حجتالاسلام ملکزاده با انتقاد از طولانی بودن دوره تحصیل اصول فقه این درس را مقدمه و ابزار شناخت فقه دانست و تأکید کرد: آیا باید یک عمری روی اصول به عنوان مقدمه کار کنیم که روزی به ذی المقدمه برسیم؟ و وقتی زیاد کار کردیم از ذی المقدمه هم بازبمانیم.
به گزارش شبکه اجتهاد، حجتالاسلام والمسلمین محمدحسین ملکزاده در سخنرانی علمی که با موضوع «تهذیب اصول»، با بیان این که برخی از افراد نمیتوانند دیدگاههای مخالف نظر خود را ببینند، اظهار داشت: بسیاری از فقهای گذشته بر پالایش علم اصول از زوائدی که اساساً در استنباط حکم فقهی نقشی ندارند و یا فایده بسیار کمی دارند بحث کردهاند، بنابراین مسأله تهذیب علم اصول موضوعی تازهای نیست بلکه دغدغهای است که از گذشته وجود داشته است.
چرا دورههای خارج در گذشته پنج ساله بوده است!
وی افزود: یکی از آفات دروس خارج اصول طولانی شدن بیش از حد دورههای آن بوده که همین طولانی بودن یکی از ثمرات عدم پالایش علم اصول است؛ طلبهای به من میگفت بنده چهارسالی درس خارج اصول فردی میروم که این آقا این دوره علم اصول را ۱۸ سال پیش آغاز کرده و هنوز در میان بحث است؛ ما به کدام سمت میرویم؟ چه چیزی در دروس میگوییم که بزرگان ما نداشتند؟ چرا دورههای خارج در گذشته پنج ساله بوده است که تدریسهای میرزای شیرازی، آیتالله خویی و مرحوم آخوند از این قبیل است.
ملکزاده ابراز کرد: برخی استادان درس خارج میگردند تا یک قول ضعیف را پیدا کرده و هفتهها روی آن بحث کنند و یا خودشان احتمالی را مطرح میکنند و دوباره روی آن بحث میکنند و آنچه در این وسط تلف میشود عمر طلاب است که به رایگان خرج میشود؛ بنده به برخی از افراد شناخته شده میگویم برای چی طولانی درس میدهید؟ آنها میگویند طلبه مشغول درس باشد، چرا بیکار باشد؟ این افراد قائلند که طلبه هیچ نقش تاریخی و تمدنی ندارد.
تهذیب علم اصول دغدغه بزرگان حوزه است
مدرس خارج فقه و اصول حوزه علمیه قم با بیان این که بزرگان زیادی سعی در پالایش علم اصول داشتهاند، تأکید کرد: همین بزرگان در نام گذاریهای کتابهای شان از عنوان «تهذیب» استفاده کردهاند، همانند کتاب تهذیب الاصول آیتالله سبحانی که تقریرات امام راحل است و یا تهذیب الاصول سید عبدالأعلی سبزواری که قبل از مطرح شدن آیتالله سیستانی مرجع تقلید عراق به شمار میرفت که تلاش کرده تا بحثهایی که رنگ و بوی فلسفی دارد را از مباحث اصولی خارج کند با این که خودش استاد فلسفه بوده و تألیفاتی نیز در این زمینه داشته است.
ملکزاده با اشاره به اینکه دیگرانی نیز تلاشهایی در تهذیب اصول داشتهاند، ابراز داشت: یکی از این افراد شهید سید محمدباقر صدر است که مباحثی که کاربردی در مقام استنباط ندارد را از حلقات خود حذف کرده است؛ البته هیچکدام از این بزرگان توفیق کامل نداشتهاند و گاهی از مباحث بیثمر نیز بحث کردهاند.
وی عنوان کرد: در عبارات بزرگان نیز سخنانی به صراحت در موضوع ضرورت تهذیب اصول مطرح شده است؛ مجله حوزه در سال ۷۵ مطلبی به نقل از مرحوم آیتالله سید ابوالحسن شیرازی مینویسد به این شرح که «از جمله در اصول بحثهایی داریم که ثمره چندانی ندارد و با آن چیزی که اصول انتظار داریم که باید در استنباط احکام کمک کند اصلاً کاربردی ندارد؛ اینگونه مباحث باید حذف شود که گاهی میدیدیم در نجف اشرف بحثهایی ماهها تدریس میشد ولی در آخر فهمیده میشد که اصلاً ثمرهای ندارد و از طرفی بیش از حد به مباحث اصولی پرداختن ذهن صاف و عرفی را از فقیه سلب میکند».
مدرس خارج فقه و اصول حوزه علمیه قم با بیان این که بعد از مرحوم آخوند خراسانی و شیخ الشریعه اصفهانی مرجعیت به سید ابوالحسن اصفهانی رسید، ابراز داشت: برای بسیاری از افراد این سؤال مطرح است که مرجعیت این بزرگوار همزمان با دوران میرزای نائینی، محقق اصفهانی و آقا ضیاء عراقی است که علم اصول به دست این سه نفر به اوج رسیده است.
همیشه اصولی قوی فقیه نمیشود
وی ادامه داد: روی کاغذ این طور به ذهن میآید که هرکس اصولی قوی باشد باید یکی از فقهای تاریخ شیعه نیز باشد درحالی که این سه بزرگوار از جمله میرزای نائینی به عنوان مرجع تقلید معرفی نمیشود و اتفاقاً سید ابوالحسن اصفهانی انتخاب میشود که اصلاً فردی اصولی نبوده است و نگاه عرفیتری داشته است.
ملکزاده با انتقاد دوباره از طولانی بودن دوره تحصیل اصول فقه این درس را مقدمه و ابزار شناخت فقه دانست و تأکید کرد: آیا باید یک عمری روی اصول به عنوان مقدمه کار کنیم که روزی به ذی المقدمه برسیم؟ و وقتی زیاد کار کردیم از ذی المقدمه هم بازبمانیم.
وی ادامه داد: روزی سیدکاظم یزدی به آقا ضیاء عراقی میرسد و از ایشان سؤال میکند شما مشغول تدریس چه بحثی هستید؛ آقا ضیاء میفرماید مدتها است که اجماع را درس میدهم و در آخر به این نتیجه رسیدیم که اجماع حجت نیست؛ سید یزدی از مسائل فقهی شیعه را نام برد که هیچ دلیلی جز اجماع ندارد و همه هم آن را قبول دارند و کسی در آنها تشکیک نمیکند؛ در آخر گفت اگر اجماع حجت نباشد شما چطور این مسائل را اثبات میکنید؟ در آنجا هم آقای ضیای عراقی رو به شاگردش کرد و فرمود: ماهها بحث سنگین و عمیق علمی کردیم که اجماع حجت نیست ولی این سید در چند دقیقه همه ابحاث را از بین برد.
این مدرس خارج فقه و اصول حوزه علمیه قم تصریح کرد: در این چنین دورهای که حوزه نجف از سیاست و اجتماع دور است و حالت انعزال در آن پیش آمده است و به همین خاطر به شکل انفجار آمیز این مباحث بزرگ شده و به دست ما رسیده است؛ الآن بیش از هرزمانی این هشدار برای ما زنده میشود که تلاش کنیم این بحثها را پالایش کنیم و بدانیم علم اصول ابزاری برای فقه است نه این که خودش ارزش ذاتی داشته باشد.
وی عنوان کرد: یکی دیگر از افرادی که بر تهذیب اصول تأکیدات زیادی داشته است مرحوم امام راحل است که در کتاب الرسائل جلد دوم میفرماید «مسائلی که ثمرهای برای آنها وجود ندارد یا باید تلاش زیادی شود تا ثمره کوچکی برای آن پیدا شود باید کنار برود و مباحث مهمتر و پرثمرتر به میدان بیاید و انصاف این است که اخباریون که میگویند علم اصول نیاز نیست در افراط هستند همانطور که نگاه استقلالی به علم اصول و کمال نفس دانستن آن و صرف کردن عمر در مباحثی که ثمرهای ندارد هم تفریط است و کسی که برای عمر خودش ارزش قائل است نباید در اموری که فایدهای ندارد مشغول باشد و آنچه ارزش زیادی دارد اصل فقه است، بنابراین طلبه باید به میزان نیاز به علم اصول بپردازد».
علامه طباطبایی تحصیل مباحث زائد را حرام میدانست
استاد درس خارج حوزه علمیه افزود: شخصی میگفت از علامه طباطبایی خواستیم یکی از مباحث حذف شده اصول یعنی «باب انسداد» در کفایه را برای ما تدریس کنند که علامه گفته بود: نه تنها من این کار را نمیکنم بلکه صرف عمر را برای این بحث حرام میدانم چون ثمرهای بر آن مترتب نمیشود.
وی با تأکید بر این که طلاب باید قدر اوقات خود را بدانند، عنوان کرد: طلبه باید آنچه که فایده فقهی ندارد ترک کند؛ چطور باید این مطلب را به مخالفان بگوییم که علم اصول ابزار است و شمای طلبه اگر میخواهی تمرین کنی روی فقه تمرین کن؛ بله قبول داریم علم اصول باید عمیق خوانده شود ولی اصولهایی که مورد نیاز است نه همه بخشهای آن.
ملکزاده با اشاره به سخنی از شهید مطهری، ابراز کرد: ایشان در کلامی میفرماید: «عدم توجه به علوم اصلی از یک طرف و جذابیت علم اصول طرف دیگر و جنبه سرگرم کنندگی آن منشأ پیدایش عادتی در بین علما به نام مسأله سازی شده است؛ به این صورت که مسائلی را فرض میکنند و اطراف آن بحث میکنند هرچند در دنیا هیچگاه پیش نیاید ولی چون جذاب است مورد بحث قرار میگیرد، درحالی که آیتالله بروجردی هرگز گرد مسائل فرضی نمیرفت»؛ برای برخی از مسائل اصولی به سختی حتی یک نمونه پیدا میشود ولی برخی از مسائل علم اصول واقعاً حتی یک مثال و ثمره عملی ندارد.
وی با اشاره به ثمرات منفی طولانی شدن دوره دروس خارج، خاطرنشان کرد: مهمترین اثر منفی این بحث اتلاف عمر طلاب است و نکته دوم این که در این درسهای طولانی اختلاط مباحث نیز به وجود میآید، به این صورت که بسیاری از مسائل تفسیری و فلسفی وارد اصول میشود و ماهها در یک موضوع سخن گفته میشود که آیا اصلاً آیا این موضوع اصولی است یا نه؟ و آفت سوم این است که قدرت جمعبندی و نتیجهگیری از اصول را برای فقه از انسان میگیرد و چهارم وقتی یک استاد درس خارج میخواهد دوره ۳۰ ساله را ۱۲ ساله کند به همین خاطر اجازه سؤال نمیدهد که این مسأله نیز معایب زیادی را به همراه دارد.
دستیابی به اجتهاد افسانه نیست
مدرس خارج فقه و اصول حوزه علمیه قم ادامه داد: برخی اوقات واقعاً طلبه درس را نفهمیده است ولی چون درس فراوان است، استاد اجازه پرسش نمیدهد و شاگرد پروری در اینگونه درسها مطرح نمیشود؛ یکی دیگر از آفات دروس طولانی خارج این است که دستیابی به اجتهاد را به یک افسانه تبدیل میکند؛ طلبه میگوید اگر اصول این است که ما ۲۰ سال است در درس خارج شرکت میکنیم و چیزی نفهمیدیم پس اجتهاد غیرقابل دستیابی است.
وی با بیان این که در دروس خارج طولانی مطالب گذشته فراموش میشود، تصریح کرد: انسان مگر چه حافظهای دارد که این استاد چند سال پیش چه مطلبی گفته و طلبه آن را به خاطر داشته باشد و اصلاً در اینگونه دروس رشته بحث از دست انسان خارج میشود؛ چطور درس ۱۵ سال پیش در ذهن طلبه بماند؟ به همین خاطر است که برخی از بزرگان قائل هستند که طولانی شدن مباحث اصولی نه تنها برای قوه اجتهاد مفید نیست بلکه مضر هم هست.
ملکزاده با تصریح بر این که طلاب ابتدای ورود به حوزه خیلی ذوق و شوق دارند و استعداد و تواناییهای بالایی دارند، عنوان داشت: همه افرادی که به حوزه میآیند این طور نیست که از همه جا مانده باشند بلکه خیلی از آنها زمینههای زیادی را رها کرده و به حوزه آمدهاند، حال اگر دوره تحصیل طولانی و فرسایشی شد نشاط از بین میرود و چه بسیار از طلابی که مراجعه میکنند و میگویند میخواهیم به دانشگاه برویم و خدمت کنیم، چراکه باور کردهاند در این حوزه چیزی به دست آنها نمیرسد در حالی که نظام سازی اسلامی در اقتصاد، سیاست و فرهنگ همگی از حوزه و اجتهاد است.
حدف مباحث غیر لازم در اصول فقه
وی با اشاره به مباحثی که نباید در اصول داشته باشد، ابراز داشت: یکی از این مسائل تعریفها است که آخوند خراسانی خودش تأکید میکند که تعریفها لفظی است و حد و رسم منطقی ندارد ولی خود ایشان زیاد به این مباحث پرداختهاند؛ دیگر مسائل غیر لازم در اصول «مفهوم و منطوق»، «استصحاب»، «اشتراک»، «مشتق»، «مقدمه واجب»، «بحث ضد»، «بحث از خطابات شفاهی»، «دوران امر بین تخصیص و نسخ»، «مثالهای مجمل و مبیّن»، «ظن طریقی و موضوعی»، «انسداد باب علم»، «سببیت»، «امکان تعبد به ظن»، «حقیقت تقلید» و «تبدل رأی مجتهد» که غیرمثمر بودن تک تک این موارد در کلام بزرگانی از جمله میرزای نائینی، امام راحل و دیگر علمای برجسته به تناسب در کتابهای مختلف بیان شده است و ما حتی یک مورد را از خودمان نقل نکردهایم.
ملکزاده افزود: در مقابل این مسائلی که باید از اصول کنار برود، بحثهای پرثمری همچون عرف داریم که حدود و ثغور آن مشخص نشده است و سیره هم از این قبیل است که در بیانات بزرگان مطرح شده است، یا مذاق شریعت، ضرورت فقه، شم الفقاهه، تنقیح مناط، الغای خصوصیت، اوامر ولایی و اوامر تبلیغی نیز جای بحث دارد.
وی با طرح سؤالی مبین بر این که اگر بزرگان این قدر به تهذیب اصول اهمیت میدادهاند چرا در دروس تغییر ایجاد نمیشود؟ عنوان کرد: ما برای این سؤال پاسخی نداریم چرا کسانی که این گونه حرفها را میزنند خودشان عمل نمیکنند، به همین خاطر به ذهنمان آمد یک دوره اصول مهذب را آغاز کنیم چراکه تا جایی که خبرداریم این درس در حوزه نیست و جدا کردن مباحث کار سنگینی است.
بنابرگزارش رسا، حجتالاسلام ملکزاده همچنین از آغاز درس خارج اصول مهذب خود در حوزه علمیه قم خبرداد و گفت: در این درس تنها مباحث ضروری و لازم برای فقه تدریس میشود و نهایتاً چهار سال طول میکشد. این درس سه شب در هفته، روزهای شنبه، دوشنبه و چهارشنبه در مدرس ۱۳ فیضیه برگزار شده و از روز شنبه بعد از نماز عشاء آغاز میشود و ترتیب بحث هم مبتنی به چینش حلقات است نه این که حلقات را تدریس کنیم و دو هفته در هفته نیز بحث فقهی مطرح میشود.
احسنت
بالاخره یه نفر جرات کرد بگه این همه اصول خوندن فایده نداره