعلمی حاکم شود. التقاط، شانتاژ، هیاهو و تخریب در فضای علمی جایی ندارد و اگر این موارد رعایت شود، هیچ خط قرمزی برای مباحث علمی متصور نیست.

به گزارش شبکه اجتهاد، وجود فضای آزاداندیشی علمی یکی از لوازم رشد و پیشرفت جامعه است. البته همواره کسانی تلاش می‌کنند که این فضا را با هیاهو و جنجال گل‌آلود کنند و همین امر موجب ایجاد خطوط قرمز درونی در محقق و به تعبیری خودسانسوری یا خط قرمز بیرونی یعنی فشارهای ساختار اجتماعی و سیاسی می‌شود و نتیجه آن توقف رشد و پیشرفت علمی است.

«ایکنا» در گفتگو با حجت‌الاسلام والمسلمین سیدسجاد ایزدهی، رئیس پژوهشکده نظام‌های اسلامی پژوهشگاه فرهنگ و اندیشه اسلامی، به بحث و بررسی این موضوع و اینکه خطوط قرمز مباحث علمی در حوزه چیست پرداخته که تقدیم مخاطبان می‌شود.

از قدیم‌الایام معروف بود که در حوزه آزاداندیشی و بیان بی‌پرده نظرات علمی وجود دارد، ولی به نظر می‌رسد در دهه‌های اخیر این فضا محدود شده است و برخی مواقع با صاحب‌نظران برخوردهایی شده یا آن‌ها به سکوت واداشته شده‌اند. می‌خواهیم در این موضوع نظر شما را بدانیم.

ایزدهی: مسئله مهم این است که اگر قرار باشد توسعه‌ای در معرفت و تمدن شکل بگیرد، بدون تعمیق و توسعه دانش ممکن نیست و از طرف دیگر تعمیق و توسعه دانش جز با واسطه نقد و نظریه‌پردازی صورت نمی‌گیرد. اگر کشورهای غربی رشد کرده‌اند به این دلیل است که اجازه دادند مبانی آن‌ها نقد شود. بدین ترتیب اصلاح صورت می‌گیرد و بنیادهای مبنایی و نظری برای پیشرفت کشور استوارتر خواهد شد.

جمهوری اسلامی هم یکسری بنیادها و نظام معرفتی دارد و اگر قرار است توسعه یابد، باید در معرض نقد و ارزیابی قرار گیرد و به جوامع علمی دیگر ارائه شود تا نظریات محکمی شکل بگیرد و در این صورت می‌توانیم نظریات سیاسی، اقتصادی، فرهنگی و اجتماعی داشته باشیم تا هر کدام بخشی از تمدن را پوشش دهد. انقلاب اسلامی یک پروژه نیست که تمام شود، بلکه پروسه‌ای است که باید تا دوره ظهور تداوم داشته باشد و تا رسیدن به الگوی تمدنی پیش برود و حداقل انتظار این است که نظریات، تحکیم و ارائه و نقد شود تا بتواند در قالب یک نظریه قابل رقابت با نظریات موجود علوم انسانی باشد و علوم انسانی اسلامی بدیل علوم انسانی غربی شکل بگیرد.

این فضا مستلزم آزاداندیشی نه در قالب ژورنالیستی، بلکه به‌صورت علمی و حوزوی است تا در برآیند این نظریات بتوانیم نظریات اسلامی و انسانی متناسب با فضای انقلاب اسلامی و تمدن اسلامی را شکل دهیم. البته این ایده چون همواره سیاسی شده است و برخی نظرات در این فضا برتابیده نمی‌شود عملاً در فضای گفتمانی، نهضت آزاداندیشی شکل نگرفت و به‌صورت صحیح جلو نرفت؛ آنچه رهبر انقلاب فرمودند این بود که اندیشمندان در فضای آکادمیک آزادانه حرف‌های خود را بزنند؛ شهید مطهری وقتی در قید حیات بودند فرمودند که حتی کمونیست‌ها سخنانشان را آزادانه در فضای دانشگاه بیان کنند و کرسی داشته باشند، زیرا در این صورت اسلام قوت و قدرت مبنایی خود را بیشتر به رخ خواهد کشید. اصل کار مبارک و ضروری است و دور کردن از سیاسی‌بازی و حواشی می‌تواند آن را به سر منزل مقصود برساند و این امر باید از طریق سیاست و فرهنگ و علم دنبال شود و به نتیجه برسد.

یعنی مهمترین مانع از دید شما سیاسی‌کاری‌هاست؟

ایزدهی: امنیتی کردن علم معمولاً عالمان را وادار به عقب‌نشینی می‌کند. باید بین حوزه علم و ژورنالیسم و فضای عمومی و نخبگانی فرق گذاشت، چون بسیاری واهمه دارند که مباحثشان را در فضای فشار و هراس و امنیتی بیان کنند. ممکن است برخی گروه‌های فشار به قصد خیر و دفاع از انقلاب به گونه‌ای رفتار کنند که فضا به سمت علمی شدن پیش نرود و طبیعتاً غایت اصلی را مد نظر قرار نمی‌دهند. گاه هزینه‌دار بودن برخی نظریات ممکن است مشکل ایجاد کند. همچنین فرایند نظریه‌پردازی کُند است.

امروزه دو فضا در پیش رو داریم؛ یکی جنبش نرم‌افزاری در محیط‌های دانشگاهی و آزاداندیشی در فضای حوزه ولی هر دو وارد اصول محوری نشده و به سمت اختلافات مهم نرفتند، زیرا تا حدی صورت‌بندی و گرفتن امتیاز حاکم شده و طبیعتاً در این فضا نظریات چالشی کمتر مطرح خواهند شد؛ در کوتاه‌مدت ممکن است تصور شود که مطلوب است و چالش کمتری دارد ولی در درازمدت نخواهیم توانست علوم انسانی متناسب و بومی و عمیقی داشته باشیم؛ به گونه‌ای که قابلیت مواجهه و رقابت با علوم انسانی غرب را داشته باشد.

در نهایت باید این فضا را در اختیار اندیشمندان قرار دهیم؛ متاسفانه فضای مجازی، مباحث را از فضای علمی دور می‌کند و به حاشیه می‌برد و فضای ژورنالیستی سبب شده که مباحث عملی عمیق نشود و این آسیب‌ها ما را از بنیادها دور کرده است. فضای گاه سیاسی، امنیتی و فرمالیسم موجب شده تا اتفاقی رخ ندهد و کسانی که ایده و توانایی دارند خود را به دردسر احتمالی نیندازند و در نتیجه علوم انسانی اسلامی دیرتر تحقق می‌یابد.

از منظر شما خط قرمز مباحث علمی در حوزه کجاست؟

ایزدهی: جلوگیری از صوری و فرمالیته شدن مباحث علمی به هر بهانه‌ای اعم از سیاسی، ژورنالیستی، آمار دادن و … خط قرمز است. ما مدعی هستیم که انقلاب اسلامی جهان‌شمول است و این ادعا برآمده از مبانی و ادله است؛ بنابراین هراسی از مواجهه وجود ندارد به شرط آنکه مواجهه در فضای علمی و منطقی باشد نه هو کردن و هوچی‌بازی؛ در این وجه حتی اگر مباحث کفرآمیز هم در فضای آرام علمی مطرح شود، پاسخ قطعی و منطقی دارد و باید پاسخ مستدل، شفاف و علمی ارائه شود. نباید از طرح چنین مطالبی بترسیم و جلوی آن را بگیریم، زیرا اگر در کوتاه‌مدت جلوی آن را بگیریم، در درازمدت جای خود را باز خواهد کرد و ما موظف به پاسخ هستیم و باید گزینه بدیل را ارائه دهیم. از حیث علمی نباید هیچ خط قرمزی در حوزه علمیه وجود داشته باشد. البته باید فضا مدیریت شود تا رویکرد شفاف و علمی و نخبگانی نه ژورنالیستی و غیرعلمی حاکم شود. التقاط، شانتاژ، هیاهو و تخریب در فضای علمی جایی ندارد و اگر این موارد رعایت شود، هیچ خط قرمزی برای مباحث علمی متصور نیست.

وضعیت حوزه علمیه قم در قیاس با حوزه علمیه نجف در طرح آزادانه اندیشه‌ها و مطالب علمی چگونه است؟

ایزدهی: صحبت درباره عملکرد حوزه نجف نیازمند آگاهی و شناخت عمیق است و نمی‌توانم درباره آن چندان سخن بگویم. این حوزه مشتمل بر نحله‌های مختلف فکری است و متاسفانه اخیراً منطقه نفوذ کسانی شده که می‌خواهند فضای دینی عراق را تغییر دهند، کسانی که نواندیش دینی یا بی‌دین هستند. نجف فضایی است که امکان ورود افراد و افکار مختلف در آن وجود دارد و چون گفتمان واحدی در آنجا حاکم نیست طبیعتا نمی‌توانم درباره عملکرد آن چیزی بگویم. البته در حوزه نجف علوم اسلامی حاکم است نه انسانی و ورودی‌ آن پدیده‌های جدیدی روشنفکری نیست، ولی در حوزه قم این وجود دارد و در قم به دلیل وجود مجلات و فصلنامه‌های مختلف، مباحث چالشی علمی بیشتر مطرح می‌شود. حوزه نجف، حوزوی محض ولی حوزه قم حوزوی – دانشگاهی است.

در حوزه نجف کسانی به نام نواندیشی حرف‌های جدیدی می‌زنند ولی این به معنای نواندیشی نیست. در گذشته در حوزه نجف شاهد مباحثی روزآمد و عمیق بین علمای دین بودیم، ولی امروزه فضای سیاسی و اجتماعی عراق سبب افول آن شده است. فضای علمی حوزه نجف تا حدی با فضای نواندیشی عربی سازگار است و فضای ایران متفاوت و متناسب با ترجمه متون و تبادل علمی قوی‌تر است.

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

Real Time Web Analytics