شبکه اجتهاد: با وجود اینکه سالانه دهها کتاب درباره واقعه کربلا و قیام حضرت ابا عبدالله (روحی له الفداء) در ایران و جهان تشیع و اسلام منتشر میشود اما متأسفانه هنوز پژوهش تاریخی درباره عاشوراء چنانکه باید در همه ابعاد آن گسترش پیدا نکرده است. یکی از این موارد بازسازی مقاتل کهن است، نوشته اخباریان و مؤرخان سدههای دوم و سوم قمری. تاکنون مقتل ابومخنف به شکل ناقصی بازسازی شده منتهی همین کار را باید درباره سایر مقاتل انجام داد. نویسنده این سطور این توفیق را داشت که تعدادی محدود از مقاتل امام حسین (ع) را از سدههای دوم و سوم بازسازی و منتشر کند (مانند مقتل ابو عبید قاسم بن سلام. او از روایت ابو معشر بهره برده) که در کتاب المتبقی من التراث المفقود منتشر شد و در فضای مجازی هم در سایت کاتبان در دسترس هست. به تعدادی از مقاتل، آنچه به ویژه وسیله روات مشهور امامیه و شیعه نوشته شده نجاشی و طوسی در فهارس خود اشاره کردهاند. مابقی را در فهرست ابن ندیم و برخی منابع تراجم نگاری میتوان دید. از مقتل جابر بن یزید جعفی گرفته تا کتابهای ابن الکلبی، واقدی، ابوعبیده معمر بن المثنی، نصر بن مزاحم، مدائنی، ابن ابی الدنیا، ابراهیم ثقفی، محمد بن زکریا الغلابی و تعدادی دیگر.
یکی از عادات مؤرخان کتابهای تاریخی بعد از دوران اول که بیشتر عصر اخباریان بود این بود که روایات اخباریان و راویان اولیه را با هم ترکیب میکرده و سند ترکیبی به آنچه روایت میکردند به دست میدادند. بنابراین گاهی تفکیک روایات منابع اولیه و از جمله روایات ابو مخنف و ابن الکلبی و واقدی و مدائنی و غیره ممکن نیست. با این وصف با مقایسه همه متنهای تاریخی با یکدیگر و آنچه از هر کدام از این اخباریان اولیه در منابع نقل شده میتوان تا اندازه زیادی به تفکیک مقاتل اولیه دست یافت.
برخی از منابع واسطه تنها از ابومخنف و ابن الکلبی روایت کردهاند و برخی علاوه بر آن دو روایات واقدی و مدائنی و یا دیگران را هم نقل کردهاند. طبعا یکی از منابعی که باید مورد توجه قرار داد تاریخ طبری است که سندهای روشن میدهد. اما علاوه بر آن برای روایات واقدی طبعا طبقات کاتب او، ابن سعد منبع مهمی است. بلاذری هم که از ابن سعد و واقدی به واسطه ابن سعد استفاده کرده. بلاذری متأسفانه در بیشتر بخش مقتل از روایات ترکیبی استفاده کرده اما از اسنادی که به دست میدهد میدانیم که کدام منابع در اختیار او بوده است. او حتی از ابو مخنف هم بهره برده. ابو الفرج هم چند روایت را با هم ترکیب کرده اما در مجموع منابعش روشن است. او به کتاب نصر بن مزاحم دسترسی داشته و از آنجا از ابومخنف روایت میکند. تقریبا در بیشتر منابع از واقدی روایاتی در مقتل نقل شده است. روایات او از این جهت مهم است که واقدی صرفا یک اخباری و مؤرخ نیست. او فقیه مهمی هم بوده و بنابراین جریان فقهی را هم تا اندازهای نمایندگی میکند (متکلمان امامی اصولا در نقل روایات تاریخی به روایات واقدی خیلی اهتمام داشتند؛ کسانی مانند ابن رستم طبری، شیخ مفید، شریف مرتضی و شیخ طوسی).
ارشاد شیخ مفید در این میان خیلی مهم است. او از جمله از ابن الکلبی و مدائنی استفاده کرده و باید گفت که مقتل کتاب ارشاد از بهترینها و مستند ترینهاست. روایات مقتل ابن ابی الدنیا را معمولا نویسندگان اهل سنت در دورههای بعد بیشتر مورد توجه قرار دادند؛ چرا که مواضع سنیان را در این زمینه بیشتر نمایندگی میکرده است. ابن تیمیه هم در منهاج السنه از آن ستایش کرد. به هرحال این متن را هم میشود بازسازی کرد.
کتابهای تذکره خواص الأمه از سبط ابن الجوزی، تاریخ ابن عساکر (بخش مربوط به امام حسین علیهالسلام)، مقتل خوارزمی (این یکی باید بر اساس نسخه ثقه الاسلام تبریزی از نو منتشر شود. چاپهای موجود بر اساس نسخههای بسیار متأخری صورت گرفته) و امالیهای شیخ صدوق، ابوطالبهارونی و مرشد بالله تعدادی از روایات کهن و مقاتل یاد شده در بالا را در سنتهای روایی مختلف در خود جای دادهاند.
اخبار الطوال دینوری به عادت خودش روایتی ترکیبی به دست داده که برای مقایسه متنها مراجعه به آن لازم است. کتاب ابن اعثم در این میان اهمیت کمتری دارد. از کتابهای مسانید اهل سنت هم گاهی میشود راهی پیدا کرد به روایات کهن مقاتل. مانند معجم طبرانی که بخش امام حسین (ع) آن مستقلا هم منتشر شده است.
با بازسازی متن مقاتل اولیه و تفکیک روایات و شناسایی سنتهای مختلف نقل مقتل در سده دوم قمری میتوان راهی پیدا کرد به روایات مختلف و تصویرهای متفاوتی که در فاصله صد سال بعد از واقعه کربلا از این حادثه عظیم تاریخی وجود داشته و تحلیلهای تاریخی باید از اینجا آغاز شود.