قالب وردپرس افزونه وردپرس
خانه / آخرین اخبار / انتقاد از بی‌توجهی به علل الشرایع در صدور فتاوا
چرا نباید از نقل به معنا در روایات بهره ببریم/ علی(ع) هیچگاه عقل زنان را مذمت نکرده است/ کودک‌همسری اساساً با قرآن سازگار نیست

از سوی حجت‌الاسلام مهریزی صورت گرفت؛

انتقاد از بی‌توجهی به علل الشرایع در صدور فتاوا

در مباحث فقهی چرا از عللی که امام گفته است روی‌گردان می‌شویم، در حالی که سایر طهورات مورد توجه است. اینکه طهورات را در استنباطهای فقهی به عنوان حکمت بیان کنیم توجیه ندارد، مگر دلیلی برخلاف آن باشد؛ بسیاری از مشکلات فقه با همین مسئله یعنی اخذ علل حل می‌شود، از جمله در بحث هشت فرسخ و نماز مسافر بحث رفت و آمد عمومی مطرح است، زیرا در قدیم رفت و آمد با چهارپایان انجام می‌شد و یک روز طول می‌کشید، ولی امروزه با اتومبیل رفت و آمد می‌شود. لذا استبعادی ندارد که بیان کنیم فردی که مسافرت کوتاهی دارد، ولو اینکه بیش از هشت فرسخ باشد، مسافر تلقی شود.

به گزارش شبکه اجتهاد، حجت‌الاسلام والمسلمین مهدی مهریزی، در نشست «فلسفه احکام در کتاب عیون اخبارالرضا(ع)» از مجموعه نشست‌های اولین سوگواره علمی ـ فرهنگی امام رضا(ع)، که از سوی دفتر قم بنیاد پژوهش‌های آستان قدس رضوی برگزار شد، گفت: از قرن دوم بحث علل‌نویسی برای احکام در میان اصحاب ائمه، شایع بوده است؛ یونس بن عبدالرحمان و فضل بن شاذان و … با عنوان علل‌الشرایع آثاری نوشته‌اند و گاهی علل الحج، علل الصوم، علل النکاح، المتعه و … از سوی کسانی مانند ابن‌بابویه و یونس نوشته شده و این عنوان تا قبل از شیخ صدوق شایع بوده است. در سه باب در عیون یعنی ۳۲ تا ۳۴ به بحث علل‌الشرایع پرداخته شده و در اینجا علل به معنای فلسفه، حکمت و دلیل است که با کتب علل الحدیث تفاوت دارد، زیرا علل الحدیث به آفات حدیث پرداخته است و نباید میان این دو مفهوم خلط شود.

عضو هیئت علمی دانشگاه قرآن و حدیث با پرداختن به فواید علل‌نویسی، بیان کرد: از جمله نتایج علل‌نویسی باز شدن باب پرسش در میان افراد است تا این کار از سوی برخی مذمت نشود؛ حتی پیامبرانی مانند ابراهیم(ع) برای یقین بیشتر در مورد چگونگی آفرینش، از خدا سؤال می‌کند یا در داستان خضر و موسی(ع)، خضر به پرسیدن موسی اعتراض ندارد، بلکه به شتاب در پرسیدن معترض است.

استاد حوزه و دانشگاه با اشاره به اینکه اسلام بر پرسیدن و تعقل در مسائل تأکید زیادی دارد، گفت: اینکه برخی می‌گویند تعقل با دینداری سازگار نیست، خطا و مسامحه صورت گرفته، زیرا باب پرسش در اسلام باز است. همچنین آموزه‌های دینی در شعائر و احکام و …، عقلانی است و سخن و راز مگو نیست که خدا گفته و باب آن بسته شده باشد. روشنگری و اقناع هم از دیگر فواید بحث علل‌نویسی است؛ دین به دنبال اقناع است نه اسکات. مثلاً سؤال می‌شود، چرا امام علی(ع) وقتی به قدرت رسید، ماجرای فدک را پیگیری نکرد یا اینکه چرا سلیمان(ع) با مورچه‌ها سخن گفت و اینکه چرا در داستان نوح(ع)، فرزندان کافران که گناهی هم نداشتند، مردند؛ امروزه به اینها شبهه می‌گویند ولی شبهه ریشه در بحران‌سازی دارد و عمده اینها پرسش است.

استاد حوزه علمیه با بیان اینکه باب ۳۲ عیون عمدتاً در مورد افعال انبیاست که مورد پرسش قرار گرفته، اضافه کرد: کتب عالمان در قرون اولیه با عناوین المقنع، المبسوط، الهدایه و … نوشته شده تا به اقناع مخاطب برسند، ولی در دوره اخباریون، آثاری با عناوین نهایه‌الحکمه و نهایه‌آلامال و … می‌نویسند تا نشان دهند باب علم بسته است که این نوع نگاه سبب پیشرفت‌ نیست. کسانی که می‌خواهند مبتنی بر آموزه‌های دینی، تمدن‌سازی کنند باید توجه کنند که تمدن با تعقل و پرسش و عقلانی دانستن آموزه‌ها شکل می‌گیرد، ولی اگر باب را با تعبیر والله العالم ببندید تمدن تحقق نمی‌یابد. کتاب عیون در اواخر عمر صدوق تألیف شده، یعنی در ۱۴ سال آخر که دوره پختگی یک عالم است؛ ایشان عیون را بعد از علل الشرایع نوشته و به صاحب بن عباد هدیه کرد زیرا او چند شعر در وصف امام رضا(ع) برای صدوق فرستاده بود.

وی افزود: در فصل ۳۲، صدوق ۳۴ روایت بیان کرده که غالباً معارفی و در مورد انبیا و بخشی از آن افعال الله و چند روایت هم در مورد احکام است؛ نو بودن قرآن، ابوالقاسم بودن پیامبر و بحث امام علی(ع) و صحابه و بحث مهریه از جمله موضوعات این باب است؛ باب ۳۳ تنها متمرکز بر مباحث فقهی از محمدبن سنان در موضوع طهارت تا دیات است و هیچ بحث معارفی ندارد؛ البته تقدیم و تأخر منظمی هم ندارد و سؤالات طرح نشده و فقط جواب‌ها بیان شده است. در فصل ۳۴ هم روایاتی از فضل بن شاذان نقل شده و فضل در موقعیت‌های مختلف مطالب را از امام شنیده و خودش آنها را تنظیم کرده که این بخش عمدتاً معارفی است، ولی مباحث فقهی هم دارد؛ این مطالب ۹۹ فقره و نقل‌های فضل جزئی و ریز است و از تکلیف و مباحث امامت و مناسک و فقه تا زکات را دربردارد.

عضو هیئت علمی دانشگاه قرآن و حدیث مهریزی تصریح کرد: بررسی و تحلیل تفاوت‌های متن ابن سنان و فضل بن شاذان هم موضوع بسیار مهم و جدی است. بخشی از پژوهش‌های حدیثی بنیادی ما باید به این سمت‌وسو برود تا در روایات تقطیع شده به متن اصلی برسیم. مثلاً صحیفه امام خمینی(ره) ۲۳ جلد است که سخنرانی‌های امام در آن به صورت کامل بیان شده است، ولی بنیاد تنظیم و نشر آثار امام، کاری را شروع کرده بود که مثلاً فلان سخنرانی در تاریخ فلان در جمع فلان افراد و در چه شرایط و مکانی انجام شده که کمک زیادی در فهم بهتر بیانات ایشان دارد.

وی به پاسخ‌های بیان شده در این ابواب در مورد افعال انبیاء پرداخت و اظهار کرد: در داستان سلیمان(ع) و مورچه‌ها، سلیمان به رئیس آنها گفت مگر نمی‌دانی من پیامبرم و ظلم نمی‌کنم پس چرا مورچه‌ها را ترساندی؟ مورچه جواب داد که ترسیدم حشمت دنیایی و عظمت حکومت تو مورچه‌ها را بگیرد و از خدا غافل شوند یا در قصه غرق شدن فرعون، علت نپذیرفتن توبه او دیر کردن در توبه بیان شده ست. همچنین بیان این حکمت که فرعون با اینکه خودش را در آهن و همه تجهیزات حفظ کرده بود، نتوانست نجات یابد.

این استاد حوزه گفت: در مورد غرق شدن کودکان در داستان نوح(ع) هم فرموده‌اند که بچه‌ها در این ماجرا نبودند، چون نسل قوم نوح، ۴۰ سال عقیم شد و هر چه مردند بزرگسالان کافر و کسانی که به اعمال آنها رضایت داشتند، بودند.

وی با بیان اینکه محتوای علل در دسته‌بندی ظاهری به اسرار احکام و مسائل پنهان تاریخی، تأویلات حدیثی، توضیحات اصطلاحات و واژگان و بخشی هم به فلسفه تشریع می‌پردازند، اظهار کرد: در بحث فدک و مواجهه امام علی(ع) هم اینگونه پاسخ داده‌اند که امام فرمود: هدف ما از حکومت، پیگیری حق و حقوق پایمال شده شخصی خود نیست، بلکه قدرت را هم برای خدمت مردم به کار می‌بریم. همچنین در مورد علت اینکه زن حائض باید روزه را قضا کند، ولی نماز را نه؛ پاسخ داده‌اند که چون نماز پیوسته است ولی روزه سالی یکبار از طرفی روزه‌داری با امور زندگی در تضاد نیست و وقت نمی‌گیرد، ولی نماز مستوجب صرف وقت و زدن از امورات زندگی است.

عضو هیئت علمی دانشگاه قرآن و حدیث، در پایان به انتقاد از بی‌توجهی به علل الشرایع در صدور فتاوا پرداخت و گفت: در مباحث فقهی چرا از عللی که امام گفته است روی‌گردان می‌شویم، در حالی که سایر طهورات مورد توجه است. اینکه طهورات را در استنباطهای فقهی به عنوان حکمت بیان کنیم توجیه ندارد، مگر دلیلی برخلاف آن باشد؛ بسیاری از مشکلات فقه با همین مسئله یعنی اخذ علل حل می‌شود، از جمله در بحث هشت فرسخ و نماز مسافر بحث رفت و آمد عمومی مطرح است، زیرا در قدیم رفت و آمد با چهارپایان انجام می‌شد و یک روز طول می‌کشید، ولی امروزه با اتومبیل رفت و آمد می‌شود. لذا استبعادی ندارد که بیان کنیم فردی که مسافرت کوتاهی دارد، ولو اینکه بیش از هشت فرسخ باشد، مسافر تلقی شود./ حوزه

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

Real Time Web Analytics