نگاهی به وضعیت مصر نشان میدهد که این کشور نمونه عینی تاکید رهبر انقلاب بر این واقعیت است که هزینه سازش به مراتب بیشتر از هزینه مقاومت است.
شبکه اجتهاد: حضرت آیت الله خامنهای رهبر انقلاب اسلامی ایران همزمان با چهلمین سالگرد پیروزی انقلاب اسلامی، نقطه نظرات خود را در چارچوب نوشتاری به نام بیانیه گام دوم منتشر کردند که میتوان از آن به عنوان مانیفست جمهوری اسلامی ایران یاد کرد. بیانیهای که در صورت توجه نخبگان و توده مردم میتواند چون چراغی تابان مسیر ایران اسلامی در دهههای آینده را روشن کند.
بیانیه گام دوم انقلاب از جنبههای مختلف قابل بررسی و تبیین است. در این بیانیه به مضوعات مختلفی اشاره میشود که هر کدام جای بسط و شرح از سوی کارشناسان دارد. مخاطب اصلی بیانیه رهبر انقلاب نسل جوان ایرانی است که علی رغم بمباران رسانهای علیه باورهای ملی و دینیشان، هرگز دست از آموزههای خود برنداشته و با وجود همه کم و کاستیها متوجه هستند که نسخه بهبود امور نه در واشنگتن و تل آویو یا ریاض و ابوظبی بلکه صرفا در همفزایی داخلی و وفاق ملی در راستای پیشرفت یافت میشود.
نگارنده درصدد آن است تا با تکیه بر این بیانیه به مقایسه انقلاب ایران با مصر بپردازد. آیت الله خامنهای در بیانیه خود به ضرورت اختصار، به بیان کلیدواژههایی درباره دلایل موفقیت انقلاب ایران اشاره کرده است که در اینجا تلاش میشود تا به شکلی مبسوط مورد ارزیابی قرار گیرد.
خلاء رهبری توانمند و عدم مرزبندی با دشمنان اسلام
رهبر انقلاب اسلامی ایران در جایی از بیانیه خود به شرایط ویژه انقلاب اشاره کرده و مینویسد: «انقلابیون اسلامی بدون سرمشق و تجربه آغاز کردند و ترکیب جمهوریّت و اسلامیّت و ابزارهای تشکیل و پیشرفت آن، جز با هدایت الهی و قلب نورانی و اندیشهی بزرگ امام خمینی، به دست نیامد و این نخستین درخشش انقلاب بود.»
این مهم البته امروز و پس شکست بسیاری از انقلابهای عربی در منطقه نمود بارزی دارد. انقلاب مصر را میتوان یکی از مهم ترین نمونههای شکست اسلامگرایان دانست. مسالهای که امروز و با گذشت زمان وضوح بیشتری پیدا کرده است. خلاء رهبری توانمند و هوشیار و عدم مرزبندی با دشمنان اسلام از قبیل آمریکا و اسرائیل و همچنین تکیه بر منابع مالی کشورهای حاشیه خلیج فارس را از مهمترین دلایل شکست اخوان المسلمین در مصر میتوان برشمرد.
انقلاب مصر امید بسیاری را در دل آزادگان و مستضعفان این کشور به وجود آورد اما عدم استفاده از الگوی موفق جمهوری اسلامی ایران موجب شد تا کودتایی نظامی همه رویاهای انقلابیان را نقش بر آب کند. محمد مرسی، رییس جمهور وقت مصر که با انتخاباتی پر شور روی کار آمده بود به جای تمرکز بر مسائل اصلی جهان اسلام از قبیل مقابله با رژیم صهیونیستی و جریانهای رادیکال گاه به مسائلی حاشیهای دامن زد.
نگاه خوش باورانه اتاق فکر اخوان المسلمین و دولت متبوعشان به بیگانگان موجب شد که همه رویاهای اسلام گرایان نقش برآب شود و به واسطه کودتایی نظامی مهرههای رژیم سابق به حکومت بازگردند.
بنویسید عبدالفتاح السیسی بخوانید حسنی مبارک
رهبر انقلاب در خطبه تاریخی خود به زبان عربی خطاب به مردم و انقلابیون مصری خاطرنشان کرده بودند: «به مانورهای سیاسی و مزورانهی آمریکا و غرب، اعتماد نکنید. آنها که تا چند روز پیش از رژیم فاسد پشتیبانی میکردند، اکنون که از نگهداشتن آن ناامید شدهاند دم از حق ملتها میزنند. آنها با این پوشش، تلاش میکنند مهرهها را جابجا کنند و با چهره سازی، وابستگان خود را بار دیگر بر شما مسلط کنند. این توهین به شعور ملتها است، آن را تحمل نکنید و جز به استقرار یک نظام کاملا مستقل و مردمی و مؤمن به اسلام رضایت ندهید.»
این مساله وقتی پررنگ تر جلو میکند که هفته گذشته رسانههای مطرح دنیا خبری را از مصر منتشر کردند که به آب سردی بر پیکره همه آزادی خواهان مصری میمانست. بنا بر گزارش این رسانهها پارلمان مصر با رای اکثریت تغییر قانون انتخابات را تصویب کرد.
به موجب قانون جدید عبدالفتاح السیسی، رییس جمهور مصر میتواند تا سال ۲۰۳۴ به ریاست خود ادامه دهد. این مساله با توجه به شباهتهای بسیار حسنی مبارک و عبدالفتاح السیسی از این حقیقت تلخ پرده بر میدارد که انقلاب مصر به صورت کامل از مسیر خود خارج شده است.
خیانت به فلسطین؛ از کمپ دیوید تا معاهده قرن
مصریها که پس از جمال عبدالناصر در دوره انور سادات ذلت معاهده ننگین کمپ دیوید را تجربه کردند اینک در پرتوی حکمرانی السیسی، حکومت خود را شریک اصلی دولت ترامپ در راستای اجرای معاهده قرن میبینند. در همین رابطه السیسی در دیدار با دونالد ترامپ در آوریل ۲۰۱۷ در آمریکا تاکید کرده بود که «وی از تلاشهای ترامپ در راستای ایجاد توافق بین فلسطین و اسرائیل در چارچوب معاهده قرن حمایت میکند.»
همه اینها نتیجه سهل انگاری و بی توجهی دولت مرسی به هشدارهای خیرخواهانه نخبگان جهان اسلام و قمار بر روی دلارهای سعودی و دیپلماسی غربی است که اینک وی و رهبران اصلی اخوان المسلمین و همچنین بدنه آن را روانه زندان کرده است.
اگر انقلابیون در ایران هم در اوایل انقلاب ۵۷ نسبت به لانه جاسوسی آمریکا و سفارت رژیم صهیونیستی در ایران موضعی منفعلانه اتخاذ میکردند، بی شک انقلاب ایران نیز به ورطه انحراف یا سرنگونی گرفتار میشد.
مصر و ایران نمونه عینی هزینههای سازش و مقاومت
حضرت آیت الله خامنهای در جایی دیگر از بیانیه خود با اشاره به اینکه انقلاب ایران بینش سیاسی آحاد مردم و نگاه آنان به مسائل بینالمللی را به گونهی شگفتآوری ارتقاء داد، تصریح میکند: «ایران مقتدر، امروز هم مانند آغاز انقلاب با چالشهای مستکبران روبهرو است امّا با تفاوتی کاملاً معنیدار. اگر آن روز چالش با آمریکا بر سر کوتاه کردن دست عمّال بیگانه یا تعطیلی سفارت رژیم صهیونیستی در تهران یا رسوا کردن لانهی جاسوسی بود، امروز چالش بر سرِ حضور ایران مقتدر در مرزهای رژیم صهیونیستی و برچیدن بساط نفوذ نامشروع آمریکا از منطقهی غرب آسیا و حمایت جمهوری اسلامی از مبارزات مجاهدان فلسطینی در قلب سرزمینهای اشغالی و دفاع از پرچم برافراشتهی حزبالله و مقاومت در سراسر این منطقه است.»
مصر امروز نه تنها جایگاه منطقهای و بینالمللی خود را از دست رفته میبیند بلکه با مشکلات اقتصادی و امنیتی عمیقی دست و پنجه نرم میکند. قدرت یافتن اذناب داعش از قبیل انصار بیت المقدس در مناطقی مانند صحرای سیناء و انفجارهای مستمر تروریستی به ویژه با هدف قرار دادن کلیساها و نیروهای امنیتی این کشور، به چالشی مهم در مصر تبدیل شده است.
این اتفاقات در حالی صورت میپذیرد که غرب درصدد القای این دروغ است که دشمنی با رژیم صهیونیستی و عدم تبعیت از آمریکا و همپیمانان آن مشکلات بسیاری را برای ایران به وجود آورده است؛ اما واقعیت آن است که نمونههای بسیاری مانند مصر وجود دارد که بر این تعبیر رهبری صحه میگذارد که «هزینه سازش به مراتب بیشتر از مقاومت است.»
مصر در برهه کنونی به قدری تضعیف شده که برای کسب دلارهای نفتی عربستان سعودی تمامیت ارضی خود را زیر پا گذاشته و بخشی از سرزمین خود را (تیران و صنافیر) به این کشور هبه میک۰۰۰۰ند. سعودیها نیز به این قدر اکتفا نکرده و به دنبال آن هستند که جایگاه سنتی مصر در دنیای عرب و جهان اسلام را به صورت کامل از تحت شعاع قرار دهند تا خودشان به تنهایی زعامت داشته باشند.
تضعیف نهادهای دینی و سیاسی مصر پس از کودتا
به تصریح رهبر انقلاب، «ایران به برکت انقلاب، اکنون در جایگاهی متعالی و شایستهی ملّت ایران در چشم جهانیان و عبور کرده از بسی گردنههای دشوار در مسائل اساسی خویش است.» اما متاسفانه ملت بزرگ مصر درگیر خفقانی است که به شدت آنها را از بیان دغدغههای خود محروم کرده و در نتیجه سکوتی سنگین بر فضای مطالبه گری این کشور سایه افکنده است.
حتی تامل در وضعیت الازهر مصر که زمانی از مهم ترین نهادهای دینی جهان اسلام بوده است نشان از واگرایی این نهاد در مقابل حاکمیت سیاسی دارد. الازهر اگرچه با واتیکان در ارتباط بوده و تلاش دارد خود را پیشروی تقریب ادیان و مذاهب معرفی کند اما در مقابله با تکفیر، اشغالگری و امپریالیست نمیتواند در حد انتظارات ملت مسلمان ظاهر شود و همین مهم رفته رفته، موجبات تضعیف جایگاه آن را فراهم آورده است.
این در حالی است که نهادهای دینی و سیاسی ایران با وجود دشمنی چهل ساله آمریکا و دوستانش توانسته نوعی از آزادگی و اقتدار درون محور را در عرصه جهانی به نمایش بگذارد و به تعبیری حتی دشمنانش هم به قدرت و پیشرفت ایران در مسائل سیاسی و نظامی اذعان کنند.
رهبر انقلاب در این رابطه در بیانیه گام دوم به مقایسه گذشته با امروز پرداخته و مینویسد: «اگر آن روز، مشکل غرب جلوگیری از خرید تسلیحات ابتدایی برای ایران بود، امروز مشکل او جلوگیری از انتقال سلاحهای پیشرفتهی ایرانی به نیروهای مقاومت است؛ و اگر آن روز گمان آمریکا آن بود که با چند ایرانی خودفروخته یا با چند هواپیما و بالگرد خواهد توانست بر نظام اسلامی و ملّت ایران فائق آید، امروز برای مقابلهی سیاسی و امنیّتی با جمهوری اسلامی، خود را محتاج به یک ائتلاف بزرگ از دهها دولت معاند یا مرعوب میبیند و البتّه باز هم در رویارویی، شکست میخورد.»
از نیجریه تا یمن؛ رویشهای اسلامی در سالگرد بعثت انقلاب
مقایسه دو انقلاب ایران و مصر نشان از آن دارد که غرب هرگز پیشرفت و قدرت جهان اسلام را نمیخواهد و برای هریک از کشورها نسخهای مخصوص آن را میپیجد. آنها مصر و سوریه و لبنان و عراق و یمن ضعیف را میخواهند که نتوانند علیه منافعشان قد علم کنند.
هر کشوری برای آمریکا تاریخ مصرفی دارد. امروز با روی کار آمدن ترامپ و دوشیدن عربستان سعودی چهره کریه آمریکا بیش از هر زمان دیگری برای ملتها رو شده است و همین مهم بیانگر درستی رویکرد ایران در اعتماد به خود و عدم پا پس کشیدن در برابر تطمیع و تهدید دشمن است.
همه اینها به معنی نبود مشکلات داخلی در ایران و یا نادیده گرفتن فاصله واقعیتهای موجود با آرمانهای انقلاب نیست بلکه نگاهی واقع بینانه به وضعیت ایران در مقایسه با کشورهای اسلامی نشان میدهد ایران در مسیری درست گام بر میدارد که البته نیازمند سرعت و دقت بیشتر است.
امروز رویشهای انقلاب اسلامی از نیجریه گرفته تا یمن و قدرت یافتن محور مقاومت در عراق و سوریه و لبنان دلیل محکم بر مثمر ثمر بودن تلاشهای دولت و ملت ایران است که امید آن میرود در سالهای آتی و با تکیه بر بیانیه گام دوم رهبری شاهد بهبود وضعیت و پیشرفت مضاعف در همه عرصهها باشیم. رسا
محمد رایجی، پژوهشگر مسائل جهان اسلام